فردوسی پور-میثاقی، یک روایت دست اول
مهدی شادمانی در یادداشتی خواندنی به این دو چهره تلویزیونی پرداخته است.
هفت صبح: یک سال هفتگی با محمد حسین میثاقی کار کردم و سالیان بیشتر با فردوسی پور. حالا بایت این مدت، به شناختی رسیده ام که می شود درموردشان بنویسم. اگر در متن دنبال قضاوت اخلاقی ام هستید در اشتباهید. در طول نوشته سعی می کنم یک گزارشگر باشم تا خودتان درک کنید دقیقا امروز چه اتفاقی رخ داده؟
کارگردان بابت تایم هشدار می دهد، ناظر پخش هنوز روی آیتم ایراد دارد، یکی اس داده که مهمان حضوری برنامه سوتی داد، مهمان روی خط به انگلیسی حرف می زند و مترجم اشتباه ترجمه می کند. در این بلبشو آرام نشسته و به دیالوگ ها گوش می دهد و خطای مترجم را می گیرد و این عادل فردوسی پور است.
برای اینکه بدانی سوپرمن است از موبایل جادویی اش که دسته اول ترین اخبار را مجانی دارد تا مدل رانندگی وجنون فوتبال دیدنش در سه مونیتور همزمان، باید بدانی کارنامه بالا و پایین دار ۹۰ را نباید از سرشکم تحلیل کرد. باید بدانی۹۰ را کسی ساخته که در کار بی نظیر است وادعای شباهتش با کسی دروغ است.
اصرار دارد فرزند رسانه است و اصرار دارند این ۲۰سال را به هر کسی می دادند او هم چنین می کرد، به چرندیات گوش نکنید: صداوسیما اگر ساختار عادل پرور داشت، ده ها دیگر هم مثل او داشت. جوان جویای نام پرمطالعه سخت کوش و استاد دانشگاه یا نودی چنان درخشان، یک استعداد است که تی وی توان ساختش را ندارد.
«شبیه ترین به عادل»: این بدترین توصیفی بود که این روزها باب شده. محمدحسین میثاقی یک استعداد درخشان دیگر است با توانایی های دیگر. کافی است او را با یک میکروفن به صحرا بفرستید و سوژه پیدا کند. اگر سوژه بدهی درخشانش کند و اگر نداشته باشی، خودش همیشه یک ایده دارد.
گزارش های روسیه را با گزارش های جام ملت ها مقایسه کنید. در شبکه ۳ زمان جام ملت ها، پیش از اینکه جای عادل روی صندلی خالی باشد، جای میثاقی در امارات خالی بود. لشکری خبرنگار به آنجا رفتند و تولیدات را به نمایش گذاشتند، همه شان به ارزشی کمتر از نصف گزارش های روسیه، اما مگر المپیک یادتان رفته؟ او در تایمی که نوبت سازمانی اش بود، چنان به دست و پای کاروان پیچید و گزارش از هیات ژوری وزنه برداری و اعتراض های کشتی داد که تنها المپیکی را ساخت که مردم نزدیک ترین حالت به کاروان را داشتند، شاید حتی بهتر از عادل. استعداد میثاق آنجاست. پسر باهوش با زبان کامل و ایده های بامزه که شاید اگر در سازمانی مثل سی ان ان بود، پله های آموزش و ترقی را جوری می رفت که تا چند سال دیگر توانایی اش فقط ورزش نباشد و بتواند خبرنگار اول سازمانی به همان بزرگی باشد.
اینجا مسیر پیشرفت از میز رد می شود و میز جایی است که خرده خرده استعدادهایش را خشک می کند. مقایسه فردوسی پور و میثاق به واسطه کاری که در کنارشان کرده ام، مثل هیچ مقایسه ای نیست. فقط اشتباه است. فردوسی پور بعد از ۲۰ سال حالا به پختگی ای رسیده که تحت تاثیر برنامه اش فوتبال مثل یک برلیان شفاف است. فساد دارد اما، فسادش از همه حوزه های دیگر عیان و فاش تر. با نود مسیری ساخت که الگوسازی را از رویش شروع کردند و نودهای حوزه دیگر ساختند که خب هیچ کدام موفقیت نود را نداشتند اما میثاق گزارشگری است که می تواند روزی نامبروان فری لنس ها باشد و به جای حسینی بای در آب فرورفته، گزارش بگیرد یا خبرنگار نیوریورک ایران باشد. حالا در مسیری دیگر قرار دارد. شاید بگویند که میثاقی در آن مسیر نبود و چنان نمی شد، من هم می گویم مگر اصلا صداوسیما تا به حال مصاحبه ای از مقامات رسمی کشورها در نیویورک گرفته که برای میثاق رویابافی کنم. اما از رویا شما را به ایران نودها دعوت می کنم که از شهرهای مختلف گزارش می گرفت و تبعیض های عجیب در خاک ایران را در گزارشی فوتبالی و فان به نمایش می کشید. زیاده گویی شد. حالا نود نیست و میثاق پرچ میز شده. این روزها قضاوت های زیادی در مورد رفتار میثاق شده اما قصد ورود به آن را ندارم. فقط می بینم که صداوسیما رونالدو را بیرون گذاشته ومحمد صلاح را در دفاع آخربازی گرفته.
استعدادهای میثاقی پشت میز نابود می شوند و صداوسیمایی عادل ریزش بیننده ثابت ۲۰ ساله دارد. این ها اولین ضربه را به صداوسیما می زند و چون رقیب ندارد، آتشش دامن جای دیگر را هم می گیرد. کسی که دلش می سوزد باید اینجا کاری کند، بعد دودش به چشم فوتبال می رود که نود پایین نیامده صدای فسادش درآمده، حتما مخاطبان عادت کرده تلویزیون متضرران بعدی هستند و دست آخر فردوسی پور و میثاقی. این بازی هیچ برنده ای ندارد، حتی مدیران تصمیم گیرنده. یک بازی همه سرباخت است با نابودی دوستاره. ستاره هایی که می شد و می شود یا ادامه درخشش در جای خودشان همه معادلات بالا را معکوس کنند.