جهانبخش: انتخاب اسکوچیچ عجیب بود
ستاره ایرانی تیم برایتون انگلیس در گفت و گویی جالب و طولانی با سایت انگلیسی زبان پرشین فوتبال شرکت کرد.
شما در طول قرنطینه چه می کنید و یک روز معمولی خود را چگونه می گذرانید؟
درست مثل هر فردی دیگری که در شرایط فعلی گیر کرده است، سعی می کنم خودم را مشغول کنم. این روزها برای من سخت است چراکه عادت داشتم ۶ روز در هفته تمرین کنم که اکنون تغییر زیادی کرده است. الان در خانه آموزش می بینم. پدر و مادرم هم در کنار من هستند. سعی می کنم از اوقات فراغت استفاده کنم و تا آنجا که ممکن است وقتم را با والدینم بگذرانم. تلویزیون تماشا کرده و کتاب می خوانم. اینگونه خودم را مشغول نگه می دارم تا به امید خدا همه چیز به حالت عادی بازگردد.
شما ستاره برتر تیم AZ آلکمار و لیگ اردیویزه هلند بودید ، بهترین گلزن فصل ۲۰۱۸ و سومین فردی که بیشترین پاس گل را ارسال کرد. به همین دلیل بسیاری از هوادارانت انتظار داشتند شما را در بالاترین سطح رقابت در دنیای فوتبال ببینند. به یاد دارم پس از آن درخشش درباره پیشنهادات تیم های مختلف آلمان ، فرانسه ، ایتالیا و همچنین برایتون صحبت شد. برایتون تیمی بود که سالها در مورد آن می شنیدیم اما درست قبل از امضای قرارداد شایعاتی درباره پیشنهاد لحظه آخری لسترسیتی برای به هم زدن این توافق منتشر شد. بگویید کدام یک از این تیم ها برای پیشنهادات صادق تر بودند و چرا در پایان تصمیم به حضور در برایتون گرفتید؟
وقتی برای اولین بار به هلند پیوستم ، همیشه می خواستم خودم را نشان دهم و به لیگ بهتری بروم. بعد از دومین فصل حضور در NEC نایمخن پیشنهادات زیادی حتی از همین برایتون (که در آن زمان در مسابقات چمپیون شیپ رقابت می کرد) داشتم اما تصمیم گرفتم به AZ آلکمار بروم چراکه این تیم در هلند به یک تیم خوب و بسیار منظم شناخته شده است. آلکمار همچنین به تولید بازیکنان عالی مشهور است. فصل اول من به همین ترتیب بود ، فصل دوم بهتر شدم و البته فصل سوم من خوشبختانه بهترین سال من بود. در حقیقت من از همه جا پیشنهادهای هیجان انگیز داشتم که جدی ترین آنها از آژاکس و PSV در هلند بود. پیشنهاد آژاکس در واقع بالاترین پیشنهاد من بود اما مدیریت AZ اجازه نداد به تیم دیگری در هلند بروم و حتی به من برای ماندن در تیم پیشنهاد بهتری دادند اما تصمیم گرفتم به لیگ دیگری بروم. صحبت هایی با ناپولی انجام دادم و همچنین چند پیشنهاد جدی و خوب از تیم های آلمانی داشتم که ترجیح می دهم از آنها نام نبرم. یکی از این تیم ها همیشه جز ۵ تیم برتر بوندس لیگا است و دیگری همیشه در جمع ۱۰ نفر برتر قرار دارد که برخی از بازیکنان ایرانی هم در آن حضور داشته اند.
او ادامه داد: من در گذشته همیشه دوست داشتم در بوندس لیگا بازی کنم چراکه ایرانی های موفقی در آلمان داشته ایم و همیشه نگاه آنها به فوتبالیست های ایرانی بسیار مثبت است. ۲ سال دیگر از قرارداد من با AZ آلکمار باقی مانده بود و آنها همچنان قیمت مرا افزایش می دادند. در نهایت بسیاری از تیم ها از جذب من کنار کشیدند چراکه قیمت مدنظر باشگاه هلندی فراتر از مبلغی بود که آنها می توانستند پرداخت کنند. تنها کشوری که توانایی پرداخت چنین هزینه ای را داشت انگلیس بود. برایتون سالها به دنبال من بود و ۳ سال قبل به شوخی به مسئولان این باشگاه گفتم پیشنهادتان را رد کردم چراکه می خواهم به AZ بروم و در این تیم بهتر بازی کنم تا زمانیکه برایتون به لیگ برتر انگلیس آمد، به تیم شما بیایم. پیشنهاد برایتون برای باشگاه آلکمار عالی بود و وقتی مذاکرات مان تمام شد، لسترسیتی هم پیشنهاد داد. بسیاری از مردم می گویند من به این دلیل برایتون را انتخاب کردم که مبلغ بیشتری پرداخت می کرد اما صادقانه بگویم پیشنهادی که از لستر داشتم از نظر مالی بسیار جذاب تر بود.
جهانبخش افزود: برایتون را به چند دلیل انتخاب کردم. اولین دلیل این است که رئیس این باشگاه شخصاً به هلند آمد تا مرا ببیند و با باشگاه صحبت کند. در حالی که لستر واقعاً چنین کاری انجام نمی داد. مربی برایتون می خواست شخصاً مرا جذب کند و سالها از نزدیک دنبال من بود در حالی که تنها رئیس باشگاه لستر خواستار جذب من بود و سرمربی این تیم مرا نمی خواست. به واقع احترامی که برایتون به من نشان داد برایم جذاب بود. همچنین از افراد بسیاری مانند کارلوس کیروش ، مهدی مهدویکیا ، پدرم و امیر هاشمی مقدم که مدیر برنامه هایم است مشاوره خواستم. کیروش به من گفت در لستر بازیکنی معمولی خواهی شد در حالی که در برایتون می توانی ستاره شوی. تمام افرادی که با آنها صحبت کردم ، پیشنهاد کردند که به برایتون بپیوندم و در نهایت اینگونه تصمیم خود را گرفتم.
آیا از حضور در برایتون تاسف نمی خوری؟
اصلاً اینگونه نیست. من سخت ترین نیمه فصل فوتبالم را امسال تجربه کرده ام، شاید در شروع کارم در آلکمار با توجه به مصدومیتی که داشتم، برای شروع مصدومیت مصدوم باشم مدتی طول کشید در تیم جا بیافتم، اما خوشبختانه در فصل دوم مربی ای داشتیم که از خصوصیات من خبر مطلع بود و به همین دلیل جای خود را در ترکیب تیم پیدا کردم. متأسفانه در فصل اول حضورم در برایتون به دلایل مختلف عملکردم عالی نبود. همیشه گفته ام که فوتبال فراز و نشیب دارد اما در فصل اول برخی مسائل مانند مصدومیت، سطح بالای رقابت ها و شرکت نکردن در تمرینات پیش فصل به شکل مستقیم روی عملکرد من تأثیر گذاشت. همچنین جام ملت های آسیا سبب شد تا من چند ماه را از دست بدهم اما هنوز هم با این فصل مقایسه نشده است.
اعتقاد دارم که بهترین دوره های آموزشی زندگی ام را در این فصل داشتم و هر روز هم تیمی هایم به من می گفتند که از بازی نکردن من چقدر متعجب هستند. حتی دانک، کاپیتان برایتون خیلی با من صحبت می کرد و مرتب می گفت صبور باشم چراکه شانس بازی برای من به وجود می آید. یک بار دیگر صادقانه فکر می کنم حتی بهتر از آخرین فصل حضورم در آلمان در تمرینات آماده سازی شرکت کردم و فکر می کنم تنها ۳ ،۴ جلسه تمرین نکردم ، اما با تمام سختی هایی که داشتم و می دانم باید این شرایط را پشت سر بگذارم یک بار دیگر برایتون را جای لسترسیتی انتخاب می کردم. حتی افرادی مانند پدرم از من انتقاد می کردند و می گفتند می توانستی انتخاب های متفاوتی انجام دهی اما من به پدرم، دوستان نزدیک و همه افراد اطرافم می گفتم پشیمان نیستم و دوباره برایتون را انتخاب می کنم.
فصل گذشته برایتون با کریس هیوتون فوق العاده دفاعی بازی می کرد و این سبک بازی به خصوصیات بازی ات نمی خورد اما با آمدن گراهام پاتر که همه او را به عنوان یک مربی با سبک تهاجمی می شناختند، همه انتظار داشتیم بیشتر بازی کنید و سریعتر در ترکیب قرار بگیرید. خودت هم گفتی در دوران پیش فصل خیلی خوب تمرین کردی. فکر می کنی چرا اینقدر طول کشید تا شانس بازی را بدست آوری؟
ما فصل قبل را با سیستم ۳-۵-۲ شروع کردیم که قبلا از آن استفاده نمیکردیم. در این سیستم هیچ وینگری وجود نداشت و از بین پنج وینگر، تیم فقط یک نفر بازی میکرد. به همین دلیل هیوتون از من خواست در پست در جناح راست و بخش تدافعی تیم بازی کنم. در جریان تمرین عملکرد خوبی داشتم، اما صادقانه بگویم من بهترین مدافع نیستم و واقعاً نمیخواهم در آن سیستم بازی کنم. پاتر سبک بازی تیم را تغییر داد و سیستم بازی به ۴-۴-۲ الماس تغییر یافت. در حالی که دوباره از هیچ وینگری استفاده نمیکرد. به او گفتم میتوانم در موقعیتهای دیگر بازی کنم و از او فرصت خواستم. بسیاری از مردم این را نمیدانند، اما چند استدلال بسیار جدی داشتیم و متأسفانه برای اینکه شانس بازی را به دست آورم مدتی طول کشید. ابتدا قرار بود قبل از دیدار با بورنموث بازی کنم، اما پاتر نظر خود را تغییر داد. خوشبختانه بعد از اینکه شانس خود را در برابر بورنموث گرفتم، ثابت کردم لیاقت داشتم از ابتدای فصل بازی کنم.
بسیاری از طرفداران فوتبال اعتقاد داشتند جهانبخش در صورت تغییر ذهنیت بازی اش زودتر می توانست در ترکیب قرار بگیرد.
همیشه فوتبالم را با تمام دشواری هایی که در طول این سال ها با آن روبرو شده ام، بسیار جدی می گیرم. دور بودن از خانواده و دوستانم و هیچ فرد یا سازمانی نمی تواند مانع پیشرفت من شود. این همان کاری است که سالهاست انجام می دهم و نمی خواهم چنین روندی پیش بگیرم و بگویم قطعاً خیلی خوب نبودم همانطور که حتی دوستان خودم هم پیشنهاد کرده بودند. این اتفاقی است که در فوتبال رخ می دهد. مهمترین چیز این بود که من شانس بازی را به دست آورده و خودم را در زمین ثابت کردم.
با وجود عملکرد خوبی که مقابل بورنموث و چلسی داشتی باز هم نتوانستی خودت را در ترکیب ثابت تیم حفظ کنی. برای رسیدن به این هدف باید چه کاری انجام بدهی.
پس از آن ۲ بازی در ۲ دیدار به عنوان بازیکن تعویضی به زمین رفتم. این سوالی است که باید از مربی بپرسید. سطح تمرین من به هیچ وجه پایین نیامده و هر روز یکی از مربیان تیم سمت من می آمد و می گفت همین روند را ادامه بدهم. طبیعی است چند ماه بازی نکردن برای من خوب نبود، اما من از آن روزهای دشوار آموختم چطور صبورتر باشم. سخت تر کار کنم تا آنچه را که شایسته اش هستم و صادقانه بگویم همه اینها به من کمک کرد. همیشه تصمیم سرمربی مهم است و صادقانه بگویم من نمی توانم درباره آن اظهار نظر کنم.
مشکل شخصی بین شما و گراهام پاتر وجود ندارد.
قطعاً از طرف من اینگونه نیست و من همیشه در مورد فوتبال و هر چیز دیگری با پاتر صحبت می کنم.
شنیده می شد اگر شانس بازی در برایتون را به دست نمی آوردید در ژانویه تیم را ترک می کردید. برخی منابع هلندی از درخواست آیندهوون برای انتقال قرضی ات خبر می دادند.
با وجود اینکه زیاد بازی نکردم، ۲ ،۳ پیشنهاد خوب از تیم های خوب در لیگ های خوب (باز هم نامی ذکر نکردم) داشتم. حتی در اوج بازی نکردن در برایتون، از بودن در آنجا خوشحالم و همیشه می دانستم که روزی فرصت بازی به دست آورده و خودم را ثابت می کنم. این احساس را داشتم که قبل از ژانویه این کار را می کنم. حتی در مدتی که بازی نمی کردم باشگاه اعلام کرده بود اجازه نخواهند داد تیم را ترک کنم. سپس با مربی و رئیس جلسات مثبتی داشتم. مربی هر روز گزارش تمرینی را تهیه کرده و شنیدم او همیشه در حال تمجید از رفتار و عملکرد من بود. خوشبختانه وضعیت من در باشگاه شروع به پیشرفت کرد.
متأسفانه همه گیری کرونا سبب توقف فوتبال شده است. اگر اوضاع به همین شکل باقی بماند فکر می کنید فصل بعد چه اتفاقی می افتد؟
گفتن این سوال سخت است. صادقانه بگویم نمی خواهم آینده را پیش بینی کنم. خواه من اینجا باشم یا نه ، یا وضعیت من به چه شکلی ظاهر خواهد شد ، من نمی دانم و نمی خواهم درباره آن پیش بینی یا صحبت کنم. ۳ سال از قرارداد من مانده و همه چیز به باشگاه و خودم بستگی دارد. تنها چیزی که می دانم این است که می توانم تمرین کنم. اگر لیگ متوقف نشده بود، مطمئن هستم که می توانستم بیشتر از این نمایش خوبی داشته باشم. حتی فکر می کنم در مسابقه با آرسنال قرار بود از ابتدا شروع کنم، اما چنین اتفاقی نیفتاد. ممکن است هر اتفاقی بیفتد.
شما هم با این نظریه موافق هستید که بازیکنان ایرانی با وجود کیفیت خوب شان نمی توانند در لیگ برتر انگلیس عملکرد خوبی داشته باشند؟
من به هیچ وجه موافق نیستم. یکی از تفاوت های لیگ برتر و لیگ های دیگر این است که برداشت اول بازیکن بسیار مهم است زیرا باشگاه ها مبلغ سنگینی را برای ثبت قرارداد بازیکنان پرداخت می کنند و در مقابل انتظار بازگشت سریع سرمایه گذاری شان را دارند. برای بازیکنانی مثل خودم که از هلند آمدم و یا حتی بازیکنانی که از بلژیک ، روسیه یا حتی بوندسلیگا که به انگلیس می آیند، وضعیت این رقابت ها متفاوت است. فوتبال سریع تر، کیفیت بالاتر، مسابقات بیشتر در دوره های کوتاه تر است. طبیعی است که برای انطباق با لیگ برتر زمان لازم است. حتی در خارج از فوتبال وفق پیدا کردن با رانندگی، هوا، زبان، همه چیز زمان می برد. اما، من به هیچ وجه موافق نیستم که ایرانی ها در اینجا نمی توانند موفق شوند، زیرا فکر می کنم هر بازیکنی که سخت تلاش کند و به خوبی تمرین کند ، می تواند در هر جایی موفق شود. حتی در اولین فصل بازی خودم برای AZ انطباق من با تیم زمان برد اما در نهایت پیشرفت کردم و عملکرد خوبی داشتم. حتی در اینجا اگر فصل گذشته بیشتر بازی می کردم می توانستم در این فصل سهم بیشتری داشته باشم اما متأسفانه این اتفاق نیفتاد. اوضاع برای من تغییر کرده است. من از فصل قبل کمتر آسیب دیدم و در سطح بالایی تمرین کردم ، با این حال لیگ متوقف شد و اکنون باید دوباره صبور باشیم.
همه می دانند که کارلوس کی روش شما را به تیم ملی آورد. در جام جهانی 2014 یکی از بازیکنان جوان این تیم بودید و حتی توانستید دقیقه های خوبی در ترکیب داشته باشید. بزرگترین چیزی که از او یاد گرفتید چیست؟ می دانم چیزهای زیادی وجود دارد ، اما اگر مجبور باشید یکی را انتخاب کنید ، چه خواهد بود؟
کار بسیار سختی است زیرا من همیشه گفته ام که از او نه تنها درباره فوتبال بلکه در زندگی ام چیزهای زیادی یاد گرفته ام. اگر باید یکی را انتخاب کنم این است که تمام کارها را با شجاعت و سخت کوشی انجام دهم. محدودیتی برای خود تعیین نکنم، از هیچ چیز در زندگی خود نترسم. رویاهای بزرگ داشته باشم. این چیزها را از او به روش های مختلف یاد گرفتم. بسیار دشوار است فقط یک یا دو چیز را بگویم اما من خدا را سپاسگزارم که شانس همکاری با کی روش را داشتم. مدت ها این مربی را در اختیار داشتیم و امیدوار بودم که کی روش حتی مدت طولانی تری سرمربی مان باشد زیرا تأثیر زیادی در فوتبال ایران داشت.
مارک ویلموتس جانشین کی روش در تیم ملی ایران شد. او در شروع کارش نتایج خوبی کسب کرد و یک سبک هجومی به تیم ملی ایران آورد اما بعد از باخت در ۲ دیدار مهم ویلموتس را هم از دست دادیم. نمی توان این ۲ مربی را با هم مقایسه کرد اما ویلموتس چگونه مربی ای بود؟
ویلموتس مدیر و مربی خوبی بود. من در بسیاری از اردوها با او نبودم اما قطعا چند جلسه تمرینی که در آن شرکت کردم مثبت بود. شاید اگر زمان بیشتری داشت می توانست کمی بیشتر خود را نشان دهد. وقتی به عنوان یک فوتبالیست او را با سایر مربیانم در تیم ملی و باشگاه ها مقایسه می کنم، متوجه شدم که او قطعاً توانایی های مربیگری را از لحاظ فنی داشت اما از لحاظ مدیریتی موفق نبود. بعد از ۸ سال حضور در کیروش در تیم ملی به سبک مدیریتی اش عادت کردیم و ویلموتس از نظر مدیریت کردن این گروه با کیروش بسیار متفاوت بود. انتظارات بالایی از ویلموتس داشتیم اما من فکر می کنم به دلیل شرایط و نتایج ضعیف تیم ملی در زمان او نمی توانیم به شکل مثبت به عملکرد این مربی در تیم ملی نگاه کنیم. ما همان بازیکنان قبلی بودیم و حتی برخی بازیکنان در زمان ویلموتس، در تیم های باشگاهی شان و لیگ های اروپایی بسیار پیشرفت کردند. او سعی کرد تا از نظر تاکتیکی چیزهای زیادی را به سرعت تغییر دهد اما به تاکتیک های تهاجمی اش عادت نداشتیم. در بازی های ابتدایی تیم ملی مقابل سوریه و کره جنوبی عملکرد خوبی داشتیم، اما با گذشت زمان وارد بازی های مهم خود در مقابل عراق و بحرین شدیم و قابل پیش بینی بود که هرگز در مورد کی روش چنین نبود. من فکر می کنم ویلموتس می توانست با این انتقال کار بهتری انجام دهد. وقتی کیروش به دنبال تغییر در تیم ملی مانند آوردن بازیکنان جوانتر بود، این روند حدود یک سال تا یک سال و نیم طول می کشید و با این وضعیت ما در جام ملتهای آسیا ۲۰۱۹ خیلی خوب بازی کردیم. فکر می کنم اگر ویلموتس زمان خود را با وارد کردن سبک جدید می نمی گرفت، شاید نتیجه متفاوت می شد اما متأسفانه او این کار را نکرد و موفق نبود.
برخلاف کی روش، ویلموتس بازیکنانی را که در تیم های اروپایی ثابت بازی نمی کردند به تیم ملی دعوت نمی کرد. خودت به همین دلیل برای بازی با بحرین و عراق دعوت نمی شدی. درباره این موضوع چه نظری داری؟
من همیشه به تصمیم او احترام می گذاشتم. به هر حال ویلموتس سرمربی تیم ملی بود و می توانست هر بازیکنی را که می خواهد انتخاب کند. باید بگویم که در دوره هایی که دعوت شده ام و در اردو بودم، وضعیت به خوبی پیش رفت. من به عنوان یک بازیکن باتجربه و کسی که فوتبال ایران را به خوبی می شناسد، سعی کردم به ویلموتس کمک کنم تا با فوتبال، فرهنگ و جامعه ما آشنا شود. به دلیل مصدومیتی که داشتم باید بین برایتون و تیم ملی اردوی یک تیم را انتخاب کنم و باشگاه از من خواست که به ایران سفر نکنم تا بتوانم توان بخشی خود را در برایتون ادامه دهم. برای اردوی دوم او خیلی ساده تصمیم گرفت مرا دعوت نكند كه به آن احترام می گذارم. برای کیروش مهم این بود که بازیکنان مستقر در اروپا حتی اگر مصدوم شوند یا بازیکنانی که برای باشگاهشان بازی نمی کردند، جزئی از تیم ملی باشند تا بتوانند در کنار دوستان و خانواده خود و همچنین در ایران باشند و به ایران برگردند. به اروپا احساس اطمینان بیشتری می کنند تا بتوانند قوی تر به اردوی تیم ملی برگردند. ویلموتس ترجیح می داد بازیکنانی داشته باشد که برای باشگاه هایشان خوب بازی می کنند. فرقی نمی کند که این اولین یا دهمین اردوی آنها باشد و این تفاوت ویلموتس با کی روش بود.
بسیاری از مردم نسبت به انتخاب دراگان اسکوچیچ برای سرمربیگری تیم ملی غافلگیر شدند زیرا در مقایسه با مربیان قبلی ، رزومه کاری او بسیار ضعیف است. نظر شما در این باره چیست و آیا با اسکوچیچ آشنا هستید؟ تاکنون با این مربی صحبت کرده اید؟
ما در ایران عادت به غافلگیر شدن داریم. منظور من این نیست که اسکوچیچ مربی بدی است اما به نظر نمی آمد او سرمربی تیم ملی ایران شود زیرا درباره نام های دیگر بیشتر صحبت می شود. به هر حال انتخاب اسکوچیچ جالب است زیرا من از ابتدا او را به خاطر نمی آورم. من باید بگویم روشی که فرآیند تصمیم گیری برای انتخاب سرمربی تیم ملی بود، عجیب، خنده دار، غیرقابل باور و غیرحرفه ای است. همه این نقطه نظر را قبول داریم که تیم ملی ما بهترین تیم آسیا است اما از نظر برنامه ریزی و ساختاری حتی بین پنج تیم قاره هم نیستیم. به هر حال تمام این مسائل گذشت. اسکوچیچ چندین سال را در ایران گذرانده و فوتبال و فرهنگ ما را می شناسد. او همچنین در مقایسه با سایر مربیان کرواتی که طی این سالها به ایران آمده اند ، تجربه مناسبی دارد. فکر می کنم همه ما باید از او حمایت کنیم. اسکوچیچ به تیم ملی برای بازی خوب و برنده شدن در مسابقات آینده کمک می کند. به همین دلیل باید تأکید کنم این زمان حمایت از او و دستیارانش است. شنیده ام که کریم باقری هم به کادرفنی تیم ملی اضافه شده است و این یک حرکت خارق العاده برای ما است. مدتی پیش در راه بازگشت به اروپا اسکوچیچ را در فرودگاه و دیدم و چند دقیقه با هم صحبت کردیم زدیم. گفتگوی خوبی درمورد برنامه های او برای تیم ملی داشتیم.
اسکوچیچ و دستیارانش برای تماشای بازی برخی بازیکنان تیم ملی به بلژیک، روسیه، پرتغال و کرواسی رفتند. آیا قرار است با سفر به انگلیس بازی های شما را هم ببینند؟
او پس از تماشای بازی استقلال در کویت به بلژیک و روسیه رفت و قرار بود به انگلیس هم بیاید اما به هر دلیلی نتوانست. البته به من گفت در ماه های آتی برای تماشای یکی از بازی های من به انگلیس می آید.
تیم ملی ایران برخلاف دوران کارلوس کی روش شرایط خوبی در مقدماتی جام جهانی ندارد. اعتقاد دارید این تیم می تواند از این مرحله عبور کند؟
امروزه تمام تیم ها در حال پیشرفت هستند و پیش بینی دشوار است. این تازه مرحله اول انتخابی است و کارمان آسان نیست. مطمئن باشید به سختی کار می کنیم. تیم ملی همان گروه بازیکنان سخت کوش، مستعد و باکیفیت قبلی را در اختیار دارد که در تیم های باشگاهی شان عالی کار می کنند.به همین دلیل فکر می کنم می توانیم به جام جهانی برویم و تمام تلاش خود را انجام می دهیم.
زبان انگلیسی ات از زمان حضور در برایتون عالی بوده و به هلندی هم کامل مسلط هستی. چگونه به سرعت این زبان ها را یاد گرفتی؟
زمانیکه در ۱۸ سالگی و پس از مسابقات قهرمانی آسیا پیشنهادی از نایمخن دریافت کردم. این پیشنهاد را جدی گرفتم. من آن زمان در رشت برای داماش گیلان بازی می کردم و تقریباً دو ساعت در روز با یک مدرس انگلیسی شروع به کار کردم. درک من بسیار خوب شد اما صحبت کردن در ابتدا کمی دشوار بود. این یک شروع عالی برای یادگیری اصول اولیه زبان انگلیسی بود تا اینکه سرانجام به هلند رسیدم. به خودم گفتم تنها راهی که می توانم موفق شوم این است که بتوانم با هم تیمی ها و مربیانم ارتباط برقرار کنم تا بتوانم آنچه را که مربی می خواهد اجرا کنم. همینطور که به انگلیسی با مردم صحبت کردم شرایط بهتر شد. هم تیمی هایم از من لذت می بردند و به من می گفتند که مثل مردم در خیابان ها صحبت می کنی. سال آخر حضورم در هلند به این زبان مصاحبه می کردم. من در یادگیری زبان تبحر خوبی دارم و البته محیط هم خیلی تاثیر گذار است.
نمی خواهی زبان دیگری یاد بگیری؟
زبان اسپانیایی را خیلی دوست دارم اما می خواهم هلندی ام را کامل تر کنم چراکه ۲ بازیکن هلندی در برایتون هستند. اسپانیایی زبان اول یا دوم دنیا است و دوست دارم با مونتویا و رناردو اسپانیایی حرف بزنم اما آنها با من انگلیسی حرف می زنند.
زندگی در برایتون چگونه است؟
فوق العاده است. خدا را شکر این شهر بین دریا و جنگل قرار دارد و هوایش نسبت به مرکز و شمال انگلیس بهتر است. برایتون به لندن نزدیک است و همیشه من کاری برای انجام دادن دارم.
آخر هفته ها برایت چگونه می گذرد؟
یا با دوستان به خرید می رویم یا به رستوران و لندن. ۲ دوست نزدیک در لندن دارم که یکی از آنها عراقی و مادرش هم ایرانی است. همیشه وقتم را با این نفرات می گذرانم. سعی می کنم پلی استیشن بازی کنم و غذا درست کنم.
کدام بازیکن تیم ملی ایران در پلی استیشن از همه بهتر بازی می کند؟
من سطح بالایی دارم اما سعید عزت اللهی از من سطح بهتری دارد.
علیرضا جهانبخش مجرد است و آیا تصمیمی برای ازدواج دارد؟
ازدواج بحث مهمی است و در زندگی تاثیر زیادی دارد. من که در ایران نیستم و همیشه در آخر هفته بیرون از خانه هستم. نیمی از روز بیرون هستم و وقتی به خانه می روم خسته می شوم. ازدواج چیزی نیست که آن را مخفی کنم و بعضی مواقع به آن فکر می کنم اما باید در زمان مناسب باشد که به زندگی خیلی کمک می کند.
چه غذایی را از همه بیشتر دوست داری؟
همه غذاهای شمالی را دوست دارم، شامی رودباری، فسنجان و خورشت باقالی را خیلی دوست دارم. درست کردن این غذاها خیلی سخت است. باویشکا و ماکارانی راحت است و من این غذاها را درست می کنم. همچنین قرمه سبزی و باقالی پلو غذاهایی است که خیلی آنها را دوست دارم. در برایتون یک رستوران آرژانتینی هست که نوعی مرغ را با سبزیجات درست می کند که من هفته ای یکبار هم که شده از آن غذا سفارش می دهم.
فکر می کنی چرا بازیکنان ما در ایران خیلی در لیگ های خوب اروپا نیستند و توصیه ات به بازیکنان جوان چیست؟
در چند سالی که در اروپا حضور دارم از خودم سوال می کنم چرا بازیکنان ما با این سطح فنی در سطح اول فوتبال دنیا حضور ندارند. زمانی که بازیکنان ما در بوندس لیگا بازی می کردند شرایط خیلی بهتر بود. همیشه مسئولیت های زیادی روی شانه هایم بود، دوست داشتم پیشرفت کم ولی این مسئولیت را داشتم که نماینده بازیکنان جوان ایران هم هستم. دوست داشتم مسیر را برای بقیه باز کنم و این یک انگیزه فوق العاده بود. یکی از دلایل اصلی که بازیکنان نمی توانند در اوج پیشرفت کنند، بحث سربازی است چراکه آنها مشمول می شوند. بحث دیگر سیاسی است چراکه کشور ما زیاد دیده نمی شود. متاسفانه خیلی زود بحث ها سیاسی می شود و این موضوع روی ورزش ایران تاثیر می گذارد. متاسفانه استعدادیاب های بزرگ دنیا در کشور ما حضور پیدا نمی کنند در حالی که من، آزمون و عزت اللهی در تورنمنت های نوجوانان و جوانان توانستیم خودمان را نشان بدهیم. یک بحث دیگر روادید است که بازیکنان جوان ایرانی نمی توانند برای تست دادن راهی کشورهای دیگر شوند. تمام این مسائل تاثیرگذار است.