ماجرای سوغاتی متفاوت توریستهای خارجی
در این مطلب گفت و گوی جالب و خواندنی با یک لیدر محجبه را از نظر میگذرانید.
چه شد که وارد حرفه تور لیدری آنهم برای گردشگران خارجی شدید؟
همیشه دوست داشتم با فرهنگ کشورهای دیگر آشنا شوم، همین طور با مردمانی از ملیتهای مختلف ارتباط داشته باشم، این دلیلی بود که یادگیری زبان انگلیسی را از پنجم ابتدایی شروع کردم و قبل از کنکور سراسری یادگیری آن را به پایان رساندم. زبان فرانسوی را هم با توجه به توصیه دیگران بهعنوان رشته دانشگاهی انتخاب کردم. یک بار به طور اتفاقی با چند توریست برخورد کردم که باعث شد به راهنمای تور شدن فکر کنم. اولین توریستی که دیدم بهخاطر پوشش حجابم، تمایل داشت با من عکس بگیرد. توریست دیگر، معلم تاریخ بود.
برای تعطیلات زمستانه به ایران سفر کرده بود، تا پرسپولیس همراهیاش کردم. از چادری که پوشیده بودم خوشش آمده بود و از من خواست کمکش کنم تا مثل همان را برای شاگردش بهعنوان هدیه بگیرد. توریست دیگری را در مسجد دیدم، اتفاقاً او راهنمای گردشگران لیتوانی بود، با هم آشنا شدیم حتی بعد از اولین دیدار با هم در ارتباط بودیم، بار اول که تور اجرا کردم او را در نقش رستم دیدم و این بار او بود که به سمت من آمد و بسیار خوشحال شده بود که موفق شدم راهنمای تور شوم.
معمولاً تورلیدرها بهخاطر یادگیری زبان و انگیزههایی که دارند جذب فرهنگ توریستها میشوند، ولی شما با چادر به این کار میپردازید. برایتان سخت نیست؟
تا الان که سخت نبوده، باید متعهدانه همراه گروه باشم. با توجه به سؤال شما باید بگویم متأسفانه اغلب تورلیدرها جذب فرهنگ مخاطبشان میشوند درحالی که گردشگر برای بازدید به کشور ما آمده و میخواهد با فرهنگ ما آشنا شود و هر شخصی که این گردشگر را همراهی میکند متناسب با فرهنگ و شخصیت خودش پوشش برای کارش انتخاب میکند که قطعاً به عنوان نماینده ایران این پوشش او اثرگذار است.
سؤالهای رایجی که خارجیها از پوششتان دارند چیست؟
جالب است بدانید آن قدر که برای هموطنان خودم پوشش چادر به عنوان تورلیدر عجیب و سؤالبرانگیز است و حتی انتقاد داشتند خارجیها ایرادی نگرفتند. یادم است یکی از توریستها که در زمینه مد فعالیت داشت از من پرسید، فاطمه چرا چادر میپوشی؟ گفتم، چون این پوشش را دوست دارم. دوباره سؤال کرد همیشه چادر میپوشی؟ گفتم برای کارم و وقتی بیرون از خانه هستم، چادر میپوشم. گفت: چرا رنگ چادرت مشکی است؟ گفتم، چون مشکی رنگ رسمی است، چادر رنگی هم داریم که در بعضی مواقع میپوشیم، در مدت بازدید حتماً خواهید دید.
تورلیدر شدن برای یک خانم به نظر کار سختی میآید؛ چه اینکه سفر با تور به شهرهای مختلف و راضی نگاه داشتن تور استرس زیادی دارد. نظرتان چیست؟
هر کاری سختی خودش را دارد. داشتن استرس هم طبیعی است، باید یاد گرفت که چطور بر استرس غلبه کرد. وقتی کار را از روی علاقه انتخاب کرده باشیم، تمام سختیهای آن را به جان میخریم.
بیشترین سؤال توریستها در ایران چیست؟
آداب و رسوم ایرانیان، مسائل اجتماعی برایشان سؤالات زیادی ایجاد میکند.
به نظرتان چه کاری هست که تورلیدرها و آژانسها میتوانند انجام بدهند تا توریستها با شناخت بهتری از ایران و ایرانیان از کشور خارج شوند؟
صادقانه کار خودشان را انجام بدهند و برنامههای متنوعی به مسافر پیشنهاد بدهند تا در این مدت کوتاه سفر شناخت نسبی از ایران و فرهنگی ملی و اسلامیمان پیدا کنند.
خاطره جالبی از سفرهایتان دارید؟
در یکی از تورها، هنگام بازدید گروه دیگری از راهنمایشان خواسته بودند که راهنما با من تعویض شود، به گروه که گفتم اجازه ندادند. گفتند فاطمه راهنمای ماست و تا آخر سفر مواظب راهنمای خودمان هستیم. از من میپرسیدند فاطمه تمام ایران تو را میشناسند؟ از آنها پرسیدم، چرا باید بشناسند؟ جواب دادند، چون با راهنماهای دیگری که میبینیم کاملاً فرق داری. گفتم نه، من هم راهنماهای دیگر را نمیشناسم.
خودتان کدام مکان توریستی را در ایران بیشتر دوست دارید؟
تمام مکانهای تاریخی کشورم در هر جایی است را دوست دارم.
ذهنیت توریستها قبل از سفر به ایران چگونه است؟
چون شناخت کاملی از ایران و ایرانیان ندارند ذهنیتشان خوب نیست. بعضی از توریستها بعد از سفر به ایران دیدشان عوض میشود، ولی برخی دیگر نه.
به نظر شما وقتی این همه تبلیغات منفی ضد ایران هست بیشتر برای چه به ایران میآیند؟
اغلب به خاطر بازدید از جاذبههای فرهنگی و طبیعی راهی ایران میشوند. برای اینکه با مردم ایران ارتباط برقرار کنند. چون مهماننوازی و خونگرمی ایرانیان زبانزد است.
اگر شما در میراث فرهنگی مدیر کل بودید چه کارهایی برای تسهیل ورود توریستها به ایران میکردید؟
سفر توریستها به ایران بسیار راحت است برعکس ایرانیان برای سفر به دیگر کشورها باید مراحل مختلفی را پشت سر بگذارند که آیا در آخر موفق به خروج از کشور بشوند یا نه. برای همین من در این زمینه کار میکردم!
تا حالا توریستها سعی کردهاند که چادر بپوشند؟ چه حسی این عمل برایشان داشته است؟
از چادر رنگی بدشان نیامده است، حتی همسرانشان وقتی میدیدند خانمها چادر رنگی ایرانیها را پوشیدند، خوشحال میشدند. گاهی از من برای پوشیدن چادر کمک میگیرند حتی یکی از توریستها هر دفعه که مرا میدید از من میخواست که روسریاش را درست کنم و موقع خداحافظی و سپردن گروه به راهنمای دیگر، به من میگفت: فاطمه من چطور روسریام را درست بپوشم؟
در اصفهان یک مرکز دینی هست که برای اولین بار در ایران در مسجد جامع تمام سؤالات دینی توریستها را جواب میدهند. این شیوه پاسخگویی بسیار جالب و بازدهی بالایی دارد، چون توریستها سؤالات زیادی دارند که قبل از آمدن به ایران برایشان پیش آمده یا حتی حین سفر سؤالاتی به ذهنشان خطور میکند که به نظرم این گفتوگوی کوتاه فرصتی برای دریافت پاسخ برایشان به وجود میآورد.
تاکنون چند تور را در ایران هدایت کردهاید؟
۱۵ گروه را همراهی کردهام.
به نظرتان چرا بیشتر توریستهایی که به ایران میآیند مسن هستند؟
معمولاً بیشتر بازنشستهها بهصورت گروهی سفر میکنند و توریستهای جوان خودشان به تنهایی به ایران سفر میکنند.
معمولاً افرادی که با تور به ایران میآیند باز هم به ایران سفر میکنند یا همان یک بار است؟
بستگی به فرد دارد، مثلاً در یک گروه سوئیسی، زوج دندانپزشکی برای بار دوم به ایران سفر میکردند و زوج دیگر که دوستشان بودند را آنها همراهی میکردند. یا گروهی دیگر که دو برادر برای بار دوم همراه با خانمهایشان به ایران آمده بودند و بار اول قبل از انقلاب، خودشان به تنهایی و با اتومبیل شخصی از ایران بازدید کرده بودند، اما وقتی بتوانیم شناخت درستی از فرهنگ ایرانی اسلامی داشته باشیم بستر بهتری برای بازگشت توریستها ایجاد خواهیم کرد.