چرا اقدام تروریستی افسر سعودی در آمریکا بایکوت رسانه‌ای شد؟

بازتاب حادثه تیراندازی یک افسر سعودی در آمریکا، با وجود اهمیت زیاد آن، هم رسانه‌های آمریکا و عربستان محدود و کنترل شده بود و رسانه‌های قطری از جمله الجزیره نیز در این رابطه چندان فعال نبودند.

کد خبر : 965854

خبرگزاری تسنیم: یک افسر نیروی هوایی عربستان سعودی به نام «محمد الشمرانی» که از سال 2017 دوره های آموزش نظامی خود را در آمریکا آغاز و از فوریه 2019 در حال آموزش در پایگاه نظامی «پنساکولا» در ایالت فلوریدای آمریکا بود، روز جمعه پانزدهم آذر ماه 98 اقدام به تیراندازی به سوی نظامیان آمریکایی مستقر در این پایگاه کرد که این اقدام موجب کشته شدن 4 نفر و زخمی شدن 8 نفر دیگر شد. در این حادثه الشمرانی نیز مورد هدف نیروهای آمریکایی قرار گرفت و کشته شد.

تاکنون در رابطه با این حادثه 6 تبعه سعودی دستگیر شده‌اند، اما هنوز رابطه این افراد با الشمرانی مشخص نیست ولی گویا سه نفر از این افراد در حال فیلمبرداری از حادثه تیراندازی بوده‌اند.

اندکی پس از این حادثه «ملک سلمان» در تماس تلفنی با «دونالد ترامپ» با ابراز تأسف به خاطر این حادثه و ابراز همدردی با بازماندگان آنها تاکید کرد که فرد مهاجم نماینده مردم عربستان نیست.

ملک سلمان به سازمان امنیت کشور نیز دستور داد تا با سازمان‌های امنیتی آمریکا در راستای رسیدن به تمام اطلاعاتی که به مشخص شدن ابهامات این تیراندازی کمک می‌کند همکاری کند.

وزارت خارجه عربستان نیز در بیانیه‌ای ضمن ابراز همدردی با بازماندگان کشته شدگان اعلام کرد که با مقامات اطلاعاتی آمریکا برای بررسی این پرونده نهایت همکاری را خواهد داشت.

دبیرخانه «هیئت علمای ارشد» عربستان نیز این حادثه را محکوم کرده است.

«خالد بن سلمان» معاون وزیر دفاع عربستان که خود در گذشته در پایگاه‌های آمریکایی آموزش نظامی دیده است ضمن اشاره به اینکه تعداد زیاد زیادی از سعودی‌ها از پایگاه نظامی پنساکولا فارغ التحصیل شده اند در پیام توییتری نوشت: این حادثه تراژیک را تمام مردم عربستان محکوم می‌کنند.

درباره این اتفاق و حواشی آن، به ویژه نوع واکنش مقامات سعودی و آمریکایی از یک سو و شیوه برخورد رسانه ای با آن از سوی دیگر، نکات مهمی وجود دارد که باید بدان توجه داشت:

الف) بازتاب رسانه ای محدود و کنترل شده

بازتاب این حادثه در رسانه های آمریکا و عربستان محدود و کنترل شده بود. جالب اینکه رسانه های قطری از جمله الجزیره نیز در این رابطه چندان فعال نبودند. این رویکردها می‌تواند به طور عمده مبتنی بر دو دلیل عمده باشد:

اول آنکه تیراندازی افسر نظامی سعودی به نظامیان آمریکایی می‌تواند با یادآوری حادثه 11 سپتامبر موجب بازتولید و تشدید بدبینی و نفرت آمریکایی‌ها از عربستان شود. از این رو به نظر می‌رسد کم توجهی رسانه‌های آمریکایی به این موضوع ناشی از تلاش این کشور برای تکمیل پروژه فشار حداکثری به جمهوری اسلامی ایران است، که در این میان، تضعیف جایگاه عربستان می تواند این پروژه را دچار اختلال کند.

دوم آنکه به نظر می‌رسد کم توجهی رسانه‌های قطری نسبت به این حادثه ناشی از تغییر تدریجی رویکرد قطر و عربستان نسبت به یکدیگر و پرهیز قطر از بروز تشنج با عربستان ‌باشد.

ب) نوع واکنش مقامات سعودی و آمریکایی

تیراندازی افسر نظامی سعودی به نظامیان آمریکایی بیانگر حضور نیروهای رادیکال در صفوف نیروهای مسلح و امنیتی عربستان است و می‌تواند خطرات محاسبه نشده ای را ایجاد کند. بر همین اساس، هنوز هیچ یک از طرف‌های آمریکایی و سعودی در خصوص انگیزه های عامل این تیراندازی سخنی به میان نیاورده اند.

این در حالی است که بر اساس قرائن و شواهد متعدد تاریخی، می‌توان اینگونه برداشت کرد که عامل این تیراندازی از پتانسیل بالای مذهبی (وهابیت) برخوردار بوده و به جریان‌هایی نظیر «داعش و القاعده» نزدیکی داشته است.

از طرفی گرچه ممکن است در نهایت، در یک اقدام کلیشه‌ای، فرد مهاجم به اختلالات روانی متهم شود، اما طبق گزارش نیویورک تایمز، ستوان دوم الشمرانی در یکی از مطالبی که در اینترنت منتشر کرده، نوشته است من تنها به این دلیل که شما آمریکایی هستید از شما متنفر نیستم، بلکه نفرت من از شما به این دلیل است که هر روز مرتکب جنایت هایی نه تنها علیه مسلمانان بلکه علیه انسانیت می شوید. من علیه شر هستم و آمریکا به طور کلی به کشور شر تبدیل شده است.

پس از وقوع این حادثه برخی از مقامات آمریکایی از جمله سناتور «تیم اسکات« و «مت گاتز» ضمن محکوم کردن آن خواهان تجدیدنظر درباره استانداردهای آموزش نیروهای نظامی خارجی شده‌اند.

به گفته تیم اسکات این فرد (الشمرانی) یا تحت تأثیر افکار رادیکال اسلامی بوده و یا دچار اختلال روانی بوده است، لذا دلیلی ندارد که ما شرایط آموزش نظامی افرادی که خواهان آسیب زدن به ما هستند را فراهم کنیم.

از سوی دیگر اما؛ برخی شواهد نشان می دهد که نزدیکی مقامات آل سعود (به ویژه محمد بن سلمان) به کاخ سفید، موجبات نارضایتی برخی از وهابیون افراطی را به دنبال داشته، زیرا این نزدیکی از دید آنها، مخالف رویکرد کلی و آموزه های جریان سلفی گری است.

در همین رابطه می توان به دو اتفاق مهم طی چند ماه گذشته اشاره کرد که البته آنچنان که باید رسانه ای نشد: اول، گزارشی که چندی پیش در خصوص قصد نظامیان برای کودتا علیه «محمد بن سلمان» منتشر شد و دوم، انتشار خبری در خصوص کشته شدن محافظ شخصی «ملک سلمان»، که البته مشخص شد چون این فرد قصد ترور پادشاه را داشته در یک درگیری ساختگی کشته شده است.

نتیجه اینکه؛ این اتفاق هم به لحاظ رسانه ای و هم به لحاظ واکنش مقامات دو کشور، نباید پر رنگ می شد، زیرا:

الف) با همسان سازی افکار عمومی بین این اتفاق و ماجرای 11 سپتامبر، عملا بخش عمده دیگری از سبد رأی ترامپ در انتخابات 2020 به واسطه تعمیق روابط با آل سعود تهی می شد.

ب) تلاش شبانه روزی آل سعود برای ترمیم چهره ضدبشری خود (به ویژه پس از ماجرای قتل جمال خاشقجی) در افکار عمومی دنیا ناکام می ماند.

ج) عربستان سعودی به عنوان بازیگر اصلی منطقه ای نظام سلطه در پروژه «فشار حداکثری» علیه جمهوری اسلامی ایران، درگیر مسئله جدیدی می شد و از کارویژه محوری خود، یعنی ایفای نقش فعال در اغتشاشات و بر هم زدن ثبات و آرامش کشورهای مستقل منطقه خصوصا لبنان و عراق، باز می ماند.

د) پرده از اختلافات داخلی در دربار آل سعود و عمق نفوذ جریان مخالفی که به هر شکل ممکن درصدد سرنگونی بن سلمان از قدرت است، کنار می رفت و پایه های اقتدار ولیعهد متزلزل می شد.

ه) کاخ سفید به دلیل فشار افکار عمومی داخل آمریکا، به ویژه سیاسون حزب دموکرات، مجبور به اتخاذ یک واکنش عملی علیه عربستان می شد.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: