کاسبانِ آلودگی هوای تهران را کنترل کنید
عملکرد ابهام برانگیز اعضای شورای شهر و مسئولین شهرداری تهران علی الخصوص طی دوسال گذشته بقدری بد، ناشیانه، جناحی و کاسبکارانه بوده که اعتماد و باور مردم را خدشه دار کرده است.
خبرگزاری تسنیم: محمدرضا سبزعلیپور اقتصاددان و رئیس مرکز تجارت جهانی ایران نسبت به تصمیمات اخیر اعضای شورای شهر تهران در خصوص تبدیل مناطق طرح ترافیک و زوج و فرد به منطقه آلوده آنهم به بهانه "کنترل آلودگی هوای تهران" شدیداً واکنش نشان داد و طی یادداشتی به قلم خویش، عملکرد سوال برانگیز اعضای شورای شهر تهران را زیر سوال برد و نسبت به تصمیمات غلط اتخاذ شده از جانب شورا هشدار داد و چنین نوشت: با توجه باینکه تخصص و زمینه فعالیت نگارنده این یادداشت "سیاسی اقتصادی" است هرگز تصور نمیکردم که روزی قلم به دست شده و به موضوعات "شهری و اجتماعی" بپردازم، اما عملکرد تأمل برانگیز اعضاء محترم شورای شهر تهران باعث شد تا علیرغم میل باطنی ام به این موضوع بپردازم تا شاید مفید به فایده بوده و قدم مثبتی در جهت رفع مشکلات جامعه و مردم شریف ایران بردارم.
طبق تصمیمات جدید اعضای شورای شهر تهران اخیراً طرحی جالب به تصویب رسیده که برمبنای آن، "طرح کنترل آلودگی هوا" جایگزین "طرح ترافیک" و "طرح زوج و فرد" خواهد شد و پلاک خودروها دیگر مجوزی برای ورود به حلقه دوم ترافیکی مرکز شهر نخواهد بود؟!.
حضرات شورای شهر تهران مقرر فرموده اند تا در هر فصل، خودروهای پلاک تهران فقط ۲۰ روز و خودروهای پلاک غیر تهران ۱۵ روز مجاز به تردد رایگان در محدوده دوم یا همان زوج و فرد سابق هستند و برای تردد بیش از ۲۰ روز در هر فصل باید پولهای کلان بپردازند؟! به این طرح ایرادات زیادی وارد میباشد که در ادامه به ابهامات، نواقص، ایرادات و دلنگرانیهای اجرای این طرح خواهم پرداخت، اما اجازه میخواهم تا ابتدا مقدمه و پیش زمینهای را متذکر و سپس به اصل طرح و تصمیمات غلط و نادرست اعضای شورا بپردازم؟!
تا آنجایی که بزرگانمان به ما آموخته اند، "شوراهای اسلامی"، بزرگترین نهاد مردمی در کشور میباشند بطوریکه خداوند نیز به پیامبر اکرم (ص) دستور داد تا در تمامی کارها با دیگران مشورت کند و همین امر مبین جایگاه رفیع شورا میباشد.
برهمین مبنا، شوراها یک جایگاه بزرگ و اساسی در نظام جمهوری اسلامی ایران دارند که به فرمان امام خمینی (ره) تحت عنوان حلقه اتصال "دولت و ملت" تأسیس شدند.
هدف اصلی از تشکیل شوراهای اسلامی شهر و روستا این بود که از سلیقههای فردی در مدیریت و سازندگی شهرها و روستاها کاسته و از خرد جمعی در این امور استفاده شود؛ لذا باید به این مهم توجه داشت که شوراها در چهارچوب نظریه "حاکمیت مردم" میگنجد که در آن هر یک از افراد با هم مساوی اند و بدون سلطه یکی بر دیگری، در تعیین سرنوشت خویش نقش تعیین کنندهای دارند و میتوانند در اداره امور خود مستقیم و غیرمستقیم دخالت کنند.
از همین رو باید نقش شوراهای اسلامی را در عمران و آبادانی شهرها مهم دانست و تصریح نمود که: ورود افراد کارآمد، متخصص، دلسوز، مدیر و مدبر، پاکدست و بومی به این نهاد مردمی و در صورت آشنایی آنان با قوانین و مقررات و وظایف شوراها میتواند نقش شوراها را بیش از پیش بهبود بخشیده و ارتقاء دهد.
با تاکید بر اهداف نظام جمهوری اسلامی ایران باید عرض کنم: در کشور ما، شوراها بعنوان یکی از ارکان اصلی انقلاب اسلامی از سوی امام خمینی (ره) در راستای تمرکز زدایی و ایجاد فضای بازتر برای مشارکت عامه مردم در عرصههای مدیریت محلی و توسعه مناطق ایجاد شد که هم اکنون شاهد فعالیت آن شوراها هستیم.
هر چند بر لزوم وجود شوراهای مختلف در قانون اساسی ایران تصریح شدهاست، اما تدوین سازوکار و اجرایی شدن شوراهای اسلامی شهر و روستا تا دولت اصلاحات به تعویق افتاد. اولین دورۀ انتخابات سراسری شوراهای اسلامی کشور در ۷ اسفند سال ۱۳۷۷ با استقبال زیاد مردم در بیش از ۴۰۰۰۰ حوزه انتخاباتی برگزار گردید و نهایتاً حدود ۲۰۰ هزار نفر از منتخبین مردم جهت اداره امور شهرها و روستاهای کشور بعنوان عضو شورای اسلامی شهر یا روستا برگزیده شدند.
تأسیس شوراهای اسلامی شهر در ایران با اهداف خاص و مشخصی در جهت بهبود اوضاع مدیریت شهری و ارتقاء سطح زندگی شهرنشینی و رضایت مردم صورت گرفت و به همین خاطر حدود (۳۴ مورد) وظیفه و اختیارات مهم برعهده شوراهای اسلامی شهر میباشد.
برخی از وظایف و اختیارات مهم شوراهای اسلامی شهر به شرح زیر میباشند:
* انتخاب شهردار برای مدت چهار سال
* بررسی و شناخت کمبودها، نیازها و نارسائیهای اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، بهداشتی، اقتصادی و رفاهی حوزه انتخابیه و تهیه طرحها و پیشنهادهای اصلاحی و راه حلهای صحیح و کاربردی در این زمینهها جهت برنامهریزی و ارائه آن به مقامات مسئول ذیربط.
* نظارت بر حسن اجرای مصوبات شورا و طرحهای مصوب در امور شهرداری و سایر سازمانهای خدماتی.
* همکاری با مسئولین اجرایی و نهادها و سازمانهای مملکتی در زمینههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، اقتصادی و عمرانی بنابه درخواست آنان.
* برنامهریزی در خصوص مشارکت مردم در انجام خدمات اجتماعی، اقتصادی، عمرانی، فرهنگی، آموزشی و سایر امور رفاهی با موافقت دستگاههای ذیربط.
* تشویق و ترغیب مردم در خصوص گسترش مراکز تفریحی، ورزشی و فرهنگی با هماهنگی دستگاههای ذیربط.
* نظارت بر حسن اداره و حفظ سرمایه و دارائیهای نقدی، جنسی و اموال منقول و غیرمنقول شهرداری و همچنین نظارت بر حساب درآمد و هزینۀ آنها.
* تأیید صورت جامع درآمد و هزینه شهرداری که هر شش ماه یکبار توسط شهرداری تهیه میشود.
* تصویب بودجه، اصلاح و متمم بودجه سالانه شهرداری و مؤسسات و شرکتهای وابسته به شهرداری و همچنین تصویب بودجه شورای شهر.
* و دهها وظیفه و اختیارات مهم دیگر.
با توضیحات فوق و مقدمهای که به اختصار نگاشته شد، میتوان چنین نتیجه گرفت که شوراهای اسلامی شهر و از جمله شورای شهر تهران یکی از ارکان مهم نظام اسلامی بوده و وظایف و اختیارات مهمی را برعهده دارند، اما طی ۲۱ سالی که از آغاز به کار شوراهای اسلامی شهر و روستا میگذرد متأسفانه عملکردهای اعضای شورای شهر، غالباً راضی کننده و قابل دفاع نبوده است؟! طی ۲۱ سال گذشته غالب اعضای شورای شهر تهران، وقت خود را بجای رسیدگی به امورات شهر تهران و رفع مشکلات مردم، متأسفانه به بطالت و درگیریهای حزبی و سیاسی گذرانده اند؟!
قرار بر این بود تا کسانی عضو شورای شهر شوند که با تخصص، علم و دانایی خود به نمایندگی از مردم، مشکلات شهر تهران را شناسایی و برای حل و فصل مشکلات و نابسامانیها تلاش نموده و با ایدهها و طرحهای نو و خلاقانه خود، امورات جامعه را سر و سامان داده و مردم شریف حوزه انتخابیه خود را راضی نگه دارند.
اما چی فکر میکردیم، چی شد؟ جهت حضور در شورای شهر و خدمت به مردم، جمع کثیری احساس تکلیف نمودند و از خواننده و نوازنده و ورزشکار گرفته تا پلیس و روزنامه نگار و سیاستمدار و...... عضو شورای شهر شدند؟!
اما به مرور زمان به عینه مشاهده شد که غالب این حضرات بجای خدمت به مردم و انجام صحیح وظایف و مسئولیتهای خود، متأسفانه به کسب و کار خصوصی خویش پرداخته و با استفاده از رانتهای خاص و انجام دلالیهای ویژه، رفته رفته صاحب برج و تالار و شرکتهای ریز و درشت شدند و با این عمل نادرست خود، نه تنها به اعتماد مردم خدشه وارد نمودند بلکه با آبروی جمعی از اعضای با شخصیت و پاکدست شورای شهر هم بازی نمودند.
موضوع یادداشت اینجانب فعلاً چندان ارتباطی با کارکرد اعضاء چهار دورۀ پیشین شوراهای شهر تهران ندارد بلکه فقط مربوط به عملکرد غلط و سوال برانگیز اعضاء پنجمین دورۀ شورای شهر تهران میباشد که در انتخابات ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ هر ۲۱ نفر از لیست "امید اصلاح طلبان" انتخاب شده و فعالیت خود را آغاز نمودند؟!
اعضاء پنجمین دورۀ شورای شهر تهران از زمانیکه بر صندلی شورا نشسته اند (یعنی حدود ۲۶ ماه گذشته) تا به امروز چندان عملکرد مثبتی نداشته اند؟! غالب این بزرگواران در چند ماه اول فعالیت شان، شهردار و اعضای سابق شورای شهر تهران را زیر سوال بردند و زمین و زمان را دزد و خلافکار معرفی کردند؟!
سپس چند ماهی هم درگیر انتخاب شهردار تهران بودند و به خاطر اینکه مبادا یکی از اعضاء علی البدل که مثلاً "اصولگرا" میباشد وارد شورا نشود از شهردار شدن یکی از اعضاء که بخت بالایی هم داشت جلوگیری کردند؟! یعنی بخاطر مسائل حزبی و جناحی از شهردار شدن آن شخص جلوگیری کردند نه بواسطه منافع ملی و مردمی؟!
شخصی را تحت فشارهای جناحی و رفاقتی بعنوان شهردار تهران انتخاب نمودند، وی "محمدعلی نجفی" بود که روز ۱۹ مرداد ۱۳۹۶، توسط اعضاء شورا بعنوان شهردار تهران انتخاب شد و حاصل فعالیت وی، درگیری و کشمکش ۷ ماهه اش با اعضاء شورای شهر تهران بود و نهایتاً به بهانه بیماری استعفا داد و در تاریخ ۲۱ فروردین ۹۷ شهرداری تهران را ترک نمود؟!
اعضاء شورای شهر تهران پس از استعفای نجفی، در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۷ سید محمدعلی افشانی را بعنوان شهردار تهران انتخاب نمودند که حضور ایشان نیز همچون نجفی در شهرداری تهران چندان سودی برای شهر تهران و مردم شریف این کلان شهر نداشت و افشانی هم بالاخره در تاریخ ۲۶ آبان ۱۳۹۷ بدلیل بازنشسته بودن و قانون منع به کارگیری بازنشستگان، مجبور به ترک شهرداری تهران شد؟!
تا اینجای کار، چیزی حدود یکسال و نیم از آغاز بکار پنجمین دورۀ شورای شهر تهران گذشت و هیچ کار مثبتی برای تهران انجام نشد، فقط محمدعلی رفت و سید محمدعلی آمد که در ادامۀ این داستان، سید محمدعلی هم شهرداری تهران را ترک کرد.
سومین شهردار "پیروز حناچی" بود که روز سه شنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۷ از سوی اعضای شورا با ۱۱ رأی به عنوان شهردار تهران برگزیده شد که پس از گذشت حدود ۷ ماه، خوشبختانه هنوز کسالتی نداشته و استعفا هم نداده و فعلاً بر روی صندلی شهردار تهران تکیه زده است.
حاصل عملکرد جناب آقای حناچی نیز فقط دوچرخه سواری در روزهای سه شنبه بدون خودرو بوده و همچنین ایجاد مسیر دوچرخه سواری در کنار برخی از خیابانهای اصلی شهر که با صرف هزینۀ هنگفت انجام شده است، ولیکن از صبح تا شب ۱۰ نفر دوچرخه سوار هم مشاهده نمیشود که از این مسیرها عبور کنند؟! مسیر دوچرخه سواری شده است مسیر موتورسواران؟! و، چون مسیرهای ایجاد شده، بخشی از خیابانها را اشغال نموده و عرض خیابانها را نیز تنگ کرده، موجب ایجاد ترافیک بیشتر و مزاحمت برای مردم شریف تهران شده است؟!
سال گذشته اعضای شورای شهر با همفکری معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران پروژهای را برای ورود مردم به محدوده طرح ترافیک طراحی نمودند که جز عذاب و گرانفروشی، حاصل دیگری برای مردم عزیزمان در پی نداشت که حتی رئیس پلیس راهور تهران هم با تصمیم شورا و شهرداری به شدت مخالفت نمود.
در کمال تعجب اعضای شورای شهر تهران امسال نیز پروژۀ جدید و سوال برانگیزی را برای ورود مردم به محدوده طرح ترافیک و زوج و فرد طراحی نموده و چند روز پیش آن طرح را علنی و از آن پرده برداری کردند که حیرت مردم، رسانهها و صاحب نظران برجسته کشور را برانگیخت؟!
اصل موضوع بدین شرح میباشد که از روز اول تیر سالجاری دیگر زوج و فرد بودن پلاک خودروها معیار تردد در محدوده زوج و فرد نیست. تردد در این محدوده که به حلقه دوم ترافیکی شهر تهران شهرت یافته، بر مبنای سهمیهای است که در هر فصل به میزان ۲۰ روز به هر خودرو تعلق میگیرد و قابل انتقال به فصل و یا خودروی دیگر نیست و شهروندان برای تردد در روز بیستم به بعد باید هزینه عوارض تردد پرداخت کنند.
بر اساس تصمیم اعضای شورای شهر و معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران، طرح ترافیک و طرح زوج و فرد با هم ادغام شده و محدودۀ طرح ترافیک و طرح زوج و فرد هم بزرگتر از قبل شده و نام این محدودهها به "محدوده کنترل آلودگی هوا" تغییر نام داده شده است؟!
داستان تجمیع "محدودۀ طرح ترافیک و طرح زوج و فرد" از این قرار است که هر کسی اجازه دارد تا فقط در هر فصل (یعنی ۹۰ روز) ۲۰ روز بدون پرداخت هزینه در "محدوده کنترل آلودگی هوا" تردد نماید و برای ۷۰ یا ۷۳ روز مابقی میبایست پول هنگفتی به شهرداری تهران بپردازد؟! یعنی شماره کارت بانکی پُر از پول خود را به شهرداری اعلام کنند تا آقایان هر چقدر احساس میکنند و تمایل دارند از کارتِ مردم پول بردارند؟!
معلوم نیست که تئوریسینهای شورای شهر و شهرداری تهران چگونه به این نتیجه و به این اعداد و ارقام رسیدند و چرا چنین پروژهای را طراحی نمودند که نه تنها کسی را قانع نکرده بلکه همه را مات و مبهوت و حیرت زده نموده و دهها سوال و ابهام را در ذهن مردم و صاحب نظران بوجود آورده است؟!
برخی از سوالات و ابهامات این طرح به شرح زیر میباشد:
۱- عدد ۲۰ روز در هر فصل از کجا آمده و چرا تئوریسینهای شورای شهر و شهرداری تهران به عدد ۲۰ روز رسیده و به ۱۰ یا ۳۰ و یا ۴۰ روز در فصل نرسیدند؟ چه حکمتی در عدد ۲۰ وجود داشته است؟
۲- طبق تصمیم حضرات شورا، هر کسی مجاز است که فقط ۲۰ روز در هر فصل بدون پرداخت هزینه در "محدوده کنترل آلودگی هوا" تردد نماید و برای تردد مابقی این ایام که ۷۰ الی ۷۳ روز میباشد باید روزانه مبلغ ۲۶۰۰۰ تومان پرداخت نماید؟! سوال اینجاست که آقایان با چه فرمولی به عدد ۲۶۰۰۰ تومان رسیده اند؟
۳- وظیفۀ مهم اعضای شورای شهر تهران این بوده که برای رفع معضل آلودگی هوا طرحی نو دراندازند نه اینکه برای آلوده کردن هوای تهران کشف قیمت کرده و نرخ آلوده کردن هر روز را اعلام نمایند!
۴- مگر طبق فرمایش امام خمینی (ره) انقلاب ایران، انقلاب پابرهنهها و مستضعفان نبوده است؟ در روزگار سخت و دشواری که این روزها در آن زندگی میکنیم بیش از ۷۰ درصد مردم زیر خط فقر میباشند، حال با این وضعیت کدام همشهری زیر خط فقر و مستضعفی در این ایام و آنهم در اوج مشکلات اقتصادی میتواند برای تردد با خودری خود در مرکز شهر، سالانه مبلغی حدود ۷ میلیون و سیصد هزار تومان عوارض به شهرداری پرداخت نماید!
۵- تئوریسینهای شورای شهر و شهرداری تهران که ظاهراً خود را "خادم" مردم میدانند، آیا محاسبه کرده اند که مردم شریف ایران در این روزگار سخت و دشوار و با وجود مشکلات اقتصادی که بخشی از مردم در ماه یک کیلو گوشت هم نمیتوانند بخرنند، برای خودروی زیر پای خود که بعضاً ممر درآمد آنها نیز میباشد، سالانه چند میلیون تومان باید عوارض و حق و حقوق بپردازند؟
۶- آیا خدمتگذاران شورای شهر اطلاع دارند که یک کارمند، کارگر و یا کاسب جزئی که بطور مثال یک خودرو پراید دست دوم به قیمت ۲۰ الی ۳۰ میلیون تومان آنهم با هزار قرض و غوله خریداری کرده و یا اینکه خودرو را از زمان دولت نهم و دهم داشته (یعنی زمانیکه قیمت پراید نو بین ۶ الی ۲۰ میلیون تومان بود) باید سالانه حداقل ۱۵ میلیون تومان هزینه کند؟
۷- آیا همشهریانی که بدلیل فقر مالی و علیرغم میل باطنی شان مجبورند در "محدوده آلودگی هوای تهران" زندگی کنند باید خودروی خود را ۲۸۰ روز در سال بلااستفاده بگذارند یا اینکه میلیونها تومان بابت اجبارشان جهت زندگی در "محدوده آلودگی هوای تهران" به شهرداری بپردازند تا بتوانند از خودروشان استفاده کنند؟ تقصیر این همشهریان چیست که باید به اجبار برای زندگی کردشان هم هوای آلودۀ تهران را تحمل کنند و هم بابت این زندگی پُر مشقت و آلوده، میلیونها تومان به شهرداری بپردازند؟
۸- آیا تئوریسینهای شورای شهر و شهرداری تهران فکر نمیکنند که باید به همشهریان تهرانی که بدلیل فقر مالی و علیرغم میل باطنی شان مجبورند در "محدوده آلودگی هوای تهران" زندگی کنند، سوبسید و یارانه سلامتی پرداخت کنند؟ آقایان شورای شهر و شهرداری تهران "محدوده آلودگی هوای تهران" را به بهانه "کنترل آلودگی هوا" به یکی از مراکز درآمدزای خود مبدل نموده اند؟! آیا نباید بخشی از درآمد خود را بخاطر به خطر انداختن جان و سلامتی ساکنین این مناطق بعنوان "یارانه سلامتی"، به آنان پرداخت کنند؟
۹- کسانیکه در شمال شهر و نقاط گرانقیمت تهران زندگی میکنند، هم پولدار هستند، هم خودروهای گرانقیمت سوار میشوند، هم میتوانند ۳۶۵ روز سال از خودروی خود استفاده کنند، هم میتوانند پولِ عوارض ورود به "محدوده آلودگی هوای تهران" را به راحتی برای چندین خودرو پرداخت کنند و نهایتاً در هوای غیر آلوده هم زندگی میکنند و کمتر دچار مریضی میشوند؟! آیا آقایان شورای شهر و شهرداری تهران نماینده همه مردم تهران میباشند یا نماینده بخش کوچکی از مردم تهران؟
۱۰- اعضای شورای شهر تهران، مسئولین شهرداری تهران، تمامی دولتمردان ریز و درشت و سایر مقامات کشوری و همچنین ثروتمندان دغدغهای برای تردد با خودروهای خودشان در تمامی نقاط شهر ندارند و در همه ایام سال هم و بدون دلنگرانی میتوانند وارد "محدوده کنترل آلودگی هوا" بشوند. آیا مردم شهر باید هزینه رفاه این حضرات را بپردازند؟
۱۱- وظیفۀ اصلی و مهم اعضای شورای شهر و مسئولین شهرداری تهران خدمت صادقانه، حل و فصل مشکلات شهر، نوسازی و افزایش و بروزرسانی امکانات شهری و نهایتاً ارتقاء سطح رفاه شهری و بهبود زندگی مردم میباشد نه افزایش هزینۀ شهری، تحمیل
هزینههای هنگفت به مردم، کاسبی هزاران میلیاردی و افزایش روز بروز درآمدهای خود! آیا عدم انجام وظیفه قانونی، عدم حل و فصل مشکلات شهری، تحمیل هزینههای سنگین به مردم و افزایش فشار بر زندگی شهروندان، با سلامتی و جان مردم کاسبی کردن، خدمت است یا خیانت؟
۱۲- سوال مردم و شهروندان از مسئولین شهری این است که شورای شهر و مسئولین شهرداری تهران چه کار اساسی و ریشهای برای حل مشکلات شهری و همچنین رفع آلودگی هوای تهران انجام داده اند و یا میدهند و با درآمدهای هزاران میلیاردی خود چه کار مفیدی انجام میدهند که چندان به چشم مردم نمیآید؟
۱۳- حال که دولت روحانی و شواری شهر لیست امیدی و همچنین مسئولین شهرداری تهران همگی مثلاً "اصلاح طلب" و همسو با هم میباشند پس چرا اعضای دلسوز و خادم شورای شهر و مسئولین شهرداری تهران، بدهی چندین و چند سالۀ دولت به شهرداری و همچنین متروی تهران را مطالبه نمیکنند و بجای هزینه تراشی برای مردم شریف تهران، طلب خود را از دولت همسوی خودشان وصول نمینمایند؟
۱۴- مردم تهران توقع دارند تا اعضایِ دلسوز و خادمِ شواری شهر و مسئولین شهرداری تهران ابتدا مترو و خدمات حمل و نقل عمومی شهر را از نظر کمی و کیفی ارتقاء داده، آلودگی هوای شهر را کنترل کنند و مشکلات شهر را مرتفع نمایند، سپس از مردم بخواهند که کمتر خودروی خود را به "محدوده آلودگی هوای تهران" بیاورند که در آنصورت همه با جان و دل با مسئولین شهر همکاری میکنند، اما نه زمانیکه هیچ قدم مثبتی برای شهر و مردم برداشته نشود و فقط آقایان مسئول شهری برای شهروندان و مردم عزیزمان نسخههای گرانقیمت و بدرد نخور بپیچند؟!
۱۵- و... دهها سوال و ابهام دیگر وجود دارد که ذکر همه آنها قابل نگارش در این یادداشت نمیباشد.
عملکرد ابهام برانگیز اعضای شورای شهر و مسئولین شهرداری تهران علی الخصوص طی دوسال گذشته بقدری بد، ناشیانه، جناحی و کاسبکارانه بوده که اعتماد و باور مردم را خدشه دار کرده و تمامی همشهریان تهرانی بر این باورند که بمرور زمان، تئوریسینهای خادم و دلسوز شورای شهر و شهرداری تهران اعلان خواهند کرد که:
* مردم شریف ایران برای راه رفتن و قدم زدن در خیابانهای تهران فقط در هر فصل (یعنی ۹۰ روز) ۲۰ روز میتوانند بدون پرداخت هزینه در تهران تردد نماید و برای ۷۰ یا ۷۳ روز مابقی میبایست پول هنگفتی به شهرداری تهران بپردازد؟!
* و چندی بعد نیز اعلان خواهند نمود که مردم شریف ایران برای نفس کشیدن در شهر تهران فقط در هر فصل ۲۰ روز میتوانند بدون پرداخت هزینه در تهران نفس بکشند و برای ۷۰ یا ۷۳ روز مابقی میبایست پول هنگفتی به شهرداری تهران بپردازد؟!
* و دست آخر اعلان خواهند کرد که هر کسی برای کار و زندگی در شهر تهران فقط در هر فصل ۲۰ روز میتوانند بدون پرداخت هزینه در تهران کار و زندگی بکند و برای ۷۰ یا ۷۳ روز مابقی میبایست پول هنگفتی به شهرداری تهران بپردازد؟!
با این باورِ مردم نسبت به عملکردِ ابهام برانگیز اعضای شورای شهر و مسئولین شهرداری تهران، چگونه باید انتظار داشته باشیم که مردم به مسئولین شهری اعتماد داشته و درخواستهای آنان را بی، چون و چرا اجابت نمایند؟
دولت روحانی که بنوعی نام اصلاح طلبان را همراه خود یدک میکشید با سوءمدیریت و عملکرد نادرست دولتمردانش بنوعی اعتبار اطلاح طلبان را زیر سوال برد و همچنین اعضای "لیست امیدی" پنجمین دوره شورای شهر تهران و مسئولین شهرداری تهران که همگی از اصلاح طلبان میباشند نیز متأسفانه با تصمیمات غلط و عدم رسیدگی به مشکلات شهر و دغدغههای مردم و ضمناً با عملکرد کاسبکارانه خویش، آبروی "اصلاح طلبان" را خدشه دار و اعتماد مردم را به این جناح سیاسی از بین بردند!
شایان ذکر است که هیچ دشمن داخلی و خارجی نمیتوانست مردم شریف ایران را اینقدر دلخور، دلنگران و نسبت به مسئولین و دولتمردان ایران اسلامی بدبین و بی اعتماد بکند که شبانه روز مسئولین را ناله و نفرین کنند، اما دولت روحانی و مسئولین شهری تهران با کم کاری، تصمیمات نادرست، سوءمدیریت و بی توجهی خود به مردم شریف ایران، این کار را انجام داده و مردم بزرگوار کشورمان را دلخور و ناراحت کردند؟!
امروز هم مطلع شدیم که ۲۶ نفر از اعضای شهرداری و شورای شهر تهران برای شرکت در مجمع شهرداران آسیایی به ترکیه رفتند؟! اولا چرا این تعداد؟ دوماً هزینه این سفرهای گرانقیمت از کجا تأمین میشود؟ حتماً از جیب مردم و از کاسبی آلودگی هوای تهران؟
مخلص کلام اینکه از ظواهر امر چنین پیداست اعضای شورای شهر و مسئولین شهرداری تهران اراده و برنامهای برای رفع معضلات و مشکلات شهری و ساماندهی اوضاع تهران ندارند و مدیریت شهری را فقط و فقط در پول گرفت از شهروندان خلاصه و تعریف نموده اند، از همین رو قصد دارند تا به بهانه "کنترل آلودگی هوا" از ورود شهروندان به "محدوده آلودگی هوای تهران" کاسبی بزرگی برای خود به راه بیاندازند، از همین رو از مردم و تمام مسئولین دلسوز نظام درخواست میکنم تا همت کرده و کاسبان آلودگی هوای تهران را کنترل کنید؟!