اعتراض به تجویز طلاق توسط پریناز ایزدیار
ایزدیار درباره اینکه اگر در واقعیت جای این نقش قرار داشت چه میکرد، گفت: اگر جای او بودم حتما طلاق میگرفتم و ادامه مسیر را میرفتم. این حرف ایزدیار با اعتراض یکی از مخاطبان روبرو شد که «به همه مادران ایران بیاحترامی نکن.»
خبرگزاری تسنیم: نشست خبری فیلم مغز استخوان برگزار شد.
در این نشست قربانی کارگردان فیلم درباره بازی نویدپورفرج و شباهت آن با بازی در فیلم مغزهای کوچک زنگ زده گفت: قصه این قابلیت را داشت که بازی نوید به نقش او در فیلم مغزهای کوچک زنگزده نزدیک شده باشد. فیلم را و نقاط مشترک را دیده بودم و آن بخشهای مشترک حذف شده است. بازی جدیدتری در این فیلم ارائه شده است.
وی درباره شباهت فیلم خود به فیلم طلا گفت که آن را ندیدم و اطلاعاتی درباره آن قصه ندارم.
وی درباره قبول تصمیم تلخ توسط بابک حمیدیان گفت که بابک حمیدیان در ابتدا کاملاً مخالف است اما در ادامه در موقعیتی که میبیند بچهاش در خطر است در نهایت تصمیم به طلاق میگیرد.
ایزدیار درباره نقش خود گفت که از بازی و همکاری با بابک لذت بردم.
وی درباره اینکه اگر در واقعیت جای این نقش قرار داشت چه میکرد گفت: اگر جای او بودم حتما طلاق میگرفتم و ادامه مسیر را میرفتم. این حرف ایزدیار با اعتراض یکی از مخاطبان روبرو شد که به همه مادران ایران بیاحترامی نکن.
زرنگتر نویسنده فیلم گفت که پایان فیلم چیزی نیست که در فیلم دیدیم و در راهرو داستان فیلم تمام میشود.
شعیبی در باره انتخاب نقش خود گفت: جای بابک حمیدیان خالی است. سالها است با حمید قربانی دوستم. زمانی که به عنوان بازیگر میروم اولین چیز مهم برای من امنیت و همکاری خوب در کنار یکدیگر است که در این فیلم وجود
داشت. دوم آنکه خود نقش بود که آن را دوست داشتم و دیگر دو بازیگر خوب ایزدیار و پورفرج بود.
کارگردان فیلم درباره امکان انتخاب راههای دیگر در فیلم گفت که در حقیقت فقط راه سوم باقی مانده است که کارشناسان حقوقی و پزشکی موارد خاص دیگر را کنترل کردند.
زرنگار در پاسخ به سؤالی درباره کمک فرهادی در نگارش فیلمنامه گفت که به تنهایی آن را نوشته و اصغر فرهادی کمکی در ساخت فیلمنامه نکرده است.
پورفرج درباره نقش خود اظهار کرد که فکر نمیکنم که صورت و ظاهر و میمیک من شبیه نقشم در مغزها بوده باشد و امیدوارم که مورد پسند قرار گرفته و نقشهای دیگر متفاوتی بازی کنم.
قربانی نیز درباره تقابل عقل و شرع در فیلم گفت: مادری که برای نجات فرزندش شوهرش را پیدا میکند قصه ذهن است. بهار احساسی است اما نقش جواد عزتی در پایان چون در موقعیت اعدام است عقل بر احساسش سوار میشود.
او درباره تحول ناگهانی شخصیت جواد عزتی گفت که در روند فیلم سکانس به سکانس و... منش او توضیح داده شده است و یکباره نیست.
زرنگار نیز درباره چنین تقابلهایی اضافه کرد که در هر حال وظیفه نویسنده این نیست که به این مسائل فکر کند و هر کس استنباط خودش را داشته باشد.
قربانی نیز در پایان گفت که فیلم انتهای خیابان هشتم را ندیدم و از آن الهام نگرفتم.
نویسنده به این نکته اشاره کرد که الان مسئله حیاتی مرگ و زندگی بچه است و باید به مسائل دیگر نپرداخت. زندگی بچه است که پر خطر است و اولویت مادر این خواهد بود.
وی اشاره کرد که قانونی به نام وجدان در وجود هر نفر است که جان یک انسان را مهمتر از هرچیز میداند.
وی در پایان گفت که فیلم خوب فیلمی است که ما را به فکر وادارد فیلم من همان چیزی است که روی پرده دیده می شود.