چرا فلسطینیها قاطعانه خواستار قطع ارتباط رام الله با تلآویو هستند؟
هماهنگیهای مدنی، نظامی و امنیتی تشکیلات خودگردان با رژیم صهیونیستی طی پانزده سال اخیر، اشغالگران را برای تجاوز روز افزون به حقوق فلسطینیان و تحمیل توطئههایی نظیر معامله قرن گستاختر کرده است.
خبرگزاری فارس: «هماهنگی امنیتی؛ داستان دولت موقت فلسطین که غرق در امتیازات شد»، عنوان گزارشی است که پایگاه خبری العربی الجدید به قلم «نائله خلیل» روزنامه نگار فلسطینی از رام الله منتشر کرد و در آن به تشریح ابعاد همکاریهای تشکیلات خودگردان فلسطین با رژیم صهیونیستی از زمان انعقاد پیمان اسلو تاکنون پرداخت.
در این گزارش آمده است: «محمود عباس» رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین در نطقی که یازدهم فوریه در برابر شورای امنیت ایراد کرد رژیم صهیونیستی را به قطع هماهنگی امنیتی و تغییر نقش تشکیلات خودگردان در قبال آن تهدید نکرد، بر خلاف دو نطق قبلی او یکی در رام الله و دیگری در برابر اتحادیه عرب در واکنش به طرح معامله قرن که در این باره زبان به تهدید گشوده بود.
شاید عباس در موضوع تهدید به هماهنگی امنیتی آن هم از تریبون مهمترین مکان بین المللی دنیا در محاسبات خود تجدید نظر کرده بود زیرا چنین تهدیدی که ظرف سه سال گذشته زیاد از زبان رهبران فلسطینی تکرار میشود حیات تشکیلات خودگردان را تهدید میکند.
هماهنگی امنیتی آخرین کارت قرمزی است که رئیس تشکیلات خودگردان با آن از تریبونهای مختلف اسرائیل را تهدید میکند، آن هم پس از اینکه سیاست دولت ترامپ و نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی گزینه دیگری برای او باقی نگذاشت و طرح معامله قرن، مذاکراتی را که عباس هر چند اندک به آن در طول ۱۵ سال گذشته امید بسته بود، به بن بست کشانده است.
محافل سیاسی فلسطین معتقدند تهدید به توقف اجرای توافقنامههای بینالمللی و قطع هماهنگی امنیتی رامالله با رژیم اشغالگر ظرف چهار سال گذشته در چارچوب تصمیمهای شورای ملی و مرکزی فلسطین یا در سخنرانیهای رئیس تشکیلات و اظهارات وی تکرار میشود تا جایی که این تهدید دیگر لوث شده و موثر نیست.
در همین حال، محافل جنبش «فتح» فلسطین بر این باورند که لغو توافقنامههای به امضا رسیده با اسرائیل و به خصوص هماهنگی امنیتی امری غیرممکن نیست، بلکه در وهله نخست، اراده سیاسی و دوم، اتحاد بزرگ جامعه فلسطینی را میخواهد و سوم اینکه قشری (در داخل فلسطین) که منافع آنها با رژیم اشغالگر در ارتباط است برچیده شود که البته همه اینها به تلاش و زمان درازی نیاز دارد.
هماهنگی امنیتی یک اصطلاح دو کلمهای نیست، بلکه مجموعهای از پیوندهای امنیتی، سیاسی، مدنی و اقتصادی میان فلسطین و اسرائیل است که در هم تنیده شده و بستهای از امتیازات فردی و نهادی است که ریشه در پیمان ۱۹۹۳ اسلو دارد.
از جمله هماهنگیهای میان رژیم صهیونیستی و فلسطین در زمینه مدنی، نظامی و امنیتی است؛ سومی همچنان در هالهای از ابهام است و تفسیر واضحی از ماهیت آن یافت نمیشود و سران سازمان امنیتی فلسطین هم هیچ توضیحی درباره واقعیت این هماهنگی نمیدهند.
مقامات فلسطینی تاکید میکنند که هماهنگی با رژیم اشغالگر همه ابعاد زندگی فلسطینیان را اعم از شهروندان و رهبران آن فرا گرفته است. از حوزه حمل و نقل، درمان و کار گرفته تا هماهنگی برای همه واردات و صادرات تشکیلات خودگردان که شامل تجهیزات پزشکی،کشاورزی، آموزشی و غیره است؛ به گونهای که در دفتر مقر دولت مدنی برای اداره امور کرانه باختری در شهرک «بیت ایل» در شمال استان رام الله و البیره ، بیش از ۲۰ افسر رابط اسرائیلی که در همه زمینهها متخصص هستند، حضور دارند.
به عنوان مثال یک افسر بهداشت صهیونیست وجود دارد که در مورد کلیه مراجعههای پزشکی به بیمارستانهای سرزمینهای اشغالی سال 48 فلسطین با او هماهنگی صورت میگیرد و هیچ خودروی آمبولانسی از طریق پاسگاههای اسرائیلی یا بین بیمارستانهای فلسطینی و اسرائیلی جز با تصمیم او تردد نمیکند.
این موضوع مربوط به حضور مأمورین متخصص رابط صهیونیست در ثبت احوال فلسطین و بخشهای آموزش، محیط زیست،کشاورزی، حمل و نقل، اقتصاد ، زیرساختها، برنامههای ساختاری و غیره است. جایی که در هر مؤسسه فلسطینی یک مقام فلسطینی وجود دارد که مأموریت آن دیدار با مأمور رابط اداره مدنی است که مجوزها و تسهیلات مربوط به وزارتخانه مرتبط با او را صادر میکند.
«ولید وهدان» سخنگوی کمیته امور مدنی فلسطین هماهنگی مدنی را این گونه تعریف میکند که این یعنی همه آنچه به نهادها و شهروندان در امور حیات روزمره با ماهیت مدنی خود مرتبط است اعم از درمان، آموزش، تردد، زیرساختها و صادرات و واردات تحت صلاحیتهای کمیته امور مدنی فلسطین است.
وهدان در گفتوگو با العربی الجدید افزود: «هماهنگی نظامی توسط انجمن نظامی فلسطین انجام میشود و مربوط به موضوعات نظامی از بعد امنیتی است. در مورد هماهنگی امنیتی ، وی میگوید: من فکر نمیکنم که چیزی غیر از هماهنگیهای نظامی و غیرنظامی میان اسرائیل و فلسطین وجود داشته باشد».
از زمان انعقاد پیمان اسلو در سال 1993 که منجر به تشکیل حکومت خودگردان فلسطین به عنوان یک نهاد اداری موقت شد و قرار بود فقط برای یک دوره پنج ساله اعتبار داشته باشد و سپس جای خود را به یک توافق دائمی بدهدکه با تأسیس کشور فلسطین در مرزهای 1967 همراه باشد، یک طبقه خاص سیاسی، امنیتی و اقتصادی در فلسطین از امتیازات و تسهیلات خاصی بهره مند شد که دیگر اقشار ملت فلسطین از آن محروم بودند.
به عنوان مثال هر مسئول فلسطینی که کارت شناسایی مربوط به یک فرد درجه اول و مهم را در اختیار دارد، میتواند با خودروی خود از طریق پل «الکرامه» به اردن برود؛ اما بقیه در یک روز عادی باید شش ساعت راه را طی کنند تا به اردن برسند یا حتی در تابستانها که ترافیک بیشتر است تا یک روز را در راه باشند و در این مسیر هم با بیش از 10 پست ایست و بازرسی روبه رو شوند و یا اگر بخواهند که با اتوبوس جابجا شود باید شش اتوبوس عوض کنند تا به مقصد برسند.
آنهایی در فلسطین که کارت ویژه «VIP1» دارند میتوانند با همراهان خود از پستهای نظامی اسرائیل عبور کرده و وارد قدس اشغالی یا سرزمینهای اشغالی 48 شوند، اما صدها هزار فلسطینی نمیتوانند چنین کاری کنند، زیرا رژیم اشغالگر شرط گذاشته که باید برای عبور از این پستها ساعتها برای گرفتن مجوز صبر کنند و این در حالی است که صدور مجوز به آنها مجوز امکان پذیر باشد، زیرا صدها هزار فلسطینی به دلیل فعالیت سیاسی یا سابقه مقاومت در برابر اشغالگری یا داشتن قرابت با شهدا و اسرای فلسطینی کاملا از سفر به قدس محرومند.
این امتیازات شامل حال وزرا، اعضای کمیته اجرایی سازمان آزادی بخش ، اعضای کمیته مرکزی فتح، سران امنیتی و ارشد و مقامات و برخی شهردارها، تجار، بازرگانان است.
فرق میان دارندگان کارت های VIP1، و VIP2 این است که دسته اول میتوانند با خودروی خود وارد قدس و اراضی اشغالی سال 48 شوند و همراهی هم با خود داشته باشند و هم اینکه برای استفاده از پل الکرامه یا استفاده از فرودگاه اسرائیل مشکلی ندارن، اما دسته دوم نمیتوانند از فرودگاه استفاده کنند و فقط از تسهیلاتی برای استفاده از پل الکرامه یا اسکان موقت در داخل سرزمینهای اشغالی 48 برخوردارند.
اما آیا آنچه گفته شد همان هماهنگی امنیتی است که رئیس تشکیلات خودگردان در نطق اخیر خود در اتحادیه عرب بیان داشت ؟
منظور از هماهنگی امنیتی، همکاری اطلاعاتی و مبادله اطلاعات در وهله نخست با سازمان اطلاعات رژیم صهیونیستی (شاباک) و در وهله دوم سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) است.
در سطح همکاری امنیتی تشکیلات خودگردان با رژیم اشغالگر شبکههای رایانهای مرتبط با رایانههای رژیم اشغالگر طراحی شدهاند و در صورت بروز نقص فنی، توسط افسران آمریکایی و نه فلسطینی تعمیر میشوند. این شبکه رایانهای به گفته یک مقام امنیتی فلسطین توسط «کیت دیتون» افسر آمریکایی در سال 2005 تاسیس شد و تاکنون هم مورد استفاده بوده است.
العربی الجدید به نقل از این منبع امنیتی گفت: «در ازای اطلاعات محرمانهای که برخی نهادهای امنیتی فلسطین به رژیم اشغالگر ارائه میدهند و مانع حمله به شهرک نشینان میشوند سازمانهای امنیتی اسرائیل هر گروه و تشکیلات نظامی و سیاسی متعلق به احزاب سیاسی را تحت پیگرد قرار داده و متلاشی میکند نظیر گروههای «حماس»، «جهاد اسلامی» و «جبهه خلق» تا سناریوی نوار غزه در سال 2007 در کرانه باختری با تسلط حماس بر آنجا تکرار نشود.
این افسر آمریکایی مسئول هماهنگی امنیتی میان اسرائیل و تشکیلات خودگردان طی سالهای کار خود بر اساس یک دکترین امنیتی، سیستم امنیتی فلسطین را برچیده و از نو ساماندهی کرده است به گونهای که هیچ نیروی امنیتی متخاصم با اسرائیل در دستگاه امنیتی فلسطین حضور نداشته باشد و تنها ماموریت این نیروی امنیتی حفظ نظم و امنیت و مقابله با هر گونه تظاهرات یا اقدامات فردی باشد که به امنیت اسرائیل و شهرکهای آن در کرانه باختری آسیب میزند.
دیتون در یک سخنرانی خود در موسسه سیاستهای خاورمیانه واشنگتن در 7 مه 2009 به نقل قول از یک نیروی امنیتی فلسطین در هنگام فارغ التحصیلی جمعی از نیروهای امنیتی فلسطین اشاره کرد که گفت: «شما بچههای فلسطین در اینجا یاد گرفتید که چگونه امنیت مردم فلسطین و سلامت آنها را حفظ کنید. شما به اینجا نیامدهاید که یاد بگیرید چگونه با اسرائیل بجنگید».
دیتون در همان سخنرانی که به زبان عربی و انگلیسی در وب سایت مؤسسه منتشر شده است، توانایی امنیتی فلسطین در کنترل تظاهراتها در کرانه باختری را ستود که هرگونه تلاش برای انتفاضه سوم را ناکام گذاشت ، خشونت را از اسرائیلیها دور کرد و موجب شد اسرائیلیها احساس کنند که میتوانند به امنیت فلسطین اعتماد کنند و از همین رو بخش بیشتری از نیروهای خود را در جریان عملیات سرب گداخته در ژانویه 2009 به غزه منتقل کردند.
ایده آمریکایی اسرائیلی برای اصلاح دستگاه امنیتی تشکیلات خودگردان به عنوان ابزاری برای پایان سلطه «یاسر عرفات» بر دستگاه امنیتی فلسطین پیشنهاد شده بود، زیرا بخش قابل توجهی از نیروهای آن در «هبّة النفق»( حلقهای از زنجیره مبارزات فلسطینیها در سال 1996 ) و انتفاضه دوم فلسطین در سال 2000 شرکت داشتند و صدها نفر از آنها کشته اسیر یا مجروح شدند و از همین برای تغییر دکترین امنیتی این دستگاه امنیتی از سال 2005 اقدام شد.
از همین روست که «ناصر القدوه »عضو کمیته مرکزی فتح چند روز پیش در یک نشست خبری تغییر ساختار دستگاههای امنیتی تشکیلات خودگردان و دکترین امنیتی آن و تغییر توانمندی و ماموریت آن را خواستار شد و تاکید کرد این مسئله باید جدی گرفته شود.
رئیس تشکیلات خودگردان در سوم فوریه جاری در دیدار از مقر سرویس اطلاعات فلسطین در رام الله گفت: «تا زمانی که آمریکا و اسرائیل برای اجرای طرح ننگینی که برای ما وضع کردهاند مصمم هستند ما تصمیم گرفتهایم روابطمان با آنها را قطع کنیم و در وهله نخست روابط امنیتی منظورمان است. من اغلب از مهمترین کشورهای جهان شنیدهام که از این سیستم حرفهای که به طور جدی و صادقانه کار میکند، تشکر، قدردانی و احترام شنیدهام چرا که با مهمترین دستگاههای امنیتی جهان برابری میکند.».
اما به رغم این اظهارات محمود عباس، روشن است که روابط امنیتی میان تشکیلات خودگردان و رژیم صهیونیستی همچنان برقرار است، زیرا این سوال مهم مطرح است که اگر هماهنگی امنیتی قطع شده چرا اسرائیل امتیازات و تسهیلات به مقامات تشکیلات خودگردان میدهد. از جمله اینکه به محمود عباس اجازه میدهد از خانهاش در البالوع به جسر الکرامه و اردن و از آنجا به کل دنیا برود و سوال دوم درباره ماهیت همکاری امنیتی اطلاعات فلسطین است که مورد تمجید کشورهای دنیاست.
علاوه بر هماهنگی امنیتی که در بالا به آن اشاره شد هماهنگی نظامی میان تشکیلات خودگردان با رژیم صهیونیستی وجود دارد.
برجستهترین چیزی که درباره هماهنگی نظامی شناخته شده است، رمز «صفر-صفر» است. به گونهای که نیروهای امنیتی فلسطین پس از دریافت این رمز از کوچه خیابانهای شهر خارج میشوند.یعنی ارتش اسرائیل در آنجا یک ماموریت امنیتی دارد و معمولا این ماموریت دستگیری یا ترور یک نفر است که ساعتها طول میکشد و در این مدت از نیروهای امنیتی فلسطین و سلاحهای آنها در خیابانها خبری نیست و آنها به مقرهای امنیتی خود عقب نشینی کردهاند. این چیزی است که یک افسر امنیتی فلسطین در گفتوگو با العربی الجدید بیان داشت.
به نظر نمیرسد این اطلاعات محرمانه باشد، زیرا هر شهروند فلسطینی میداند که عقب نشینی نیروهای امنیتی فلسطین از خیابانها یعنی قرار است شب سختی پیش روی فلسطینیها باشد. یا یورشی توسط نظامیان اشغالگر رخ میدهد و یا آنها میخواهند،کسی را ترور کنند. نظیر حمله هر ماه یک بار صدها نظامی اسرائیلی به شهر نابلس که برای حفاظت از شهرک نشینانی انجام میشود که شعائر دینی خود را در مقام یوسف برگزار میکنند.
یک افسر امنیتی تشکیلات خودگردان در گفتوگو با العربی الجدید گفت: در حیطه ارتباط نظامی میان تشکیلات خودگردان با اسرائیل مجوزهایی از سوی اسرائیل برای نظامیان فلسطینی صادر میشود به گونهای که خودروهای نظامی فلسطین و نیروهای امنیتی میتوانند از پستهای نظامی اسرائیل و برای انجام ماموریتهایی عبور کنند که از جمله آن دستگیری کسانی است که از چنگ عدالت از مناطق (الف) و (ب )که تحت کنترل تشکیلات خودگردان است به مناطق (ج )که تحت کنترل اسرائیل است متواری شدهاند و همچنین به فرماندهان امنیتی و درجهدارهای امنیتی و نظامیان ارشد هم برای عبور از پاسگاهها بدون داشت کارت مغناطیسی مجوز صادر شده است.
کارت هوشمند یا چیزی که فلسطینیها به آن کارت مغناطیسی میگویند کارتی است که یک فلسطینی پس از ارائه درخواست مجوز و پس از اینکه مورد تحقیق امنیتی قرار گرفت از آن برخوردار میشود و این تحقیق امنیتی معمولا به شکل مصاحبه شخصی یک افسر رژیم اشغالگر با اوست تا این اطمینان حاصل شود که تهدیدی برای امنیت اسرائیل نیست و اثر ده انگشت او در پروندهاش ثبت میشود تا این کارت مقدمهای برای صدور مجوز کار یا درمان آن شهروند فلسطینی باشد.