نقش امان در معامله قرن / اردن به «جمهوری فلسطین» تبدیل میشود؟
همزمان با نزدیکشدن به موعد اعلام «طرح صلح» دولت آمریکا برای فلسطین، موسوم به «معامله قرن»، یکی از تحلیلگران سعودی در توییتی با تبریک به صهیونیستها، مدعی شد اردن بهزودی به «جمهوری عربی فلسطین» تغییرنام میدهد.
صبحنو :«عبدالحمید الغبین»، تحلیلگر سعودی، روز جمعه ۲۶ آوریل در صفحه توییتر خود صراحتا مدعی شد حکومت اردن از بین خواهد رفت و به «جمهوری عربی فلسطین» تغییرنام خواهد داد.
الغبین که در توییترش، خود را جزو ۵۰ شخصیت تأثیرگذار در عربستان سعودی، روزنامهنگار و رییس مرکز «پژوهشهای سیاسی لندن» معرفی کرده، در ادامه توییت خود نوشته است که از سرنوشت شاه اردن و «خاندان هاشمیها» اطلاعی ندارد؛ اما شاید کشور کوچکی برای حکمرانی آنها ایجاد شود.
الغبین افزود: «تا چندی پیش، تصور میکردم قدس غربی پایتخت اسرائیل خواهد شد؛ اما کمی بعد، روشن شد کل قدس پایتخت میشود و مسجدالاقصی بهعنوان حرم سوم، به عربستان سلام میکند».
پیشازاین، در گزارشهای خبری آمده بود اردن به طرح معامله قرن اعتراض دارد؛ زیرا حق بازگشت دههاهزار آواره فلسطینی را نادیده گرفته که در این کشور زندگی میکنند و قرار نیست طبق طرح دونالد ترامپ، آنان از اردن بروند؛ بلکه قرار است اردن بهعنوان وطن جایگزین آنان تعیین شود.
تعداد اشخاصی که در داخل عربستان با هدف عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی قلم میزنند، بهحدی افزایش یافته که «اویخای ادرعی»، سخنگوی عربیزبان ارتش صهیونیستی، در توییتی نوشته بود: «عرب سهوا یا عمدا از حقیقت سخن میگوید». اخیرا نیز روزنامه لبنانی «الاخبار» جزئیاتی جدید از طرح دولت آمریکا علیه فلسطین موسوم به «معامله قرن» منتشر و فاش کرد اردن و مصر در ازای موافقت، رشوهای بیش از ۱۰۰ میلیارد دلاری دریافت میکنند که این طرح را فقط میتوان «مصیبت» توصیف کرد.
روحاللهزاد: عربستان به سه واحد سیاسی تبدیل میشود آقای احمدرضا روحاللهزاد، رییس کمیسیون سیاسی و امور بینالملل دفتر جمعیت دفاع از ملت فلسطین، با اشاره بیشتر به ابعاد معامله قرن و جایگاه اردن در آن، به «صبحنو» گفت: «اخیرا عبدالله دوم، رییس رژیم حاکم بر جغرافیای اردن، در سخنانی مخالفت خود با معامله قرن و همچنین برخی دیگر از اقدامات آمریکا درباره فلسطین، مانند شناسایی بیتالمقدس بهعنوان پایتخت رژیم صهیونیستی، انتقال سفارت آمریکا به قدس و بحث ضمیمهسازی کرانه باختری رود اردن را اعلام کرده است. این موضوع با استقبال جنبش حماس و شخص اسماعیل هنیه، رییس دفتر سیاسی این جنبش، روبهرو شد».
وی افزود: «عبدالله در دیدار با برخی نمایندگان پارلمان اردن و نیز مصاحبه با رسانهها، مواردی را بهعنوان خط قرمز اردن مطرح کرده که به «سه نه اردن» مشهور شده است: «نه به حذف مسأله بیتالمقدس»، «نه به وطن جایگزین» و «نه به حذف مسأله آوارگان فلسطین». وی در دیدار با فراکسیون اصلاح پارلمان اردن که متعلق به جبهه العمل الاسلامی، وابسته به جنبش اخوانالمسلمین است، ضمن تأکید بر این نکته که آمریکا و رژیم صهیونیستی، اردن را برای همراهی در معامله قرن زیرفشار گذاشتهاند، مجددا تأکید کرد قدس برای اردن (ملت و رهبری آن) خط قرمز و ثابتی است».
رییس کمیسیون سیاسی دفتر جمعیت دفاع از ملت فلسطین، یادآور شد: «این موضعگیری اردن با استقبال جنبش حماس روبهرو شد، تاجاییکه اسماعیل هنیه در دیدار از یکی از بیمارستانهای اردنی در غزه گفت: جنبش حماس باتوجهبه فشارهای آمریکا و اسرائیل به اردن، درکنار این رژیم قرار دارد. برهمیناساس، برخی بر تلاش اردن برای نزدیکی به جنبش حماس تأکید کردهاند».
وی با اشاره به اینکه رژیم آلوده به نفاق اردن که در حوزه اِعمالی کاملا براساس مطالبات جریان سلطه به رهبری آمریکا و رژیم صهیونیستی حرکت میکند، گفت: در عرصه اِعلامی، اردن در نقش مدافع فلسطین و قدس شریف قرار میگیرد، تا دیگران نظام این کشور را بهعنوان نظام حامی قدس و فلسطین باور داشته باشند، تاجاییکه نقش آن در این عرصه، حتی از رژیم سعودی حاکم بر عربستان برجستهتر است. از این رهگذر، اردن اعتراضهای داخلی را مدیریت میکند؛ زیرا نگران جمعیت فلسطین ساکن در این کشور است که بیش از نیمی از جمعیت این جغرافیا را تشکیل میدهند. دیگر هدف این کشور عربی، این است سیاستهای ضداسلامی صهیونیسم بینالملل با مشکلات کمتری مسیر تحقق را بپیماید.
جایگاه اخوانالمسلمین در اردن مانع تحقق طرحهای صهیونیستی میشود بهگفته روحاللهزاد، اخوانالمسلمین جایگاه اجتماعی گستردهای در اردن دارد و طیف وسیعی از جریانهای اجتماعی به آن گرایش دارند؛ بنابراین باتوجهبه اهمیت قضیه فلسطین و قدس شریف در جامعه اردن، خطر اجراییشدن معامله قرن برای آرمان آزادی فلسطین، اقدامات اولیه آمریکا و اسرائیل و برخی رژیمهای عربی دراینزمینه مانند، شناسایی قدس بهعنوان پایتخت اسرائیل غاصب و انتقال سفارت آمریکا به این شهر اسلامی، فشار برای حذف مسأله بازگشت آوارگان، بحث وطن جایگزین در اردن و شبهجزیره سینا و آشکاربودن همکاری اردن، مصر، عربستان، قطر و امارات در آن و روند شتابآلود آشکارسازی روابط عربی-اسرائیلی، جنبش اخوانالمسلمین اردن احساس میکند باید اقدامی انجام دهد. ازاینرو، تلاش میکند نقش نفاقآلود رژیم اردن را بهچالش بکشد. دیدار برخی نمایندگان فراکسیون اصلاح اردن با بشار اسد و فشار به نظام بهمنظور بازسازی روابط اردن و سوریه در چارچوب همین اقدامات اخوانالمسلمین است.
بهگفته روحاللهزاد، تحلیلگران معتقدند نظام اردن هرگز ارادهای برای حمایت از مقاومت فلسطینی و پیگیری آرمان آزادی فلسطین و قدس شریف ندارد و همه اقدامات آن درواقع، برای اجرای طرحهای صهیونیستی در سطح منطقه و حذف مقاومت ضداسرائیلی است. البته در طرح صهیونیستی، برای تفکیک منطقه و تعریف مرزهای جدید، به اردن نقش ویژهای واگذار شده است. وی افزود: «براساس گزارشهای مرکز مطالعات اسلامی اردن در امان به ریاست حسن، برادر ملکحسین، پدر عبدالله دوم، ساختار فعلی عربستان توان مانایی ندارد و بهزودی، از هم خواهد گسست. برایناساس، منطقه حجاز و تبوک باید از آن جدا و به اردن ضمیمه شوند و اردن بهسمت جنوب گسترش خواهد یافت. این گزارش درواقع براساس مطالبات و ادعاهای سادات هاشمی (در ساداتبودن خاندان هاشمی تردیدها بسیار است)، تهیه شده که فعلا در اردن حاکمیت دارند. طبق این گزارش، سیادت و حکمرانی بر عربستان خاص خاندان هاشمی است و با نقشه جدید خاورمیانهای که غرب منتشر کرده و از آن با عنوان سایکس-پیکوی جدید یاد میکنند و براساس آن، عربستان به سه واحد سیاسی تجزیه میشود، کاملا همسویی دارد. بهنظر میرسد رژیم اردن در سودای تحقق مطالبات سادات (خاندان) هاشمی بر اجرای نقشی اصرار دارد که در طرحهای صهیونیستی-آمریکایی به آن واگذار شده است. درواقع، اردن نهتنها هرگز زیرفشار آمریکا و اسرائیل غاصب برای همکاری در معامله قرن آمریکا نبوده است؛ بلکه در پازل اجرایی آن حضور پررنگی نیز دارد. بنابراین، بر جنبشهای مقاومت منطقه، بهویژه جنبش حماس فلسطین، لازم است درمقابل این نوع رفتارهای آلوده به نفاق هوشمندی بیشتری از خود نشان دهند.
اردن قابلیت تبدیلشدن به کشور مستقل را ندارد اردن تا پیش از تأسیس در سال ۱۹۴۶، جزو امپراطوری عثمانی بود و در تقسیمات کشوری این امپراطوری، هرگز بهعنوان واحدی مستقل تعریف نشده است بلکه همواره بهعنوان بخشی از شامات مطرح بوده است. جغرافیای کنونی که اردن نامیده میشود، بهلحاظ ظرفیتهای اقتصادی هرگز قابلیت آن را نداشته و ندارد تا بهعنوان یک کشور تعریف شود؛ بلکه بقای دولتی بهنام اردن، کاملا به کمکهای خارجی وابسته است. همین مسأله میزان وابستگی این رژیم به قدرتهای خارجی و منطقهای و بینالمللی را افزایش داده است و دولت اردن بیشتر در چارچوب نقشهای حرکت کرده و میکند که این قدرتها ترسیم کردهاند. بهنظر میرسد دولت انگلیس با اهداف بلندمدتی که برای منطقه داشته، در این منطقه فاقد ظرفیتهای لازم، دولتی با نقش وظیفهای خاص ایجاد کرده و مهمترین و اصلیترین و بهعبارتی تنها مأموریت دولت اردن، کمک به افزایش امنیت رژیم صهیونیستی برای دستورالعمل جریان سلطه است.