ماجرای حضور سرزده حاج قاسم در جلسه شبانه حمیدیه
رییس بسیج سازندگی کشور گفت: در ماجرای سیل در حمیدیه و سوسنگرد به ما خبر دادند که «سردار حاج قاسم سلیمانی» در منطقه حضور پیدا کرده است. همان موقع بود که ایشان بیخبر به جلسه آمد. خیلی زود و صریح مخالف تخلیه شهر شد. گفت این مردم بروند چه کسی در شهر بماند؟ اصلا چرا باید بروند؟ ایشان ۱۰ دقیقه حرف زد و در این دقیقهها ناگهان همه چیز متحول شد.
خبرگزاری فارس: اردیبهشت سال ۱۳۷۹ بود که نام بسیج سازندگی بر سر زبانها افتاد. تشکیلات منعطفی که ذات آن با حضور در بحران و تبدیل تهدید به فرصتها گره خورده بود. داوطلبانی که حاضری زدن در ویرانهها و از نو ساختن امیدها کار ۲۰ ساله شان شده، این بار هم نوک پیکان مقابله با بحران شیوع کرونا قرار گرفتند. سرهنگ زهرایی رییس بسیج سازندگی کشور رو در روی مان قرار گرفت تا از به میدان خطر رفتن این رزمندگان مدافع سلامت برای مان بگوید. با هر متر و معیاری که به این کارنامه نگاه کنیم جز تحسین این سربازان گمنام بی ادعا راه دیگری برای مان نمیماند. میخواهیم در همین ابتدای گفتگو از لزوم و ضرورتهای ورود سازمان بسیج سازندگی به عرصه مقابله با بیماری کرونا برای مان بگویید. به نظر میرسد خیلیها از به کار آمدن نیروهای بسیجی در بحرانی که حوزه تخصصی وزارت بهداشت و درمان بود نا امید بودند. با این حال شاهد بودیم که در روزهای نخست شیوع این بیماری تفاهم نامهای میان این سازمان و وزارت بهداشت منعقد شد تا همه چیز شکل و شمایلی رسمی و تعریف شده پیدا کند.
در این که ما متولی ورود به چنین بحرانهایی نیستیم شکی نیست. به طور کلی حتی در عرصه خدمات رسانی و محرومیت زدایی نیز ماموریت قانونی محول شدهای متوجه این سازمان نیست. اما هدف تشکیل از این نهاد به حضور در بحرانها تعریف شده است. حضرت آقا تبیین درستی درباره ماهیت بسیج داشتند که فرمودند منطق بسیج تبدیل تهدیدها به فرصت هاست. شیوع این بیماری یک تهدید برای سلامت همه افراد جامعه به حساب میآمد و ضرورت حضور این بسیجیها از همین نقطه آغاز میشود.
بسیج سازندگی به عنوان یک سازمان منعطف با ظرفیت مشارکت پذیری و خدمات رسانی معرفی میشود. با توجه به این که این بحران با یک بیماری در جامعه بروز پیدا کرده است در همکاری با وزرات بهداشت چطور از ظرفیتهای موجود و مختص آن استفاده کردید؟
همان طور که اشاره شد ذات بسیج این است که هر جا بحرانی بروز پیدا کرد اعلام آمادگی کند و ماموریت بپذیرد. در واقع نیروهای ما در اختیار اهداف متخصصان وزارت بهداشت برای مقابله با این بیماری قرار گرفتند. به همین دلیل بود که در ابتدای این همکاری تفاهم نامهای با عنوان «طرح ملی بسیج مقابله با کرونا» بین سازمان بسیج مستضعفین و وزارت بهداشت منعقد شد و باقی ماموریتهای ما با عمل به مفاد این تفاهم نامه به تایید متخصصان وزارت بهداشت رسید.
خیلیها خلاصه مفهوم تفکر بسیجی را مشارکت مردم برای خدمت به مردم میدانند. در مقابله با کرونا دیدیم که چطور روح حاکم بر این تفکر به سرعت جای وحشت عمومی از بیماری را در جامعه گرفت و کارها به طور خودجوش پیش رفتند. اما حتما سر و شکل دادن به این داوطلبها و لبیک دهندگان به امور سخت کار زمان بر و دشواری بوده است. نیروهای بسیجی که آموزشی ندیده بودند چطور دسته بندی شدند و شروع به خدمت کردند؟
اگر بخواهیم خیلی خلاصه به این سوال جواب بدهیم باید بگوییم بر اساس نیازهای موجود. ببینید خیلیها میآیند و میپرسند که آیا کشورمان در مقابل با این بیماری غافلگیر شد؟ نظر من این است که غافلگیری در کار نبود، چون پیامدهای بسیار ناگوار این بیماری در کشورهایی که به نظر میرسید از نظر زیرساختها اوضاعی به مراتب بهتر از ما دارند را هم دیدیم. اما اگر بپرسند که ما آمادگی کامل داشتیم باید صادقانه بگوییم که نه، ما آماده نبودیم.
معتقدم که بیماری کرونا ما را غافلگیر نکرد، چون پیامدهای بسیار ناگوار این بیماری در کشورهایی که به نظر میرسید از نظر زیرساختها اوضاعی به مراتب بهتر از ما دارند را هم دیدیم. اما اگر بپرسند که آمادگی داشتیم باید صادقانه بگوییم که نه، ما آماده نبودیم.
اما یک فرق اساسی با بسیاری از کشورهای درگیر این بیماری داشتیم و آن هم این بود که ظرفیت به سرعت آماده شدن را داشتیم و آن هم به مدد همین نیروهای داوطلب بسیجی ما بود که در گمنامی، تمام قد شروع به کار بی وقفه و شبانه روزی کردند و موفق شدند چهره بی رحم شیوع این بیماری را از کشورمان دور کنند. من فکر میکنم درستترین تصمیمها از جانب خود مردم و نیروهای داوطلب گرفته شد. یعنی زمانی که متوجه شدند این بیماری سر شوخی ندارد بلافاصله برای کاهش قربانیان و مبتلایان آن دست به کار اجرایی زدند.
همه این کارهای اجرایی توسط داوطلبان شناسهدار بسیج انجام شد؟
نه، ما هرگز چنین ادعایی نداریم و خیلی مفصل میتوان در این باره حرف زد. اما تفکر ورود خودجوش و کمک به کاهش پیامدهای منفی بیماری متعلق به تفکر بسیج است. بسیج در کنار هم قرار گرفتن مردم برای مقابله با تهدیدهاست و در این بحران هم دیدیم که نیروهای خودجوش مردمی به نیروهای بسیجی پیوستند. توسط قرارگاههای بسیج در سرتاسر کشور دسته بندی شدند و کارهای بزرگی انجام شد که حتی تحسین کارشناسان غربی را در پی داشت.
با یک نگاه اجمالی میبینیم که خدمات داوطلبانه در مقابله با این بیماری از تنوع و حوزههای متعددی برخوردار شد. سرو سامان دادن و قاعدهمند کردن این خدمات مختلف چقدر زمان برد؟
داوطلبها هیچ کاری را روی زمین نگذاشتند. یعنی در بخشهایی حتی نگرانیهایی وجود داشت و این را پیش بینی میکردیم که ممکن است داوطلبی سراغ این نوع کارها که خطر زیادی هم داشت نرود. اما عجیب اینجا بود که برای این کارها هم به سرعت نیروی داوطلب صف میکشید. البته همه این خدمات از نظر ما ارزنده هستند، اما میزان خطر در آنها یکسان نبود.
گمان ما این بود که کسی میلی به غسل دادن اموات مبتلا به کرونا نداشته باشد، اما دیدیم که طلاب بسیجیمان خط شکن ترسها و خطرها شدند و در این میدان هم خوش درخشیدند. در بسیج این تفکر است که تشکل را شکل میدهد و دیدیم که این باورها چطور این مشارکتهای بی نظیر را ایجاد کرد.
عدهای بلافاصله به عنوان نیروی خدماتی عازم خدمت در بیمارستانهای معین شدند. تعدادی از گروههای بسیجی شروع به ضد عفونی کردن محلهها و مناطق مسکونی شهرها کردند که اتفاقا در این جهاد یک شهید تقدیم شد. کارگاههای تولید ماسک رونق گرفتند. سامانه ۴۰۳۰ شروع به فعالیت کرد و خروجی آن غربالگری کم نظیر و میلیونی مردم در استانهای مختلفمان شد. گمان مان این بود که کسی میلی به غسل دادن اموات مبتلا به کرونا نداشته باشد، اما دیدیم که طلاب بسیجیمان خط شکن ترسها و خطرها شدند و در این میدان هم خوش درخشیدند. وقتی آمادگی اینچنینی برای ورود به کارهای سخت وجود دارد ساماندهی نیروها در زمان کم و بحرانی نیز امکان پذیر میشود. در بسیج این تفکر است که تشکل را شکل میدهد و دیدیم که این باورها چطور این مشارکتهای بی نظیر را ایجاد کرد.
سوال شفافی داریم و امیدمان از مطرح کردن آن رسیدن به یک پاسخ روشن است. از بسیج به عنوان ارتش نامحدود یاد میشود. این ارتش برای خدمت رسانی پهنهای به وسعت کل کشور دارد پس این طور به نظر میآید که در بحرانهایی اینچنینی نیازمند تزریق اعتباراتی فراتر از نیازهای سالانه اش باشد. هزینه مقابله با بحران کرونا از تهیه انبوه مواد ضد عفونی کننده، ایجاد کارگاههای تولید ماسک و گان گرفته تا تهیه و توزیع سبدهای اقلام غذایی و بهداشتی برای نیازمندان از محل چه اعتباری تامین شده است؟
ببینید شاید هر زمان دیگر ما به این عبارت متوسل میشدیم که سرمایه بسیج همان تفکر بسیجی است خیلیها این حرف را از ما باور نمیکردند. اما حالا که درگیر بحرانی به وسعت کل کشور هستیم و مصداقها قابل رصد هستند این معنا باور پذیرتر شود. واقعیت این است که اعتبارات بسیج و ابزار و تجهیزات آن با بسیاری نهادها دیگر قابل مقایسه نیست. میزان داشتههای مالی و اعتباری بسیج از آنها بسیار کمتر است. اما روح حاکم در بسیج به سادگی این خلاءها را پر میکند. در واقع به قولی این تفکر جانشین تمام نداشته هاست و به سادگی آنها را تامین میکند. وقتی پای اعتقاد در میان باشد خیلی از خیران پای کار میآیند. حتی اینها هم نباشد و صرفا همین ایمان باشد خیلی کارهای بزرگی انجام میشود.
منابع مالی بسیج بسیار کم است. اما روح حاکم در بسیج به سادگی این خلاءها را پر میکند. در واقع تفکر بسیجی جانشین تمام نداشته هاست و به سادگی آنها را تامین میکند.
ببینید در طول ۸ سال دفاع مقدس این درسها پس داده شده اند. ما در مقابل عراق نمیجنگیدیم. طرف حساب ما ۶۰ کشور پیشرفته تا بن دندان مسلح بودند و عراق را در مقابل ما مجهز میکردند؛ اما نیروهای ما با همان ایمان و استقامتی که داشتند به خط مقدمها میرفتند آن هم بدون تجهیزات و مهمات آن ها. فرماندهان جوانی داشتیم که با قدرت نبوغ و ایمان شان همان تانک و تجهیزات را از دشمن به غنیمت میگرفتند و علیه خودشان به کار میبستند و جنگ به این شکل پیش رفت و ما سربلند از آن بیرون آمدیم.
امروز هم باورمان همین است که منشاء تحول باید انسان محور باشد. وابسته به تجهیزات و حتی برنامه هم نباشد. ما ملتی استکبار ستیز هستیم که علیه ظلم ابرقدرتها قیام کردیم. علیه سرمایه داری انقلاب کردیم. آنها از هر فرصتی برای تهدید کشورمان استفاده میکنند. پس این تفکر همچنان باید در مقابل شان حضور داشته باشد. ما برای امسال برنامه دیگری طراحی کرده بودیم، اما حالا آن را لب طاقچه گذاشتهایم و به دنبال رفع بحران کرونا در کشور پهناورمان هستیم. وقتی این بحران تا این اندازه گسترده است بهترین راه، متوسل شدن به نیروهای مردمی است و اینجا بسیج کارساز میشود چرا که مدل آن برمبنای مشارکتهای مردمی شکل گرفته است. ما در جنگ هستیم. در جنگ نمیتوانیم تنها با افزار پیش برویم. در کنار آن و حتی مهمتر از آن به اعتقاد نیاز داریم.
امروز این افتخار ماست که بگوییم در هیچ کجای دنیا چنین ظرفیت و چنین نیروی انسانی برای مقابله با کرونا داوطلبانه پای کارهای سخت نیامد و این از برکات انقلاب اسلامی ماست.
در مقابله با کرونا واقعا شاهد کمکهای مردمی به مردم بودیم. نیروها بی مزد و منت آمدند و سختترین کارها را به عهده گرفتند و با بهترین خروجی آن را انجام دادند. از طرفی خیران با اعتمادی که به همین بسیجیها داشتند در تهیه مواد اولیه کارگاهها و همچنین نیازهای قشر ضعیفتر به مدد رسانی آمدند و این میان سربلندی دوباره مجال بروز پیدا کرد که نظیر آن را در دفاع مقدس دیده بودیم. امروز این افتخار ماست که بگوییم در هیچ کجای دنیا چنین ظرفیت و چنین نیروی انسانی برای مقابله با کرونا داوطلبانه پای کارهای سخت نیامد و این از برکات انقلاب اسلامی ماست.
یعنی باور شما این است که حضور همین بسیجیها در کنار کادر درمان باعث کاهش قربانیان و مبتلایان شد و اگر این داوطلبان نبودند شاهد اتفاقهای ناگواری میبودیم که این روزها تصاویر آن از کشورهای دیگر مخابره میشود؟
ببینید ما داریم در باره بحرانی حرف میزنیم که همهگیر است. من سوالی از شما دارم. هر دولت و ملتی را میتوانید متصور شوید. مگر در بدنه این دولتها و حتی کشورهای پیشرفته چه میزان نیرو برای خدمت رسانی وجود دارد؟ من همین جا اعلام میکنم که هنوز آن طور که باید به نتایج درخشان حضور این داوطلبان نپرداختهایم. در روزهایی که هر کسی به دنبال این بود که کارش را تعطیل کند و به قرنطینه خانگی برود و در امان باشد این جوانها جان بر کف در پرخطرترین نقاط مثل بیمارستانها و غسالخانهها و معابر و خیابانها حضور فعال داشتند. آن هم نه برای مشغولیتهای چند ساعته. این بچههای بسیجی با آن تفکر انقلابی شان به میدان آمدند. حوزه عرصه بلا تشکیک وزارت بهداشت و درمان بود. این بچه ها، اما آمدند کناری ایستادند آن هم جان برکف و گفتند هر کاری هست ما هم هستیم. به بیمارستانها اعزام شدند. از نگهبان، دژبان، نیروی خدماتی و کمک بهیار شدند. خیلیها به غسالخانهها رفتند تا میتها را در کمال احترام غسل بدهند خب اینها اصلا ساده نیست.
یک نگاه اجمالی به وضعیت کشورهای اروپایی و ایالتهای آمریکایی تفاوت نیروهای ما با آنها را معین میکند. مرزی بین ما و آنها هست و آن به کار بستن همین تفکر شریف بسیجی در مقابله با بحران است. این کارها را دست کم نگیریم. اینها از ظرفیتهای انقلاب ماست و باور من این است که نسل سوم و چهارم انقلاب در این بحران خوش درخشیدند.
سردار شما مسئولیت سازمانی را به عهده دارید که حاضر در متن بسیاری از بحرانها مانند سیل و زلزله بوده است. واقعا پای کار آمدن مردم و کمک گرفتن از آنها در هر شرایطی خروجی مطلوب داشته است؟
باور من این است که خروجی مطلوب بدون حضور مردم و همکاری آنها غیرممکن است. در بحث مقابله با بحران کرونا تعداد زیادی از بسیجیان داوطلب کارهای سخت شدند و از باقی مردم خواسته شد که در قرنطینه خانگی بمانند. این همکاریها سبب شد که امروز شاهد کاهش شیوع این بیماری در کل کشور باشیم. پس حضور و همکاری مسبب توفیق میشود. در این بحرانها ما از بزرگان خود درسهای موثری گرفتیم.
سال گذشته سیل در حمیدیه و سوسنگرد جولان میداد. بارشها هنوز بیامان بود. وسط روز بود که به سوسنگرد رسیدیم. فرمانداری کامیونها را در خیابانها قرار داده بود. از طرفی خودروهایی به محلهها اعزام کرده بود. با بلندگو از مردم محلهها خواسته میشد که هر چه زودتر شهر را تخلیه کنند. هشدار میدادند که سیل بیرحم است و هر که بماند جانش پای خودش. حدود ساعت ۱۱ شب بود که جلسه گذاشتیم. به ما خبر دادند که «سردار حاج قاسم سلیمانی» در منطقه حضور پیدا کرده است. همان موقع بود که ایشان بیخبر به جلسه آمد. کیفیت و احوالات و تصمیمگیریهای ایشان طوری بود که خیلی از میدان جنگ دیدهها او را نفس مقاومت میدانستند. یعنی همه رفتارهای او در مسیر مقاومت شکل گرفته بود. خیلی زود و صریح مخالف تخلیه شهر شد. گفت این مردم بروند چه کسی در شهر بماند؟ اصلا چرا باید بروند؟ در ۸ سالی که اینجا بمباران و محاصره و اشغال شد همین مردم ماندند و مقاومت کردند و این شهرها را پس گرفتند. حالا به خاطر یک سیل ناقابل بروند؟ سکوت شد. شاید باورش سخت باشد، اما ایشان ۱۰ دقیقه حرف زد و در این دقیقهها ناگهان همه چیز متحول شد.
حاج قاسم سلیمانی بیخبر به جلسه آمد. خیلی صریح مخالف تخلیه شهر بود. گفت این مردم بروند چه کسی در شهر بماند؟ اصلا چرا باید بروند؟ در ۸ سالی که اینجا بمباران و محاصره و اشغال شد همین مردم ماندند و مقاومت کردند و این شهرها را پس گرفتند. حالا به خاطر یک سیل ناقابل بروند؟
از فردای آن روز دیگر از هیچ بلندگویی صدای هشدار برای تخلیه شهر بلند نشد. حاج قاسم مردم و جوانها را به سالهای دفاع مقدس برد. گفت یادتان هست این شهرتان را محاصره و اشغال کردند و همین خود شما بودید که سنگر ساختید و رزمنده شدید و آن را پس گرفتید. حالا هم سیل آمده. بمانید و سنگر بسازید و خانه و شهر را نجات بدهید. به یک روز نکشید که پیر و جوان این شهرها شروع به پر کردن خاک در گونیها کردند. دور تا دور مرز شهر سیل بند کشیده شد و این غائله با همین چند دقیقه از ظهور و بروز روح مقاومت آن شهید بزرگوار و فرمانده بیبدیل جمع شد. تفکر بسیجی پیوندهای محکمی با این روح مقاومت دارد و در هر بحرانی که به کار گرفته شود شک نکنید که پیروز آن میدان خواهیم بود.