عقبنشینی خفتبار دولت ترامپ در مقابل ایران
سیاست منطقهای آمریکا در حال سقوط است و همپیمانانش نیز در حال فروپاشی هستند؛ نتانیاهو، رکن اصلی این سیاست، در تشکیل کابینهاش شکست خورده و در انتظار زندان به اتهام فساد است همچنانکه «معامله قرن» و ائتلاف «ناتوی عربی» آخرین نفسهایشان را میکشند.
خبرگزاری تسنیم: «عبدالباری عطوان» تحلیلگر مطرح جهان عرب در سرمقاله روزنامه فرامنطقهای «رای الیوم» نوشت: عقبنشینی خفتبار «مایک پامپئو» وزیر خارجه آمریکا، که روز گذشته طی کنفرانس مطبوعاتی مشترک با همتای سوئیسیاش ابراز کرد، مبنی بر آمادگی دولت متبوعش برای مذاکرات بدون پیششرط با ایران ما را بهتزده نکرد همچنانکه پاسخ سریع ایران به این عقبنشینی، که حاوی درصد زیادی از غرور و درخواست برای تغییر رفتار آمریکا به عنوان پیششرط اساسی برای رفتن به پای میز مذاکرات بود، ما را شگفتزده نکرده است. دقیقا چه اتفاقاتی میافتد و دلایلی که باعث شد دولت آمریکا، که تا دیروز با اعزام ناوبرها و بمبافکنهای غولپیکر تهدید میکرد، موضعش را به سرعت تغییر دهد.
پامپئو، که از شروط 12 گانهای که دولتش، دو هفته قبل به عنوان پیششرط هر گونه گفتوگو با ایران مطرح کرد، عقبنشینی کرد، متوجه شده است که ایران مرعوب تهدیدهای جنگی نمیشود و ملت آن به صورت یکپارچه پشت رهبریشان ایستاده است و ایران برای هرگونه احتمالاتی، خواه جنگ اقتصادی یا جنگ نظامی، آماده است از اینرو، آمریکا سریعتر از تصور بسیاری، شروع به پایین آمدن سریع از درخوت( تهدیدها) کرده است.
پاسخ قوی و تکاندهنده به رئیسجمهوری آمریکا و تهدیدهای جنگیاش، از سوی تنها رهبری ایران مطرح نشد بلکه همپیمانان منطقهای ایران نیز به این تهدیدها پاسخی قوی دادند. «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزبالله لبنان در سخنرانی قوی و تاریخی خود در روز جهانی قدس، تهدید کرد در صورتیکه فتیلههای جنگی شعلهور شود، آن هرگز محدود به داخل مرزهای ایران نخواهد شد و «اسرائیل» و کشور پادشاهی سعودی و تمامی منافع آمریکا در منطقه را خواهد سوزاند.
بله، ایالات متحده باید رفتار خود نه تنها با ایران، بلکه با تمامی کشورهای عربی و اسلامی را تغییر دهد؛ چرا که نژادپرستی و سیاست استکباری و ارعاب و تهدید به استفاده از زور نتایج کاملا معکوس میدهد. عقبنشینی مفتضحانه پامپئو از شروابطش برای مذاکره صرفا اعتراف علنی به شکست دولت متبوعش است.
ایران، مانند کرهشمالی، هرگز به پای میز مذاکرات با دولت ترامپ نخواهد رفت مگر بعد از لغو کامل تحریمهای اقتصادی و بازگشت به مرحله قبل از خروج ترامپ از توافق هستهای، مشروط بر اینکه این مذاکرات( احتمالی) موشکهای بالستیکی ایران و حق مشروع آن در غنیسازی اورانیوم برای اهداف مسالمتآمیز را شامل نشود.
«حسن روحانی» رئیسجمهوری ایران خیلی صریح بود زمانیکه اعلام کرد که هرگونه مذاکرات با آمریکا باید در چارچوب «احترام» انجام شود و ممکن نیست که این مذاکرات در نتیجه دیکتهها صورت بگیرد. ولی مشکل آقای روحانی و تمام افراد شریف در منطقه این است که ترامپ و دار و دسته او عادت نداشتهاند با کسانی( تعامل کنند) که با چنین لحن آنها را خطاب قرار میدهند؛ چرا که در قاموس آنها کلماتی مانند احترام به طرف مقابل جایی ندارد بلکه حاوی تن دادن به دیکتهها، تسلیم بدون قید و شرط و پاسخ بیچون و چرا به درخواستهای باجگیرانه آمریکا است.
سیاست آمریکا در منطقه در حال سقوط است و همپیمانان ترامپ نیز در حال فرو ریختن هستند. همین «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر اسرائیل، که رکن اصلی این سیاست است، در تشکیل کابینهاش شکست خورده و به اتهامهای فساد در معرض محکوم شدن به زندان است، یا «معامله قرن»، که «جراد کوشنر» داماد ارشد ترامپ آن را مهندسی کرده، به صورت شرمآوری در حال تبخیر شدن است و نفسهای آخر خود را میکشد. به «ناتوی عربی- سُنّی» نیز اشاره میکنیم که بسیاری بر آن امید بستهاند تا سر نیزهای در هرگونه درگیری با ایران باشند نیز نفسهای آخرش را میکشد.
وزیر خارجه آمریکا برای مذاکره با ایران التماس میکند؛ چرا که انتظار رئیسجمهوری این کشور برای نزدیک شدن به تلفنش در کاخ سفید به این امید که ایرانیها با او تماس بگیرند، بیش از حد طولانی شده است و آن زمان گذشته است که دولت آمریکا میتوانست شروط خود را برای کسانیکه از کرامت ملی و عزت نفس برخودارند، تحمیل کند و آنها برای طلب بخشش و غفران، به واشنگتن بروند.
به پامپئو این اطمینان خاطر را میدهیم که ایران مانند یک کشور «عادی» هرگز رفتار نمیکند و از موشک های خود دست برنمیدارد؛ چرا که «عادی» در اصطلاح آمریکایی یعنی دست برداشتن از تمامی ابزار قدرت و انتظار ویران شدن است مانند آنچه که در لیبی، عراق و یمن اتفاق افتاد. بر این باور نیستیم که ایرانیهایی که با درایتی بالا طی 40 سال گذشته از محاصره، بحران با آمریکا را مدیریت کردهاند از حماقت برخی عربها برخوردار نیستند.
هیچ اعتمادی به ایالات متحده نداریم و هرگز به اظهارات علنی مقامات این کشور اطمینان نمیکنیم. ولی با این حال، ما مطمئن هستیم که این کشور در معضل و بن بست بزرگ در منطقه خاورمیانه، به نام ایران و محور مقاومت بهسر میبرد؛ محوری که استراتژی بازدارنده نظامی را با امکانات بومی و نه وارداتی، تقویت کرده و مهمتر از این مسئله، از قدرت اتخاذ تصمیم برای دفاع از خود و عدم تسلیم شدن به تهدیدها، از هر منبعی باشد، برخودار است.
به صورت خیلی مختصر میگوییم که عقبنشینی پامپئو از شروط 12 گانه اولین اعتراف به بنبست و بحران و اولین گام در مسیر عقبنشینی و تسلیم شدن به منظور یافتن «برونرفتی باعزت» محسوب میشود تا باقیمانده آبروی خود و رئیسس را با اجتناب از ورود به هر جنگی، که میتواند پایان امپراتوری آمریکا را ثبت کند، حفظ کند همانگونه که جنگ افغانستان پای امپراتوری شوروی و جنگ سوئر نقطه پایان امپراتوریهای انگلیس و فرانسه و به طور کلی استعمار قدیم بود.