قلاده سگهای لواسان دست کیست؟
اگر قانون در زمینه مقابله با عمل سگگردانی خلأ دارد، چرا نمایندگان تهران به عنوان شهری که ظاهرا بیشترین تخلفات را در این زمینه دارد، در پی برطرف کردن این خلأ قانونی برای حفاظت از امنیت شهروندان و موکلان خود نیستند؟
روزنامه وطن امروز:سگهایی که چندی پیش، دست و پای دخترکی معصوم را در یکی از پارکهای لواسان به دندان کشیدند، قلب و مغز جامعه را مجروح کردند. سگهای وحشی، اما حتما بیگناهترین جزء این تراژدی هستند که به قول شیخ اجل، «نیش عقرب نه از ره کین است/ اقتضای طبیعتش این است!» سازوکاری که پای این حیوانات درنده و فوقالعاده خطرناک را به پارکهای تهران و شهرهای بزرگ میکشاند، اما حتما شایسته این بیت دیگر حضرت سعدی است که «از مکافات عمل غافل مشو/ گندم از گندم بروید، جو ز. جو». اینجا، اما تناقضی وجود دارد بین آن که گندمنمایی و جوفروشی کرده با آن که عواید این عمل فریبکارانه را در طبق دندان سگهای وحشی روی دست و پای دختر معصومش دریافت میکند. اینجا خانواده مظلوم دختر مورد حمله واقع شده، جوهای کاشته شده توسط دیگرانی را درو میکند که دوست دارند سگ را از گله به شهر بیاورند. بین اینها کسی اگر بخواهد تفاوتی قائل شود با آنها که تابلوهای «راهنمای زائر» شهر مشهد را برای تطابق با استانداردهای جهانی تبدیل به تابلوی «راهنمای اطلاعات سفر» میکنند، طبعا من هرگز نخواهم پذیرفت. حالا شما بپرسید گاز گرفتن آن سگ وحشی آمریکایی در لواسان را چه به تصمیم شهردار مشهد برای تعویض تابلوهای سطح شهر؟! این، اما قصه آهنگر بلخی و مسگر شوشتری نیست ارجمندان! اندکی تامل کنید تا ثابت کنم خط و ربط و همانندی اینها را! آنها که با روند روز گردشگری دنیا آشنا هستند، بخوبی میدانند دوره گردشگری لوکس سپری شده است؛ نهتنها بهخاطر مضرات زیاد آن برای طبیعت، که به جهت تمایل انسان پسامدرن به آشتی با طبیعت، سنت و معصومیت از دست رفته خود در خشونت عصر آهن و سیمان و روبات! لذاست که گردشگران میآیند تا خود واقعی هر مکان را ببینند؛ خود فرهنگش را، خود طبیعتش را، خود مردمش را، خود آداب و رسومش را! لذا حذف نام زائر از جغرافیای فرهنگی مشهد، احمقانهترین کاری است که میتوان برای رونق گردشگری در آن شهر انجام داد! اینها درسهایی است که بچههای ما در کلاس دهم و یازدهم فرا میگیرند و من همین پارسال کلی در این زمینه و مفهوم بومگردی با دانشآموزانم حرف زدهام. آخر هم باخبر شدیم همزمان با درس ما یک اقامتگاه بومگردی در روستای محل تدریسم در حال ساخت است! مشکلی که ما داریم، اما این است که برخی فکر میکنند اگر غربیها انگشت در بینیشان کرده، بعد آن را مزه کردهاند، ما هم باید عینا همان کار را کنیم تا استاندارد، آبرومند و جهانی رفتار کرده باشیم. مساله آوردن سگ از گله و مزرعه به شهر و خانه و کوچه و پارک و آپارتمان هم ماهیتی از همین جنس دارد. در فرهنگ ما تا بوده، جای سگ در گله و مزرعه بوده و این حیوان وفادار در خانه راهی نداشته است. حالا، اما سگ وحشی «پیت بول» را که ظاهرا خطرناکترین نژاد سگ روی زمین است بدون قلاده به پارک میبریم تا دست و پای دختر معصوم هموطنمان را پاره کند! جالب اینکه طی جستوجویی که در اینترنت و تلگرام داشتم، دیدم «پیت بول» فروشگاه اختصاصی هم در کشور دارد که پس از قضایای اخیر، هر گونه وحشی بودن این نژاد را شدیدا تکذیب کرده است! ظاهرا جهل جماعت، برای نان خوردنشان کافی نیست، میخواهند آنها را در جهل مرکب نگه دارند، که خلاصه وحشی هم نیست ملت! من، اما جایی ندیدم نماینده مجلسی طرح ارائه دهد برای ممنوعیت تردد و نگهداری سگ در شهر، پارک و آپارتمان! رای در پیگیری وضعیت پا و دست شرحهشرحه بهار مظلوم قصه ما نیست ظاهرا. از خانم نماینده مجلسی که خود مشغول ساخت آپارتمان در لواسان هست هم صدایی شنیده نمیشود. او زن است و جوان هم هست و باید بهتر بداند معنای حمله ۲ سگ وحشی به یک دختر کلاس هفتم ـ. هشتم را! خانم ذوالقدر دیگر نماینده تهران هم که از سیستم قضایی کشور خواسته حقوق این طفل خردسال را به او بدهد، اضافه کرده: «ضمن حمایت از حقوق حیوانات، تأمین امنیت یکایک شهروندان نیز یک اصل اساسی است که قابل چشمپوشی و نادیده گرفتن به هیچ وجه نیست». «وطن امروز» پیش از آنکه سگها دست و پای بهار را به دندان بکشند، طی گزارشهای جداگانهای به بررسی پدیده سگگردانی در سطح پارکهای شهر و اصرار عجیب برخی رسانههای همفکر خانم ذوالقدر برای به تصویر کشیدن آنها در گزارشهای تصویری خود پرداخته بود. سوال، اما هنوز هم باقی است. اگر سگگردانی عمل خلاف قانون است، چرا از آن جلوگیری نمیشود و نمایندگان تهران مسؤولان مقصر در این زمینه را بازخواست نمیکنند و اگر قانون در این زمینه خلأ دارد- که واقعا دارد و در همین مورد اخیر کاملا خود را نشان داد- چرا نمایندگان تهران به عنوان شهری که ظاهرا بیشترین تخلفات را در این زمینه دارد، در پی برطرف کردن این خلأ قانونی برای حفاظت از امنیت شهروندان و موکلان خود نیستند؟ و اینکه سکوت دیگر نمایندگان مجلس در این زمینه برای چیست؟ آیا اگر آن ۲ سگ وحشی به جان دختربچه عزیزکرده خودشان هم افتاده بودند، همین برخورد را با مساله داشتند؟ این را هم باید بخشی از استانداردسازی تهران برای گردشگران خارجی تصور کنیم آیا؟!