عکس لو رفته از هانیه توسلی و شوهرش

رکنا: هانیه توسلی را در این گفتگو در ابتدا از علاقه اش به سینما میگوید که فیلمنامه سارا اثر داریوش مهرجویی را سه بار خوانده هست و که کتاب قدیمی‌اش را دارد نمایشنامه های مهرجویی را رونویسی می کرده هست و این که با دقت به بالارفتن سنش شور و هیجانش نسبت به سینما ته نشین شده هست.

فریدون جیرانی : به آن چیزی که دوست داشته ای، آرمان و آرزو که داشتی، رسیده ای ؟

هانیه توسلی : صادقانه بگویم نه . من اصلا بازیگری خودم را قبول ندارم. به نظرم هنوز توانایی خودم را روی پرده ندیده ام غیر از یک فیلم … .شاید هم خیلی آرمانگرایم.

فریدون جیرانی: آروزی تو چیست؟ الگوت تو کیست.

هانیه توسلی : در بازیگری همۀ وقت گفته ام الیزابت هوپر را دوست دارم . ولی شما تصور کنید که در سینمای کشور ایران که نمیشود که معلم پیانو تولید و معلم پیانو را بازی کرد. ولی آن خیلی آرمانی هست. من برترین بازی که در زندگی ام دیده ام .

فریدون جیرانی : یه سئوال بسیار خصوصی می پرسم ازدواج نمیخواهی بکنی ؟

توسلی : نه

فریدون جیرانی: چرا ازدواج نمی کنی؟

توسلی : ازدواج یه خرده پیچیده هست سخته . همین حالا دارم به شما می‌گویم و ممکن هست که ازدواج بکنم . والا راستش وقتی جوان و کم سن بودم خیلی دوست داشتم بچه دار بشوم تو ذهن همۀ وقت بود و تحت تاثیر رمان جان شیفته بودم.

چقدر رابطه آن زن با بچه عجیب هست من هم در سن شانزده سالگی و هفده سالگی همۀ وقت تو ذهنم …. همین حالا احساس می‌کنم سی و هفت ساله هستم و خیلی بعید می‌دانم چون خیلی پیچیده هست

جیرانی : نمی خواهی بچه بیاوری و بزرگ کنی ؟

توسلی : اتفاقا خانم … دیدم . یکی از همکلاسی های من در دانشگاه بودند تئاتر که می خواندیم و یک بچه را به سرپرستی قبول کرده بود. خودش و دخترش را دیدم . نمی دونم … شایدم یک روزی اینکار را بکنم. شاید آن قدر روی خودم کار کنم که بتونم مسئولیت یک انسان را قبول کنم .

جیرانی : این سئوال را به این علت کردم که من چون روی تاریخ کوتاه بازیگری زن در سینمای کشور ایران کار کردم همۀ خانم ها اکثرا تنها بودند.برخی افراد خیلی تنها بودند مثلا در تنهایی …

توسلی : تنهایی خیلی جذاب هست!

جیرانی : تنهایی در سالهای پیری جذاب نیست ..

توسلی : من به سالهای پیری نمی عرف …. ان‌شاءا… اگر خدا بخواهد …. به هر حال ببیند آدم ازدواج کند بچه داشته باشد نوه داشته باشد یک خوبی هایی دارد برای آدمی مدل من یک بدیهایی هم دارد من خیلی حوصله جمعیت و شلوغی ندارم من همۀ وقت از تنهایی لذت می‌برم .

یک جایی هم بودم که فامیلان و دوستانم بودند سریع کتابم را بر می دارم خیلی وقتا دوست دارم تنها باشم و از جمع گریزانم . تضادی بین حرفه ای که گزینه کردم و حالی‌که دارم وجود دارد. مادرم از اول ابتدایی مدرسه رفتم همین مدلی بودم. مدرسه هم که رفتم دوست صمیمی نداشتم . همۀ وقت از تنهایی لذت بردم.

هانیه توسلی متولد 14 خرداد 1358 در همدان، بازیگر است

فارغ التحصیل لیسانس ادبیات نمایشی از دانشگاه آزاد تهران است، بجز بازیگری به شدت به عکاسی و نقاشی علاقمند است و عاشق گربه می باشد

خانواده

پدرش، مرحوم نادر تقی توسلی سرهنگ ژاندارمری و مادرش خانه دار بود، هانیه چهار خواهر نیز دارد و می گوید بچگی بسیار شادی داشتم

شروع فعالیت هنری

در سنین نوجوانی وارد گروه تئاتری در همدان شود

سال 1378 وقتی 20 ساله بود در دانشگاه آزاد تهران قبول شد و یکسال بعد کارش با دستیاری کارگردان در فیلم آخر بازی در سال 79 شروع کرد

ورود به عرصه بازیگری

هانیه در یکی از جشنواره تئاتری در تبریز بعنوان بازیگر حضور داشت که آنجا توسط نصرالله قادری (کارگردان) که داور جشنواره بود برای بازی در تئاتر پدر انتخاب شد

چند ماه بعد برای اولین بار با فیلم کوتاه روی جاده نمناک در سال 79 جلوی دوربین رفت

از تلویزیون تا سینما + شهرت

خانوم بازیگر در پاییز 1379 با سریال غریبه وارد قاب تلویزیون شد و سرانجام سال 1380 با فیلم شام آخر تجربه حضور در سینما را نیز بدست آورد

او در رمضان سال 96 با سریال میوه ممنوعه به شهرت رسید