روایتی جالب از تذکر پلیس به خانم بازیگر
لاله صبوری گفت:باید فرهنگسازی صورت بگیرد و از ریشه همه مشکلات آرام آرام برطرف شود. خود پلیس هم میتواند رفتار صحیحتر داشته باشد و به جای اینکه بعضی از خیابانها را ببندد تا ترافیک نشود، به فکر راه حل باشد تا کلا ترافیک از بین برود.
• نظرتان درباره فرهنگ رانندگی در ایران چیست؟ اگر بخواهم در یک جمله بگویم، این است: یک سری اصولی که ممکن است، بعضیها به طور خیلی اتفاقی رعایت کنند.
• اتفاقی؟ بله. اغلب رعایت نمیکنند. نمیتوان گفت بر پایه اصولی است که همه باید رعایت کنند و اتفاقی بعضیها رعایت نمیکنند. بلکه کاملا برعکس است.
• خودتان چند وقت است که گواهینامه گرفتهاید؟ من خیلی دیر گواهینامه گرفتم. بیشتر از ۳۰ سال سن داشتم. آن اوایل پدرم اصلا رانندگی ام را قبول نداشت و برای اینکه دستم راه بیفتد، یک کوه با شیب تند در منطقه عظیمه کرج در نظر گرفته بود و هرموقع من را میدید، میگفت از این شیب بالا بروم. وقتی که توانستم بدون خاموش کردن و زدن خودرو به جدول، آنجا را بالا بروم، مهر تایید پدر را هم دریافت کردم. • رانندگیتان چطور است؟ کاملا حد وسط؛ نه محتاطم و نه بی احتیاط و پر سرعت. تقریبا یک سال است که در شهر رانندگی نکردهام. فقط با اپلیکیشنهای مختلف درخواست خودرو به طور مدام تردد میکنم؛ چرا که خیلی بیحوصله هستم و همچنین دوست دارم سروقت به قرار برسم، نمیخواهم زمان زیادی برای پیدا کردن جای پارک صرف کنم. • در جاده رانندگی میکنید؟ بله، خیلی زیاد. • خودتان خلافی کردهاید که جریمه شوید؟ بله. یک بار با موبایل با مادرم داشتم صحبت میکردم. پشت چراغ قرمز بودم و هرچه میگفتم مادرجان پلیس رو به رویم ایستاده، بعدا صحبت میکنیم؛ او ادامه میداد تا اینکه پلیس آمد و تذکر داد. من هم موبایل را دادم به پلیس تا خودش به مادرم بگوید بعدا صحبت کنیم. به غیر از این موضوع، پارک ممنوع زیاد جریمه شدهام. • چه توصیهای برای فرهنگ رانندگی و ترافیک دارید؟ چیزی که من همیشه به فرزندانم هم توصیه میکنم دو چیز است. یکی رعایت فاصله ایمن با خودروی جلویی و دیگری هم راندن بین خطوط است. در حال حاضر، دوربینهای کنترل سرعت باعث شده تا کمتر شاهد لایی کشیدن باشیم، اما همچنان وجود دارد.
• خاطره خاصی از رانندگی دارید؟ حدود ۱۵ سال پیش وقتی از فیلمبرداری سریال «کمربندها را محکم ببندیم» برمیگشتم، دیروقت بود. هر شب ساعت ۱۲ شب کارمان تمام میشد و موقع بازگشت به منزل، من فقط فرمان خودرو را محکم میگرفتم و میدیدم که چند خودرو با همدیگر کورس گذاشتند و با سرعت از کنارم عبور میکنند. فقط با خودم میگفتم حتما با خودشان یک محاسبه درستی کرده اند که تا این حد غیرمتعارف رانندگی میکنند. صحنههای ترسناکی بود که هر شب میدیدم، اما رفته رفته خیلی بهتر شد خدا را شکر.
• انتظارتان از رانندگان چیست؟ واقعا نمیشود گفت. در واقع ما نباید از هم انتظار داشته باشیم. فرهنگ رانندگی یک وظیفه همگانی است. به طور مثال در کشورهای خارجی، اصلا رانندگی و رعایت قوانین یک معضل نیست. آخرین سفر خارج از کشوری که داشتم، کالیفرنیا بود. خیلی ترافیک در کالیفرنیا زیاد بود، اما هیچ کس خلاف نمیکرد. فرهنگ رانندگی و رعایت قوانین در آنها نهادینه شده است. چیزی که من مطمئن هستم، این است که آنجا محال است کسی که مشروبات الکلی مصرف کرده است، پشت فرمان بنشیند. این کار جرم بزرگی است که اگر پلیس آمریکا با آن مواجه شود، مجازات بسیار سنگینی برای راننده در نظر میگیرد. به نظر من باید گواهینامه کسی که این کار را میکند، گرفته شود و اگر تکرار کند، باید راهی زندان شود. واقعا چرا باید یک عده با جان آدمها بازی کنند؟
• از چه نوع خلافی در رانندگی کلافه هستید؟ اینکه هیچ رحمی وجود ندارد. اگر کسی میخواهد از تقاطع عبور کند، میتواند چند ثانیه صبر کند تا دیگران هم رد شوند، اما این کار را نمیکند و عدهای خیابان را به کلی میبندند تا دیگران چند دقیقه پشت ترافیک بمانند.
• به نظرتان سریعترین راه حل برای برطرف کردن مشکلات رانندگی در کلانشهرها چیست؟ به نظرم اصلا راه سریع وجود ندارد. باید فرهنگسازی صورت بگیرد و از ریشه همه مشکلات آرام آرام برطرف شود. خود پلیس هم میتواند رفتار صحیحتر داشته باشد و به جای اینکه بعضی از خیابانها را ببندد تا ترافیک نشود، به فکر راه حل باشد تا کلا ترافیک از بین برود.
• پس به نظر شما، در ترافیک فقط مردم نیستند که مقصرند؟ خیر، عوامل زیادی دست به دست هم میدهند. دومینو را تصور کنید. برمی گردد به خودروسازی، به اقتصاد و سیاستگذاری کلانشهرها و پلیسها و مردم و چند ماشینه بودن خانوادهها. همه به هم مربوط است و متاسفانه هیچ کس در جایگاه خودش، وظیفهای که دارد را به درستی انجام نمیدهد. این عوامل مثل یک دومینو روی همدیگر تاثیر میگذارند و خروجی آن میشود وضع نامناسبی که شاهد آن هستیم.