تصاویر: ماجرای یک عکس در دادگاه داماد وزیر
چهارمین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده اتهامات محمدهادی رضوی و ۳۰ متهم دیگر پرونده بانک سرمایه صبح یکشنبه ۵ خردادماه در شعبه سوم دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم اخلال گران و مفسدان اقتصادی به ریاست قاضی مسعودی مقام برگزار شد. همچنین پنجمین جلسه رسیدگی به اتهامات علیرضا زیبا حالت منفرد معروف به «جعبه سیاه» پرونده بابک زنجانی به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.
سرویس عکس و فیلم فردا: چهارمین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده اتهامات محمدهادی رضوی و ۳۰ متهم دیگر پرونده بانک سرمایه صبح یکشنبه ۵ خردادماه در شعبه سوم دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم اخلال گران و مفسدان اقتصادی به ریاست قاضی مسعودی مقام برگزار شد. همچنین پنجمین جلسه رسیدگی به اتهامات علیرضا زیبا حالت منفرد معروف به «جعبه سیاه» پرونده بابک زنجانی به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.
ماجرای پولشویی حرفهای در بانک سرمایه
یکی از متهمان بانک سرمایه گفت: در بانک سرمایه همه چیز بهصورت دستوری از سوی مدیران بانک ابلاغ میشد؛ همه ما تحت فشار، توهین و اهانتهای مدیران بانک بودیم؛ غندالی مالک بانک سرمایه بود! گاهی مرا به بانک احضار میکردند و امضا میگرفتند!
ساالار بایرامی خلج بهعنوان یکی از متهمان این پرونده درباره اتهامات خود گفت: من از سال ۸۹ به عنوان مسئول شعبه مرکزی بانک سرمایه مشغول به کار شدم که در آن زمان رئیس شعبه در انتهای بانک و کنار دستشویی بود و مشتریان با او ارتباطی نداشتند؛ در واقع رئیس شعبه نمیدانست که چه کسانی رفت و آمد به بانک دارند.
وی افزود: با توجه به سختگیریهای من برای پرداخت تسهیلات بر اساس ضوابط، تمام مشتریانی که به شعبه مرکزی میآمدند، به شعبهای دیگر احاله میشدند؛ در سال ۹۰ گروهی بعد از من مشغول شدند و من یک بار دلاویز را دیدم که با امامی به عنوان مشاور مدیرعامل درباره بازاریابی و جذب منابع فعالیت میکردند.
همه چیز بهصورت دستوری بود
خلج ادامه داد: در کمیسیون اعتباری بانک سرمایه فقط تا سقف ۲۰ میلیارد ریال اجازه و اختیار داشتیم اما همه آنها از قبل تهاتر کرده بودند و زمانی که شیانی مینوشت «این مشتری برگشتی دارد» یا «مطالبات معوق دارد» یا «اصلا صلاحیت ندارد»، به او میگفتند این مسائل به شما ربطی ندارد.
وی تصریح کرد: در بانک سرمایه همه چیز بهصورت دستوری از سوی مدیران بانک ابلاغ میشد؛ همه ما تحت فشار، توهین و اهانتهای مدیران بانک بودیم؛ غندالی مالک بانک سرمایه بود! گاهی مرا به بانک احضار میکردند و امضا میگرفتند و از شیانی هم امضا میگرفتند و میگفتند بعداً از بقیه امضا میگیریم.
پولشویی حرفهای در بانک سرمایه
در ادامه نماینده دادستان گفت: این پرونده در واقع یک پولشویی حرفهای بوده است چون تا رسیدن تسهیلات به دست رضوی، این تسهیلات ۱۳ دست میچرخیده است بنابراین یک پولشویی گسترده صورت میگرفته و متهمان بهصورت مستقیم پولی را دریافت نمیکردند.
وی افزود: بخشی از تسهیلات به حساب فردی به نام حمید حاجیان رفته است که ۴۰۰ میلیون تومان در بانک سینا داشته است.
قهرمانی گفت: رضوی به دنبال هر بهانهای بود تا پول از بانک بگیرد و حتی به اسم بستنی، تسهیلات گرفته است! وی در ۱۹ بهمن سال ۹۲ به نانچیان مینویسد که میخواهد در کار نفت و قیر فعالیت کند و درخواست ضمانتنامه ۵۳ میلیارد تومانی میکند ولی این ضمانت انجام نشد.
وی افزود: سه سال است که این پرونده را بررسی میکنیم اما چرا به رضوی اجازه ندادند که از ضمانتنامه قیر استفاده کند؟ چون شرکت هرمز پاسارگاد، بانک سرمایه را حیاط خلوتی برای تیم امامی و دلاویز میدانست و چون رضوی حالت برونگرایی گستردهای دارد، او را مشغول گوشت و تسهیلات دیگر میکنند تا در مساله قیر ورود نداشته باشد.
نماینده دادستان از امیررضا فرزان بهعنوان یکی از متهمانی یاد میکند که در سال ۹۱ از کشور فرار کرده اما همچنان در تعیین مدیرعامل بانک سرمایه تاثیرگذار بوده است.
برگزاری جلسات بانک سرمایه در ویلای امارات!
قهرمانی با نشان دادن تصویری خطاب به دلاویز گفت: اینجا ویلای پال در امارات مربوط به شماست که بخشایش را آنجا برده و جلسات سری با مدیرعامل بانک سرمایه برگزار میکردید و تیم فرزان و امامی در این جلسات حضور داشتند! شما با مفسدان اقتصادی جلسه میگذاشتید و این جز خیانت به اقتصاد کشور نیست.
قهرمانی با اشاره به مدرک تحصیلی احسان دلاویز گفت: شما گفتید که کارشناسی ارشد ارتباطات دارید؛ پس در بانک سرمایه چرا بازاریابی میکردید در حالی که تخصصی در بانک و نفت نداشتید و چرا در شرکت زیرمجموعه نفتی بانک سرمایه فعالیت داشتید.
وی افزود: همسر دلاویز مدیرعامل شرکت نفتی دیار بود و دلاویز شرکت نفت و گاز بانک سرمایه را با آرمان علمایی و محمد امامی بهعنوان زیرمجموعه بانک سرمایه تأسیس میکنند در حالی که در ۲۷ فروردین سال ۹۲ این شرکت به عضویت احسان دلاویز، محمد امامی و آرمان علمایی تاسیس شد اما شش ماه بعد به بخشایش نامه میزنند که سهام شرکت را به بانک سرمایه واگذار میکنند.
وی گفت: آنان طی یک صورتجلسه صوری از آن شرکت خارج میشوند در حالیکه در روزنامه رسمی به عنوان مدیرعامل همچنان فعالیت میکند؛ در شرکت درج کرمان مبلغ یک میلیارد تومان به حساب احسان دلاویز ریخته شده است.
دلاویز از جامعه هنری عذرخواهی کند
قهرمانی خطاب به دلاویز گفت: شبکههایی مانند آمدنیوز پرونده شما را به جریان نیانداخته بلکه اعمال شماست که این پرونده را به جریان انداخته است؛ شما هنرمندان را بدنام کردید و پولهای کثیف را وارد سینما کردید؛ شما باید از جامعه هنرمندان عذرخواهی کنید که هنر را وسیله اهداف شوم خود قرار دادید، شما میدانستید که منشاء این پولها کجاست.
یک کارت ویزیت ارائه کنید
در ادامه، دلاویز در دفاع از خود گفت: یک حکم یا کارت ویزیت به من نشان بدهید.
قاضی مسعودی مقام گفت: مراجعات شما به بانک سرمایه برای چه بوده است؟ شما که میگویید سمتی نداشتید.
دلاویز گفت: اظهارات این مطلعان بهترین گواه است! چرا نماینده دادستان میگوید حیات خلوت؛ اگر یک مورد سراغ دارید که در زمان برادر من در نفت پاسارگاد بوده، اعلام کنید تا من مسئولیت هر چیزی را بپذیرم! برادرم شرایط سختی داشت؛ وزیر وقت نفت گفت که در مجموعه نفت پاسارگاد مشکلات بسیاری وجود دارد و از برادر من میخواهد که به او کمک کند؛ مافیای قیر و جملاتی مانند آن برای من جالب است.
۵۰ بار نام برادرم در کیفرخواست آمده است
این متهم افزود: ۵۰ بار اسم محسن دلاویز در کیفرخواست آمده در حالیکه اسم من ۲۰ بار آمده است!
وی درباره نقش شرکتهای کارتون خواب گفت: اگر یک قرارداد در زمان مسئولیت برادر من ارائه کردید که درباره دوستان من باشد، تمام مسئولیت آن را قبول میکنم؛ در آذر سال ۹۲ از دوستان در حوزه کاری جدا شدم و از حوزه نفت و گاز زودتر از آن جدا شدم، این شرکت تشکیل شد تا بانک سرمایه در حوزه نفتی کار کند.
قاضی پرسید: شما در دفاع اولیه گفتید که هیچ دخالتی در بانک سرمایه نداشتید اما الان توضیح میدهید که شرکت را برای بانک سرمایه تاسیس میکنید؛ پس شما در بانک سرمایه نقش داشتهاید.
دلاویز گفت: من فقط به عنوان امین به این شرکت آمده و سپس از آن خارج شدم؛ علمایی هم از آن خارج شد و حتی یک روز فعالیت نکردهایم، چه رسد به اینکه قیر خریده باشیم.
یک میلیارد تومان دستی قرض دادم!
وی درباره دریافت یک میلیارد دلار از دوج کرمان گفت: یک نفر پول دستی از من خواست و من این پول را به مدت ۱۰ روز به او قرض دادم؛ چرا نمیگویید ۱۰ روز قبل یک میلیارد تومان از حساب من کسر شده است؛ مدرک و سند این پول را دارم البته آن شخص گفت که نمیخواسته وام بگیرد و برای خرید دین میخواسته و من نمیدانستم خرید دین چیست.