کام شیرین مردم با عسل روحانی +عکس
پسر کوچکی که شهد شیرین عسلهای پدربزرگ زیر زبانش مزه کرده بود بعد از اتمام دروس حوزه و طلبگی به روستا بازگشته تا با تولید عسل سهمی در رونق اقتصاد روستای خود داشته باشد.
خبرگزاری فارس: در همسایگی تالاب بینالمللی قوری گل و بعد از روستای یوسفآباد، تابلوی روستای «کرگان» جدید از توابع شهرستان بستانآباد مسیر را نشانم میدهد، وارد روستا شده و از پسران نوجوانی که در بعدازظهر گرم تابستان مشغول بازی کردن در کوچه پس کوچههای روستا هستند نام و نشان روحانی جوانی به نام «مسلم شهریور» را سراغ میگیرم و آنها راهنماییام میکنند.
بعد از سلام و احوالپرسی ساده و صمیمی با «مسلم شهریور» که ۳۲ بهار عمرش را سپری کرده است، به مزرعه زنبورداری وی که در همسایگی منزل مسکونی اش قرار دارد رفته و صحبت میکنیم.
کندوهای عسل به خوبی و مرتب کنار هم چیده شدهاند و این نشان میدهد که صاحب این کندوها به خوبی و مهارت تمام کار خود را بلد بوده و در نگهداری از کندوها و کار زنبورداری ید طولایی دارد.
احیاکننده شغل پدربزرگ
او که در ایام نوجوانی و جوانی متفاوت از سایر اعضای خانوادهاش میاندیشد، حالا با روی آوردن به کار زنبورداری در تولید عسل گوی سبقت را از زنبورداران زیادی ربوده، بهگونهای که حالا به یکی از زنبورداران مطرح و موفق روستای «کرگان» جدید از توابع شهرستان بستانآباد تبدیل شده است که نه تنها عسل تولیدی او در روستاها و شهرستانهای اطراف به فروش میرسد بلکه ۶۵ درصد از عسل تولیدی او در مراکز طب سنتی تبریز عرضه میشود.
روحانی جوان بعد از پایان درس حوزه و طلبگی به روستای خود بازگشته و احیاکننده شغل پدربزرگ خود است، پدربزرگی که در تبریز و سالهای دور یعنی زمانی که وی کودکی ۴یا ۵ساله بود به کار زنبورداری مشغول بود و ۶۰۰ کندوی عسل داشت و هنوز هم طعم آن عسلهای طبیعی خوشمزه زیر زبان او جا خوش کرده است.
آنچنان که میگوید: پدربزرگم در تبریز زنبوردار بزرگی بود و ۶۰۰ کندوی عسل داشت، آن زمان مثل حالا خشکسالی نبود و شغل زنبورداری مهم و در بورس بود. از ترس نیش زدن زنبورها جلو نمیرفتم، ولی پدربزرگ ترسی از زنبورها نداشت هر وقت عسل آماده خوردن بود به ما عسل میداد، عسلهای بسیار خوشمزهای که هنوز هم طعم آن را حس میکنم.
سعی کردم باری بر دوش خانواده نباشم
مسلم شهریور از تفاوت دیدگاههای خود با نظر و دیدگاه سایر اعضای خانواده سخن گفت و افزود: از همان ابتدا نگاه من با بقیه متفاوت بود، از کودکی و نوجوانی سعی میکردم باری بر دوش خانواده نباشم و با وجودی که خانوادهام بهترینها را برای من مهیا میکردند، اما من مواردی را انتخاب میکردم که قیمت کمتر و مناسبتری داشته باشد.
از دوران نوجوانی دوست داشتم در تبریز کار کنم، طرحهای اقتصادی زیادی داشتم که اگر خانواده طرحهای اقتصادی مرا دنبال میکردند، وضعیت اقتصادی ما خیلی بهتر از وضع کنونی بود.
مقطع دبیرستان را در همین روستا به پایان رساندم، زمان شرکت کردن در کنکور بود تا این زمان هیچ علاقهای به شرکت در کلاسهای حوزه و طلبگی نداشتم و البته پدر بزرگم نیز علاقهای به طلبه شدن من نداشت.
آن زمان دوستانم به صورت شانسی در آزمونهای مختلف کنکور شرکت میکردند، من هم با خود گفتم من نیز به صورت اتفاقی و شانسی در آزمون حوزه علمیه شرکت کنم هر چند علاقهای ندارم و در صورت قبولی خانواده هم مخالفت میکنند.
با وجود همه حرف و حدیثها با رتبه ۹۷۳ از حوزه علمیه ولیعصر تبریز پذیرفته شدم، ولی به حوزه نرفتم.
صحبتهای یکی از دوستان روی اعتقادات و باورهایم تاثیر زیادی گذاشت و با صحبتهای وی به حوزه علمیه و طلبگی علاقمند شدم، سال آینده دوباره در آزمون حوزه علمیه شرکت کرده و این بار با رتبه ۱۷۳ در حوزه علمیه " سفیران هدایت" پذیرفته شده و مشغول کسب علم و دروس حوزه شدم که تحصیل دروس حوزه ۵ سال طول کشید.
در طی سالهای نوجوانی در زنبور داری به پدربزرگ کمک میکردم که نهایتا در سال ۸۸ پدربزرگ فوت کرد. تعداد کندوهای پدربزرگ بسیار کم شده بود، اگر فردی نبود که به کارهای زنبورداری رسیدگی کند کندوها از بین میرفت و من همان یک نفر بودم که نخواستم شغل پدربزرگ بر زمین بماند؛ بنابراین چند عدد کندو خریدم و این کار را ادامه دادم تا اینکه در سال ۸۹ در کار زنبورداری و تولید عسل به یک استادکار تبدیل شده بودم، به طوریکه تعداد کندوها را مجددا افزایش داده و تعداد آن را به ۴۰۰ کندو رساندم.
روحانی کارآفرین
روحانی جوان روستایی با گسترش دادن کار زنبورداری اکنون به یک کارآفرین تبدیل شده است به طوریکه میگوید طی این مدت بهصورت مستقیم برای ۱۰ نفر اشتغال ایجاد شده که البته باید گفت از سال ۹۰ تا ۹۸ طی آموزشهای زنبورداری ۸۰ نفر در این عرصه صاحب شغل و مهارت شدهاند.
طی ۴ ماهه امسال ۱۱ نفر وارد عرصه زنبورداری شدهاند و در این مدت ۱۵۰ کندوی عسل به افراد مختلف فروختهام، یعنی هر سال حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰کندوی عسل میفروشم و با تلقیح مصنوعی جای آن کندوها پر میشود.
زنبورهای وی تابستان و زمستانی گذرانی میکنند به طوریکه در تابستان در همین روستا بوده و در زمستان به علت سردی این منطقه به شهرستان جلفا انتقال داده میشوند.
او در مورد جزئیات آموزش زنبورداری میگوید: زنبورداری کاری است که نیاز به مهارت دارد. آموزشهای زنبورداری یک ماه تا ۴۰روز طول میکشد و افراد طی این مدت به خوبی با نحوه کار و آموزشها آشنا میشوند.
تلفیق نژاد ایرانی و قفقازی
تلقیح مصنوعی هر کندو میتواند به دو کندو تبدیل شود، نژاد ایرانی و قفقازی را تلفیق میکنیم، چون این دو نژاد آرام بوده و با این منطقه سازگار هستند. در این صورت میزان عسل تولیدی همچنین مقاومت در برابر بیماری و مرگ و میر افزایش پیدا میکند.
از ۲۰خرداد تا ۲۵تیر زمان زاد و ولد زنبور است و خبری از تولید عسل نیست. برای حفظ و مراقبت از زنبورها داروهای خاصی نیز مورد استفاده قرار میگیرد، از جمله اینکه این داروهای ارگانیک به روی زنبور پاشیده شده و بیماریهای زنبور را از بین میبرد، داروهایی هم هستند که در داخل کندو قرار میگیرند و ۱۰روز بعد از داخل کندو برداشته میشوند.
۲ تن تولید سالانه عسل/ فروش ۶۵ درصدی عسل به مراکز طب سنتی
او در مورد تولید سالانه عسل خود میگوید: اگر عسل ۴۰۰کندو را در نظر بگیریم ۲ تن و ۱۰۰کیلوگرم عسل تولید میشود.
بازار فروش عسل تولیدی سوال بعدی بود که وی در پاسخ گفت: برای جواب دادن به این سوال ابتدا باید یک خاطره تعریف کنم تا به جواب این سوال برسیم.
بعد از اتمام دروس حوزه در کلاسهای طب سنتی دکتر کاظمزاده در جهاد دانشگاهی تبریز شرکت کردم، رسم کلاس بر این بود که موبایل هرکدام از همکلاسیها زنگ خورد جلسه بعد شیرینی بگیرد، دوستان شیطنت کرده و به موبایل من زنگ زدند و قرعه شیرینی به نام من افتاد، از استاد اجازه خواستم به جای شیرینی برای هر کدام از دوستان عسل ببرم.
جلسه بعد با عسل سر کلاس رفتم و شروع به تعریف از عسل خودم کردم که طبیعی است و تنها نیم درصد شکر دارد. استاد طب سنتی گفت «صبر کن، من خودم باید آزمایش کنم»، استاد بعد از خوردن عسل گفت" من دیابت دارم و بعد از خوردن یک شکلات ۱۰ تا ۱۵ نمره قند خون من افزایش پیدا میکند حالا باید آزمایش کنم ببینم چقدر قند خونم افزایش یافته است.
استاد آزمایش کرد و گفت «قند خون من نه تنها زیاد نشده بلکه ۵ نمره هم کاهش یافته است. زمانی که به کلاس آمدم قند خونم ۱۶۵بود، ولی بعد از خوردن چهار قاشق عسل ۵ نمره هم کاهش یافته و این نشان از طبیعی بودن این عسل است»، بعد از این استاد گفت «من مشتری عسلهای تو هستم و همه آنها را یکجا از شما خریداری میکنم تا در مراکز طب سنتی آنها را به فروش برسانیم، تمام همکلاسیهایی که آن روز به آنها عسل دادم حالا جزو مشتریانم هستند»؛ بنابراین باید بگویم ۶۵درصد عسل تولیدی من توسط مراکز طب سنتی خریداری میشود و ۳۵درصد بقیه نیز توسط دوستان و آشنایان خاص خریداری میشود، امسال ۲۵میلیون تومان برای خرید و افزایش کندوی جدید هزینه کردهام تا با افزایش آن عسل تولیدی نیز افزایش یابد.
این روحانی جوان ادامه داد: افتخار من است افرادی از من عسل خریداری میکنند که خودشان زنبوردار بوده و در کار تولید عسل هستند، وقتی از آنان میپرسم شما خودتان زنبوردار هستید، میگویند عسل تولیدی شما را برای مصرف خودمان میخواهیم.
درآمد اصلی از زنبورداری
او منبع اصلی درآمد خود را از کار زنبورداری اعلام کرد و افزود: منبع اصلی درآمد من از زنبورداری است، خیلی وقتها با خدا معامله کرده و میگویم" خدایا به کسب و روزی من برکت بده و از حلال خود به من برسان، من نیز به خلق خدا میرسانم"
شهریور ادامه داد: اکثر زنبورداران فوت و فن زنبورداری را به سختی به دیگران میآموزند، ولی من، چون برای کارآفرینی و ایجاد اشتغال در منطقه فعالیت میکنم خیلی ساده و صمیمی همه فوت و فن کار زنبورداری را به بقیه میگویم. اگر کندویی از کار افتاده به من بدهند به لطف خدا آن را به کندوی سودده تبدیل میکنم، هر وقت عسل را به مشتریان میفروشم، راههای آزمایش کردن و تشخیص عسل طبیعی را نیز به آنها میگویم.
صحبتهایش که به اینجا میرسد، در جواب این سوال که چندین بار زنبورها او را نیش زدهاند، گفت: در هر بار دیدن و سرکشی حداقل ۱۰ بار میشود که زنبورها مرا نیش زدهاند.
با وامهای به ظاهر ۱۸ درصدی نمیتوان سراغ تولید رفت
روحانی جوان در بخش دیگری از صحبتهای خود با اظهار ناراحتی از وامهای بانکی که در جهت حمایت از رونق تولید به افراد دادهمی شود، بیان داشت: به جرأت میتوان گفت، وامهای پرداختی به متقاضیان در ظاهر با سود ۱۸درصد ارائه میشود، ولی وقتی محاسبه میشود به راحتی میتوان فهمید که وام با نرخ ۳۰ درصد به مشتری داده میشود و با این نرخ وام نمیتوان سراغ کار تولیدی رفت.
«مسلم شهریور» علاوه بر کار زنبورداری یک فعال فرهنگی نیز است و برنامههای تبلیغ دینی این روحانی جوان در دو مسجد صورت میگیرد.
او امام جماعت نماز ظهر و عصر در مسجد مهدی موعود (عج) در تبریز و امام جماعت نماز مغرب و عشا در مسجد حضرت ابوالفضل (ع) روستای «کرگان» است و در کنار پرداختن به امور معارف دینی و مذهبی در کار نویسندگی نیز فعال است.
فعالیتهای فرهنگی او شامل سخنرانیها، نوشتن و ارائه مقالات مذهبی، مشاوره خانواده است و سه سال نیز با بنیاد مهدویت به عنوان کارشناس دینی و فرهنگی فعالیت و همکاری کرده است و در حوزه نویسندگی کتاب «الفبای زندگی زناشویی» او چاپ شده و در صورت حمایت کتاب " کلید اسرار" در سه بخش وسعت رزق، حاجت، عشق و محبت نیز چاپ شده و روانه بازار نشر میشود.
او در مسجد مهدی موعود (عج) تبریز روزهای شنبه، دوشنبه و سهشنبه را به احکام شرعی و روزهای یکشنبه را به طب سنتی اختصاص داده و روزهای چهارشنبه در مورد رفع شبهات و پنجشنبه در مورد مباحث اخلاقی صحبت میکند.
طرحهای اقتصادی و کارآفرینی برای مددجویان موسسه خیریه
شهریور، طی یکسال اخیر مسوولیت موسسه خیریه حضرت زهرا (س) در شهرستان بستانآباد را بر عهده گرفته و در صدد است با آموزش زنبورداری برای مددجویان این خیریه که مستعد کار و آموزش هستند، بیش از ۵۰ نفر را وارد عرصه زنبورداری کند.
او طرحهای زیادی برای اشتغالزایی مددجویان دارد و مصمم است با طرحهای پرورش بوقلمون، قالیبافی، صنایعدستی همچون نمدبافی، برگزاری کلاسها و نمایشگاههای هنری برای مددجویان اشتغال ایجاد کرده و طرح ویزیت رایگان پزشکی، دندان پزشکی و ویزیت بیماران قلب و عروق را با همکاری تیم پزشکی انجام دهد.
کارآفرین روستایی با اشاره به اینکه ما اکنون در شرایط جنگ اقتصادی هستیم، بیان کرد: در شرایطی که جامعه ما توسط کشورهای دیگر مورد تحریم واقع شده است، بهترین و مناسبترین کاری که میتوانیم انجام دهیم کار تولیدی است و برای اینکه مردم را به تولید دعوت کنیم، اول باید خودمان عمل کنیم تا مردم نیز به این کار تشویق شوند. کمتر سخن بگوییم و بیشتر عمل کنیم تا حرف ما در دل مردم ماندگاری بیشتری داشته باشد.
این روحانی جوان در پایان تاکید کرد: زندگی خوب و بهتر در روستا امکانپذیراست، تولید باعث میشود انسان با انگیزه مفید بودن زندگی کرده و روح و روان وی تازه شود.