آمریکا ناچار است به نفوذ روسیه در خاورمیانه عادت کند

روسیه‌ای که حالا از دوران اتحاد شوروی فاصله گرفته، مشغول گسترش روابطش در منطقه و به ویژه با متحدان کلیدی آمریکا یعنی اسرائیل و عربستان است.

کد خبر : 924038

خبرگزاری ایسنا: روزنامه وال‌استریت ژورنال تحلیلی را از کتاب "جهان پوتین: روسیه علیه غرب و با دیگران" به قلم دکتر آن جلا استنت، استاد دانشگاه جورج‌تاون درباره روابط ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه با اسرائیل و عربستان منتشر کرده است. استنت در این کتاب که ۲۶ نوامبر منتشر شده، نوشته است: دسامبر سال گذشته میلادی و یک روز پس از آنکه دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا تصمیم خود را برای خروج نیروهایش از سوریه اعلام کرد، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در برابر این تصمیم خونسرد به نظر می‌آمد. وقتی در کنفرانس خبری پایان سال میلادی از او درباره ادعای ترامپ مبنی بر شکست داعش پرسیدند، پاسخ داد: به طور کلی (در این خصوص) با رئیس جمهور آمریکا موافقم. حضور نیرو‌های آمریکایی آنجا لازم است؟ من این‌طور فکر نمی‌کنم.

این اقدام ترامپ پیروزی بزرگی برای پوتین بود که اقدامات خود را برای تبدیل روسیه به طرف جدید تعیین کننده قدرت در خاورمیانه تقویت می‌کند. حضور اقتصادی و نظامی گسترده آمریکا در این منطقه کار را برای مسکو که به دنبال جانشینی واشنگتن است، دشوار می‌کند، اما پوتین طی سه سال گذشته روسیه را به عنوان یک بازیگر مهم در این منطقه نشان داده است. یک مقام ارشد اسرائیلی در این باره می‌گوید: سیاست روسیه در منطقه تهاجمی، انعطاف‌پذیر و با آگاهی از حدود خود است.

پوتین با زیرکی از دوگانگی عقیده درباره حضور گسترده آمریکا در منطقه پس از حملات ۱۱ سپتامبر، هم در دوران اوباما و هم در دوران ترامپ استفاده کرده است. ترامپ به طور خاص بر مقابله با نفوذ ایران تمرکز دارد و این مساله فضای کافی را در اختیار پوتین گذاشته تا چشم‌انداز سیاست عملگرا و مبتنی بر منافع خود را دنبال کند. روسیه تنها قدرت خارجی بزرگ است که با تمام بازیگران حاضر در منطقه از جمله ایران، اعراب اهل تسنن، اسرائیل، ترکیه، کردها، تشکیلات خودگردان فلسطین، حماس، حزب‌الله و سوریه در ارتباط است.

روسیه که پس از سقوط شوروی در سال ۱۹۸۹ به طرز بی‌محابایی از خاورمیانه خارج شد، حالا برگشته و نفوذ منطقه‌ای گسترده‌اش در کنار شراکت جدیدش با چین یکی از دستاورد‌های کلیدی سیاست خارجی پوتین است.

نخستین اعمال فشار قابل توجه روسیه زمانی صورت گرفت که در سپتامبر ۲۰۱۵ با بمبارانی در سوریه حکومت بشار اسد را از شکست نجات داد و جهان را شگفت‌زده کرد. مداخله پوتین در سوریه تنها کمکی به یک متحد نبود، بلکه اعلام‌کننده آن بود که روسیه به رغم سرانه تولید ناخالص داخلی‌اش که از ایتالیا هم پایین‌تر است، جمعیت رو به کاهشش و ارتشی که همچنان در حال مدرن‌سازی است، به بازی بازگشته است.

فرماندهان روسیه و آمریکا حالا نیازمند آن بودند که مانند زمان جنگ سرد با یکدیگر ارتباط برقرار کنند تا در حریم هوایی سوریه از بروز درگیری جلوگیری کنند.

روسیه تحت رهبری پوتین که دیگر زیر بار ایدئولوژی کمونیستی نیست، به یک مخالف سرسخت تغییر حکومت تبدیل شده است و همین مساله دولت‌های خاورمیانه را که حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ و بهار عربی در سال ۲۰۱۱ را به خاطر دارند، به سمت روسیه جذب می‌کند.

مرگ معمر قذافی، دیکتاتور سابق لیبی در اکتبر ۲۰۱۱ به دست شورشیان این کشور برای پوتین هولناک بود. او روسیه را در جایگاه مدافع شرایط موجود در منطقه قرار داد و حمایتش را نسبت به حکومت‌های دوست ابراز کرد و به آنان سلاح داد.

یکی از کشور‌هایی که از این رویکرد بهره‌برداری کرد، مصر بود که سرنگونی حسنی مبارک در این کشور سال ۲۰۱۱ سرآغاز ورود عبدالفتاح السیسی به قدرت شد. مسکو و قاهره حالا از زمان جنگ یوم کیپور در سال ۱۹۷۳ مستحکم‌ترین روابط را با یکدیگر دارند و سال گذشته میلادی توافقنامه‌ای را برای شراکت استراتژیک امضا کردند که قرارداد‌هایی در زمینه تسلیحات جدید و قدرت هسته‌ای را شامل می‌شود.

پوتین همچنین در سیاست دیرینه شوروی تجدید نظر کرده و با عربستان و اسرائیل - که در وهله اول متحدان منطقه‌ای آمریکا هستند- شراکت کرد. پوتین و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل روابط نزدیکی با یکدیگر برقرار کرده‌اند که به قول دیمیتری ترنین از پژوهشکده "کارنگی مسکو"، رویکرد واقع‌گرایانه آن‌ها در خصوص مسائل جهانی به گسترش این روابط کمک کرده است. نتانیاهو در رژه روز پیروزی مسکو در ماه مه گذشته شرکت کرد و در حالی که روبان نارنجی و سیاهی به سینه داشت، در کنار پوتین ایستاد که نشانه‌ای از فداکاری‌های روس‌ها در جنگ جهانی دوم و تهاجم اخیر پوتین در کریمه و اوکراین بود.

دستور کار اسرائیل با روسیه بر محور انتقام‌گیری از ایران حرکت می‌کند و نتانیاهو امیدوار است که پوتین از نفوذ خود برای مهار ایران و کاهش خطر نزدیک شدن ایران و حزب‌الله به مرز شمالی سرزمین‌های اشغالی در پی جنگ داخلی سوریه استفاده کند.

گرمی روابط روسیه و اسرائیل با توجه به قرن‌ها منع شدن یهودی‌ستیزی در روسیه چه در دوران سزار‌ها و چه در زمان شوروی قابل توجه است. یهودیان روسیه حالا نسبت به هر زمان دیگری در تاریخ این کشور، احساس آزادی بیشتری برای انجام اعمال دینی خود به طور عملی احساس می‌کنند. حدود ۱.۲ میلیون اسرائیلی (تقریباً یک ششم جمعیت اسرائیلی‌ها) که خانواده‌هایشان در زمان شوروی از این کشور به اسرائیل مهاجرت کردند نیز یکی از عوامل تعمیق روابط میان روسیه و اسرائیل است. شهروندان روسیه و اسرائیل حالا سفر بدون ویزا را تجربه می‌کنند و مسکو و تل‌آویو به ویژه در بخش‌های فنی با یکدیگر روابط تجاری دارند.

روابط نوپای مسکو و عربستان نیز همچون روابطش با اسرائیل نشانه‌ای از تغییر رویه روسیه پس از دوران شوروی است. عربستان که به روشنی دشمن شوروی کمونیست بود، طی جنگ سرد در جبهه آمریکا قرار داشت. مسکو و ریاض روابط دیپلماتیک خود را پس از سقوط شوروی از سر گرفتند. وقتی بهای نفت در سال ۲۰۱۴ سقوط کرد، نیاز مشترکی این دو کشور را برای نزدیک شدن به یکدیگر وادار کرد. این دو کشور برای نخستین بار توافق کردند که تولید نفت را محدود کرده و عرضه بیش از تقاضا را کاهش دهند.

پوتین بعد‌ها با محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی دیدار کرد و او را "شریکی بسیار قابل اعتماد" توصیف کرد. در سال ۲۰۱۷ ملک سلمان از مسکو دیدار کرد و با مراسمی پرزرق و برق از او استقبال شد. همچنین مؤسسه روابط بین‌الملل مسکو که تحت نظارت وزارت امور خارجه روسیه مدیریت می‌شود، به او دیپلم افتخار اعطا کرد. سعودی‌ها هم همچون اسرائیلی‌ها امیدوارند که روسیه اقدامات ایران در منطقه را محدود کند.

رابطه پوتین با این دو دشمن سابق، اما بهایی داشته است. ایران نسبت به ارتقای روابط روسیه با اسرائیل و عربستان حس خوبی ندارد؛ بسیاری از ایرانی‌ها نگران وابستگی به حکومتی هستند که همچون آمریکا بار‌ها در مسائل داخلی کشورشان مداخله کرده است، اما از دیدگاه ایرانی‌ها، اسرائیل و عربستان در خصوص نفوذ روسیه بر ایران و تمایل پوتین برای استفاده از آن بزرگ‌نمایی می‌کنند.

هر دوی این دولت‌ها مخالف توافق هسته‌ای ایران بوده‌اند، اما روسیه یکی از طرف‌های حاضر در این توافق است و به طور علنی از خروج یک‌جانبه دولت آمریکا از این توافق انتقاد کرده است.

آمریکا مهم‌ترین بازیگر خارجی خاورمیانه باقی مانده است و احتمالاً تا مدتی همین جایگاه را حفظ خواهد کرد. روسیه همچنان با اقتصاد و منابع نظامی محدود خود و نگرانی از افراطگرایی جمعیت مسلمانش در مواجهه با نبرد‌های خاورمیانه دست‌وپنجه نرم می‌کند.

به گفته ویاچسلاو نیکنوف، یکی از اعضای دومای روسیه، "هدف اصلی مسکو در سوریه این است که از عدم بازگشت شهروندانی که به داعش پیوسته‌اند، مطمئن شود".

در حالی که ترامپ روند عقب‌نشینی از خاورمیانه را سرعت می‌بخشد، پوتین در حال بهره‌برداری از این مساله به نفع خود است و فارغ از بسیاری از محدودیت‌هایی که همتایانش در زمان شوروی در نظر می‌گرفتند، عمل می‌کند. آمریکا ناچار خواهد بود که به وجود رقیبی زیرک و دانا برای نفوذ در خاورمیانه عادت کند. "

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: