شيرينترين قسمت سريال پنجمين خورشيد
فكر ميكنم شيرينترين قسمت فيلمنامه نيز زماني بود كه محسن بايستي بين عشقش و مادرش يكي را انتخاب ميكرد و ما خودمان نميدانستيم كه بايد كدام يك را برگزيند، اما در نهايت داستان به سمتي رفت كه محسن مجبور شد فقط فرار كند.
نشست نقد و بررسي مجموعه تلويزيوني پنجمين خورشيد در فرهنگسراي رسانه برگزار شد. به گزارش روابط عمومي فرهنگسراي رسانه، در اين نشست كه با حضور عليرضا افخمي(كارگردان)، حميد گودرزي، شبنم قليخاني، مريم كاوياني و كاميار محبي (بازيگر)، سجاد ابوالحسني(نويسندهي فيلمنامه)، داوود هاشمي(تهيهكننده)، حسنعلي اسدي(مدير تصويربرداري) و محمدتقي فهيم به عنوان كارشناس و منتقد برگزار شد ، سيد محمد سادات اخوي اجراي برنامه را بر عهده داشت. در ابتداي نشست و پس از معرفي ميهمانان، سجاد ابوالحسني در پاسخ به اين پرسش مجري كه اگر بنا بود از يك بخش اين فيلمنامه به عنوان بخش سخت كه عبور از آن مرحله براي شما دشوار بود و شما را دچار چالش جدي ذهني كرده بود و همچنين بخشي كه بسيار شيرين و دلپذير بود، ياد كنيد، كدام بخشها به ذهنتان ميآيد؟ گفت: در بخش فيلمنامهنويسي سختترين بخش زماني بود كه محسن با خورشيد سوم به سال 88 آمده بود و قرار بود با خورشيد چهارم برگردد. من و آقاي افخمي از ابتدا يك طرح مشخصي داشتيم، اما همينطور كه ساخت مجموعه به جلو ميرفت فيلمنامه نيز دچار تغييرات زيادي ميشد. وي افزود: زماني كه ما به خورشيد سوم رسيديم يك توقف طولاني داشتيم زيرا بايد تأثير هر تغييري را كه ميخواستيم در سال 64 ايجاد كنيم، در سال 88 ميديديم. ما قبلاً سال 88 را به تماشاچيمان نشان داده بوديم و حالا ديگر نميتوانستيم خيال را رها كرده و طرحي نو بياندازيم، به همين دليل در آن مرحله، كار خيلي سخت شده بود. وي همچنين در مورد شيرينترين بخش داستان گفت: اين بخش در عين سختي بسيار شيرين بود. پس از آن شبنم قليخاني بازيگر نقش هما در سريال پنجمين خورشيد در پاسخ به اين پرسش كه اگر قرار بود يك بخشي از زندگي را به همين نحو تغيير داده و به گذشته برگرديد، مايل بوديد به كدام بخش از زندگيتان بازگرديد و چه كساني را ببينيد؟ عنوان كرد: اگر قرار باشد كسي به بيست سال قبل بازگردد، لحظات زيادي هست كه دلش ميخواهد دوباره آنها را تجربه كند، اما من در چنين شرايطي ترجيح ميدهم لحظاتي را كه با پدرم بودم دوباره تكرار شوند. در ادامه محمدتقي فهيم به عنوان كارشناس و منتقد سينما و تلويزيون، ضمن قدرداني از برگزاري و چنين جلساتي، گفت: در مجموعهي «پنجمين خورشيد» رد پاي آقاي افخمي علاوه بر اجرا در فيلمنامه هم به وضوح قابل مشاهده است و به نظر من فيلمنامه تحت تأثير ديدگاهها و نوع پيشبرد حوادث توسط آقاي افخمي صورت گرفته، چرا كه به هر حال آقاي افخمي در فضا و روند كيفي رو به رشد تلويزيون ما، همواره با ايدههاي تازهاي ظاهر شدهاند. وي افزود: اين تأثير به ويژه در فراز و فرودهاي فيلمنامه مشهودتر است و بيشتر در عوامل و قواعدي كه براي درام در نظر گرفته ميشود، يعني شروعها، فروكشها و بعد عطفهايي كه پشت سر هم در كار گنجانده شده است و به طور كلي فضاي ملتهبي كه در سريال حاكم است، تأثير ديدگاهها و گرايشات آقاي افخمي ديده ميشود. وي در ادامه بيان كرد: نكتهي ديگر اينكه همان مسئلهاي كه سالهاست ما در تلويزيون با آن دست به گريبان هستيم و آقاي افخمي هم متأسفانه يكي از بارزترين افراد اسير اين آفت هستند، مسئلهي شتابزدگي در سريالها و بهويژه سريالهاي مناسبتي است. يعني نوع كاري كه آقاي افخمي انجام ميدهند توأم با شتابزدگي حاكم بر سفارش برنامههاي سيماست و بنابراين آثار ايشان به طور كلي فاقد فيلمنامه است و در نهايت به نظر ميرسد كه پايانبنديها تحت نوعي فشار، استرس و موقعيتهاي بحراني صورت ميگيرد و در نتيجه همچنان با معضل پايانبندي روبهرو هستيم و در جاهايي مثل «پنجمين خورشيد» كه ايشان درميمانند، بهترين راه، راه حل خواب يا نوشتن يك متني توسط شخصيت داستان است، زيرا در حال حاضر در فيلمنامهها اين راه حل راحتترين راه ممكن است براي زمانهايي كه به يك نقطهي عطفي برميخورند و بايد گرهگشايي و سپس پايانبندي كنند. در ادامه عليرضا افخمي، كارگردان مجموعه ضمن تشكر از انتقادهاي محمدتقي فهيم، عنوان كرد: در مجموعهي «پنجمين خورشيد» شتابزدگي قابل انكار نيست. اين قبيل شتابزدگيها در كارهاي رمضان و اصولاً كارهاي مناسبتي ديده ميشود و آن هم به دليل شرايط و محدوديتهاي زماني سازمان در توليد اين مجموعههاست، هر چند كه من بارها در مصاحبههاي گوناگون هم عنوان كردهام كه اين مجموعه را براي ماه رمضان نساخته بودم و قرار بود به صورت يك كار هفتگي پخش شود، اما از آنجا كه مجموعهاي كه براي ماه رمضان شبكه سه در حال ساخت بود بنا به دلايلي در نيمهي راه متوقف شد، در واقع به من تحميل شد كه «پنجمين خورشيد» را با همين شتابزدگي كه آقاي فهيم فرمودند، براي رمضان آماده كنم. وي افزود: اما لازم است در مورد پايانبندي بگويم كه حدود هشت ماه پيش يك طرح پنجاه صفحهاي براي اين كار به شوراي طرح و برنامهي سيما ارائه شد و در آنجا به تصويب رسيد كه هنوز هم موجود است و در آن طرح دقيقاً همين پايانبندي وجود دارد. هر چند كه در حين كار تغييرات بسياري در فيلمنامه ايجاد شد، اما اين تغييرات شامل پايانبندي نشد و پايانبندي مجموعه به هيچ وجه به دليل شتابزدگي اختيار نشده است. پس از آن حسنعلي اسدي، مدير تصويربرداري مجموعه در مورد برشهاي زماني كه گذشته را نشان ميداد و عدم استفاده از تصويرهاي سياه و سفيد و قهوهاي رايج كه معمولاً بيانگر زمان گذشته است، توضيح داد: در ابتداي كار با آقاي افخمي به اين نتيجه رسيديم كه از اين تكنيكها استفاده نكنيم زيرا از طرفي اين روش بسيار كليشهاي، يكنواخت و تكراري بود و از طرفي هم پيشبيني ميكرديم كه براي كارهاي فني با مشكل كمبود وقت مواجه شويم، بنابراين تصميم بر اين شد كه كار را به صورت يكدست تصويربرداري كنيم. در ادامه نشست حميد گودرزي نيز در پاسخ به سوال مجري مبني بر اينكه اگر در واقعيت چنين امكاني را داشتيد كه به زماني ديگر برويد به چه زماني ميرفتيد، گفت: اگر قرار بود به آينده بروم، ترجيح ميدادم به زماني بروم كه در آن بمب اتم و جنگ وجود نداشته باشد. زماني كه مردم غزه و مردم جاهاي ديگر دنيا را نابود نكنند و همه در صلح و صفا زندگي كنند؛ و اگر قرار بود به عقب بازگردم به زماني ميرفتم كه مادربزرگم را ببينم. سپس داوود هاشمي، تهيهكننده در مورد مشكلات ايجاد فضاهاي شهري سال 64 توضيح داد: از آنجا كه نزديك به دو دهه است كه با آقاي افخمي و كارهاي ايشان آشنا هستم، ميدانستم كه در اين كار هم مشكلي در پيش نخواهد بود و به راحتي از پس آن برخواهيم آمد. وي ادامه داد: ما هفت قسمت فيلمنامه را داشتيم كه وارد مرحلهي پيشتوليد شديم كه مشكلات خاص خود را در پي داشت ولي به هر حال با تكيه بر تواناييهاي آيدين ظريف، طراح صحنه و دكور چيرهدست مجموعه اين فضاسازيها به راحتي انجام شد و كار بدون مشكل خاصي پيش رفت و در نهايت نتيجه مطلوب نيز حاصل شد. سپس مريم كاوياني در مورد اينكه دوست دارد در دو دههي آينده در كار بازيگري در كجا ايستاده باشد، عنوان كرد: من مدتهاست كه خودم را در سرنوشت زندگيام رها كردهام و هر آنچه را كه خداوند برايم مقدر كند ميپذيرم. پس از آن افخمي بزرگترين مشكل در مورد ساخت مجموعههاي مناسبتي را آغاز به كار ديرهنگام دانست و افزود: بخشي از اين مشكل مربوط به مسؤولان است و بخشي نيز مربوط به خود ماست. ما سوژههايي كه دوست ميداريم و مورد قبول مسؤولان سازمان هم هست را كمي دير ارائه ميدهيم و لذا كار دير شروع ميشود و چنين مشكلاتي پيش ميآيد. وي ادامه داد: به نظر من علاوه بر دير آغاز شدن، يكي از معضلات بزرگ ما جلوگيري از ورود نيروهاي تازهنفس به عرصهي ساخت كارهاي مناسبتي است. البته از يك جهت به مسؤولان سازمان حق ميدهم كه كمي اين عرصه را بيشتر حفاظت ميكنند و داراي حساسيت خاصي در اين زمينه هستند و به هر كارگردان و تهيهكنندهاي به سادگي اجازه نميدهند كه وارد اين حوزه شود و مقدرات يك ماه رمضان را به دستش نميسپرند، اما از سويي اين حساسيت موجب شده كه برخي افراد همچون من در اين مقوله گير افتادهاند و اين مسئله موجب به وجود آمدن يك سري تكرارها ميشود. كارگردان مجموعهي مناسبتي «او يك فرشته بود» افزود: نيروهاي تازهنفس با ديدگاههاي تازهتر خيلي سخت ميتوانند از سد اين گزينش عبور كنند و وارد شوند و جاي ما را پر كنند. در نتيجه ممكن است نيروهاي خستهاي همچون من مجبور شوند كه همچنان ادامه دهند و در مقابل نيروهاي تازهنفس و با انگيزه امكان ورد به اين عرصه را پيدا نميكنند. وي تصريح كرد: من با تأكيد بر اين كه لازم است اين حساسيتها از سوي مسؤولان صدا و سيما وجود داشته باشد اما مصرانه ميخواهم كه حتي اگر سريالهايي در رمضان ساخته شود كه خيلي هم بد باشد و بازخورد بد مردمي هم پيدا كند، اين عرصه را باز كنند براي اينكه جوانان بيايند و تجربههاي جديدي اتفاق بيفتد. افخمي در مورد اينكه ساخت چنين مجموعههايي براي جوانان تازهكار سخت است يا نه، عنوان كرد: به نظر من سخت نيست زيرا به هر حال هر كسي يك اولين تجربهاي دارد كه گاه خوب و گاه بد از آب در ميآيد. من فكر ميكنم اين ريسك را هم مردم ما به عنوان بيننده بايد بپذيرند و هم مسؤولان و كساني كه اين شرايط را ميتوانند براي جوانان فراهم كنند. پس از آن فهيم نيز در اين مورد عنوان كرد: نكتهاي كه آقاي افخمي در مورد حضور جوانان گفتند نشاندهندهي قلب بزرگ ايشان است كه بر خلاف اينكه خيليها هنرمندان را متهم به بخل و حسادت و ... ميكنند، اما در حقيقت اينچنين نيست. وي افزود: متأسفانه در حوزههاي خيلي آماتوريتر هم جوانان را به بازي نميگيرند و حتي در مراكزي كه به منظور حمايت از جوانان ايجاد شده، بيشترين بودجه و امكانات به جاي نسل جوان در اختيار پيشكسوتان قرار ميگيرد. من فكر ميكنم كه بايد فرصتهاي بيشتري در اختيار جوانان قرار داد و آنها نيز بايد پله پله بالا بيايند و در بخشهاي كوچكتر و در كنار پيشكسوتان تجربيات و تواناييهاي لازم را كسب كنند تا به گفتهي مقام معظم رهبري مبني بر اينكه جوانان بايد ادارهي كشور را بر عهده بگيرند نيز عمل شود. فهيم همچنين در رابطه با مجموعهي «پنجمين خورشيد» عنوان كرد: به اعتقاد من آقاي افخمي در اين سريال بر لبهي تيغ حركت كرده است، زيرا هر چند كه مسئلهي زمان و سفر در زمان همواره و از ابتداي پديد آمدن هنر سينما در اين صنعت وجود داشته، اما آقاي افخمي به خوبي توانسته از پس عبور از اين لبهي تيغ برآيد، هر چند كه گاهي هم مجبور شده شخصيتهايش را فداي باورپذير كردن داستان كند. در ادامهي اين نشست عوامل مجموعهي «پنجمين خورشيد» به سوالات خبرنگاران و تعدادي از بينندگان مجموعه كه در جلسه حضور داشتند، پاسخ دادند. عليرضا افخمي در مورد اينكه چرا تغييرات سياسي كه در سال 88 نسبت به سال 64 رخ داده را مورد توجه قرار نداده گفت: اين كار به صورت عمدي بود زيرا معتقدم كه اگر موضوعات و تحولات سياسي را وارد داستان ميكردم جذابيت سريال از بين ميرفت. اين مجموعه داستان زندگي شخصي محسن بود كه طي داستان با چالشها و پيچ و خمهايي روبهرو ميشد كه بايد از پس آنها برميآمد و حميد گودرزي به بهترين نحو اين نقش را ايفا كرد. مريم كاوياني در مورد تغيير لهجهاش در دوران پيري عنوان كرد: من دچار تغيير لهجه نشده بودم بلكه آوا و لحن كلامم تغيري كرده بود و آن به دليل بالا رفتن سن و پختگي و شكستگي شخصيت مريم در 20 سال بود. من در واقع دو دورهي پيري متفاوت را بايد ايفا ميكردم كه در دورهي اول زني شكست خورده و رنج كشيده بود و در دورهي دوم زني موفق كه هر كدام از اين اينها بايد گويشي متناسب با روحياتش ميداشت. وي افزود: آن مريم جواني كه خيلي قرص و محكم حرف ميزد، دائم با همه دعوا داشت و به طور كلي داراي ريتم تندي در كلامش بود، بايد در دوران پيري، به ويژه پيري دورهي اول ميشكست. من در واقع داشتم شرايط را معرفي ميكردم، زيرا سختيهاي زندگي، مشقات و رنج كشيدنها در طول ساليان غرور، سرسختي و ريتم تند افراد را كاهش ميدهد. حميد گودرزي نيز در مورد شباهت اين نقش با نقشهاي پيشينش با اشاره به فيلم «چپ دست» و مجموعه «مسافري از هند» بيان كرد: به اين دليل كه من اساساً نقش مثبت بازي ميكنم و مشخصهي يك جوان مثبت كه اصولاً مردم ايران دوستش دارند، متانت و وقار و ادب و... است، لذا اين شخصيتها در اين وجوه شبيه به هم به نظر ميرسد. شبنم قليخاني در مورد تفاوت اين نقش با ساير نقشهايش گفت: فكر ميكنم مهمترين دليلي كه توانستم اين نقش را با تفاوتهاي بسياري كه با نقشهاي پيشينم داشت، بازي كنم كمكهاي آقاي افخمي و سختگيريهاي به جاي ايشان بود. كاميار محبي بازيگر نقش حميد در مجموعهي پنجمين خورشيد اظهار كرد: اين كار براي من نقشي فوقالعاده و استثنايي بود. من در تئاتر «اتاق شمارهي 6» نقشي را ايفا كردهام كه كاملاً در سكوت بودم، اما در تلويزيون چنين تجربهاي را نداشتم. وقتي اين نقش به من پيشنهاد شد، با خودم انديشيدم كه شايد نبايد بپذيرم اما زماني كه آقاي افخمي را ديدم، چيزي در درونم مرا به پذيرفتن نقش حميد ترغيب كرد. بنابراين به هيچ چيز ديگري فكر نكردم و پذيرفتم. من هم كار را خيلي دوست داشتم و هم گروه را و از نقشم احساس رضايتمندي زيادي دارم. سوالات ديگر حاضرين در جلسه نيز توسط كارگردان، نويسنده و بازيگران مجموعه پاسخ داده شد و محمدتقي فهيم نيز در فواصل زماني مابين اين سوالات، توضيحاتي را ارائه داد. در پايان اين مراسم نيز لوحهاي تقدير و هدايايي از سوي رئيس فرهنگسراي رسانه به عوامل مجموعهي «پنجمين خورشيد» اهدا شد.