خانجانی: اصلاحطلبان میتوانند خیلی راحت شکست را بپذیرند
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در تحلیل خود درباره آنچه در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی گذشت میگوید که جریان اصلاحات به عملکرد خود باخت و «زیرکی» اصولگرایان را پیروز کرد.
خبرگزاری فارس: دوم اسفندماه یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در سراسر کشور برگزار و جریانات مختلف سیاسی از جمله دو جریان قدیمی کشور همچون اصولگرایان و اصلاحطلبان به وزنهکشی سیاسی پرداختند.
اصلاح طلبان که نخست در قالب شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان میگفتند که به دلیل نداشتن نامزد در انتخابات مشارکت نمیکنند و تحت تأثیر حزب اتحاد ملت (مشارکتیهای سابق) و برخی احزاب کوچک اقماری آن در شورای عالی سیاستگذاری قرار داشتند، بالاخره با دو لیست وارد انتخابات شدند.
لیست یاران هاشمی منتسب به حزب کارگزاران سازندگی و لیست آمدیم برای ایران منتسب به ۸ حزب اصلاح طلب وارد رقابتها شد و هر دو لیست نیز مجید انصاری عضو شاخص مجمع روحانیون مبارز به عنوان سرلیست خود قرار دادند، اما در نهایت اصلاح طلبان ۳۰ بر صفر در تهران تمام کرسیهای مجلس را به رقیب واگذار کردند.
محمدباقر قالیباف بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار رأی آورد و همه ۲۹ نفر دیگر که همراه با قالیباف در لیست وحدت قرار داشتند هم وارد مجلس شورای اسلامی شدند و سرلیست اصلاح طلبان یعنی «مجید انصاری» کمتر از ۷۰ هزار رأی را به خود اختصاص داد.
در باره آنچه در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی گذشت، با جهانبخش خانجانی عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی به گفت و گوی تحلیلی پرداختیم که وی در این مصاحبه تأکید دارد: «اصلاح طلبان میتوانند خیلی راحت شکست را بپذیرند.»
وی میگوید: پذیرش شکست مقدمه پیروزی بعدی است؛ به عبارتی باید بپذیریم که عملکرد خودمان یکی ازعوامل این شکست بوده است.»
*چرا باید همیشه عامل شکست را دشمن فرضی یا رقیب بدانیم؟
خانجانی میگوید که این یک آفت است که جریانات سیاسی ما همیشه عامل شکست خود را دشمن فرضی یا رقیب میداند، بنابراین به گفته وی «اگر ما بپذیریم در یک بازه درصدی عامل اصلی شکست یک جریان، خود آن جریان سیاسی بوده است، آنگاه بهتر میتوانیم برنامه ریزی کنیم، حال اگر عامل فرعی دیگری هم بود میتوان آن را پشت سر گذاشت».
این فعال سیاسی اصلاح طلب به کنشهای سیاسی در سال ۹۲ برای یازدهمین دروره انتخابات ریاست جمهوری و کاندیداتوری افرادی همچون مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی اشاره و تصریح کرد: «سال ۹۲ مرحوم هاشمی رفسنجانی رد صلاحیت میشود. " به هر دلیلی" ما بر روی ماهیت بحث نمیکنیم، اما با تدبیر و یک هدایت گری مناسب در اردوگاه اصلاحطلبی حسن روحانی بر نامزدهای رقیب خود پیروز میشود و انتخابات را اصلاح طلبان میبرند».
*خطای استراتژیک شورای عالی سیاستگذاری دو عامل شکست اصلاحطلبان
وی با بیان این که انتخابات سال ۹۲ و ۹۶ را اصلاح طلبان بردند، تصریح کرد: کنار آنها (اصلاح طلبان) اعتدالیون هم بودند، اما عقبه سیاسی اجتماعی جریان اعتدالی قابل مقایسه با جریان اصلاح طلبی نبوده و نیست؛ این دفعه هم (یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی) اگر شکست خوردیم خطای استراتژیک خود اصلاحطلبان و عملکرد غلط در شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان بود.
* «زیرکی» اصولگرایان را پیروز کرد
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی تأکید دارد که «زرنگی» و «زیرکی» اصولگرایان سبب پیروزی آنها در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی شده است.
او میگوید: «آنها اختلاف را کنار گذاشتند؛ حتی نیروهای جوان خود را حذف کردند تا به پیروزی برسند و به پیروزی هم رسیدند.»
او بر این باور است که سه گروه از سوی اصولگرایان در جریان یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی فعالیت میکرد. گروه نخست جریان پایداری، گروه دوم جریان متمایل به محمود احمدی نژاد و گروه سوم هم اصولگرایان سنتی که این گروه دوم دو شاخه گروه قالیباف و گروه میرسلیم داشت.
خانجانی البته در تقسیم بندی که برای گروههای اصولگرایان موجود در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی میکند، جریان "عدالتخواه" را نیز مدنظر قرار دارد و میگوید: «یک سری جوان عدالتخواه هم بودند که ادعا داشتند که عدالتخواهی را ساما ن بدهند و طبیعی بود که اگر با همین ترکیب میآمدند امکان نداشت اصولگرایان ۳۰ کرسی را کسب کنند. حتماً برخی از کرسیها در تهران به اصلاح طلبان میرسید؛ هیچ تردیدی ندارم».
این فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: اصولگرایان اجماعی را با شخصیتهای تأثیرگذار اصولگرا صورت لویه جرگهای را تشکیل دادند و لیست را بستند و حتی بخشی از جوانان را در لیست قرار ندادند و از هر دو طیف پایداری و اصولگرایی در لیست جای گرفتند. چه کسی است که نداند فضای فکری محمدباقر قالیباف با مرتضی آقا تهرانی در یک منظومه تعریف نمیشود، اما در هر صورت منسجم شدند و البته به پیروزی رسیدند.
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در مورد اظهارات اخیر عبدالله ناصری مبنی بر این که شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان عمرش به پایان رسیده و اصلاحات نیاز به تحول دارد نیز، گفت: هر حزب و هر جریان سیاسی باید بر حسب گذشته و تجارب خود رویکردهای نوینترین برای زندگی مردم فراهم کند.
وی افزود: احزاب برای ساماندهی حکومتگری خوب و انجام حکومتداری مناسب فعال و ایجاد میشود. به عبارتی احزاب به قدرت میرسند تا روشهای نوینتری را برای حکومتگری ابداع، ساری و جاری کنند.
*اصلاحطلبان باید مانیفست جدیدی را بهکار گیرند
خانجانی گفت: مطمئنا باید یک مانیفست و راهکار جدید، استراتژیها و تاکتیکهای مدرنتری را به کار برد. اصلاح طلبان هم باید همین کار را کنند. کما این که اصلاح طلبان در مقاطع مختلف با همین رویکرد پیروز شدند.
وی ادامه داد: بعد از سال ۸۸ خیلیها از جمله جناب آقای بادامچیان میگفت «اصلاحطلبی مُرد» و شما دیدید که اصلاح طلبی نمُرد، بلکه اصلاح طلبی زنده است و اکنون هم زنده و نفس میکشد.
به گزارش فارس، عبدالله ناصری در گفتگوی اخیر خود گفته بود که نمیشود یک سوی شورای عالی سیاست گذاری اصلاح طلبان، صادق نوروزی و شکوری راد باشد و سر دیگر آن کوابیان و کمالی. این ساختار نمیتواند کاری را پیش ببرد. چراکه این ساختار چیزی به عنوان مردم، جامعه مدنی و بحرانهای اجتماعی را در نظر ندارد و معتقد است تحت هر شرایطی باید در انتخابات شرکت کرد.
خانجانی این نوع نگرش را تمامیت خواهی میداند و میگوید: من نگرش حقارت آمیز به احزاب را قبول ندارم. ممکن است تفاوت نگرشهای سیاسی وجود داشته باشد. مثلاً تفاوت نگرش سیاسی بین آقای شکوری راد و آقای کمالی، اما نباید احزاب را با رویکرد نامناسب خطاب کنیم.
او میگوید: طبیعی است که اگر ما احزاب قدرتمند داشته باشیم و شرایط کشور به گونهای باشد که فایده و هزینه فعالیت سیاسی بالا نباشد آنگاه احزاب هستند که میتوانند تأثیرگذار باشند.
وی تأکید کرد: اساسا شورای عالی اصلاح طلبان به دلیل شرایط پس از ۸۸ شکل گرفت. قبل از شورای عالی اصلاح طلبان یعنی در خرداد ۷۶ که اتحاد ملت یا مشارکتی وجود نداشت و حزب کارگزاران سازندگی، سازمان مجاهدین انقلاب، انجمنهای اسلامی مثل مهندسین و دفتر تحکیم وحدت هم وجود داشتند که در قالب نیروهای خط امام ائتلافی شکل دادند، همان گونه که جامعه روحانیت مبارز با بعضی از احزاب اصولگرا ائتلاف داشت.
خانجانی گفت: ائتلافهای سیاسی در کشور به این دلیل شکل میگیرد که ساختار کشور به گونهای است که احزاب قدرتمند و قوی شکل نمیگیرد. به نوعی حاکمیت به دو یا سه حزب تن نداده، و بهتر این بود که دو یا سه حزب در کشور حاکم و امکانات نیز برای این احزاب فراهم و کسب قدرت بر اساس منافع ملی صورت میگرفت.
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی بر این باور است که کسانی که به منافع ملی و ساختار جمهوری اسلامی معتقد هستند باید امکان فعالیت داشته باشند، اما تجربه نشان داده که تغییرات دولتها سبب تغییر رویهها میشود و برخورد با جریانات سیاسی نیز تغییر میکند.
وی میگوید: اگر ما سه حزب اصولگرا، اصلاح طلب و معتدل داشتیم، این سه حزب میتوانستند کشور را سامان دهند و در قبال شعارها و حرفهایشان پاسخگو باشند، اما امروز میبینید که اصلاح طلبان شخصی را سر کار میآورند و رئیس جمهور میکنند و ایشان (رئیس جمهور منتخب) در قبال کسانی که حمایتش کردند، پاسخگو نیست و آنهایی هم که این آقا را به میدان آوردند در قبال عملکرد و اقداماتش پاسخگو نیستند. اگر خوب کار کرد میگویند ما کردیم، و اگر کار بدی کرد میگویند دیگران کردند. اصولگرایان نیز از این قاعده مستثنا نیستند.
خانجانی با بیان این که اصولگرایان در انتخاباتها تکلیفی عمل میکنند و اصلاح طلبان مدرنتر، تصریح کرد: طبیعتا تفاوت چندانی در کار کرد حزبی بین اصولگرایان و اصلاح طلبان وجود ندارد، یعنی هر دو ضعیف عمل کردند؛ در بعضی از مقاطعی که شرایط ایجاد شده و اصولگرایان و اصلاح طلبان به پیروزی رسیدند که البته همه اینها قابلیت پردازش دارد که بخشی از آن به خاطر محدودیتها بوده و در بخشی از آن نیز خطای خود گروهها و احزاب.
*اصلاح طلبان باید برای حفظ بدنه اجتماعی خود تلاش میکردند
وی بر این باور است که در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی اگرچه محدودیتهایی از سوی شورای نگهبان صورت گرفت، اما خطای استراتژیک اصلاح طلبان محرزتر بود، چراکه اگر اصلاح طلبان برای حفظ بدنه اجتماعی خود تلاش میکردند، طبیعی بود به چنین سرنوشتی دچار نمیشدند.
خانجانی تأکید کرد: یک حزب سیاسی همیشه پیروز نیست که ما ادعا داشته باشیم باید همیشه پیروز باشیم، طبیعی است که ممکن است شکست هم بخوریم، اما شکست خود را هم باید بپذیریم.
وی به علت ارائه لیست از سوی برخی احزاب اصلاح طلب و همچنین حزب متبوع خود یعنی حزب کارگزاران سازندگی اشاره و خاطرنشان کرد: بعضی از احزاب در انتخابات اخیر لیست دادند؛ چراکه اگر ما ابزار انتخابات را قبول داریم باید ملزومات آن را هم قبول داشته باشیم. نمیشود که ما بگوییم انتخابات را قبول داریم و بعد اعلام کنیم هیچ کنشی در مقابل انتخابات از خود بروز نمیدهیم.
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی اظهار داشت: اصولگرایان هم در بین خود اختلاف داشتند، اما بین آنها همدلی به وجود آمد، حال ممکن است این همدلی از جاهای تأثیرگذار به صورت تکلیفی ایجاد و سبب اجماع و وحدت شده باشد، اما اگر اصولگرایان این اجماع و وحدت را انجام نمیدادند احتمال شکست آنها نیز وجود داشت و اگر اصلاح طلبان در انتخابات درست عمل میکردند این گونه شکست نمیخوردند.