روحانی: کمک به اقشار آسیب پذیر، وظیفه بزرگ همگانی است

رئیس جمهور کمک به اقشار آسیب پذیر را وظیفه بزرگ همگانی دانست و تاکید کرد که اولین وظیفه سازمان های مردم نهاد(سمن)، تشویق مردم به یاری اقشار آسیب پذیر است.

کد خبر : 993118

خبرگزاری تسنیم: حجت‌الاسلام حسن روحانی رئیس‌جمهور عصر شنبه در دیدار خیرین، سازمانهای مردم نهاد و فعالان مبارزه با کرونا، اظهارداشت: مهم است که سمن ها برای تاثیرگذاری و جذب امکانات جامعه، به یک برند قابل اعتماد برای همگان برسند.

متن سخنان رئیس جمهور به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم بسیار خوشحالم که در روز میلاد با سعادت سبط اکبر رسول خدا(ص)، کریم اهل بیت(ع) حضرت مجتبی(ع) در جمع عزیزانی هستیم که بخشی یا همه وقت و توان خود را برای خیر و نیکوکاری وقف کردند.

امام مجتبی(ع)، امام صلح، صبر، احسان و نیکوکاری بود. در تاریخ نکات بسیار زیادی وجود دارد و شما هم در کتب تاریخی یا در سخنرانی‌ها آن نکات را شنیدید. البته همه ائمه هدی(ع) و پیامبر اسلام(ص) اینجنین بودند اما هر امامی به مناسبت ویژگی مقطع تاریخی‌اش ،یکی از صفات بلند انسانی ظهور و بروز بیشتر پیدا کرد.

در شهامت، شجاعت، ایثار و فداکاری همه مثل هم بودند اما در یک مقطع تاریخی برای امام حسین(ع)، شرایطی پیش آمد که مظهر ایثار و فداکاری و ثارالله شد.

همه ائمه هدی(ع) دارای مظلومیت فراوان بودند اما در زندگی امیرالمؤمنین علی (ع) اوج مظلومیت را مشاهده می‌کنیم. در تاریخ کمتر کسی را می‌یابیم که توأم با آن همه شهامت، شجاعت، ایثار، اخلاق و فداکاری، آن همه مظلوم باشد. در جامعه خودش چه آن زمانی که حاکم بوده، چه آن زمانی که خانه‌نشین بوده در هر دو دوره، امیر المؤمنین علی (ع) دارای مظلومیت فوق‌العاده است.

اساساً افتخار می‌کنیم که پیرو اسلام، پیامبر اسلام(ص) و پیرو ائمه هدی(ع) و شیوه آنها هستیم. در سایه بهره‌برداری از آن اوج و شکوه و اخلاق، هر یک از ائمه هدی(ع) است که می‌توانیم یک زندگی خوب و مورد رضای حق را بسازیم.

اساساً خداوند خلقت این عالم را اینگونه آفریده است. "وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ" ، از لحاظ فکری، استعداد، توانمندی، قدرت بدنی، زیبایی، فصاحت و خوش‌بیان بودن همه یکسان نیستند. هر کدام یک ویژگی‌هایی دارند، اما اینگونه نیست که انسانی را بیابیم که دارای ویژگی بلندی نباشد. ما باید فرصتی را ایجاد کنیم که آن استعداد بروز پیدا کند.

اساساً فلسفه کل خلقت این است که به یک نقطه‌ای برسیم که استعداد درونی ما بروز و ظهور پیدا کند.

اگر آیات قرآن مجید را مطالعه کنید یا وقتی استماع می‌کنید و می‌شنوید، می‌بینید بسیاری از کارها را خداوند می‌گوید ما این کارها را قرار دادیم تا شما نیکوکار، اهل فکر و تقوا باشید.

اما در آیاتی است که فلسفه نهایی احسان، نیکوکاری، تقوا، ایثار، جهاد و فداکاری، فلاح است.« لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ »، فلاح و رستگاری که همان در اذان هم می‌گوییم حی علی الفلاح که یکی از شعارهای اذان ماست، فلاح یعنی آن جایگاهی که استعدادهای انسانی شکوفا می‌شود. به زراعت هم می‌گویند فلاحت، فلاحت و زراعت یعنی زارع ، بذر را در زمین می‌نشاند و شکوفایش می‌کند و از یک دانه گندم به تعبیر قرآن خوشه‌های متعدد و از هر خوشه‌ای دانه‌های فراوان را به ثمر می‌نشاند.

خداوند ما را خلق کرده که به فلاح برسیم یعنی به آن نقطه‌ای برسیم که استعدادهایمان را بروز و ظهور بدهیم و بروز و ظهور این استعدادها فضا می‌خواهد و یکی از آن فضاها، فضایی است که انسان فرصت پیدا می‌کند به دیگری یاری برساند. حالا این یاری اشکال مختلف دارد، شما ممکن است کسی را از یک مسیر نادرستی به مسیر صحیح بکشانید. این بزرگترین کمک و خیر است که آدم بتواند با کسی بنشیند با یک جوان و یک نوجوان و یک میان‌سالی، 2 الی 10 جلسه با او بنشیند و دوست شود و او را از یک مسیر نادرست به مسیر صحیح بکشاند. این بالاترین خیر است که از آن به هدایت تعبیر می‌شود.

آن بیان امیرالمؤمنین(ع) است که یا علی «لَأَنْ یَهْدیَ اللهُ بِکَ رَجُلاً واحِداً خَیْرٌ لَکَ مِنَ الدُّنْیا وَ ما فیها». پیغمبر به امیر المؤمنین (ع) می‌گوید اگر یک نفر به دست تو هدایت شود از تمام دنیا بالاتر است و این نکته عجیبی است. یعنی پیغمبر (ص) می‌گوید یک آدم گمراه هدایت شود و به مسیر درست بیاید، از همه دنیا بالاتر است. دیدگاه اسلام این است که یک انسان معادل کل بشریت است و این هم بیان قرآن و اسلام است که حیات یک انسان، حیات بشریت است. تعبیر قرآن این است که «مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعاً». شما یک نفر را زنده کنی مثل اینکه بشریت را زنده کردید و این تعبیر عجیبی است. خداوند وزن یک انسان را معادل وزن همه انسان ها قرار می‌دهد.

فرض بگیرید 7 الی 8 میلیارد جمعیت داریم و در کنار هم زندگی می‌کنیم. دست یکی را که می‌گیریم، این معادل با این است که دست همه را گرفتیم. گویی انسان‌ها همه به هم وصل و مرتبط‌ند؛ در خیر و نیکوکاری، خدای ناکرده در شر و مسایل انحراف همه در کنار هم قرار می‌گیرند.

الان یکی از آثاری که در این ویروس کرونا می‌بینیم این است که یک فرد می‌تواند یک جامعه‌ و شهری و یا ده‌ها نفر را مبتلا کند و آن ده‌ها نفر نیز هر کدام ده‌ها نفر دیگر را مبتلا کنند. ببینید از یک نقطه، یک نفر آمده، چند روز پیش آقای دکتر نمکی آماری می‌داد در یکی از زندان‌ها، یک فرد مبتلا وارد شده در این زندان و تا بفهمند، از 120 نفر جمعیت آن محوطه، 100 نفرشان بر اساس نتایج تست‌گیری مبتلا شدند.

خطر این ویروس این است که یک فرد می‌تواند 2 نفر، می‌تواند یک جمع، روستا، محله و شهر را مبتلا کند یعنی اپیدمی این بیماری به گونه‌ای است که به سرعت می‌تواند به دیگران منتقل شود.

این همانی است که در روایات آمده که یک نفر که اخلاق ناسالم دارد گاهی می‌تواند اخلاق جمعی را ناسالم کند. با بدان بنشیند و بد بشود یا با خوبان بنشیند و خوب بشود. این ویروس به ما نشان می‌دهد که یک ویروس نهان و پنهانی، که میلیاردها از آن را اگر جمع کنی، از لحاظ وزنی یا حجمی چیز قابل ذکری نیست، اما شما ببینید که همین ویروس از یک نقطه‌ای شروع کرده، حالا بگوییم ووهان چین و آمده سراسر جهان را یکی یکی این کشور، آن کشور، همه کشورها را درگیر کرده است.

کشوری نداریم که الان گرفتار و مبتلا نباشد. البته یک مقدار هم بخاطر صنعت دنیای امروز است. اگر هواپیما نبود، سفر هوایی و سفر با ابزار نقل و انتقال جدید نبود، شاید دیر این کار انجام می‌گرفت، ولی این باعث شده یک نفر از یک نقطه‌ای پرواز کند به یک جایی و کشوری دیگر در آن سوی عالم را هم مبتلا کند. این نشان می‌دهد که در جامعه انسانی بهم متصل هستیم. در خیر و شر، کنار هم هستیم. خیر ممکن است جامعه را فرا بگیرد و شر ممکن است جامعه را فرا بگیرد.

حالا که خداوند اینچنین این جهان را آفریده است، لذت‌هایی هم که برای ما قرار داده متفاوت است یعنی یک کسی فکر کند از لحاظ مادی فقط لذت می‌برد و به دوره دبستان مثال می‌زنم که یک مسأله ساده ریاضی را به شما می‌دادند و در همان دوران کودکی به آن مسأله فکر می‌کردی، شب حل می‌کردی، تمام می‌شد و چقدر خوشحال می‌شدی؟

یک مسأله ریاضی را شما حل کردی. حالا بالاتر یک دانشمندی بتواند یک معضلی را حل کند و همین الان در همین مسأله کرونا اگر یک مؤسسه‌ای بتواند موفق شود و برای این کرونا دارو کشف کند، ببینید چه عظمتی از لحاظ جایگاه علمی یا حتی از لحاظ جایگاه اقتصادی پیدا می‌کند و یا یک کسی یا مؤسسه‌ای یا دانشگاهی بتواند واکسن این ویروس را به دست بیاورد و شما ببینید چه تحول بزرگی در دنیا بوجود می‌آید.

اصلاً این واکسن می‌تواند جامعه امروز جهان ما را عوض کند و یک آرامشی به کل جهان بدهد بنابراین یک کار است و حل یک مسأله است اما حل این مسأله تأثیرگذار در همه عالم و جهان است و همه اینها برای ما لذت‌بخش است.

شما وقتی یک بیمار را مداوا می‌کنید، وقتی شما زیر دست یک انسان را می‌گیری که ناتوان است حتی در این حد که یک نفر را از عرض یک خیابان عبور بدهید، اینکه ساک یک نفر که سنگین است را از او بگیرد و کمک و یاری کنید، زیر بغل یک کسی را بگیری و از پله اتوبوس ریل، قطار، هواپیماست او را بالا ببری که کمک به دیگران یک لذت معنوی دارد که آن لذت مادی با لذت مادی ظاهری قابل مقایسه نیست و این لذت، لذت معنوی است.

شما یک فردی را نجات دادی و منجی یک انسان بودی که در یک همچون جامعه‌ای ما یک وظیفه بزرگ در برابر اقشاری که دارای آسیب‌هایی هستند، داریم. حالا یا از لحاظ جسمی آسیب دارد، روحی یک آسیب و معلولیتی به او رسیده است و یا یک آسیبی بعداً در زندگی وی وارد شده مثل اعتیاد و مشکل پیدا کرده، از خانواده جدا شده است، باعث شده که یک فرزند خیابان باشد، کارتون خواب باشد و یا هر عامل و چیزی.

یک عاملی که از یک جایی شروع شده و یک فرد را در جامعه دچار یک مشکل کرده است که اینجا وظیفه ما است و همه به این گروه یاری و کمک کنیم.

الان نمی‌دانم یک جامعه‌ای و یک کشوری داریم که هیچ مشکلی نداشته باشد یعنی در آن جامعه فقیر و گرسنه و معلول که بالاسرش سرپرست نباشد، وجود نداشته باشد. بعید می‌دانم همه جوامعی که تا حالا دیدیم و شنیدیم و خبر داریم، همه جا است حتی کشورهایی که خیلی پولدار هستند و وضع اقتصادی‌ بسیار خوب دارند، شما می‌بینید حتی کنار فرودگاه‌های بین‌المللی‌ آن ها، 200 متر الی 1000 متر می‌آیید و می‌بینید که یک عده‌ای در حلبی‌آباد زندگی می‌کنند.

این حاشیه‌نشین‌ها که در شهرها بزرگ می‌بینیم و حاشیه‌نشینی در روستا نیست. در روستا که بروید حاشیه‌نشین وجود ندارد و وقتی شما به شهر بزرگ می‌رسید حاشیه‌نشین دارید. شهری که خیلی بزرگ‌تر و ثروتمندتر است آنجا دومرتبه حاشیه نشین دارید چون یک عده‌ای هجوم آنجا آوردند که از تنعمات آن جامعه، کار و شغل استفاده کنند و نتوانستند و ماندند و ناچار شدند به بیرون این شهر بروند و یک جایی پیدا کنند و بخوابند. حاشیه‌نشینی‌ها از اینجا شروع شده است.

در برابر این معضلی که امروز جامعه بشر با آن روبرو است باید چه کار کرد؟ از آنی که ما در منابع دینی و علمی و یا در فعالیت کشورها می‌بینیم، فرق نمی‌کند شاید آن روزی که روی کره زمین که بهشت برین بی‌نقض و بی‌عیب باشد، پیدا نشود و یک همچون چیزی شاید روی کره زمین نیست و آن وعده‌ها مربوط به آن جهان است.

آن وعده‌ها در بهشت و قرآن نسبت به جهان بعد از مرگ آمده و آنجا جهان بی‌عیب برای ما ترسیم شده است البته آنجا هم باز مراتب وجود دارد و یکسانی نیست و در خود بهشت هم مراتب وجود دارد.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: