آیا مقابله باخشونت در مدارس از قانون لازم برخوردار است؟

خشونتی که این روز‌ها در مدارس شاهدیم هم دانش‌آموز و هم معلم را قربانی می‌کند؛ خشونت در مدارس از سه جنبه قابل بررسی است و از خشونت دانش‌آموز علیه دانش‌آموز هم نباید غافل بود؛ در بحث انواع خشونت در مدارس با فقر قانونی مواجهیم.

کد خبر : 922331

خبرگزاری تسنیم: مرور حوادث تلخ چند ماه اخیر مدارس کشور البته اگر آن بخش که ریشه در ناامنی مدارس دارد مانند " آتش گرفتن بخاری نفتی در زاهدان، ریزش دیوار فرسوده حیاط مدرسه در سنندج یا تصادف سرویس دانش‌آموزان روستا" کنار بگذاریم، به دسته دیگری از حوادث تلخ در مدارس خواهیم رسید که ریشه در خشونت دارد.

خشونتی که این روز‌ها در مدارس شاهدیم هم دانش‌آموز و هم معلم را قربانی می‌کند؛ تصاویر و فیلم‌هایی که صحنه‌های تلخی از تنبیه دانش‌آموز به دست معلم یا خشونت توسط خانواده دانش‌آموز علیه معلم را روایت می‌کند شاید در نگاه نخست تاسف بیننده آن را رقم بزند، اما در تمام آنها، پیامی پنهان هست که از "شرایط نامناسب مدارس" خبر می‌دهد.

اگر بخواهیم فقط چند حادثه‌ای که طی چند ماه اخیر رخ داد و ریشه تمام آن‌ها خشونت پنهان در مدارس است، مرور کنیم می‌توان به این چند مورد اشاره کرد؛ تنبیه "آیناز" دانش‌آموز دبستانی که منجر به شکستگی دست او شد، تنبه "علی" دانش‌آموز پایه هفتم که منجر به شکستگی دست او شد، تنبیه دانش‌آموز پایه چهارم در ماهشهر با شلنگ یا چوب و همچنین خشونت علیه معلم "حسین حسین‌زاده" معلم هنرستان اقبال لاهوری شهرستان یاسوج که منجر به شکستگی بینی و پارگی چشم او شد و شاید بتوان خشونت‌بارترین اتفاق روز‌های اخیر مدارس کشور را قتل دانش‌آموز دختر پایه یازدهم در خوابگاه مدرسه شبانه‌روزی آن هم با اسلحه "کلت" دانست.

خشونت در مدارس مشکلی جهانی

البته مسئله خشونت در مدارس موضوعی جهانی است و اخیراً مدیر اجرایی یونسیف گفته است "خشونت، آزار و اذیت، تحصیل ۱۵۰ میلیون نوجوان ۱۳ تا ۱۵ ساله را در سراسر جهان مختل می‌کند؛ تحصیل و آموزش نقش اساسی را در ایجاد جوامع آرام و مسالمت‌آمیز ایفا می‌کند با این وجود، برای میلیون‌ها کودک در جهان، مدرسه محل امنی نیست و هر روز، دانش‌آموزان در معرض دعوا‌های خطرناک، فشار برای وارد شدن به یک باند، آزار و اذیت در زندگی واقعی و مجازی، تنبیه خشن، آزار و اذیت جنسی یا خشونت مسلحانه قرار دارند. "

آموزش‌وپرورش نیز در برخورد با چنین مواردی، برنامه مشخصی ندارد به عنوان مثال اگرچه طبق ماده ۷۷ آئین نامه اجرایی مدارس، تنبیه بدنی از سوی کادر اداری و آموزشی تخلف محسوب می‌شود، اما هنوز هم این اتفاق تلخ در مدارس کشور رخ می‌دهد.

نهایت اقدامی که آموزش‌وپرورش در برخورد با چنین حوادثی انجام می‌دهد، دیدار با خانواده دانش‌آموز یا معلم مصدوم است که در اغلب موارد سعی می‌کنند با دریافت رضایت، ماجرا را حل و فصل کنند، اما آیا این اقدام به کاهش خشونت در مدارس کشور منجر خواهد شد؟

البته در بررسی دقیقتر باید گفت که آموزش و پرورش کشور از تئوری منسجم تربیتی چندان مستحکمی برخوردار نیست و عناصر نو و سنتی به در کنار هم مشاهده می‌شوند و سلیقه مدیران و معلمان تعیین کننده رفتار آن‌ها است، در شرایطی که نظام آموزشی ما بسیاری از مفاهیم مدرن تربیتی را پذیرفته، اما همچنان روش‌های سنتی مورد استفاده قرار می‌گیرد و طرفداران خاص خود را داد.

هر چند که مسئولان آموزش‌وپرورش نیز باور دارند نخستین آسیبی که در مدارس با آن مواجهند، خشونت است، اما سازوکار دقیق برای برخورد با کنترل آن وجود ندارد؛ مهرزاد حمیدی معاون تربیت بدنی و سلامت وزارت آموز‌ش‌وپرورش در این رابطه گفته است "متاسفانه امروز نخستین آسیبی که در مدارس با آن مواجهیم، خشونت است، آسیب‌هایی که در مدرسه بروز می‌یابد ریشه اجتماعی و خانوادگی دارد و وقتی بچه‌ها در خانه با خشونت مواجه می‌شوند آن را به صورت اکتسابی فرا می‌گیرند و در مدرسه بروز می‌دهند. "

در بحث خشونت در مدارس با "عباس فرجی" کارشناس مشاوره در آموزش‌وپرورش که سال‌هاست به‌عنوان مشاور در مدارس کشور فعالیت می‌کند به گفتگو نشستیم تا سؤالاتی از این دست که "آیا آموزش‌وپرورش برنامه مشخصی برای برخورد با معلم یا دانش‌آموزی که دست به خشونت می‌زند، دارد؟ آیا دوره‌های بازآموزی، مشاوره و روانسنجی برای آن‌ها برگزار می‌شود؟ اساساً شکل‌گیری خشونت در مدارس ریشه در چه مواردی دارد و برای حل آن‌ها اقدام می‌شود؟ " بررسی شود.

مشروح این گفتگو را در ذیل می‌خوانید:

تسنیم: خشونت در مدارس را از چند بُعد می‌توان بررسی کرد، اساسا شکل‌گیری خشونت در مدارس ریشه در چه مواردی دارد و رواج آن در مدارس چه تبعاتی را به ویژه به لحاظ سلامت روان خواهد داشت؟

در ابتدا باید تعریفی از خشونت داشته باشیم و بعد به انواع خشونت‌های رایج در مدارس بپردازیم؛ در ذیل این تعاریف باید علل پیدایش خشونت در محیط مدرسه را مدنظر قرار دهیم و سپس در جستجوی راهکار‌های آن باشیم؛ احتمالاً از میان این عبارات بتوانیم سراغ یک قانون جامع برای کاهش میزان خشونت در محیط‌های آموزشی باشیم که البته امنیت مدارس مهم‌ترین هدف آن است و طبعاً حقوق دانش‌آموزی نیز یکی از ارکان آن خواهد بود.

سه نوع خشونت در مدارس

سازمان بهداشت جهانی "WHO" خشونت را "استفاده عمدی از نیروی فیزیکی، قدرت، تهدید و تخریب روان که احتمال آسیب رساندن جسمی، روانی یا محرومیت در دیگران را فراهم می‌سازد" می‌داند و با این تعریف خشونت در مدارس را به چند دسته تقسیم می‌کند از جمله خشونت معلمان به دانش آموزان، خشونت دانش‌آموزان به معلمان و خشونت دانش‌آموزان به یکدیگر.

کاهش ایمنی مدارس به لحاظ روانی

افزایش این سه سطح در مدارس می‌تواند نشان از آن داشته باشد که ایمنی مدارس به لحاظ روانی پایین آمده و میزان جرم‌خیزی در آن افزایش یافته است؛ گرچه این عوامل می‌توانند متغییر‌های وابسته باشند و این وابستگی می‌تواند به محیط اجتماعی، محیط اقتصادی و محیط فرهنگی مرتبط باشد، اما زمانی که ما به شکل پایدار شاهد افزایش میزان خشونت در مدارس هستیم باید موضوع را با دقت بیشتری مد‌نظر قرار دهیم.

آموزش‌وپرورش بدون قانون!

با نگاه تفکیکی به این سه دسته کلی باید اذعان کرد که ما حتی برای برخی از این دسته‌بندی‌ها تعریف روشنی نداریم و به تبع آن قوانینی هم در آموزش و پرورش وجود ندارد که به استناد آن بتوان در مواقع بروز و ظهور این دست خشونت‌ها از آن استفاده کرد مثلا ما در مورد خشونت‌های دانش‌آموزی علیه دانش‌آموز دیگر مشخصا تعریفی و قانونی نداریم که مسئولان مدارس چه اقدامی باید داشته باشند.

تسنیم: با توجه به اینکه به انواع مختلف خشونت در مدارس اشاره داشتید و آموزش‌وپرورش هم در بحث مقابله با خشونت در سطح مدارس قانون یا برنامه مشخصی ندارد، در این میان ادعای توجه به حقوق دانش‌آموز یا تامین امنیت مدارس چگونه توجیه می‌شود؟

هم‌اکنون مشاهده می‌کنیم که بیشتر تمرکز فضای مجازی و رسانه‌ها هم روی خشونت معلمان به دانش‌آموزان است که باید گفت: این بخشی از یک چرخه خشونت‌بار است و آموزش و پرورش در اغلب موارد کوتاه‌ترین مسیر یعنی حذف معلم یا مدیر خاطی را در دستور کار قرار می‌دهد که کاربرد درمانی نداشته و موجب پیشگیری از خشونت‌های احتمالی آینده نخواهد شد.

خشونت دانش‌آموز علیه دانش‌آموز را جدی بگیریم.

اما باید دقت کرد که ما هر روز شاهد خشونت دانش‌آموزان علیه یکدیگر هستیم در حالی که توجه چندانی به آن نمی‌شود و تمرکز و توجه رسانه‌ها بیشتر روی خشونت معلمان به دانش‌آموزان معطوف شده در حالی که حجم زیادی از خشونت‌هایی که به‌صورت آشکار و پنهان در مدارس وجود دارد توسط دانش‌آموزان به یکدیگر است و آموزش و پرورش دست روی دست گذاشته و هیچ کار عمده‌ای برای کنترل این وضع در مدارس انجام نمی‌دهد مثلاً اگر دانش‌آموزی یک دانش‌آموز دیگر را مورد خشونت قرار داد کجای آموزش و پرورش، قانونی تدوین شده که بگوید طبق این بند دانش‌آموز خاطی اعمال قانون می‌شود.

امنیت مدارس هدف است

اگر امنیت مدارس را به‌عنوان هدف کلی در نظر بگیریم سایر موارد ذیل آن قرار خواهد گرفت؛ به طور مثال اگر درگیری در مدرسه بین دو دانش‌آموز رخ دهد، عمدتاً چند کار به‌صورت معمول در مدارس انجام می‌گیرد، معاونان مدرسه دانش‌آموز را ابتدا پشت دفتر قرار می‌دهند این انتظار از یک ساعت تا گاهی چند روز به طول می‌انجامد تا به زعم خودشان فضا آرام‌تر شود گرچه آن‌ها آنقدر درگیر کار‌های دیگری هستند که گاهی یادشان می‌رود که چه اتفاقی افتاده است پس از آن با چند تذکر و ثبت در دفتر مدرسه از نمره انضباط دانش‌آموز که آن هم چندان تاثیر گذار نیست، کم می‌شود و اگر شدت خشونت بیشتر باشد گاهی معاونان هم با خشونت بیشتری با دانش‌آموز خاطی برخورد می‌کنند و گاهی با تنبیه بدنی و روانی با دانش‌آموز برخورد می‌کنند و متاسفانه برخی دانش‌آموزان با تهدید اخراج تحت آزار روانی قرار گرفته و به التماس و گریه می‌افتند و البته یکی از گزینه‌ها هم دعوت اولیای دانش‌آموز و فیصله دادن قائله و منتظر اتفاق بعدی بودن است البته اگر شدت خشونت زیاد باشد، پرونده به محاکم قضائی ارجاع می‌شود.

بعید می‌دانم اگر از مدیران و معاونان مدرسه بپرسید "اگر دو دانش‌آموز با هم دعوا کنند یا برخوردی داشته باشند طبق چه قانونی شما اقدام خواهید کرد؟ " پاسخ روشنی برایتان داشته باشند.

هیچ اتفاق خاصی نمی‌افتد!

تسنیم: در این بخش شما به خشونت دانش‌آموزان نسبت به هم اشاره کردید که به هر حال بخشی از واقعیت‌های مدارس است، اما بخش دیگر اتفاقاتی که در مدارس رخ می‌دهد، خشونت معلم علیه دانش‌آموز است که به صورت تنبه بندی و آزار روانی مشاهده می‌شود از سوی دیگر شاهد شکل‌گیری خشونت علیه معلمان هستیم که از سوی خانواده دانش‌آموزان اعمال می‌شود، برای چنین شرایطی مدارس برنامه‌ای دارند؟

در خصوص خشونت معلمان به دانش‌آموزان هم اغلب شاهدیم که برای معلم خاطی با احکامی که عمدتا استناد قانونی ندارد اعمال قانون شده است به این شکل که فرد خاطی هم پیگرد قضایی شده است و هم پیگرد اداری؛ البته اولیای دانش‌آموزی که مورد خشونت معلم قرار گرفته است، می‌توانند به واحد‌های ارزیابی عملکرد آموزش‌وپرورش مراجعه و شکایت کنند، اما همه می‌دانیم که این موضوع در حدف حرف است و، چون قانون مکتوبی وجود ندارد هیچ اتفاق خاصی نمی‌افتد.

از سوی دیگر در بحث خشونت دانش‌آموزان به معلمان باز هم فقر قانونی داریم و مدارس نمی‌دانند دقیقا چه کاری باید انجام دهند این را از این جهت می‌گویم که به همان نسبتی که خشونت معلمان به دانش‌آموزان در حال افزایش است، خشونت دانش آموزان به معلمان هم افزایش یافته است؛ با این توصیف اگر به کارنامه آموزش و پرورش نگاهی بیندازیم روش‌ها برای کنترل خشونت در مدارس سلبی بوده یعنی خشونت را با خشونت پاسخ داده‌اند بدون آنکه اقدام جامعی برای کنترل صورت گرفته باشد.

آموزش‌وپرورش در سه سطح دست به اقدام شود

معتقدم باید آموزش و پرورش در سه سطح دست به کار شود؛ نخست آنکه برای کاهش میزان خشونت، آموزش لازم به دانش‌آموزان و معلمان داده شود که این امر تاکنون به‌صورت جدی انجام نشده است، دوم باید قوانینی در آموزش‌وپرورش بازنگری یا تدوین شود که مشخص شود در برابر هر نوع خشونت چه باید کرد، سوم حمایت قضایی در هر سه دسته از خشونت‌های انجام شده در مدارس است.

در غیر این صورت هر چه خشونت در رسانه‌ها منعکس شود و مسئولان آموزش‌وپرورش هم آن را محکوم کنند، خشونت حل نمی‌شود چرا که آموزش و پرورش نیاز دارد یک بازنگری جدی در این حوزه همچون سایر کشور‌ها داشته باشد.

پیشنهاد می‌دهم آموزش و پرورش این اقدامات را در دستور کار خود قرار دهد؛ به دانش‌آموزان و معلمان برای کنترل خشونت آموزش لازم داده شود، والدین در امور مدرسه مشارکت بیشتری داشته باشند، قوانین مناسبی برای کنترل خشونت در مدرسه تدوین شود و دانش‌آموزان و معلمان از حقوق خود به خوبی آگاهی داشته باشند.

رسانه‌ها در آموزش کنترل خشونت و ترویج قوانین تدوین شده مشارکت داشته باشند، علل بروز خشونت بسته به محیط، فرهنگ و سایر متغییر‌ها مورد بررسی قرار گیرد، مشارکت خود دانش‌آموزان برای تاثیدگزاری قوانین مورد توجه قرار گرفته شود.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: