روایتی از جلسه ۴ ساعته با یک مدیر خودروساز
اخیراً جلسه ۴ ساعتهای داشتیم با مدیرعامل یک خودروسازی؛ از او پرسیدیم: با توجه به تشدید تحریمها، آرایش و مؤلفههای مقاومتی در خودروسازی چگونه است؟ پس از کلی مجامله، خودش رو کرد به ما و گفت: «ببخشید پاسختان را نگرفتید.»
خبرگزاری تسنیم: چند روزی پیشتر از نوروز، با مسئول یکی از خودروسازها، جلسه مفصلی داشتیم، بلکه بتوان کمکی کرد که خودروسازی از این شرایط خارج شوند. جلسه طولانی و چالشیِ ما از ساعت ۱۹ آغاز شد و دقایقی مانده به ساعت ۲۳ خاتمه پیدا کرد، نتیجه، اما رضایتبخش نبود. نکات زیر به نظرم قابل ذکر است:
- او خود اذعان میکرد که «مافیای قطعهساز» بر خودروسازی چنبره زده است؛ و میگفت که این مافیا، عموماً «تولیدکننده» نیست، بلکه «تأمینکننده» (همان واردکننده) است. میگفت: وقتی فلان قطعهساز، بخشی از سهامت را در اختیار دارد و میلیاردی هم به تو بدهکار است، چطور میخواهی از شرش خلاص شوی؟
- متعاقب افزایش نرخ ارز، آمار فروش خودروسازی امسال به کمتر از نصف کاهش پیدا کرده است.
- این خودروسازی، در شرکتهای اقماریاش تعداد زیادی هیئت مدیره دارد که بخشی از آنها «سفارشی» اند؛ میگفت: «یکی را دست بزنم از ۱۰ جا صدا در میآید.»
- مدعی بود که من طی سالهای گذشته تمهیداتی ایجاد کردم که «مافیای نمایندگیهای فروش»، خرید محصول فلهای نکنند؛ البته سایر خودروسازها کار ما را انجام ندادهاند، برای همین است که گاهی میبینید یک نمایندگی ۴۰ دستگاه از یک خودرو را در پارکینگش خوابانده، تا قیمت بازار بالا برود.
- و موارد دیگر که خیلی نمیشود باز کرد.
به او گفتیم: «اقتصاد ما در یک شرایط جنگی تمام عیار قرار گرفته است؛ اتاق جنگ ما با غرب به وزارت خزانهداری (اقتصاد) آمریکا منتقل شده؛ مسئول افایتیاف، معاون وزیر خزانهداری آمریکاست؛ تحریمها از همین اتاق طراحی و هدایت میشود؛ این شرایط بر همه روشن شده است. شما هم که میدانید با توجه به نوع بودجهریزی و ساختار معیوب و کهنه حکمرانی در مقوله اقتصاد، سال سختی در پیش روی خودروسازهاست (که او حداقل برای ۶ ماه اول ۹۸ این را تأیید کرد)»؛ و از او پرسیدیم: «خب، آرایش جنگی شما در مواجهه با این شرایط چه خواهد بود؟ از نظر شما مؤلفههای یک «خودروسازی مقاومتی» چیست؟ و به بیان بهتر تمهیدات شما برای شرایط فوقالعاده چه خواهد بود؟»
شروع کرد یک ربع توضیح داد. بعد از چند رفت و برگشت بین ما و او، خودش رو به ما کرد و گفت: «ببخشید که جواب نگرفتید!» بیچاره حق داشت! با این ساختار رانتزده و معیوب که «به محض دست به مهره شدن، مات میشوی» چطور میشود آرایش جدید چید؟
با خودم فکر میکردیم مثل اینکه نعل وارونه زدهایم؛ باید طرحی نو درانداخت؛ شاید مدیران سلامتی که زیر بار توصیههای این و آن نروند، بتوانند منابع کشور را حفظ کنند و در شرایط مقاومتی، آرایشی جدید بچینند. مثل همیشه از این ساختار بروکراتیک کهنه و فرسوده و غربگرا، و از این «تقیزادههای امروزی» چیزی درنمیآید.