وضعیت دموکراسی و مردمسالاری در کشور آمریکا
حجتالاسلام رستمی به چالش کشیدن نظریه لیبرال دموکراسی توسط انقلاب اسلامی و ارائه نظریه مردمسالاری دینی را مهمترین دلیل دشمنی آمریکا با انقلاب اسلامی عنوان کرد.
خبرگزاری فارس: چهارمین همایش ملی «مردمسالاری دینی» با عنوان «مردمسالاری دینی، جهان اسلام و غرب» صبح امروز با حضور حجتالاسلام رستمی، رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها در دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد. رستمی در سخنان خود به تبیین اهمیت برگزاری این همایش پرداخت و اظهار کرد: در روزهای آغازین دهه پنجم انقلاب اسلامی هستیم و چند روز پیش شاهد برگزاری جشن چهلمین بهار آزادی بودیم. انقلاب اسلامی از ابتدای پیروزی در معرض دشمنی و چالشهای مختلفی از ناحیه غرب قرار گرفت.
وی افزود: پس از انقلاب اسلامی، آمریکا روشهای مختلفی را برای مقابله با نظام آزمود، از جمله حمایت از صدام، تحریم و اعمال انواع فشارهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی. شاید مهمتر از همه اینها جنگ فرهنگی و رسانهای باشد که هماکنون در حال مبارزه با آن هستیم. واکاوی چرایی این دشمنی، نمایانگر اهمیت برگزاری این همایش است. یکی از دلایل دشمنی این است که با انقلاب اسلامی، یک کشور از حوزه منابع مسلم آمریکا خارج شد. ایران بازاری برای کالاها و ارزشهای آمریکایی بود که با انقلاب اسلامی، این فرصت از دست آمریکا خارج شد. اما این دلیل، تنها دلیل و مهمترین دلیل دشمنی آمریکا با ایران نیست.
وی ادامه داد: خروج ایران از سیطره آمریکا مقدمه ایجاد جریان دیگری بود که برای آمریکا خطرناک بود. این جریان همان جریان عمومی استبدادستیزی و استعمارگریزی است که در منطقه اتفاق افتاد. چالشی که مردم با حاکمان دستنشانده آمریکا پیدا کرد. این جریان، خیزش کشورهای اسلامی علیه حاکمان مستبد است که با الگوگیری از انقلابی اسلامی اتفاق افتاد. اتفاقاتی که در منطقه رخ میدهد حکایتگر تغییرات جدی در جوامع علیه دولت آمریکا و منافع آن است. با این توصیف، چالش اصلی نظام اسلامی با آمریکا هیچ کدام از این دو مسئله نیست و این دو، جزء محصولات آن چالش اصلی به شمار میروند. چالش اصلی میان ایران و آمریکا، به چالش کشیدن نظریه مسلط اداره دنیا توسط انقلاب اسلامی است. نظریه غالب لیبرال دموکراسی که نظریه حتمی و به تعبیر فیلسوفان و نظریهپردازان غربی مدینه فاضله بشریت به شمار میآمد با پیروزی انقلاب اسلامی به چالش کشیده شد.
رستمی در ادامه تصریح کرد: نظریه لیبرالیسم در نگاه اندیشمندان غربی به عنوان پایان تاریخ تلقی میشد. فردی مثل فوکویاما که از طرفداران این نظریه است حتی تصور ظهور نظریه رقیب و بدیل با لیبرالیسم را غیر ممکن میدانست. با این وجود، این نظریه توسط انقلاب اسلامی به چالش کشیده شد و در عوض، نظریه مردمسالاری دینی ارائه شد. اگر نظریه مردمسالاری دینی بتواند پایایی، مانایی و کارآمدی خود را اثبات کند، بدترین وضعیت برای غرب رقم خواهد خورد. شما عقبنشینی فوکویاما پس از طرح نظریه پایان تاریخ را مشاهده کنید. ایشان در یک مقطعی اعلام میکند در آینده نزدیک چشماندازی برای بسط نظریه لیبرالیسم وجود ندارد. عدول از نظریه لیبرالیسم توسط سختترین مدافعانش امروز قابل مشاهده است. مقام معظم رهبری نیز بارها در سخنانشان بر افول تمدن غرب و تلاش برای ایجاد تمدن اسلامی تأکید کردند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی یادآور شد: مبانی نظریه مردمسالاری دینی چیست؟ اگر ما به این مبانی توجه کنیم به موضوع ارزشمداری و اعتقاد به وجود ارزشهای ثابت و برآمده از اراده الهی برخواهیم خورد. مردمسالاری دینی به معنای اعتقاد به حق و کرامت مردم در کنار باور به توحید و عبودیت است. اعتقاد به حقمداری و تجلی آن در قانون جزء مبانی مردمسالاری است که در فرمایشات مقام معظم رهبری به وضوح تبیین شده است. ایشان در فرمایشات اخیرشان پایههای تمدن نوین اسلامی را بیان کردند. این پایهها عبارت است از توحید، عبودیت، کرامت انسان و سبک زندگی. همین تعابیر در فرمایشات مهم ایشان در نامه موسوم به گام دوم انقلاب مورد تصریح قرار گرفته است. مخاطب اصلی این فرمایش در گام دوم، دانشگاهها هستند. مجموعهای که باید به سمت تأمین اهداف چندگانه انقلاب اسلامی در گام دوم باشد دانشگاه و حوزه است.
حجتالاسلام رستمی در ادامه سخنان خود به مطالبات رهبری در نامه گام دوم اشاره کرد و گفت: مطالبات مقام معظم رهبری که در گام دوم باید دنبال باشیم مشتمل بر موضوع علم و پژوهش، معنویت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادی، عزت ملی و سیاست خارجی و در نهایت سبک زندگی است. این هدفها، هدفهایی است که بناست در قالب نظریه مردمسالاری دینی که برآمده از انقلاب و متجلی شده در قالب نظام اسلامی است محقق شود. موضوع تمدنسازی که هدف غایی انقلاب اسلامی و بر این پایه قرار است تمدنی نوین به بشریت عرضه شود که جوامع را به سعادت برساند در بستر مردمسالاری دینی امکانپذیر است. قطعا تولید علم و اندیشه و افزایش دادههای علمی جزء وظایفی است که در فضای دانشگاهی قابل انجام است.
خوانشهای مختلف نظریه مردمسالاری دینی
در ادامه نشست سیدمحمدرضا مرندی، استادیار فقه سیاسی دانشگاه شهید بهشتی و دبیر علمی همایش به ایراد نظرات خود پیرامون خوانشهای مختلف از نظریه مردمسالاری دینی پرداخت و اظهار کرد: بعد از برگزاری رفراندوم در فروردینماه سال ۵۸، جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام سیاسی مطرح شد. پس از جنگ تحمیلی و همزمان با آغاز دهه دوم انقلاب اسلامی، سوالات و ابهامات زیادی در خصوص این نظام مطرح شد؛ از جمله اینکه آیا اساسا جمهوری اسلامی قابل تحقق است و چگونه ممکن است یک نظام، هم مردمی باشد و هم دینی. در پی بروز این ابهامات نظرات مختلفی مطرح شد؛ به عنوان مثال برخی گفتند در مفهوم دموکراسی نوعی تسامح نهفته است. در مقابل، برخی مدعی شدند در مفهوم دین نوعی تسامح نهفته است.
وی تصریح کرد: در مجموع، سه مولفه در شکلگیری این سوالات و ابهامات نقش اساسی دارد. مولفه اول، مفهوم دموکراسی و برداشت ما از این مفهوم است. مولفه دوم، برداشت ما از ماهیت و گستره دین است. مولفه سوم نیز تلقی ما از مبنای مشروعیت نظام سیاسی است. در نهایت، این سه مولفه ترکیب پیچیدهای از نظریات با رویکردهای مختلف را تشکیل داده است.
رئیس دبیرخانه همایش مردمسالاری دینی به سه خوانش مخالفان نظریه مردمسالاری دینی از این نظریه اشاره کرد و گفت: ما سه خوانش از نظریه مردمسالاری دینی را در میان مخالفان این نظریه شاهد هستیم. یکی خوانش لائیکهاست که چون دین را قبول ندارند، مردمسالاری دینی را هم قبول ندارند. دیدگاه دوم، دیدگاه سکولار است. این دیدگاه دین را قبول دارد اما دین را امری فردی میداند. از آنجایی که حکومت امری اجتماعی و دنیوی است، دین و دموکراسی هیچ وجه مشترکی با هم ندارند. دیدگاه سوم، دیدگاه کسانی است که قائل به تناقض هستند. این افراد قائلند میان گزارههای دینی و گزارههای دموکراسی تناقض وجود دارد.
وی افزود: در میان طرفداران نظریه مردمسالاری دینی نیز سه دیدگاه را شاهد هستیم. دیدگاه اول، دیدگاه نصبیهای مردمسالار روشی است که مردمسالاری را به عنوان روش قبول دارند اما به عنوان مبنا قبول ندارند. در میان اهل سنت نیز طرفداران نظریه اجماع و در میان شیعیان طرفداران نظریه انتخاب، معتقد هستند مبنای مشروعیت، انتخاب مردم است. دیدگاه چهارم نیز دیدگاه طرفداران نظریه جمع است که قائلند میتوان بین نصب و انتخاب جمع کرد؛ یعنی نصب الهی نصبی بالقوه است که با انتخاب مردم فعلیت پیدا میکند. اینها خوانشهای مختلف از نظریه مردمسالاری دینی است.
وضعیت دموکراسی و مردمسالاری در کشور آمریکا
در ادامه نشست فؤاد ایزدی، استادیار گروه مطالعات آمریکا دانشگاه تهران به بیان نظرات خود با عنوان «دموکراسی آمریکایی از نظر تا عمل» پرداخت و اظهار کرد: غرب و بهخصوص کشور آمریکا در حوزه مردمسالاری مدعی هستند. ادبیاتی که مقامات غربی در چهل سال گذشته در رابطه با انقلاب اسلامی ارائه میدهند این است که جمهوری اسلامی را حکومت ملّایان، حکومت دیکتاتورها و افرادی که هیچ نسبتی با مردمسالاری ندارند خطاب میکنند. قاعدتا در اینجا این سوال پیش میآید که وضعیت مردمسالاری در خود آمریکا چگونه است؟
وی افزود: دلیل اینکه چرا آمریکاییها، انقلاب اسلامی را به دیکتاتوری متهم میکند مشخص است. یکی از سبکهای سیاست خارجه آمریکا این است که وقتی با یک کشوری مشکل پیدا میکنند مشروعیت آن حکومت را زیر سوال میبرند. اگر قرار باشد با حکومتی درگیر شوند، آن حکومت نباید عقبه مردمی داشته باشد. حتی نظریهای دارند که بر اساس این نظریه اگر دولت آمریکا با دولت دیگری مشکل پیدا کرد، مردم آن کشور نه تنها رابطهشان با حکومت خودشان بد است، بلکه علاقمند به شیوه حکومتی هستند که در آمریکا وجود دارد.
وی ادامه داد: در تقابلی که بین ایران و آمریکا هست، اگر طرف مقابل موفق شود حکومت جمهوری اسلامی را بدون مشروعیت جلوه دهد و حکومت خودش را برای مردم ما مشروع جلوه دهد، آن وقت به بخشی از اهدافش میرسد. پس اینکه در همایش مردمسالاری دینی قرار است یک مقایسهای با غرب انجام شود کار خوبی است.
ایزدی در ادامه یادآور شد: نظریه سنتی دموکراسی این است که مردم پای صندوقهای رأی حضور پیدا میکنند، افرادی را انتخاب میکنند و این افراد نظر مردم را در حکومتداری اعمال میکنند. این نظریه توسط برخی اساتید با عنوان «نخبهگرایی دموکراتیک» به چالش کشیده شده است. نخبهگرایی دموکراتیک یعنی در جامعه سیاسی رقابت وجود داشته باشد اما این رقابت بین نخبگان اقتصادی است. این نخبگان، سیاستمدارانی که احساس میکنند منافع آنها را بهتر برآورده میکنند، تأمین مالی میکنند.
وی افزود: نقش پول در انتخابات به چه صورتی است؟ انتخابات ۲۰۱۶ آمریکا شش و نیم میلیارد دلار هزینه داشته است. این هزینه را نخبگان اقتصادی و نهادهای ذینفوذ تأمین کردند. طبق تحقیقاتی که صورت گرفته است، اگر فردی نسبت به رقیبش بیشتر هزینه کند احتمال پیروزیاش نود و چهار درصد است؛ یعنی اگر شما در آمریکا در انتخابات شرکت کنید و نسبت به رقیبتان کمتر هزینه کنید، تنها شش درصد احتمال دارد رأی بیاورید.