اگر کالیفرنیا از آمریکا جدا شود چه میشود؟
سرویس جهانی شبکه بیبیسی در گزارشی تحلیلی به پیامدهای جدایی ایالت کالیفرنیا از آمریکا پرداخته و در آن از احتمال جنگ داخلی، تضعیف جایگاه دلار در جهان و «آغاز پایان ایالات متحده آمریکا» سخن گفته است.
خبرگزاری فارس: با شدت گرفتن بحثها درباره جدایی ایالت کالیفرنیا از دولت فدرال آمریکا بازخوانی یک گزارش 21 فوریه 2019 (2 اسفند 1397) سرویس جهانی شبکه بیبیسی درباره پیامدهای این جدایی و لطماتی که ممکن است به آمریکا وارد کند، میتواند جالب توجه باشد.
ذکر این نکته ضروری است که انتشار این بازخوانی به معنای تایید تحلیل بیبیسی از موضوعات مرتبط با کالیفرنیا نیست.
متن گزارش این رسانه غربی در سطور زیر آمده است:
جدایی (کالیفرنیا از ایالات متحده آمریکا) به شدت نامحتمل است اما نگاه به نتایج عملی شدن این جدایی، واقعیتهای شگفتانگیزی درباره ایالات متحده و اینکه واقعا قدرت در کجا قرار دارد را نمایان میکند.
آمریکاییها در سالهای اخیر به طور فزایندهای دچار چنددستگی شدهاند. طبق نتیجه بررسی مرکز تحقیقاتی پیو، جمهوریخواهان میانهرو، از 97 درصد دموکراتها محافظهکارتر هستند و دموکراتهای میانهرو، از 95 درصد جمهوریخواهان لیبرالتر هستند. این ارقام در سال 1994 به ترتیب فقط 64 درصد و 70 درصد بود (جمهوریخواهان میانه رو، محافظه کارتر از 64 درصد دموکراتها بودند و دموکراتهای میانه رو، لیبرالتر از 70 درصد جمهوریخواهان بودند). برخی از محققان معتقدند که هرگز قبلا به این اندازه تنشهای ایدئولوژیک زیاد نبودهاند.
«برنارد گرافمن» دانشمند و تحلیلگر سیاسی در دانشگاه ایروین کالیفرنیا میگوید: «آنچه که ما در حال حاضر در سیاست به شدت چند دسته ایالات متحده شاهدش هستیم را از منظر تاریخی میشود در دوره پس از جنگ داخلی دهه 1890 سراغ گرفت. چنددستگی و قطبیگری در کنگره به سطوحی رسیده که ما در بیش از 100 سال گذشته شاهدش نبودهایم.»
کالیفرنیا هم از این موضوع مستثنی نیست. در چند سال اخیر اختلافات درون ایالتی و همچنین اختلافات بین کالیفرنیا و بقیه قسمتهای ایالات متحده سبب شده که حداقل 6 طرح پیشنهادی برای تبدیل کردن آن به چند ایالت کوچکتر و یا جدا کردن کامل آن از کشور ایالات متحده آمریکا مطرح شود.
به اعتقاد «مونیکا تافت»، استاد سیاست بینالملل در مدرسه فلچر دانشگاه تافتس در ایالت بوستون، استدلالهای حمایتی از این طرحهای پیشنهادی این باور را شامل میشود که دولت فدرال دیگر نماینده منافع اقتصادی کالیفرنیا نیست و اینکه با توجه به وسعت گسترده این ایالت، حکمرانی مناسب در آن تنها زمانی ممکن خواهد بود که این ایالت از منظر جغرافیایی به یک واحد کوچکتر تبدیل شود و یا اینکه اختلافات غیرقابل حلی بین کالیفرنیا و بقیه مناطق ایالات متحده ایجاد شده است.
البته یک موضوع را روشن باید مطرح کنیم و آن اینکه تا تغییرات شگرفی ایجاد نشود، به این زودیها قرار نیست کالیفرنیا (از ایالت متحده) جدا شود. قانون اساسی ایالات متحده آمریکا از ایالتها حق جدا شدن را سلب میکند و درباره اینکه اکثریت شهروندان کالیفرنیا واقعا خواهان خروج از ایالات متحده باشند، به ندرت شواهدی وجود دارد. نظرسنجی سال 2017 دانشگاه برکلی کالیفرنیا از هزار نفر از ساکنان کالیفرنیا نشان داد که 68 درصد آنها بی توجه به خواستگاههای حزبیشان مخالف چنین طرحهایی (برای جدایی کالیفرنیا از ایالات متحده) هستند. اما توجه و بررسی احتمال اینکه چنین اتفاق نامحتملی شاید حادث شود، همچنان اهمیت دارد چرا که این موضوع سوالاتی را درباره تاثیرات جدایی کالیفرنیا بر توازن قدرت و سیاست در ایالات متحده ایجاد میکند.
جنگ داخلی؟
درباره فرضیه اینکه در صورت تلاش کالیفرنیا برای خروج چه اتفاقی خواهد افتاد، اولین و چالش برانگیزترین سوال، پرسش درباره احتمال خشونت و حتی یک جنگ رسمی است. بروز یک جنگ داخلی دیگر شاید بعید به نظر بیاید اما باید این را هم مدنظر قرار داد که ایالتهای جنوبی 157 سال قبل و زمانی که تصمیم به جدا شدن از ایالتهای شمالی گرفتند، انتظار بروز جنگ را نمیکشیدند اما جنگ داخلی اتفاق افتاد و به مرگ حدود 620 هزار آمریکایی و لرزیدن هسته مرکزی کشور منجر شد.
مونیکا تافت معتقد است: «به نظر میرسد که استنباط و درک عمیقی از امکان اینکه ایالات متحده یک جنگ دیگر جدایی طلبی را تجربه کند، وجود ندارد اما به نظر من اگر شما با مردم اواسط قرن نوزدهم هم صحبت میکردید آنها هم همین را میگفتند. ایالات متحده از وقوع یک جنگ جداییطلبی مصون نیست.»
در سراسر تاریخ، جدایی مناطق از هم با خشونت همراه بوده است. در سال 1971 وقتی که بنگلادش تصمیم گرفت به یک کشور مستقل تبدیل شود، پاکستان با نسل کشی و تجاوزهای دستهجمعی به آن پاسخ داد و جنگ استقلال اریتره از اتیوپی هم 30 سال به طول انجامید.
البته همیشه هم اینطور پیش نمیرود و برخی از کشورها جداییهای مسالمت آمیز را تجربه کردهاند. جمهوری چک در سال 1993 بدون خونریزی از اسلواکی جدا شد و به رغم لفاظیهای تند بین اتحادیه اروپا و بریتانیا، برگزیت با مسالمت در حال انجام شدن است.
به باور «استفان سایدمن»، استاد روابط بینالملل در دانشگاه کارلتون اوتاوا در کانادا، اینکه ایالات متحده برای جلوگیری از خروج کالیفرنیا به زور متوسل میشود یا نه تاحد زیادی به این موضوع بستگی دارد که چه کسی در زمان جدایی طلبی کالیفرنیا زمامدار کشور است و او درباره این جدایی چه حسی دارد.
او گفت: «جمهوریخواهان شاید اصلا بگویند "از شرش خلاص شدیم" اما دموکراتها احتمالا خواهند گفت که ما باید کالیفرنیا را حفظ کنیم و در غیر این صورت برای همیشه منزوی خواهیم شد.»
البته برخلاف جنگ داخلی آمریکا (در سالهای 1861 تا 1865) موضوع اساسی اختلافی برای جدایی که در آن زمان مساله بردهداری بود، وجود ندارد و اغلب محققان درباره این موضوع که کالیفرنیا و بقیه مناطق ایالات متحده به اندازه کافی دارای هویت مشترک هستند و سخت است که یک سناریو که در آن بین دو طرف جنگ واقع شود را تصور کرد.
«برندن اُ لیری» استاد علوم سیاسی دانشگاه پنسیلوانیا در این باره گفت: "من نمیتوانم این موضوع را که ژنرالهای پنتاگون دستورات برای اشغال کالیفرنیا به زور اطاعت میکنند، پیشبینی کنم".
سیاست قدرت
البته در صورت جدایی مسالمت آمیز کالیفرنیا، نگرانیهای به حقی درباره وضعیت ایالات متحده بروز خواهد کرد. کالیفرنیا از منظر جمعیت در ایالات متحده، بزرگترین ایالت است و خروج آن به طرز شدیدی صحنه سیاسی ایالات متحده را تغییر خواهد داد. توازن قدرت در کنگره به سمت تسلط کامل جمهوریخواهان متمایل خواهد شد. در همین اثنا از دست رفتن آرای کالیفرنیا امید کمی برای اینکه در آینده نزدیک ایالات متحده به خودش یک رئیسجمهور دموکرات ببیند باقی خواهد گذاشت.
سایدمن معتقد است: «(جدا شدن کالیفرنیا از ایالات متحده آمریکا) از منظر سیاسی دموکراتها را در یک گودال بسیار بسیار عمیق قرار خواهد داد چرا که آنها از اوایل دهه 1990 تا به حال برای داشتن شانس پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری به کالیفرنیا وابسته بودهاند.»
احتمالا نمایندگان باقیمانده حزب دموکرات در ایالات متحده، (بعد از جدایی کالیفرنیا) در پاسخ به موج و اوج گیری پرچم قرمز (حزب جمهوریخواه) سیاستشان را به احزاب دست راستی متمایل خواهند کرد. گرافمن در این باره گفت: "اگر دیگر کالیفرنیا که لنگر و اساس مواضع حزب دموکرات است وجود نداشته باشد در آن صورت این مرکز ثقل با تغییرات گسترده مواجه خواهد شد".
از نظر گرافمن، خوشبینانه ترین نتیجه ایالات متحده فاقد کالیفرنیا این خواهد بود که شاهد یک صحنه سیاسی مرکزگراتر باشد شبیه به آنچه که در دوره ریاست جمهوری دوایت آیزنهاور در سالهای 1953 تا 1961 وجود داشت و اجماع فراحزبی سبب انجام اقدامات بزرگی از قبیل ساخت سیستم بزرگراههای بین ایالتی شد.
البته فارغ از اینکه سیاست در ایالات متحده چه شکلی به خود بگیرد، از دست دادن کالیفرنیا ضربه اقتصادی بزرگی به این کشور کوچک شده خواهد زد. کالیفرنیا پنجمین اقتصاد بزرگ جهان است و با کسب 2.7 تریلیون دلار درآمد در سال 2017 اقتصادش به تنهایی بزرگتر از کل بریتانیا بود. کالیفرنیا بیشتر از هر ایالت دیگری به دولت فدرال ایالات متحده درآمد مالیاتی و یارانه پرداخت میکند. برندن اُ لیری میگوید که در صورت خروج کالیفرنیا "همه ایالتهای جمهوریخواه متضرر خواهند شد". اینکه تاثیرات کلی (جدایی کالیفرنیا) بر اقتصاد ایالات متحده چقدر بزرگ خواهد بود به این موضوع بستگی خواهد داشت که رهبرانشان توافقات تجارت آزاد امضا کنند یا اینکه دست به اعمال تعرفهها و دیگر موانع تجاری بزنند. البته فارغ از اینکه کدام گزینه را انتخاب کنند، ایالات متحده از خسارت و جراحت در امان نخواهد بود.
برندن اُ لیری میگوید که "دلار فرو خواهد پاشید و یورو و یوان چین به عنوان ارز ذخیره جهانی، جایگزین دلار خواهند شد".
ایالات متحدهای که (بعد از جدایی کالیفرنیا) به تازگی تقسیم شده، جایگاه بینالمللی خودش را از دست خواهد داد و بیشتر زیر بار منت متحدانش قرار خواهد داشت و برخی از دوستیهای بلندمدتش با دیگران مورد آزمون قرار خواهد گرفت.
کشورهایی که احزاب راستگرا در آنها قدرت دارند از قبیل مجارستان و روسیه ممکن است با ایالات متحدهای که قویا به راستگرایی متمایل است، روابط نزدیکتری ایجاد کنند اما روابط بین ایالات متحده و کانادا دچار تنش خواهد شد چرا که عموما در صورت هم طیف بودن سیاسی رهبران این دو کشور روابط آنها بهتر است. این موضوع در قبال روابط ایالات متحده با مکزیک هم صادق است و روابط دو کشور در حکومت ایالات متحده دارای سیاستهای تند مهاجرتی دچار تنش خواهد شد.
کالیفرنیا اما یک متحد جدید و جذاب برای آنها و کشورهای دیگر لیبرال خواهد بود. سایدمن معتقد است: «ناگهان به جای یک سیستم دو قطبی با حضور ایالات متحده و چین، ما شاهد یک سیستم چند قطبی با حضور ایالات متحده، چین، کالیفرنیا، هند و غیره خواهیم بود. در روابط بینالملل، سیستم چند قطبی باعث ایجاد سردرگمیهای زیادی خواهد شد چرا که در این سیستم، اتحادها و ائتلافها بسیار حائز اهمیت هستند.»
وقتی کالیفرنیا تلاش برای تحکیم موضع خود در جامعه بینالمللی را آغاز کند، احتمالا تلاش برای ایفای نقش رهبری در مسائل کلیدی از قبیل کاهش گرمایش جهانی زمین را در پیش خواهد گرفت. البته پیشرفت کالیفرنیا با پسرفت ایالات متحده در ادامه کم کردن انتشار گازهای گلخانهای و آلودگیها و عدم کمک مالی به طرحها برای توسعه انرژی پایدار و باز کردن عرصه برای توسل به گازهای کربنی به منظور دستیابی به رفاه و توسعه مواجه خواهد شد.
سایدمن معتقد است که «کالیفرنیا در تلاشها برای کاستن از سرعت تغییرات اقلیمی بسیار جدی تر از بقیه مناطق ایالات متحده است.»
بهشت مهاجرت
کالیفرنیا برای مهاجران بسیار بیشتر از ایالات متحده جذاب خواهد بود. این کشور به تازگی تاسیس شده قطعا به استقبال کردن از مبتکران خارجی و استقرار آنها در «سیلیکون ولی» و آژانس فضایی ادامه خواهد داد اما همچنین برای استقبال از کارگران با مهارت کم هم قوانین را تعدیل خواهد کرد.
از نظر برندن اُ لیری، «با توجه به گستردگی جمعیت اسپانیایی تبارها در کالیفرنیا و نقش کشاورزی در آنجا، من اصلا نمیتوانم تصورش را بکنم که کالیفرنیا نخواهد سیاستگذاری جدیدی درباره استقبال کردن از اهالی آمریکای مرکزی و جاهای دیگر انجام دهد.»
از سوی دیگر در حالی که مناطق جنوبی کالیفرنیا شاید به دلیل تنوع جمعیتی در این مناطق رویکرد مساعدی در قبال مهاجرت داشته باشند اما مناطق شمالی بسیار محافظهکارتر قویا مخالفت خواهند کرد.
تافت در این باره گفت: «اگر شما به نقشه آخرین انتخابات نگاه کنید (انتخابات 2016) دسته های زیادی از پرچمهای قرمز(جمهوریخواه) و آبی (دموکرات) را خواهید دید و مناطق را هم بین این دو مشاهده خواهید کرد و این موضوع حتمی نیست که کالیفرنیا لیبرال باشد.»
به گفته گرافمن، بشر طبق ذات خود جهان را یک بازی با حاصل جمع صفر میبیند و «افراد تمایل دارند که اشخاص جدیدی را به این بازی اضافه کنند. به عبارت دیگر هر چه که شما به دست آوردید به معنای شکست و خسران من خواهد بود.» هرچند که اقتصاددانان بارها و بارها نشان دادهاند که رشد و توسعه سبب ایجاد منافع مثبت خواهد شد اما کالیفرنیاییها در مرزهای جدید ترسیمی خودشان شاید در دام ذهنیت غلط «ما در برابر آنها» بیفتند.
گرافمن گفت: «اصل استاندارد درباره مهاجرت این است که هر کسی که در جایی مستقر است تصمیم میگیرد که بهترین کار آن است که در برابر کس دیگری که خواهان ورود است موانع ایجاد شود و هیچ ضمانتی نیست که یک کالیفرنیای مستقل از این موضوع مستثنی باشد.»
برخلاف تصور بسیاری از افراد، جدایی کالیفرنیا شاید سبب جرقه ناگهانی مهاجرت لیبرالهای ایالات متحده به کالیفرنیا و تنها ماندن جمهوریخواهان نشود.
سایدمن گفت: «من یک آمریکایی ساکن کانادا هستم. تک تک افراد بعد از هر انتخاباتی میگویند که میخواهم به کانادا مهاجرت کنم اما آنها این کار را نمیکنند. اگر کالیفرنیا جدا شود برخی تحرکات و جابه جاییها انجام خواهد شد اما به نحوی که برخی فکر میکنند نخواهد بود و دلیل اکثر این جابهجایی به خاطر شغل خواهد بود.
با این حال، جدایی کالیفرنیا شاید باعث سرعت گرفتن طرحهای مشابه برای جدایی در دیگر بخشهای ایالات متحده شود. برای مثال بخش شمال-شرق به طور فزاینده در یک کشور تحت تسلط جمهوریخواهان دچار بیگانگی خواهد شد و هیچ امیدی به پیروزی سیاسی نخواهد داشت. در نتیجه ایالتهای شمالی در امتداد مریلند تا مین و غرب تا پنسیلوانیا شاید جدایی را تنها ابزار خود برای فرار از تسلط دائمی حزب جمهوریخواه ببینند.
تاریخ نشان داده که چنین تحولی به چه نحو بروز مییابد. کشورهایی از قبیل گرجستان، اوکراین و مولداوی تنها وقتی از اتحاد شوروی جدا شدند که این مسیر در ابتدا توسط کشورهای حوزه بالتیک باز شد.
به گفته سایدمن، «در چنین وضعیت فرضی میتوان تصور کرد که ساکنان شمالی و شرقی به این فکر کنند که اگر واشنگتن دی سی (پایتخت دولت فدرال ایالات متحده آمریکا) به کالیفرنیا اجازه جدا شدن داده است خوب شاید به ما هم چنین اجازهای را بدهد.»
متعاقب جدایی مناطق شمالی و شرقی، فلوریدا هم شاید به سمت جدایی برود و بخشهایی از تگزاس هم همینطور. در آن صورت، دیگر ایالتهایی که بسیاری از آنها ظرفیت اقتصادی و جمعیت لازم برای تبدیل شدن به کشورهای کوچک را دارند هم انگیزه کمی برای باقی ماندن در ایالات متحده خواهند داشت. به عبارت دیگر جدایی کالیفرنیا میتواند شروع پایان ایالات متحده آمریکایی باشد که ما میشناسیم.
گرافمن میگوید: «در دنیایی که در آن کالیفرنیا جدا شده باشد، بدبینانهترین سناریو انشقاق بیشتر ایالات متحده است.»