تسلیحات ارتش چگونه سقوط کرد؟

ساعت 7 بامداد مردان مسلح که بیشتر آنان پرسنل هوایی بودند، اعلام کردند که دیوارهای انبار اسلحه تسلیحات شکسته شده. با این اعلام هزاران نفر پیر، جوان، کودک و زن به طرف انبار اسلحه هجوم بردند و مسلح شدند.

کد خبر : 922266
خبرگزاری فارس» بهمن‌ماه 57 انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و جمهوری اسلامی پایه‌گذاری شد. این ماه در سال 57 آنقدر حوادث عجیب و جالب داشت که مرور آن‌ها می‌تواند نکات تاریخی زیادی برای ما روشن کند. بر همین اساس تصمیم گرفتیم حوادث بهمن‌ماه 1357 را از روزنامه اطلاعات دنبال کنیم.

تهران صحنه جنگ خونین مسلحانه

حوادث شب و روز 22 بهمن 57 در پیروزی انقلاب بسیار اثرگذار بود. بیشتر این درگیری‌ها بین نیروی هوایی و لشکر گارد در شرق تهران در جریان بود. روزنامه اطلاعات این حوادث را این‌گونه روایت کرده است: «تهران دیشب صحنه یک جنگ واقعی و همه‌جانبه بود. از نخستین ساعات غروب تا پگاه، لحظه‌ای صدای شلیک گلوله و غریو رعدآسای مسلسل و انفجار نارنجک قطع نمی‌شد. شهر غرق آتش و دود و خون بود. بیمارستان‌ها هر لحظه ده‌ها زخمی جدید را پذیرا می‌شدند و تا صبح چشم کسی حتی برای یک لحظه آسودگی خواب را احساس نکرد.

نطفه این رویداد خونین که صدها کشته و زحمی حاصل آن بود، زمانی بسته شد که اعلامیه شماره 40 فرمانداری نظامی تهران که طی آن ساعت آغاز ممنوعیت رفت و آمد شبانه از 12 شب به 4:30 بعد از ظهر جلو کشیده شده بود، انتشار یافت. در اندک زمانی پس از انتشار این اطلاعیه شایع شد که این اقدام به منظور جدایی انداختن بین مردم و آن گروهی از پرسنل نیروی هوایی است که از شنبه شب با گروهی از واحدهای گارد جاویدان درگیرند.

این اطلاعیه با واکنش امام خمینی روبرو شد. «اطلاعات» در این باره نوشته است: «به امر امام خمینی اطلاعیه شماره 40 فرمانداری نظامی غیرقانونی است ... به خانه‌ها نروید.»

از این زمان اهالی محلات مختلف و به ویژه جوانان، با شتابزدگی سرگرم ایجاد موانع در خیابان‌ها شدند. آنها با لاستیک کهنه، اتوموبیل‌های اسقاط و هر وسیله دیگری که به چنگ می‌آوردند، شروع به ساختن مانع و آتش زدن آنها می‌کردند. در همین حال بانگ الله‌اکبر فضای شهر را که از دور تیره شده بود،‌ پر کرد.

بعد از اعلام ساعت منع عبور و مرور و پخش اعلامیه امام خمینی و مهندس مهدی بازرگان، خانواده‌های درجه‌داران، افسران، همافران و سربازان نیروی هوایی با در دست داشتن پلاکاردهای متعدد به خیابان‌ها آمده و از مردم دعوت کردند که در ساعت 5 بعد از ظهر به یک راهپیمایی دسته‌جمعی اقدام کنند.

در ساعت سه بعد از نیمه شب که مردم و پرسنل های هوایی دوش به دوش هم به خیابان‌ها ریخته بودند، گاردی‌ها از تانک بیرون آمدند. یک تانک با مواد منفجره‌ای که مردم پرتاب کردند منفجر شد و از کار افتاد. این تانک در زیر پل فوزیه آتش گرفت و سرلشکر ریاحی و گاردی‌ها از تانک بیرون آمدند. سرلشکر ریاحی و دو گاردی تیر خوردند که در این تیراندازی دو عضو گارد کشته شد.

هنگامی که مردم قصد داشتند سرلشکر ریاحی را که تیر خورده بود، خلع سلاح کنند، او رو به مردم کرد و گفت: مرا نکشید، من تسلیم هستم. من به دستور این شاه خائن و کثیف این کار را کردم. ما را به زور اسلحه به مقابله با مردم میفرستند و اگر امتناع کنیم خودمان را می‌کشند.»

اخطار شدید امام خمینی: دستور جهاد هنوز نداده‌ام ولی تصمیم آخر را می‌گیرم

پس از تعرض لشکر گارد به نیروی هوایی، امام خمینی در پیامی تهدیدآمیز نوشتند:

«بسم‌الله‌الرحمین الرحیم

ملت شجاع ایران- اهالی محترم تهران

به طوری که می‌دانید اینجانب بنا دارم که مسائل ایران به طور مسالمت‌آمیز حل شود، لکن دستگاه ظلم و ستم چون خود را به حسب قانون محکوم می‌بیند دست به جنایت زده و در شهرهای گرگان و گنبد کاووس به مردم شجاع مسلمان حمله کرده و کشتار نموده‌اند و در تهران لشکر گارد به طور ناگهانی به نیروی هوایی که به ملت پیوسته‌اند حمله نموده و نیروی هوایی به کمک مردم شجاعانه آنان را شکست داده‌اند.

من این تعرض غیرانسانی عمل گارد را محکوم می‌کنم. اینان با این برادرکشی می‌خواهند دست اجانب را در کشور ما باز نگهدارند و چپاولگران را به موضع خود برگردانند. من با آنکه هنوز دستور جهاد مقدس نداده‌ام و نیز مایلم تا مسالمت حفظ، و قضایا موافق آرای ملت و موازین قانونی حل شود، لکن نمی‌توانم تحمل این وحشی‌گری‌ها را بکنم و اخطار می‌کنم که اگر دست از برادرکشی برندارند و لشکر گارد به محل خودش برنگردد و از طرف مقامات ارتش از این تعدیات جلوگیری نشود، تصمیم آخر را به امید خدا می‌گیرم.»

تسلیحات ارتش چگونه سقوط کرد؟

با سقوط اداره تسلیحات ارتش در خیابان پیروزی فعلی روند سقوط نظام شاهنشاهی سرعت بسیار بیشتری گرفت. روزنامه اطلاعات در گزارشی، جزییات تصرف «تسلیحات ارتش» را این‌گونه روایت کرده است: «مردم پس از سقوط کلانتری 10 و تصرف آن، دسته‌دسته به سوی خیابان فرح‌آباد باز می‌گشتند، صدای شلیک‌های پی‌درپی از داخل تسلیحات ارتش واقع در ابتدای خیابان فرح آباد شنیده می‌شد. مردان مسلحی که بعد از یک جنگ چهارساعته همراه مردم به طرف خیابان فرح‌آباد می‌آمدند اعلام کردند که افراد گارد مستقر در تسلیحات ارتش به این دلیل که کسی به تسلیحات ارتش نزدیک نشود، مبادرت به تیراندازی هوایی در داخل تسلیحات کرده‌اند. آنان نیز متقابلا چند تیر هوایی شلیک کردند. شلیک این تیرها با پاسخ‌های شدید افراد مستقر در تسلیحات روبرو شد، اما همه‌چیر نشان می‌داد که حالت تعرضی در بین نیست. در این لحظه نورافکن‌هایی فضا را روشن کرد و نشان داد که افراد مستقر در تسلیحات قصد دارند عده کسانی را که بیرون از تسلیحات هستند، بررسی کنند. با این عمل شلیک گلوله به سوی درهای بسته تسلیحات از سوی مردان مسلح آغاز شد و این تیراندازی تا سحرگاه امروز از دو سو قطع نشد. در این فاصله مردم زیر رگبار گلوله و باران سیل‌آسا با دیلم و کلنگ، دیوار شرقی تسلیحات ارتش را از 5 نقطه شکافتند و به داخل تسلیحات نفوذ کردند.

با روشن شدن هوا تیراندازی از داخل تسلیحات کمتر شد، اما دقایقی بعد صدای روشن شدن موتور تانک همراه رگبار گلوله در ساعات اولیه روز، تمامی مردم اطراف فرح‌آباد را به محل کشاند. ساعت 7 بامداد مردان مسلح که بیشتر آنان پرسنل هوایی بودند، اعلام کردند که دیوارهای انبار اسلحه تسلیحات شکسته شده. با این اعلام هزاران نفر پیر، جوان، کودک و زن به طرف انبار اسلحه هجوم بردند و مسلح شدند.»

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: