سرنوشت ۲ شرور خط خطی پایتخت +عکس

۴۰۸ شرور خط خطی پایتخت در عملیات شبانه پلیس به دام افتادند.

کد خبر : 954841
روزنامه خراسان: هرکدام از این اشرار داستان‌ها و سرنوشت‌های متفاوتی دارند که نشان می‌دهد آن‌ها چگونه پای در این زندگی آلوده گذاشته اند.

تیم‌های پلیس امنیت تهران در یک کار اطلاعاتی پاتوق شرور‌های خطرناک را شناسایی کردند و پس از بررسی‌های فنی در عملیاتی ۴۸ ساعته در سطح تهران موفق به دستگیری ۴۰۸ شرور شدند. در این طرح از مخفیگاه متهمان هشت تفنگ و ۵۴ چاقو و قمه به دست آمد که متهمان برای تحقیقات بیشتر و سیر مراحل قانونی در اختیار مقام قضایی قرار گرفتند.

شرور چاقو به دست چندی قبل ماموران پلیس امنیت اخلاقی تهران از درگیری چند جوان در خیابان نبرد مطلع شدند که در بررسی ها مشخص شد پسر جوانی هدف ضربات چاقوی یکی از شرورهای خطرناک تهران قرار گرفته است. به دنبال انتقال پسر جوان به بیمارستان تحقیقات برای دستگیری عامل این درگیری خونین آغاز شد تا این که نتیجه این کاوشگری‌ها ردیابی پسر جوانی بود که مدتی قبل از زندان آزاد شده بود. در پی ردیابی مخفیگاه این جوان شرور ماموران در عملیاتی غافلگیرانه پسر جوان را دستگیر کردند. گفت و گو با شرور سابقه‌دار این جوان که دوست ندارد نامش گفته شود با چهره‌ای آرام و در حالی که روی بدنش جای چاقو و خالکوبی های زیادی دیده می شود با لحنی آرام می گوید که چاقو برای بریدن گوشت است و باید حرفه ای باشید و بدانید که چطور از آن استفاده کنید. به چه جرمی دستگیر شدی؟ درگیری، خوردن مشروب، قدرت نمایی و نزاع دسته جمعی. سابقه داری؟ چهار بار به دلیل درگیری زندان رفتم. آخرین بار کی زندان بودی؟ دو ماه پیش از زندان آزاد شدم. بعد از آزادی دوباره درگیری؟ بله، در منطقه دولاب با چند جوان موتورسوار چشم تو چشم شدیم و همین باعث شد تا درگیری مان شروع شود. شنیدم با چاقو زدی؟ هم زدم هم خوردم، چاقوست دیگر، برای گوشت ساخته شده است. نمی ترسیدی باعث مرگ کسی شوی؟ یکسری با چاقو می‌زنند و آدم می کشند اما من حرفه ای هستم و فقط روی بدن خط می‌اندازم. یعنی اصلا احتمال نمی دهی باعث مرگ کسی شوی؟ چاقو برای بریدن گوشت است من آن قدر حرفه‌ای هستم که کسی را نکشم. به کجای بدن شاکی پرونده ات چاقو زدی؟ فکر کنم هشت جای بدنش را هدف قرار دادم. سر، صورت، دست و کمر که بعد شنیدم 180 بخیه روی بدنش زدند. تا کی می خواهی به این روند زندگی ادامه دهی؟ سرم به سنگ خورده است، اگر پلیس اجازه دهد زندگی‌مان را می کنیم. پلیس که هربار پس از دستگیری مسیر درست را به شما معرفی می کند؟ امضایی هستم و باید هر چند وقت یک بار خودم را معرفی کنم و امضا بدهم، گفتم سرم به سنگ خورده و دیگر ادامه نمی دهم. سن؟ 23 سال دارم. شغل؟ قصاب. ازدواج کردی؟ نه، مجردم و سیکل دارم. دلیل این شرارت ها چیست؟ دنبال امتیاز و مشهور شدن هستم و می خواهم بگویند پررو و زرنگ هستم. آیا در این شرارت ها پولی هم به دست می آید؟ نه، هیچی جز بدبختی و پشیمانی ندارد. پس چرا ادامه می دهی؟ توبه کردم و سرم به سنگ خورده است. جای چاقو روی گردنت چیست؟ هم چاقو خوردم و هم دست به خودزنی زدم. آزاد شوی دوباره دست به چاقو می شوی؟ مردم بگذارند کاری به کسی ندارم. چطور؟ مست می کنند و به محله مان می آیند باید از خودم دفاع کنم. روز درگیری تنها بودی؟ نه، یکی از دوستانم همراهم بود که در زمان درگیری از محل دور شد. آن ها چند نفر بودند؟ فکر کنم هشت نفر بودند. نمی ترسیدی بلایی سر خودت بیاید؟ خودم هم زخمی شدم و قبل از درگیری دردسرش را به جان می خرم و اتفاقی نمی افتد و با چاقو زخمی می شوم. خانواده‌ات اعتراضی ندارند؟ بنده های خدا مجبورند. بچه‌شان هستم دیگر و اشتباه از سمت من است. اگر فرزند خودت مثل خودت شرور شود چه حسی داری؟ حس بدی دارم. راضی هستی فرزندت شرور شود؟ نه، خودم تا آخر این مسیر رفتم و اجازه نمی دهم فرزندم نیز به این مسیر کشیده شود.
فروشنده اسلحه مدتی قبل ماموران پلیس امنیت تهران از تردد مردی مسلح در شرق تهران مطلع شدند که در تحقیقات مشخص شد این جوان در زمینه خرید و فروش تفنگ فعالیت دارد. ماموران در این مرحله با اقدامات فنی پی بردند که مخفیگاه این مرد مسلح خارج از تهران است که خیلی زود مخفیگاه وی ردزنی شد و ماموران در عملیاتی غافلگیرانه موفق به دستگیری متهم شدند. ماموران در بازرسی از مخفیگاه این مرد مسلح یک تفنگ کلاشینکف مسلح با 60 گلوله و یک تفنگ کلت کمری و یک ساطور که برای ذبح شتر است کشف کردند. مرد مسلح که دو سابقه شرارت و مواد مخدر دارد ادعا می کند که بی‌گناه است. چرا اسلحه در خانه نگهداری می کنی؟ من تازه از شهرستان به تهران آمده بودم که پلیس در خانه را زد، وارد خانه شد و دستگیر شدم. علت نگهداری اسلحه در خانه ات چیست؟ من زن و بچه دارم و از شهرستان به تهران آمدم و یک مغازه راه انداختم و کاسبی می کنم. سوال من جوابش این نبود؟ مرد جوان در پاسخ به این سوال سکوت کرد و خواست دیگر صحبت نکند. بنا بر این گزارش، متهمان برای سیر مراحل قانونی در اختیار مقام قضایی قرار گرفته اند.
مربی بدن سازی چندی قبل در یک باشگاه بدن سازی که در حال ساخت بود بین صاحب باشگاه و چند کارمند شهرداری درگیری خونینی در منطقه تهرانپارس رقم خورد و در ادامه تیمی از ماموران پلیس امنیتی برای تحقیقات وارد عمل شدند. ماموران در این مرحله پی بردند که این باشگاه در حال بازسازی بوده که کارمندان شهرداری دستور متوقف شدن کار را دادند که همین موضوع باعث درگیری بین آن ها، کارگران و کارمندان شهرداری شده است. تجسس ها ادامه داشت که ماموران یکی از کسانی را که در این درگیری حضور داشت دستگیر کردند و این در حالی بود که پسر جوان اصرار بر بی گناهی دارد. گفت وگو با مربی قوی هیکل این جوان که مربی بدن سازی و بوکس است اصرار دارد که در این درگیری هیچ نقشی نداشته و حتی خودش هدف ضربه چاقوی کارمندان شهرداری قرار گرفته است. سابقه داری؟ من حتی یک بار هم پا به کلانتری نگذاشته ام و حتی پلیس راهنمایی و رانندگی هم جریمه ام نکرده است. چرا دستگیر شدی؟ اتهام زدند که با ماموران شهرداری درگیر شدم. علت درگیری؟ یکی از دوستانم می خواست باشگاه بدن سازی بزند و از من که مربی باشگاه هستم خواست به آن جا بروم و نظر بدهم که ناگهان چند مامور شهرداری با لباس و خودروی شخصی به جلوی باشگاه آمدند و تا وارد شدند با چاقو شروع به درگیری کردند که من در این وسط آن ها را از هم جدا کردم و حتی دستم را نیز مامور شهرداری با چاقو هدف قرار داد که در ادامه کارگرانی که در حال بازسازی باشگاه بودند با بیل و چماق با ماموران درگیر شدند و من نیز از آن جا خارج شدم و سوار بر خودرویم صحنه را ترک کردم. جای چاقو روی گردنت زیاد است؟ آن‌ها مربوط به 20 سال پیش است، خواهرم فوت کرد و من به خاطر او دست به خودزنی زدم. شغل؟ مربی بدن سازی و بوکس هستم. روی سرت هم جای چاقو هست؟ جای چاقو نیست تصادف کردم. یعنی شرور نیستی؟ باور کنید شرور نیستم و فقط به خاطر قد بلند و هیکلم همیشه به چشم می آمدم. ازدواج کردی؟ بله، چند ماه دیگر پدر می شوم و خانواده ام نمی دانند چرا مرا دستگیر کردند. حرف آخر؟ من بی گناهم، حتی شنیدم مامور شهرداری خودش سابقه دار است و حالا من گیر افتاده ام.
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: