آیا سران نظام با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ارتباط دارند؟!

در ایام غیبت امام زمان (عج) اتقان مشروعیت بر ولایت فقیه است و به حقیقت، حکومت از آنِ خداست و هر حکومتی که از آن غیرخدا باشد، «طاغوت» است. شیخ طوسی، شیخ صدوق و شیخ طبرسی از اسحاق بن عمار نقل کرده‌اند که مولای ما، حضرت مهدی (عج) دربارة وظیفة شیعیان در زمان غیبت، فرموده‌اند: در حوادث و رخداد‌هایی که واقع می‌شود، به روایت‌کنندگان حدیث ما رجوع کنید که آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر آنانم.»

کد خبر : 946572

تبیان: پیرایه‌ها، خرافه‌ها، ادعا‌های دروغین، کج‌فهمی‌ها و بدفهمی‌ها دربارة نحوة ارتباط نظام اسلامی و مسئولین آن با حضرت حجت بن الحسن العسکری (عج) یکی از آسیب‌های عقیدتی برای انقلاب اسلامی بوده و فهم ناصواب، کژتابی‌های هدفمند رسانه‌ای دشمن از نحوة پیوند نظام اسلامی و مفهوم غنی انتظار و تلاش مستمر برای خرافاتی جلوه دادن جمهوری اسلامی و مسئولان کشور، علاوه بر اظهارات احساسی یا متناقض برخی از افراد، به این شبهه دامن زده است. نگارنده این سطور بر آن است که برخی از ابعاد این موضوع را با توجه به سیره نظری و عملی رهبران جمهوری اسلامی، در ضمن نکاتی بیان کند.

۱. امید است که انقلاب اسلامی و تشکیل نظام سیاسی شیعه در ایران، یکی از مقدمات ظهور منجی عالم بشریت، حضرت بقیة‌الله (عج) باشد؛ چرا که آن، نقطه کانونی فلسفه انتظار در عصر حاضر به حساب می‌آید. مفهوم انتظار، پیوندی ناگسستنی با فلسفه تاریخی تشیع و حکومت نهایی انسان کامل دارد. تجسم کمال انسانی در یک حکومت ولایت‌مدار، فرجام نهایی مبارزة همیشگی حق و باطل است و تجلی‌گاه آن، این کلام شریف است که (بَقیَةُالله خَیرٌ لَکُم). (۱)

نظام اسلامی در ایران، از جنس آینده اندیشیِ معناساز انتظار برای فرج انسانیت است. مردم شریف ایران، طی ۳۳ سال گذشته، با تولّی به نایب بر حق حضرت حجت (عج) و با اقتدا به نزدیک‌ترینِ مردمِ زمان به عصمت ـ این گوهر الهی که در سینه اولیای الله به ودیعه نهاده شده است ـ در عمل ثابت کرده‌اند که کمربسته حقیقی «مهدی موعود (عج)» هستند.

۲. ولایت فقیه در فرهنگ سیاسی ایران، از جایگاه رفیعی برخوردار است. پس از غیبت صغری و رحلت آخرین نایب خاص امام زمان (عج) و از زمان شیخ مفید رحمه الله، باب سیاسیات اسلامی در قالب ابتدایی «وظایف حسبیه» و مهم‌تر، مسألة نیابت عامه امام زمان (عج) ـ که امروز در قالب نظریة «ولایت فقیه» حضرت امام خمینی رحمه الله نمود عینی یافته ـ همواره یکی از دغدغه‌های اصلی علمای اسلام بوده است.

این کسانى که ادعاهاى خلاف واقع می‌کنند، ادعاى رۆیت، ادعاى تشرف، حتى به صورت کاملاً خرافى، ادعاى اقتداى به آن حضرت در نماز ـ که به حقیقت ادعاهاى شرم‏آورى است را دارند که این‌ها همان پیرایه‏ هاى باطلى است که این حقیقت روشن را در چشم و دل انسان‌هاى پاک‌نهاد ممکن است مشوب کند. نباید گذاشت! همه آحاد مردم توجه داشته باشند

در ایام غیبت امام زمان (عج) اتقان مشروعیت بر ولایت فقیه است و به حقیقت، حکومت از آنِ خداست و هر حکومتی که از آن غیرخدا باشد، «طاغوت» است. شیخ طوسی، شیخ صدوق و شیخ طبرسی از اسحاق بن عمار نقل کرده‌اند که مولای ما، حضرت مهدی (عج) دربارة وظیفة شیعیان در زمان غیبت، فرموده‌اند: در حوادث و رخداد‌هایی که واقع می‌شود، به روایت‌کنندگان حدیث ما رجوع کنید که آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر آنانم.» (۲)

در مبانی نظری انقلاب اسلامی و بنیان مرصوص ولایت فقیه ـ که حضرت امام خمینی رحمه الله آن را تبیین نمودند ـ مسأله نیابت عامه فقیه جامع‌الشرایط از امام زمان (عج) در عصر غیبت کبری، همواره یک اصل بوده است. در سخنی شریف از امام عسکری علیه السلام، پدر بزرگوار حضرت، ولی عصر (عج) نیز آمده است: «مَن کانَ مِنَ الفْقَهاءِ صَائِناً لِنَفسِه، حافِظاً لِدینِه، مُخالِفاً لِهَواهُ، مُطِیعاً لأمْرِ مَولاهُ فَلِلعوامِ أن یُقَلّدُوه». (۳) در این حدیث معروف، بحث بر سر وجوب یا عدم وجوب تقلید و پیروی نیست؛ چرا که تردیدی در ضرورت پیروی مردم از، ولی فقیه نمی‌باشد، بلکه سخن از صلاحیت و شرایط فقیهی است که می‌توان از وی تقلید کرد.

بنابر کلام شریف امام، در زمان غیبت، برای رهبری و ادارة جامعه و همچنین برای حفظ دین، باید از فق‌هایی پیروی کرد که «قادر به نگهبانی از نفسشان، حافظ دینشان، مخالف هوای نفس و مطیع امر خدایشان» باشند. امام زمان

۳. شکی نیست که الطاف خدا و در طول ارادة او الطاف ولیّ خدا، شامل مردم و مسئولین است که در مسیر الهی ثابت قدم باشند و در رأس همه، این عنایت‌ها شامل سنگر‌داران مبارزه اسلام و کفر، یعنی فق‌ها و ولایت فقیه است.

۴. نعمت بزرگ عشق و ارادت روز افزون ملت ایران به وجود مقدس حضرت، ولی عصر (عج) و مسألة ارتباط ماهوی نظام اسلامی با حضرت حجت بن الحسن (عج)، همواره این زمینه را فراهم کرده که عده‌ای فرصت‌طلب و سودجو به سوء استفاده از احساسات پاک و بی‌پیرایه مردم بپردازند و مفهوم انتظار را دست‌مایه‌ای برای انحراف افکار عمومی از جریان آرمان‌خواهانة تشیع قرار دهند و باعث کژتابی در عقاید منطقی، مستحکم و متقن شیعی شوند.

از سویی دیگر، عده‌ای با تمسک به این مسأله و مغلق‌گویی در آن، سعی کرده‌اند به ابهام نظری در افکار عمومی دامن بزنند و چهره نظام را زشت کنند. سیره عملی و نظری رهبران جمهوری اسلامی، همواره مقابله عملی با این پدیده خطرناک بوده است. بنیان‌گذار کبیر انقلاب اسلامی رحمه الله در گفتار و کردارشان، به طور جدی با این انحراف مبارزه می‌کردند. امام خمینی رحمه الله با مبانی فکری غلط و کج‌فهمی‌های انجمن «حجتیه» مخالف بودند. «انجمن بر این عقیده بود که باید منتظر بود تا حضرت تشریف بیاورند و امور را اصلاح کنند و حکومت حقیقی اسلامی را تشکیل دهند. آن‌ها اقدام به تشکیل حکومت اسلامی در دوران غیبت را به معنای قائل شدن اتمام رسالت برای امام زمان (عج) و برافراشتن پرچم خلاف و دجالی می‌پنداشتند و معتقد بودند که تشکیل حکومت اسلامی در غیاب حضرت حجت به شکست می‌انجامد.» (۴)

همچنین از «علی‌اکبر آشتیانی» نقل است: «چند نفر، ادعای عرفان داشتند و اذعان می‌کردند که با امام زمان (عج) ارتباط دارند. برخی از مسئولان مملکتی، پس از شنیدن این ادعا‌ها می‌گفتند، باید این قضیه روشن شود تا چنانچه ادعای این افراد، کذب و دروغ است، موضوع افشا شود و کسی به انحراف و اشتباه نیفتد. با وساطت دو تن از مسئولان نظام، اجازه ملاقات با حضرت امام رحمه الله برای یکی از آن‌ها صادر شد. اما امام شرط پذیرش آن فرد را پاسخ به سه سۆال قرار دادند. حضرت امام رحمه الله فرمودند: «اگر او با امام زمان (عج) ارتباط دارد، پاسخ این سۆالات را از آن حضرت بگیرد و برای من بیاورد:

اوّل، از حضرت سۆال کند، عکسی که من در منزل دارم و مورد علاقه من نیز هست، منسوب به چه کسی می‌باشد؟

دوم، از حضرت بپرسد که رابطه حادث با قدیم ـ که یک مسأله فلسفی است ـ چیست؟

سوم، این‌که من چیزی را گم کرده‌ام و مدت‌هاست دنبال آن می‌گردم. از آن حضرت بپرسد که گمشده من کجاست؟!»

آن شخص مدتی بعد به جای پاسخ، با عصبانیت مجلس را ترک کرد.» (۵)

رهبر فرزانه انقلاب اسلامی نیز در این زمینه، طی بیانات صریحی، با اشاره به لزوم هوشیاری آحاد مردم در مقابل سودجویان و دکّان‌دارانی که مفهوم انتظار را مایه فریب مردم قرار می‌دهند، تأکید کردند: «این کسانى که ادعاهاى خلاف واقع می‌کنند، ادعاى رۆیت، ادعاى تشرف، حتى به صورت کاملاً خرافى، ادعاى اقتداى به آن حضرت در نماز ـ که به حقیقت ادعاهاى شرم‏آورى است را دارند که این‌ها همان پیرایه‏هاى باطلى است که این حقیقت روشن را در چشم و دل انسان‌هاى پاک‌نهاد ممکن است مشوب کند. نباید گذاشت! همه آحاد مردم توجه داشته باشند، این ادعاهاى اتصال، ارتباط و تشرف به حضرت و دستور گرفتن از آن بزرگوار، هیچ کدام قابل تصدیق نیست. بزرگان ما، برجستگان ما، انسان‌هاى با ارزشى که یک لحظه عمر آن‌ها ارزش دارد به روز‌ها و ماه‏ها و سال‌هاى عمر امثال ما، چنین ادعاهایى نکردند. ممکن است یک انسان سعادتمندى، چشمش، دلش، این ظرفیت را پیدا کند که به نور آن جمال مبارک روشن شود، اما یک چنین کسانى اهل ادعا نیستند، اهل گفتن نیستند، اهل دکّان‏دارى نیستند. این کسانى که به این وسیله دکّان‏دارى می‌کنند، انسان می‌تواند به طور قطع و یقین بگوید: این‌ها دروغ‌گو هستند، مفترى هستند. این عقیده‏ روشن و تابناک را بایستى از این آفت اعتقادى دور نگه داشت.» (۶)

۵. همان‌گونه که مقام معظم رهبری هم تأکید کرده‌اند، ممکن است شخصیتی مذهبی یا سیاسی، لیاقت و شایستگی ملاقات با امام زمان را پیدا کند؛ اما چنین شخص شایسته‌ای، هیچ‌گاه مدعی این ارتباط نخواهد شد و پاک نهادی خود را به حراج نمی‌گذارد.

البته در طول تاریخ غیبت کبری، افراد متعددی، خدمت وجود مقدس امام زمان (عج) شرفیاب شده‌اند. ارتباط با امام زمان (عج) می‌تواند، هم حضوری باشد و هم قلبی و معنوی. به یقین رهبران جمهوری اسلامی، چه حضرت امام خمینی رحمه الله و چه مقام معظم رهبری، چنین ارتباط وثیق و محکم قلبی را دارند و توسلات و عشق روزافزون ایشان به امام زمان (عج) زبانزد خاص و عام است. برکات عظیم این توسلات و عنایت ویژة بقیة‌الله الاعظم (عج) در ۳۳ سال گذشته برای عموم مردم ما قابل لمس و درک بوده است. اما ارتباط به معنای ملاقات حضوری، مسأله‌ای است که به طور معمول، پنهان می‌ماند و این اشخاصِ شایسته، حاضر نیستند آن را برای کسی بیان کنند و اگر ایشان نیز چنین ارتباطی داشته باشند، در محضر کسی آن را بر ملا نمی‌کنند.

انجمن بر این عقیده بود که باید منتظر بود تا حضرت تشریف بیاورند و امور را اصلاح کنند و حکومت حقیقی اسلامی را تشکیل دهند. آن‌ها اقدام به تشکیل حکومت اسلامی در دوران غیبت را به معنای قائل شدن اتمام رسالت برای امام زمان (عج) و برافراشتن پرچم خلاف و دجالی می‌پنداشتند و معتقد بودند که تشکیل حکومت اسلامی در غیاب حضرت حجت به شکست می‌انجامد

از این رو، در این که انقلاب اسلامی ایران، مورد الطاف امام زمان (عج) است و کشور ایران و مردم، از برکات آن بهره می‌برند، تردیدی نیست؛ نام بردن از امام عصر (عج) به عنوان، ولی نعمت ما چنان‌که در سخنان امام راحل و مقام معظم رهبری مشاهده می‌شود، امری ستودنی است؛ اما عده‌ای حق ندارند مفهوم انتظار را مایه سودجویی و دکان‌داری قرار دهند. در منطق مقام معظم رهبری، «انتظار فرج» یعنی، «ایجاد و حفظ آمادگی همه جانبة فردی و اجتماعی و تلاش و حرکت در مسیر تحقق عدل و داد»؛ و به همین علت، مردم باید در مقابل دروغ‌گویانی که با ادعا‌های شرم‌آوری نظیر ارتباط با امام زمان و ترویج خرافات، سعی در زشت جلوه دادن چهرة نظام دارند، مقابله کنند.

۶. در منطق پویای تشیع و فرهنگ سیاسی مترقی حاکم بر انقلاب اسلامی، رهبران جمهوری اسلامی ـ که خود منادی و مدعی اصلی مقابله با پیرایه‌ها، خرافه‌ها، ادعا‌های دروغین، کج فهمی‌ها و بد فهمی‌ها در مسألة پیوند نظام اسلامی با امام زمان (عج) هستند ـ هیچ‌گاه از این ابزار برای فریب افکار عمومی بهره نخواهند برد.

این واقعیت نیاز به استدلال و احتجاج به انحرافاتی نظیر ملاقات با امام زمان (عج) ندارد. مهم‌ترین شاخص و معیار، محبت و اعتقاد قلبی جامعه هوشمندی مثل جامعه ایران است. جامعه‌ای که مردمش، به تعبیر حضرت امام خمینی رحمه الله، به مراتب از مردم صدر اسلام بهترند. ملت ایران به عنوان میلیون‌ها عاشق ولایت، اگر رگه‌ای از ناخالصی در مسیر انقلاب ببینند، این‌گونه جان بر کف، خود را فدایی رهبر نمی‌کنند. (۷)

پی نوشت ها:

۱. سوره هود، آیه ۸۶.

۲. وسائل‌الشیعة، ج ۲۷، ص ۱۴۱.

۳. همان، ج ۲۷، ۱۳۱.

۴. جریان‌شناسی انجمن حجتیه. www.irdc.ir/fa/content/۱۱۴۸۲/default.aspx.

۵. پا به پای آفتاب، ج ۱، ص ۲۵۴ ـ ۲۵۵ (مصاحبه با علی‌اکبر آشتیانی).

۶. بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم‏ در روز نیمه شعبان، ۲۷/۵/۱۳۸۷.

۷. برگرفته از سایت جنگ نرم.

بخش مهدویت تبیان

منبع: مجله امان شماره ۳۷

سحاب فاطمی

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: