توضیحات قاضی صلواتی درباره پرونده مریم هاشمی
خبرگزاری میزان- سومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات مدیرعامل شرکت نادین فرتاک پارسیان و ۹ متهم دیگر در شعبه چهارم دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم اخلالگران و مفسدان اقتصادی به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.
خبرگزاری میزان: سومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات مدیرعامل شرکت نادین فرتاک پارسیان و ۹ متهم دیگر در شعبه چهارم دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم اخلالگران و مفسدان اقتصادی به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.
در ادامه رسیدگی به پرونده متهمان شرکت نادین فرتاک پارسیان قاضی صلواتی از متهم مریم هاشمی خواست با حضور در جایگاه به ادامه دفاعیت خود بپردازد.
متهم مریم هاشمی گفت: فعالیت شرکت در سال ۹۴ مبنی بر احداث مرکز تولیدی شروع شد و اکثر قراردادها، قراردادهایی است که با فردی به نام آقای محمودی داشتهام. از تاریخ ۱۱، ۹۴ اعلام کردم که میخواهم جدا شوم و جذب سرمایه نداشته باشم.
قاضی گفت: هرروز به تعداد شکات اضافه میشود و پیش بینی میشود که سپرده گذاری از ۶۹ میلیارد تومان بیشتر اعلام شود، دراین باره توضیح دهید؟
متهم گفت: این را کارشناس باید بگوید.
وی در ادامه مدعی شد: مطمئن هستم طلبی که از آقای محمودی تا پایان تیرماه سال ۹۵ داشته ام با سود تمام قراردادها ۱۸۵ میلیارد تومان است که ۶۳ و نیم میلیارد تومان آن اصل پول بوده است و بیشتر از این را نمیتوانم تایید کنم.
قاضی گفت: محمودی وجود خارجی ندارد و یکی از شگردهای شما است، شما به سپرده گذارها اعلام کرده اید که در خارج از کشور سرمایه گذاری کرده اید، دراین باره توضیح دهید؟
متهم گفت: اولین شرکت برای کشت گندم و چغندر و شیلات بود و مبلغ ۷۵۰ هزار دلار در سال ۹۳، سرمایه گذاری کردم، شرکت گریس ایر با مدیریت حامد عرفانیان برای گندم بوده و مبلغ حدود ۲۰۰ هزار دلار در سال ۹۴ بوده است، در عراق هتل صفا با آقای ماجد حدود ۴ میلیون دلار است که حدود ۶ میلیارد تومان است.
قاضی گفت: ۴ میلیارد تومان است دقیق بررسی شده است. آخرین سرمایه گذاری در لندن بوده است.
متهم گفت: در لندن پیشنهادی شد و مهمانپذیری بود و ۸۰ میلیون تومان در صرافی واریز کردم و با چک به اقای طاووسی دادم و این قرار داد به سرانجام نرسید، اما پیش قراردادش در اسناد است.
قاضی گفت: حدودا ۴ میلیارد تومان در قزاقستان، ۸ میلیارد ریال اکسفورد لندن و ۴ میلیارد تومان هتل صفا در کربلا و مقداری هم به شخصی به نام آقای بهشتی داده اید. چه میزان است؟
متهم گفت: حدود یک میلیارد و ۸۷۰ هزار تومان است.
قاضی گفت: مدرک گرفته اید؟
متهم گفت:بله، چکها و دست نویسها است
قاضی گفت: جمعا حدود ۹ میلیارد و خوردهای میشود، مابقی چه شده است؟
متهم گفت: این قراردادهایی است که برای شرکت خودم بستهام و برای سرمایه گذاری با اقای محمودی نبوده است. اموال را معرفی کردهام.
قاضی گفت: سابقه فعالیت اقتصادی و بانکی داشتهاید؟
متهم گفت: فعالیت بانکی نداشتهام؛ اما فعالیت اقتصادی پرورش ماهی در قصر شیرین داشتهام.
قاضی گفت: بهتر نبود با توجه به رشته تحصیلی تان انیمیشن کودک، به کار خود ادامه میدادید و با سرمایه مردم بازی نمیکردید؟
متهم گفت: همسرم اجازه نداد در رشته خودم فعالیت کنم، برای فعالیت اقتصادی مشاوره میگرفتم. هنگامی که میخواستم فعالیتم با آقای محمودی را شروع کنم در جلسات اقای گودرزی نامی شرکت میکردم. ۱۰ سال فعالیت داشتم و بعد شرکت تاسیس کردم.
قاضی گفت: با توجه به اینکه شما مجوز بانک مرکزی و سابقه کار بانکی و تخصص نداشتهاید نمیتوانستید وارد این مقوله شوید. مردم پولشان را میخواهند و به تعداد شکات اضافه میشود و شکات میگویند ما را تهدید کرده اند که به دادگاه نیایید.
متهم گفت: اگر کسی ادعا دارد که تهدید شده اعلام کند، من به هیچ کس نگفته ام. هرکسی اختیار خودش را دارد.
در ادامه جلسه وکیل متهم به دفاع پرداخت.
پس از دفاعایات وکیل، نماینده دادستان خطاب به متهم از وی خواست در خصوص قراردادهایی که با آقای محمودی انجام داده است، توضیح دهد؟
متهم پاسخ داد: قراردادها در سال ۹۴ و در دفتر آقای محمودی بوده است.
نماینده دادستان گفت: بغیر از شما و آقای بهشتی چه کسی آقای محمودی را دیده است؟
متهم گفت: آقای ثابت قدم. میتوانم به او یادآوری کنم که اقای محمودی چه کسی است؛ و حتی گفته است که اقای ثابت قدم در شرکت من مترجم باشد.
متهم ثابت قدم خطاب به مریم هاشمی گفت: من کسی را ندیدهام و نه میشناسم. ۱۴ سال است در آموزشگاه خود تدریس کردم. چون طلب من سنگین است باید اسم این فرد کنار من بیاید.
قاضی خطاب به ثابت قدم گفت: نشانههایی که این خانم میگوید را قبول دارید؟
متهم گفت: خیر.
متهم مریم هاشمی گفت: آقای ثابت قدم شما با آن فردی که ۵ میلیون از من طلب دارد برایم فرقی ندارید.
نماینده دادستان تصریح کرد: دادسرا و وزارت اطلاعات بنا بر ادعای شما ۶ ماه تحقیقات متعدد اعم از ردیابی مالی و استعلام از هتل قصر طلایی مشهد انجام داد و هیچ کدام دلالت بر وجود چنین شخصی ندارد و شما حتی اسم کوچک این فرد را نمیگویید؟ فقط میگویید محمودی.
متهم گفت: میخواهم با اقای بهشتی مواجه شوم.
قاضی گفت: اقای بهشتی هم میگوید که کسی را به اسم محمودی ندیده ام، برای دادسرا محرز شده است که محمودی وجود ندارد، شکات پولشان را میخواهند.
متهم گفت: دروغ نمیگویم و این پول مانند دین گردن من است و صادقانه همه را پذیرفته ام.
نماینده دادستان گفت: به عنوان مجری قانونی میگویم که اگر صداقت داشته باشید به نفع شما است. حداقل در رابطه با اقای محمودی، متن پیامهایی که گفتید در نرم افزار رویت شده است، مقصودتان از اینکه میگویید برای شرکت مشکل بوجود آمده است، چیست؟
متهم گفت: منظورم آقای محمودی است، قراردادها به سفارش آقای محمودی بوده است و حتی نوشته ام که نیاز به نقدینگی دارم و مردم پولهایشان را میخواهند.
نماینده دادستان در ادامه خطاب به متهم گفت: با یک نوع قرارداد رو به رو هستیم و آن هم قرارداد شرکت شما است.
متهم گفت: من علم به قانون ندارم و این کار را تفکیک نکردهام، اگر علم به قانون داشتم از خودم دفاع میکردم من با آقای مصطفی شکری قرارداد در شرکت بستهام. قراردادها توسط آقای شکری نوشته شده است.
نماینده دادستان در ادامه بیان کرد: بین مدیونیت و مجرمیت تفاوت است شما ادعا میکنید که من مدیون طلبکار هستم. شما مسئولیت کیفری دارید و در این رابطه از شما سوال میشود. شما میگویید که با سرمایهها به همراه آقای محمودی فعالیت اقتصادی میکردید و از طرف دیگر جمع فعالیت شما از ۹ میلیارد بیشتر نشده است و از سوی دیگر ردیابی اموال شما این بوده است که سپرده گذاریهای جدید را دریافت و سود سپرده گذاران قدیم را میدادید در این باره توضیح دهید؟
متهم گفت: حساب شرکت به نام من بوده است و سرمایه گذاری با آقای محمودی نیز به نام من بوده است. مقداری تنخواه دست آقای محمودی بود. با هم قرار گذاشتیم که تنخواه در خدمت وی باشد.
نماینده دادستان گفت: چرا موارد را نقدی دریافت و نقدی به آقای محمودی پرداخت میکردید؟ برایتان سخت نبوده است؟
متهم: گفت شاید سرعت کار اینگونه بیشتر میشد.
نماینده دادستان گفت: این تنخواه را چگونه به او پرداخت کردید؟
متهم گفت: این پول را یک جا به او نداده ام، در مدت ۵ سال بوده است.
نماینده دادستان گفت: این مورد حداقل برای شخص من پذیرش آن سخت است که شما از حساب خود پول خارج کرده و نقدی به آقای محمودی بدهید و رسیدی دریافت نکنید و به محض اینکه شما بازداشت شده اید وی هم غیبش زده است. این سناریویی که ساختهاید ممکن است که اجزای آن به هم بخورد، اما پذیرش عقل آن سخت است.
نماینده دادستان گفت: چرا از اسم بزرگ گریس بند استفاده کرده اید؟
متهم گفت: ۷۰ درصد این افراد فامیل من هستند و در نامگذاری آن سهیم بودهاند.
در ادامه رسیدگی به اتهامات متهمان این پرونده، قاضی از متهم محمد هاشمی خواست با حضور در جایگاه به دفاعیات خود بپردازد.
متهم گفت: محمد هاشمی، فرزند محمدرضا، متولد ۷۱، دانشجوی دامپزشکی، متأهل و سابقه کیفری ندارم.
وی افزود: من خیلی ازسرمایههای افراد را قبول نمیکردم و حتی چکهایی را که به سرمایه گذاران میدادم میگفتم امانی به شما میدهم و تا زمانی که چک مادر پاس نشود چکها دست شما امانت است.
قاضی خطاب به متهم گفت: نحوه قراردادها و جذب سرمایه گذاری را توضیح دهید و همچنین چگونه پولها را تحویل شرکت میدادید؟
متهم: شرکت سامانه پیامکی داشت و من هیچ گونه تبلیغاتی نداشتهام. هیچ نقشی در شرکت نداشتهام و هر چه را که شرکت به من اعلام میکرد به سرمایه گذاران میگفتم و در اصل قرارداد سهیم نیستم. من نه کارمند شرکت هستم و نه حقوق بگیر. در سال ۹۴ قبل از اینکه شرکت تاسیس شود یک امضا از من به عنوان کارشناس امور دامی گرفتند و قرار بود در اصفهان در این زمینه دوره ببینم و سپس در دامداری قزاقستان مسئول فنی شوم و اینها هیچ کدام انجام نشد و نقش حقوقی در شرکت نداشتم.
قاضی خطاب به متهم گفت: در مورد خودتان صحبت کنید و نحوه جذب سپرده گذار ر ا توضیح دهید؟
متهم افزود: تعداد جذب سرمایه گذار تعداد ۱۰ نفر از همکلاسیهایم در شهرستان بودند. پدرم سال ۹۳ بازنشست شده بود که پول بازنشستگیاش را به عمهام (مریم هاشمی) دادیم. آن موقع عمهام در قصر شیرین فعالیت اقتصادی میکرد و میگفت صادرات ماهی انجام میدهد و هر دو ماه یکبار مبالغ سود را پرداخت میکرد و ما باز پول خودمان را سرمایه گذاری میکردیم و نزدیک به یک تا یک و نیم سال با پول پدرم سرمایه گذاری میکردیم از این پول منزل و دو پژوه پارس خریدم.
وی گفت: همکلاسیهایم گفتند چه فعالیت اقتصادی کردهای؟ آنها من را میشناختند. برایشان توضیح دادم فامیلی است که این کار را میکند و آنها گفتند پول ما را به عنوان سرمایه گذاری قبول می کند؟ با خانم هاشمی تماس گرفتم و پول را به حساب خانم هاشمی ریختند و افرادی هستند که میلیاردها تومان سود بردهاند.
قاضی: از اهالی شبستر کسی است که شکایت کرده باشد؟
متهم: خیر خیلی از آنها از اصل سرمایه، مازاد هم گرفتهاند. از همکلاسیهای من هیچ کس اینجا نیست. من تمام املاکم را فروختم و به شکات دادم.
قاضی گفت: برای جذب سرمایه چه سودی به شما رسیده است؟
متهم گفت: یکسری از آنها را به شرکت فرستادم که با خانم هاشمی مستقیم وارد شوند. من یک قرارداد کلی میبستم و چکها را از خودم به سرمایه گذاران میدادم.
نماینده دادستان گفت: پس شما واسط بوده اید و طرف مقابل نبوده اید، پس چه کاره شرکت بودید که واسط میشدید؟
متهم گفت: من کارهای در شرکت نبودم.
نماینده دادستان گفت: پس فی سبیل الله کار میکردید؟ پولها را به حساب خانم هاشمی ریخته اید. در شرکت هم نقشی نداشته اید و نفعی نداشته اید. پس شما نقش داشته اید.
قاضی پرسید: نقش شما در شرکت چه بوده است؟
متهم گفت: نقشی نداشته ام.
نماینده دادستان گفت: شما میگویید سوء نیت ندارم، اما عواملی وجود دارد که نشان از سوء نیت دارد، بالاتر از اینکه این همه چکهای شما برگشت خورده است؟
متهم گفت: چکهای بقیه هم برگشت خورده است.
قاضی گفت: از خودتان دفاع کنید و به دیگران کاری نداشته باشید.
نماینده دادستان خطاب به متهم محمد هاشمی سوال کرد که شما چه کاره شرکت هستید که سرمایهها را تضمین میکردید؟
متهم گفت: اینها امانی بوده است.
نماینده دادستان گفت: شما قراردادها را برای شرکت به عنوان واسط منعقد میکردید و سرمایهها را به حساب خانم مریم هاشمی وارد کردید و برای تضمین چک داده اید.
در ادامه متهم علی هاشمی در جایگاه قرار گرفت و به دفاع از خود پرداخت.
وی ضمن معرفی خوذ گفتد: فرزند محمد، ۴۵ ساله، بازنشسته و لیسانسه هستم و سابقه کیفری ندارم.
وی افزود: خیلی در جذب سرمایه فعالیت نمیکردم و حتی به همشیرهام گفتم که من در مورد مسائل اقتصادی ضعیف هستم و توان ندارم. چهار دسته چک سفید امضا دادم و همه پاس شد. وقتی دیدم که فعالیتشان گسترده شده است به او گفتم که شرکت ثبت کند. هدفمان این بوده که فعالیتمان مجوزدار و قانونمند باشد.
قاضی از متهم علی هاشمی خواست در خصوص مسئولیتش در شرکت پاسخ دهد.
متهم گفت: برای تحقق اهداف شرکت عضو هیأت مدیره بودم. چون عدهای از سهامداران از همکارانم بودند و گفتند ما تو را میشناسیم و شناختی از خواهرت نداریم و صندوق اداره دست من بود.
قاضی گفت: از خودت چک میدادی؟
متهم گفت: بله. ۴ یا ۵ نفر بودند که به همان نسبت که چک مادر میگرفتم به آنها با اصل سود از خودم چک میدادم.
قاضی گفت: آیا در این جریان سودی هم به شما میرسید؟
متهم گفت: سودی به من نمیرسید و این کارها فی سبیل الله بود. من همه اموالم را فروخته ام و هیچ چیزی از خودم ندارم و حتی خانه پدری ام را فروخته ام.
قاضی گفت: چند نفر را جذب کردی؟
متهم گفت: ۶ یا ۷ نفر از همکاران ادارهام بودند.
رئیس دادگاه گفت: گردش مالی شما بالا است.
متهم گفت: مبدأ و مقصد پولها مشخص و سریعاً به حساب همشیرهام واریز میکردم و چیزی در حسابم نبوده است. در برخی موارد این جابجاییها دوبار حساب شده است در حالی که یک وجه انجام شده است. به من میگفتند که ۵ درصد میتوانیم به تو سود بدهیم.
قاضی گفت: آنها چه میزان سرمایه گذاری کردند؟
متهم گفت: دقیق نمیدانم.
قاضی گفت: یک بار گفته اید حدود ۱۲ میلیارد بوده است.
متهم گفت: حضور ذهن ندارم.
قاضی گفت: از افراد کسی داخل شکات است؟ شاکی نشده اند؟
قاضی گفت: در خصوص نحوه جعل وکالت توضیح دهید؟ وکالت جعلی است و شما وکالتی برای فروش هتل نداشتید. امضاء خانم هاشمی را جعل کردید؟
متهم گفت: خیر، نیازی به وکالت نبود و یک قرار داد عادی بود.
رئیس دادگاه از متهم علی هاشمی سوال کرد که شما میگویید که خانم هاشمی قبل از دستگیری به شما وکالت داده که متهم گفت: بله از قبل به من وکالت داده بود. خانه ما با شرکت فاصله زیادی نداشت و قبل از دستگیری وکالت داده بودند.
در ادامه رسیدگی به این پرونده قاضی صلواتی از متهم مصطفی هاشمی خواست که دفاعیات خود را ارائه کند.
متهم مصطفی هاشمی با حضور در جایگاه گفت: دانشجوی دانشگاه آزاد در رشته دامپزشکی و متاهل هستم. همه کسانی که اینجا حضور دارند پول اقوام، خواهر و برادر خود را آوردند. من هم یکی سری از پولهایی که آوردم متعلق به پدرخانم، شوهر عمه همسرم، هم دانشگاهیهایم و دو استادم بوده است. من برای افرادی که در شبستر چک کشیدم سود گرفته ام، اما از اقوامم در تهران سود نگرفتهام.
وی گفت: حدود ۵ تا ۱۰ میلیارد سرمایه جذب کردم. دانشجوهای دانشگاه پولشان را به من میدادند که برایشان سرمایهگذاری کنم و ۲۰ درصد برای خودم برمیداشتم و به آنها هم میگفتم. قرار داد شرکت، چون پیامک میشد همه در جریان بودند.
قاضی گفت: طبق چکهایی که تحویل دادید ۴۰ میلیارد بوده است.
متهم گفت: بله، نزدیک ۴۵ میلیارد از خانم هاشمی چک گرفتم که در این میان نزدیک ۴ یا ۵ میلیارد باقی میماند. من حدود ۹ میلیارد تومان به حساب خانم هاشمی واریز کردم و مدارک هم موجود است. من پول مردم را حیف و میل نکردم. من ماشین و خانهام را فروختم که بدهی مردم را بدهم. من فقط پول را تبدیل میکردم و وقتی شرکت به مشکل خورده خانم هاشمی به ما نمیگفت.
قاضی گفت: در شرکت مسئولیت داشته اید؟
متهم: خیر. حساب من یک میلیون تومان است. هیچ اموالی از خودم ندارم.
در ادامه نماینده دادستان گفت: دفاعیات وی هم مانند دفاعیات آقای محمد هاشمی است. او از نحوه فعالیت شرکت اطلاع داشته است.
محمدرضا هاشمی از دیگر متهمان پرونده است که در دفاعیات خود گفت: بازنشسته اداره برق هستم و تحصیلاتم برق است، متاهلم و سابقه کیفری ندارم.
قاضی گفت: چند نفر سرمایه جذب کرده اید؟
متهم گفت: نزدیک ۱۰۰ نفر و به مبلغ ۶۰ تا ۷۰ میلیارد.
قاضی گفت: اظهارت شکات را شنیدید، چه توضیحی دادید؟
متهم گفت: شرمنده مردم هستم. انشاءلله پول من را میدهند که پولهای مردم را بدهم. یک ساختمان ۴ طبقه داشتم که تحویل آقای قربانی مقدم دادم و یک خانه هم در شبستر داشتم که به یک نفر واگذار کردم و هیچ دفاعی ندارم.
در ادامه قاضی صلواتی از ابوالفضل هاشمی خواست که با حضور در جایگاه دفاعیات خود را ارائه کند.
متهم گفت: در خصوص جذب سرمایه با خانم هاشمی، بر حسب اعتمادی که داشتم و دارم اقدام به عقد مضاربه میکردم و از آنجایی که مردم من را میشناختند به افراد میگفتم برای قرارداد میتوانید با خود خانم هاشمی قرارداد ببندید که آنها اعلام میکردند، چون مرا میشناسند با من قرارداد میبندند. مبلغی که پرداخت میشد رسید داشت و من چک از خودم نداشتم و برادرم چک میداد. آنها درصدها را اطلاع داشتند. شاکی ندارم.
قاضی گفت: از سودی که بدست اوردید چه خریده اید؟
متهم: ماشین و خانه. از قبل هم فعالیت داشتم و اینگونه نبوده است که از صفر شروع کرده باشم.
قاضی گفت: ساختمان سه طبقه در بیرجند و وانت و خودروی تویوتا کمری طبق اعترافاتتان بوده است.
متهم گفت: اموال را تحویل شکات داده ام و هیچ چیزی به نام من نیست از قبل هم پرورش شترمرغ داشتم که همه را بابت بدهی پرداخت کردم.
قاضی صلواتی ختم سومین جلسه رسیدگی به پرونده نادین فرتاک پارسیان را اعلام کرد و گفت: که جلسه بعدی فردا (چهارشنبه) ۱۲ تیرماه ساعت ۱۳ برگزار خواهد شد.
وی افزود: با تلاش شبانه روزی سربازان گمنام امام زمان (عج)، سرمایه گذاری خارج از کشور خانم هاشمی در حال پیگیری است و انشاءالله به نتیجه که رسید مبالغ به کشور بازگردد و به شکات پرداخت شود.