کرونا و بلایی که سروکالتهای فروش خودرو آمد
سرگردان شده اند. نمیدانند چه کنند. بعد از ۴۰ روز مراکز شماره گذاری پلیس راهور باز شده و حالا که برای تعویض پلاک رفته اند میبینندتاریخ وکالتنامههایشان گذشته است!
خبرگزاری فارس : زن عصبانی است. صدایش میلرزد، به متصدی میگوید: این چه وضعی است که درست کرده اید؟ خودتان مراکز را تعطیل کردید حالا میگویید اعتبار برگه تمام شده، خب من الان فروشنده را از کجا گیر بیاورم که بیاید اینجا؟ اصلا زیر بار میرود؟ تاریخ وکالتنامه را ببینید درست همان موقع بوده که مرکز را تعطیل کردید، مگر تقصیر ماست؟
متصدی سعی میکند مراجعهکننده را آرام کند، با لحنی مؤدبانه به زن میگوید: خانم؛ فرمایش شما متین است، اما ما طبق اسناد کار میکنیم، وکالتنامه شما تا یک ماه پیش اعتبار داشت، الان من با چه سندی تعویض پلاک را انجام دهم؟
زن به میان حرف متصدی میپرد و میگوید: خب شما معطل کردید. اصلا بگویید من چه خاکی باید بر سرم بریزم؟
متصدی گوشه لبش را گاز میگیرد و میگوید: این چه حرفی است خانم. با فروشنده تماس بگیرید قضیه را بگویید شاید قبول کند و بیاید به مرکز؛ آن وقت با حضور فروشنده به راحتی کارتان انجام میشود.
زن مدارکش را از روی لبه باجه برمیدارد. بلند میگوید: فقط بلدید کار مردم را عقب بیندازید.
متصدی سرش را تکان میدهد و شماره بعدی را صدا میکند.
***
تکلیف وکالت نامههای تاریخ گذشته چه میشود؟
پسر جوان وکالتنامهاش را نشانم میدهد و میگوید: خانم تو رو به خدا، شما که خبرنگارید حرف ما را بشنوید و درد ما را به گوش بالاییها برسانید. با هزار قرض و قوله و امید و آرزو قبل از عید ماشین خریدم. فروشنده به من وکالت محضری داد که خودم دیگه دنبال کارها بروم. یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان هم پول محضر داد. همه چیز خوب بود تا اینکه کرونا آمد و با قدم نحسش همه جا و همه چیز را تعطیلی کرد؛ خودتان که میدانید تعویض پلاک به دلیل شیوع کرونا بسته شد. اینها همه کنار، مساله مهم مهلت وکالتنامه ام بود که تا ۲۵ فروردین اعتبار داشت. بعد کی شماره گذاری و تعویض پلاک باز شد؟ ۶ اردیبهشت... به همین راحتی الان وکالتنامه من اعتبار ندارد و نمیتوانم پلاک بگیرم. میپرسم تعطیلی مراکز شماره گذاری که اعلام شد. شما هم تاریخ وکالت خود را میدانستید؛ پس چرا برای تمدید اعتبار وکالت نامه اقدام نکردید؟
پسر جوان آهی میکشد و میگوید:تعطیلی شماره گذاری مشخص بود، اما باز شدنش مشخص نبود. مرتب اخبار را چک میکردم. پشت سر هم این هفته و آن هفته میکردند. البته من هم بیکار ننشستم. با فروشنده صحبت کردم، اما او به من گفت: برایش سودی ندارد. اصلا نمیارزد که دوباره به دفتر اسناد بیایدو دوباره وکالت فروش بدهد. آخر سری هم با یک احترام خاصی گفت که اگر وکالت میخواهی پولش را خودت بده وگرنه من نمیآیم!
پسر جوان با ناراحتی میگوید: از صبح تا حالا اینجا معطل هستم، پیش همه رفته ام. حتی رئیس مرکز. همه میگویند، چون اعتبار وکالت فروش خودرو به پایان رسیده از لحاظ قانونی نمیتوانیم کاری کنیم.
هنوز حرفمان تمام نشده یکی از آن طرف میگوید: برو خدا را شکر کن. شانس آوردی که فروشنده ماشین خیلی مرد بوده و گرنه میتوانست زیرش بزند و بگوید مهلت وکالت نامه تمام شده و من منصرف شده و ماشینم را میخواهم.
پسر که انگار برق از سرش پریده باشد دفتر و دستک را جمع کرده و به سمت فرد گوینده میرود و میپرسد: آقا راست میگویید؟ مگر میشود؟ الان باید چه کنم؟
آیا داشتن دفترچه بیمه برای شماره گذاری خودرو الزامی است؟
پسر جوان و مرد را تنها گذاشته و آماده رفتن میشوم که مرد میانسالی که روی صندلی کمی آن طرفتر نشسته، بلند شده و به طرفم میآید و میگوید: خانم شما اینجا آشنا یا کس و کاری دارید؟
با تعجب نگاهش میکنم و میپرسم نه من هم مثل شما هستم؛ حالا چه شده؟
مرد پوشه مدارکش را به طرفم میگیرد و میگوید: خانم نگاه کنید اجارهنامه خانهام را آوردهام، اما میگویند کافی نیست. باید دفترچه بیمه هم داشته باشی. من اصلاً بیمه نیستم که دفترچه بیمه داشته باشم. میپرسم مگر اجارهنامه تان مشکلی داشت؟ میگوید: متصدی که چیزی نگفت. فقط گفت: اگر قبضی داری بده دفترچه بیمه هم باید بدهی. اگر اینها را نداری نامهای از محل کار یا مدرسه بچه ات بیاور.
مرد کارگر است. میگوید یک هفتهای است سرکار جدید رفته. مرخصی ساعتی گرفته و باید زود برگردد. با دستهای زمخت و پینه بستهای که نشان از سالها کار سخت و طاقت فرسا دارد ماسکش را جابهجا میکند و میگوید:به خدا با این زبان روزه این همه کوبیده و آمدهایم توی صف. حالا تا نوبتمان شده کارمان را انجام نمیدهند. خب من که اجارهنامه دارم دیگر برای چه دفترچه بیمه میخواهند مگر همه آدمها بیمه دارند؟
مرد که انگار دل پری دارد سر صحبت را باز کرده و میگوید: ۶ سر عائله دارم. کارگرم. روز مزد کار میکنم. نه بیمه دارم نه حقوق مشخص. از صبح تا شب کار میکنم تا یک لقمه حلال سر سفره زن و بچه ام ببرم. با پس انداز و قرض و وام توانستم پول یک وانت را جمع کنم. توی قرعه کشی خانگی اسم مان در آمد. همسرم گفت دیگر اینطور نمیشود که کار کرد. یک روز کار هست فردا کار نیست. یک ماشین بخر حداقل روزهایی که کار نیست با آن بار جابجا کنی.
همسرم راست میگفت. از وقتی که کرونا آمده بود بیکار توی خانه نشسته بودم. دیدم راست میگوید بهرحال به این و آن رو زدیم و آخر سر توانستیم یک وانت کار کرده پدست چندمی بخریم. درست است که رنگ و رو ندارد، اما خب ماشین است دیگر. چهار چرخ دارد که میچرخد.
چشمان مرد از خوشحالی خرید وانت برق میزند. همان طور که مشغول تعریف از مزایای وانت بار است میگوید: شما که سواد دارید میشود از آن خانم بپرسید که چرا مدارک مرا قبول نکرد. بگویید نوشته اید اجاره نامه. من که آورده ام پس چرا قبول نمیکنند؟
***
بعد از اینکه موضوع اجاره نامه و چرایی همراه داشتن بیمه را از متصدی باجه پرسیده و برای فرد مذکور توضیح میدهم از سالن اصلی بیرون میآیم. کمی جلوتر آن روبرو غرفه تحویل پلاک است. وارد میشوم. چند نفری ایستاده اند.
نزدیکتر شده و از آقایی میانسال که منتظر است میپرسم کارتان خیلی طول کشیده؟ میگوید: از نظر من بله، اما از نظر آقایان نه؛ میگویند پلاکت موجود است و باید از انبار بیاید. منتظرم تا پلاک بیاید.
در حال صحبت هستیم که متصدی قسمت تحویل پلاک اسمی را صدا میزند و همین آقایی که در حال صحبت بود میرود تا پلاکش را بگیرد.
من هم به نزدیک باجه میروم و خودم را معرفی میکنم و میپرسم اوضاع کار در این روزهای کرونایی چطور است؟ مراجعهکنندگان بیشتر شده اند یا کمتر؟
زوج و فرد کردن فعالیت بر اساس پلاکها از ازدحام کاسته است
متصدی دستکش را روی دستش محکم میکند و میگوید: بعد از ۴۰ روز مرکز باز شد. مشخص بود که با ازدحام جمعیت مواجه میشویم، اما تعویض پلاک را زوج و فرد کردند و با این کار کمی از حجم مراجعان کم شد.
در این دو سه روزی که مرکز باز شده درست است که تعداد مراجعان زیاد است، اما ما قبلا روزهای شلوغتر از این را هم داشته ایم.
در خصوص پروتکلهای بهداشتی میپرسم. میگوید: امکانات و اقلام بهداشتی به ما داده اند؛ دستکش و ماسک با مواد ضد عفونی کننده. در سالنها هم نیز دستگاه نوبت دهی گذاشته اند. محل ایستادن و نشستن افراد را هم با علامت مشخص کرده اند، اما خب بعضیها اصلا اعتنایی نکرده و کار خود را میکنند.
متصدی از نحوه برخورد برخی از مراجعهکنندگان گلهمند است. میگوید: این همه هشدار میدهند که مراقبت کنید، اما بعضیها اصلا برایشان مهم نیست. کف زمین را ببینید. علامتگذاری شده تا با فاصله بایستند، اما عملاً رعایت نمیکنند. بعضیها اصلا ماسک و دستکش هم نداشته و فاصله را رعایت نمیکنند و سرشان را جلو میآورند تا خواستهشان را بگویند. اصلا انگار که نه انگار که این همه میگویند فاصله اجتماعی را رعایت کنید.
برخیها بی خیال کرونا شده اند
آقا یی دیگر که متصدی تحویل پلاک در باجه کناری است میگوید: خانم اینکه مشکل نیست. بعضیها فکر میکنند آمدهاند برای تفریح، زن و بچه با خودشان میآورند. انگار که نه انگار که خطرناک است. بچهها را میآورند اینجا. بچهها هم دستشان را به همه سطوح میکشند و بزرگترشان هم عین خیالش نیست.
همین دیروز خانمی همراه با همسرش و دو بچه برای تعویض پلاک آمده بود. بچهها از این ور سالن به آن ور میرفتند. نه ماسکی داشتند نه دستکشی. از این صندلی به آن یکی صندلی. راستش دلم برای بچهها سوخت. اسپری بردم و دست بچهها را ضدعفونی کردم؛ خب وقتی خانوادهها خودشان مراعات نمیکنند این همه بگیر و ببندی که ما برای رعایت بهداشت و جلوگیری از شیوع کرونا به کار بستهایم دیگر به چه دردی میخورد.
پیرمردی که روی صندلی نشسته بلند میگوید: راست میگویید اصلاً خیابانها را ببینید انگار همه چیز عادی شده. طرح ترافیک را برداشته اند تا افراد با وسیله شخصی به سرکار بروند و از آسیبهای احتمالی در مترو و اتوبوس در امان باشند. آن وقت عدهای دیگر از فرصت پیش آمده سوءاستفاده کرده و برای خرید و تفریح و گشت و گذار به مرکز شهر میآیند. بعضی وقتها ساعت ۱۲_ ۱۱ ظهر خیابانهای اصلی قفل قفل است. خب معلوم است که خودروهای شخصی مال کارمندان و شاغلان نیست، چون آنها اول وقت سرکار رفته اند.
***
گزارشم که تمام میشود از مرکز شماره گذاری بیرون میآیم. چند نفری مرغ و خروس به دست جلوی در ایستاده و به راننده هر خودرویی که از شماره گذاری خارج میشود میگویند: خانم، آقا، قربانی نمیخواهید؟
دستفروشند. کارشان فروش مرغ و خروس به آنهایی است که میخواهند جلوی ماشینهایشان قربانی کنند. میپرسم اوضاع کاری تان چطور است؟
آنکه مسنتر است میگوید:خدا را شکر. بد نیست اگر کرونا بگذارد. کار خودمان را میکردیم. به کسی کاری نداشتیم. اما کرونا که آمد شمارهگذاری تعطیل شد و کار ما هم خوابید. این چند وقت تو کوچه و پسکوچهها برای فروش مرغ و خروس میرفتیم، اما فروشی نداشتیم. تازه خیلیها میترسیدند که از مرغ و خروس کرونا بگیرند. عملاً فروشمان کساد شد و با بدبختی این چند وقت را گذراندیم. باور نمیکنید شب عیدی با سیلی صورتمان را سرخ میکردیم. حالا خدا را شکر چند روزی است که شمارهگذاری باز شده و تک و توک مشتری برای ما میآید.
***
موضوع مشکلات موجود در مراکز شمارهگذاری را با سرهنگ علمیمحمدی رئیس مرکز شمارهگذاری پلیس راهور ناجا در میان میگذارم.
صف ورودی خودروها در راستای طرح فاصله گذاری و جلوگیری از ازدحام است
وی در خصوص علت به وجود آمدن صف در ورودی مراکز تعویض پلاک به فارس میگوید:برای اینکه از ازدحام مراجعهکنندگان در سالن اصلی کاسته شود توجهمان را در ورودی به پارکینگ منعطف کردیم؛ بدین نحو که با توجه به جمعیت حاضر در سالن به ماشینهای جدید اجازه ورود به پارکینگ میدهیم. با توجه به اندازه ماشینها صف تشکیل شده طولانی به نظر میآید. مردم هم باید این را در نظر بگیرند که اجرای تمام این موارد در راستای حفظ سلامتی آنها است.
سرهنگ محمدی مهمترین معضل این روزهای مرکز را اتمام اعتبار وکالتنامههای فروش میداند و میگوید: تعداد زیادی از مراجعهکنندگان با وکالتنامههایی مراجعه میکنند که زمان آنها منقضی شده و خواستار این هستند که، چون زمان درج شده در وکالتنامه مصادف با تعطیلی مرکز بوده درخواستشان انجام شود، اما این را در نظر نمیگیرند که وکالتنامه باید معتبر بوده و زمان داشته باشد.
مدارک لازم جهت احراز سکونت کدامند؟
از سرهنگ محمدی درباره مدارک لازم جهت احراز سکونت مالکان وسایل نقلیه میپرسم. میگوید: برای احراز سکونت، مالکان خودروها باید سند مالکیت منزل مسکونی یا اجارهنامه رسمی به نام خود داشته باشند.
داشتن جواز کسب معتبر یا گواهی اشتغال تحصیل فرزندان با تأییدیه اداره آموزش و پرورش یا ارائه معرفینامه از محل خدمت ویژه کارکنان دولت و نیروهای مسلح از جمله موارد دیگری است که میتواند برای احراز سکونت به پلیس ارائه شود.
برخی مالکان ادعای سکونت در منزل پدر یا مادر را دارند که باید در این صورت سند یا اجارهنامهای به نام پدر یا مادرشان ارائه دهند؛ همچنین برخی میگویند که سند مالکیت یا اجارهنامه به نام همسرشان است که در این صورت نیز با ارائه شناسنامه همسر و سند مالکیت یا اجاره نامه به نام همسر، محل سکونتشان احراز میشود.
ارائه فیش آب و برق و گاز یا دفترچه تأمین اجتماعی معتبر را از جمله موارد دیگر جهت احراز سکونت مالکان خودروهاست.
وی ادامه میدهد: گاهی اوقات افراد اجارهنامهای ارائه میدهند که صوری یا جعلی است و کارشناسان موجود اصالت آن را تائید نمیکنند، در این صورت از فرد میخواهیم موارد دیگری را که ذکر شده ارائه دهد؛ دفترچه تأمین اجتماعی از جمله یکی از آنهاست، چرا که فردی که حتی از شهرستان به تهران آمده و در اینجا مشغول به کار باشد، آن را در دسترس دارد و ارائه آن از ارائه گواهی تحصیل فرزند یا نامه از محل خدمت راحتتر است.
پیگیر اعتبار وکالت نامهها از ستاد کرونا هستیم
سرهنگ عین الله جهانی معاون اجتماعی و فرهنگ ترافیک پلیس راهور ناجا نیزدرباره مشکلات بوجود آمده در حوزه وکالت نامهها میگوید: در بحث وکالت نامهها پلیس با ستاد ملی مبارزه با کرونا مکاتبه کرده و امیدواریم به زودی این مسائل در ستاد مطرح و تصمیم گیری شود؛ چرا که زمان وکالتنامهها محدود بوده و اعتبار آنها در روزهای پایانی است.
وی میگوید: با توجه به اینکه در ستاد ملی مبارزه با کرونا رئیس جمهور و نمایندگان قوه قضائیه حضور دارند، امیدواریم تصمیم خوبی در این خصوص گرفته شود؛ اگرچه پلیس راهنمایی و رانندگی از ۳ سال پیش به مردم اعلام کرده که وکالتی خرید و فروش نکنند، چون اگر فردی که با وکالت ماشین را خریده؛ تردد، تخلف، جرم یا جنایتی انجام دهد فروشنده ماشین باید پاسخگو باشد، زیرا پلاک آن وسیله نقلیه، پلاک خود فرد است.
معاون اجتماعی راهور ناجا ادامه میدهد: حتی قبل از شیوع بیماری ویروس کرونا و تعطیلی مراکز تعویض پلاک به مردم ابلاغ کردیم که وکالتی خرید و فروش نکنند و اگر وکالت نامهای تنظیم شد، حتما مدت اعتبار آن حداقل سه ماهه تنظیم شود، اما متاسفانه برخی از فروشندگان و خریداران این موضوع را رعایت نکردند.