چگونه به فردی جذاب و تاثیرگذار تبدیل شویم

آخرین چیزی که شما در یک مصاحبه یا در یک رویداد اجتماعی می‌خواهید، به خواب رفتن مخاطبتان است. صرف نظر از موضوع، زمانی که با کسی آشنا می شوم می خواهم داستان هایی از نقطه نظرهای مختلف زندگی فرد را بشنوم. می خواهم بدانم که چه اتفاقاتی برای آنها افتاده است تا بتوانم متوجه شوم، چگونه با مشکلاتشان روبرو می شوند و چگونه موفقیت شان را می سنجند.

بعضی مواقع وقتی مکالمه تمام می­شود، احساس می شود از شخصیت و دستاوردهای شخص مقابل لبریز شده­ایم. در بقیه­ی موارد این تعامل تاثیر کوچکی دارد، و بعدا به سختی می­توانم شخص را به یاد آورم. هیچکس نمی­خواهد آن شخص فراموش شده در جشن­ها یا کاندید شغلی نامناسب باشد.

شما مجبور نیستید همواره به ماجراجویی­های خطرناک بروید تا جالب توجه به نظر آیید

پس از مصاحبه با بسیاری از مردم، مشخص شده که یکنواختی چگونه خود را نشان می­دهد. وقتی شخصی در دفتر نشسته است، از قبل معلوم است که او واجد شرایط بوده است. اما نیاز به شناخت بیشتر از فردی که تمامی کارهای ذکر شده در آن رزومه را انجام داده، وجود دارد.

چیزی که در مورد اکثر کاندیداهای شغلی جالب صدق می­کند در زندگی نیز صادق است. وقتی شخصی جدید را ملاقات می­کنید، آیا مجذوب شخصی می­شوید که دستاوردهایش را بدون هیچ پس زمینه­ای لیست کرده است، می­شوید یا دیدگاه منحصر به فرد او شما را تحت تاثیر قرار می­دهد؟ شما مجبور نیستید همواره به ماجراجویی­های خطرناک بروید تا جالب توجه به نظر آیید، بلکه نگرش شما در مورد چالش ها و ملاقات با افراد جدید می تواند بر درک دیگران نسبت به شما اثر بگذارد.

کسانی که برای فایق آمدن بر موانع سخت تلاش می­کنند تقریبا همواره در مقایسه با کسانی که همیشه محتاط هستند موفق ترند.

پنج نشانه افراد کسل­کننده

اگر می­خواهید شخصی باشید که در خاطرات بمانید، چند مورد وجود دارد که به هر قیمتی باید از آن­ها بپرهیزید. براساس تجربه اگر فردی هر یک از این صفات را نشان دهد، افراد تمایلی برای تعاملات بیشتری با آنها ندارند:

• فردی که نمی­تواند نشانه­های اجتماعی را بیابد

به غیر از اینکه اختلالی داشته باشید که بر توانایی شما برای برقراری ارتباط اجتماعی با دیگران تاثیر بگذارد، باید یک نگرش کلی از نشانه های اجتماعی داشته باشید. افرادی که نمی­توانند منظور یک عده را بخوانند، خسته کننده هستند و حتی متوجه آن نیز نمی­شوند. آن­ها می­بینند که مخاطبانشان خمیازه می­کشند، روی صندلیشان تکان می­خورند و به ساعت­هایشان نگاه می­کنند ولی متوجه نمی­شود که آن­ها می­خواهند بروند.

حتی جالب توجه ترین افراد هر از گاهی در دام داستان­های کسل کننده می­افتند، اما اگر به واکنش­های دیگران توجه کنند، آنچه را که می­گویند تنظیم خواهند کرد، داستان خود را کوتاه تر یا جالب­تر می­کنند.

من شخصی را در کالج می­شناختم که در خواندن نشانه­های همکلاسی­هایش بسیار بد بود. مردم از او دوری می­کردند چون بدون توجه به برنامه کلاسی دیگران داستان­های طولانی می­گفت. او همچنان به صحبت کردن ادامه می­داد با اینکه مخاطبانش به سمت درب خروج می رفتند. او شیرین ترین فرد کلاس بود، اما چون به نشانه هایی که همکلاسی­هایش باید جلسه را ترک می­کردند توجه نمی­کرد، بسیاری از مردم او را کسل کننده می دانستند.

یک فرد خسته کننده تا زمانی که حرفی برای گفتن نداشته باشد به حرف زدن ادامه می­دهد، که معمولا خیلی فراتر از زمانی است که مخاطبان وقت­شان را تنظیم کرده اند.

1. کسی که بیش از حد نگران است دیگران چه فکری می­کنند

طبیعی است بخواهید یک تصویر مثبت از خود که اعتماد به نفس و شایستگی شما را به نمایش بگذارد را نشان دهید، اما کسی که بیش از اندازه در مورد اینکه دیگران او را چگونه می­بینند، فکر می کند ناچار به کسب رضایت مردم است. این افراد کسل­کننده اند چون ترس از توهین به دیگران، اجازه نمی­دهد که خودشان را بیان کنند.

نداشتن هیچ نظر قوی در مورد هیچ چیزی کاملا خسته کننده است و در محیط کاری می تواند تیم را به شرایط فاجعه­باری بکشاند. اگر کسی سوالی پرسید و جوابی که همواره می­دهید این باشد که: "فکر کنم عالیه" "هرجور خودت میدونی" " خوب به نظر می­رسه" پس شما نمی­توانید ایده خود را پرورش دهید.

وجود این افراد بی فایده است.

جالب توجه ترین افراد مایلند نظراتشان را بیان کنند، حتی اگر ایده هایشان متفاوت از اطرافیان باشد. برای این که خود واقعیتان باشید نیاز دارید تا آسیب­پذیر باشید. شما به راحتی می­توانید افرادی که از نظر دادن دوری می­کنند را شناسایی کنید چون آن­ها همواره تسلیم نظر شما شده یا بر روی نظر خود نمی­مانند.

هنگامی که ما مکالمات معنادار داریم، می توانیم پروژه ها و مکالمات را در مسیرهای جدید و هیجان انگیزی بیابیم. می توانید با اینکه با کسی مخالفت می­کنید، مهربان و حرفه ای باشید. به اشتراک گذاری به رشد منجر می شود، اما سرگردانی منجر به رکود می شود.

1. اشخاص منفی­گرا

درحالیکه انتقاد کردن زمانیکه چیزی خوب پیش نمی­رود قابل قبول است، غر زدن نباید تنظیمات پیش فرض ما باشد. غر زدن دائم بدون تلاش برای پیدا کردن یک راه حل خسته کننده است. افرادي كه اين كار را انجام مي دهند، بيشتر در بيان احساساتشان به سر مي برند تا در برطرف كردن مشكل.

نگرانی در مورد مشکلات آسان است، اما انجام اقدامات نیاز به تلاش و تغییر دارد. افرادی که مایل به کار کردن برای بهبود وضعیت خود نیستند، میترسند که به جلو بروند. شکایت کردن به آن­ها اجازه می­دهد تا تخلیه شوند، اما آنها را در منطقه امن خود نگه می دارد. هیچ چیز بدتر از تماشای کسی که توسط منفی­گرایی خود به دام افتاده است، نیست.

من آشنایی داشتم که در این تله منفی­گرایی مداوم افتاد. من سعی کردم در حل مشکل کمکش کنم ولی هر بار می­گفت "این هیچوقت جواب نمیده" یا "من نمیتونم انجامش بدم" به نظر می­رسید که مهم نیست با چه راهکاری بخوام کمکش کنم او با لیست مشکلاتش از حل مشکل سر باز می­زد. در آخر من از عدم تمایل او برای حل مشکلش خسته شدم و ارتباطم را با او قطع کردم.

4- شخصی که همه را به غیر از خودش کسل کننده می­داند

این یک نوع از خودشیفتگی که همه ما در زندگی خود دیده ایم. 55 درصد از مدیران استخدام، موافق هستند که بی علاقه به نظر رسیدن در یک مصاحبه، زمینه رد شدن فرد را فراهم می­سازد. افرادی که نمی­توانند به دیگران علاقه داشته باشند، اغلب تجربیات جدید را دوست ندارند و مایل به برقراری ارتباط نیستند.

شاید شما قبلا با این افراد برخورد داشته اید. این افراد ترسی ندارند که عرصه را در دست بگیرند و داستان خود را تعریف کنند ولی تا فرد دیگری شروع به صحبت کند چشمانشان بر آشفته می­شود. آن­ها اگر موضوع بحث مورد علاقیشان نباشد به سرعت خسته می­شوند.

افرادی در ذهن ماندگار می­شوند که برای ارتباط با دیگران کار کنند و این ارتباط شامل میل به صحبت کردن و گوش دادن می­شود.

1. کسی که ثبات را اولویت اول خود قرار داده است

بعضی از مردم دوست دارند که در حباب خود مانده و ساکن باشند. آن­ها تمایلی به تغییر نداشته و از چیزهای جدید می­ترسند.

این افراد از ملاقات با افراد جدید یا تغییر در روتین روزانه­ی خود اجتناب می­کنند. و برای این کار بهانه هایی مانند "این برای من خیلی زیاده" "فک نمیکنم ازش خوشم بیاد" و "من توی کاری که دارم انجام میدم خوبم". این که بدانید چه زمانی نه بگویید بخشی مهم از یک زندگی متعادل است، اما افرادی که هر موقعیتی را رد می­کنند، شاید بیشتر به فرار از ترس­هایشان علاقه دارند تا یک زندگی هیجان انگیز.

افرادی که هیچ چیز جدیدی را امتحان نمی‌کنند، زندانی برای خودشان ایجاد کرده اند. عدم تمایل آنها نسبت به اینکه در معرض شرایط جدید قرار بگیرند باعث می شود، آنها به یک زندگی راحت، اما متوسط میل پیدا کنند. آنها همواره درباره­ی چند موضوع ثابت بحث می­کنند یا چند داستان تکراری را نقل می­کنند و دلیل آن این است که با مسائل دیگر درگیر نیستند.

از منطقه امن خود بیرون بیایید و با عظمت خود دیگران را تحت تاثیر قرار دهید

شما نباید یک پروانه اجتماعی یا یک جادوگر باشید که فرد جالبی یه نظر برسید، اما باید آنچه را که دنیا به شما ارائه می­دهد، پذیرا باشید. اگر به هیچ چیز علاقه ای نشان نمی­دهید و همه به نظر شما خسته کننده هستند، زمان نگاه کردن به آینه و تصمیم گیری در مورد اینکه آیا جهان خسته کننده است و یا شما نیاز به تغییر دارید، فرا رسیده است.

"در منطقه آسایش هیچ پیشرفتی نیست و در منطقه پیشرفت آسایشی"

برای پیشرفت از مشاوره روانشناسی کمک بگیرید

بر خلاف ذهنیت رایج که تنها برای رفع اختلالات روانی یا مشکلات حاد در زندگی باید به روانشناس مراجعه کرد، برای هر بهبود و یا قدم مثبتی در زندگی می توان از مشاور کمک گرفت. با مراجعه و کمک گرفتن از مشاوره روانشناسی در تهران یا سایر شهرهای ایران در بهبود مهارت های نرم خود کوشا باشید. مشاوره شغلی یکی از مواردی است که افراد با استفاده از آن می‌توانند در مسیر شغلی خود پیشرفت قابل ملاحظه‌ای کنند.

در صورتی که نیاز به رزرو اینترنتی از مشاوران و روانشناسان و یا سایر متخصصان سلامت دارید می‌توانید به سایت پزشک خوب مرجع اطلاعات متخصصان سلامت مراجعه و از فرد مورد نظر رزرو اینترنتی انجام دهید.