ماجرای قتل مشهورترین رییسجمهور آمریکا به دست یک بازیگر
با پایان جنگ داخلی به نظر میرسید قرار است آمریکا دورهای جدید از صلح و ثبات را آغاز کند، اما ماجراجویی یک جنوبی شورشی که شکست از شمالیها و القای بردهداری را برنمیتافت، اتفاقی را رقم زد که موجب شد کام شیرین شمالیها خیلی زود تلخ شود.
شهروند: با پایان جنگ داخلی به نظر میرسید قرار است آمریکا دورهای جدید از صلح و ثبات را آغاز کند، اما ماجراجویی یک جنوبی شورشی که شکست از شمالیها و القای بردهداری را برنمیتافت، اتفاقی را رقم زد که موجب شد کام شیرین شمالیها خیلی زود تلخ شود.
«.. یکصدسال پیش، یک شهروند بزرگ آمریکایی که ما امروز زیر سایه نمادین او ایستادهایم، اعلامیه آزادی بردگان را امضا کرد. این فرمان پربار، همچون فانوس دریایی، امیدی در دل میلیونها برده سیاهپوست افکند که در آتش بیامان بیداد میسوختند. سپیده مسرتبخشی بود که پایان شب بلند بردگیشان را نوید میداد. امروز، یکصدسال از آن روز میگذرد، اما هنوز سیاهپوستان آزاد نیستند...»
متنی که خواندید بریدهای از سخنرانی معروف مارتین لوترکینگ، رهبر جنبش حقوق مدنی آمریکاییهای آفریقاییتبار است که بیستوهشتم آگوست ۱۹۶۸ میلادی مقابل بنای یادبود لینکلن در شهر واشنگتن پایتخت ایالات متحده آمریکا ایراد شد و در آن بدون ذکر نام از آبراهام لینکلن صادرکننده اعلامیه آزادی بردگان یاد شده است. اعلامیهای که بیستودوم سپتامبر ۱۸۶۲ میلادی توسط شانزدهمین رئیسجمهوری ایالات متحده امضا شد و همانطور که در سخنرانی معروف مارتین لوترکینگ هم به آن اشاره شده است، با اینکه آزادی بردهها را تضمین کرد، اما به تبعیض نژادی گسترده و سیستماتیک در آمریکا پایان نداد.
امضای اعلامیه آزادی بردگان همچون بنزینی که بر آتش ریخته شود، جنگ داخلی آمریکا را که از یکسال پیش بین ایالتهای شمالی (به رهبری آبراهام لینکلن) و ایالتهای جنوبی (به رهبری جفرسون دیویس) آغاز شده بود، شعلهورتر کرد. جنگی که نهایتا بعد از چهار سال و سه هفته و ٦ روز (از سال ١٨٦١ تا ١٨٦٥) پس از به جای گذاشتن ٨٠٠هزار کشته از هر دو طرف، در نهم آوریل ١٨٦٥ با تسلیم ژنرال «لی» فرمانده نظامیان جنوبی به ژنرال «گرانت» فرمانده نیروهای شمالی به پایان رسید.
با پایان جنگ به نظر میرسید قرار است آمریکا دورهای جدید از صلح و ثبات را آغاز کند، اما ماجراجویی یک جنوبی شورشی که شکست از شمالیها و القای بردهداری را برنمیتافت، اتفاقی را رقم زد که موجب شد کام شیرین شمالیها خیلی زود تلخ شود.
۱۵۵سال پیش در چنین روزی، برابر پانزدهم آوریل ۱۸۶۵ میلادی، درست ۶ روز پس از تسلیم ایالتهای جنوبی و پایان جنگ داخلی آمریکا، آبراهام لینکلن حین تماشای یک نمایش در سالن آمفیتئاتر فورد، توسط یک بازیگر تئاتر به نام جان ویلکس بوث هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد.
بوث از مخالفان سرسخت لغو قانون بردهداری و اعطای حق رأی به سیاهپوستان به شمار میرفت و مخالفت خود را بارها با انتشار مقالات و بیانیههای مختلف ابراز کرده بود. اما پیروزی نهایی شمالیها در جنگ داخلی سرشکستگی بوث را در پی داشت و همین موجب شد او و گروهی از دوستانش، نقشه قتل لینکلن، معاونش اندرو جانسون و همچنین ویلیام سیوارد وزیر امورخارجه ایالات متحده را طراحی کنند، اما از این میان تنها بوث موفق به انجام وظیفهاش شد.
بوث پس از ترور لینکلن به سمت جنوب فرار کرد، اما ۱۲ روز بعد یعنی مقارن بیستوششم آوریل ۱۸۶۵ در ویرجینیا به دام سربازان ارتش افتاد و طی تبادل آتش کشته شد.