مدیریت دیپلماسی صادرات گاز با کیست؟
زمزمههای انحلال شرکت ملی صادرات گاز و پیگیری چندپاره صادرات گاز در شرکت ملی گاز، شرکت ملی نفت و وزارت نفت، موجب شده عملا صادرات گاز متولی نداشته باشد.
خبرگزاری فارس: خبرها حاکی از انحلال ناگهانی شرکت ملی صادرات گاز، با وجود چالش ها و مشکلات بسیار دیگر حوزه است. جهت انجام مراحل انحلال قانونی این شرکت، مهران امیرمعینی به عنوان رئیس هیات مدیره تصفیه شرکت ملی صادرات گاز ایران انتخاب شد.
از طرفی در حوزه تولید گاز در سال ۹۷، ۸۵ میلیون متر مکعب گاز طبیعی از توسعه فازهای پارس جنوبی به تولید روزانه کشور افزوده خواهد شد که ۲۵ میلیون متر مکعب از آن در نیمه ابتدایی امسال محقق شد و مابقی آن نیز با توجه به پیشرفت بالای پروژهها تا انتهای سال محقق خواهد شد.
با این افزایش تولید، خوراک گازی پتروشیمی ها و سوخت نیروگاه ها در وضعیت مطلوبی قرار گرفتند، اما صادرات گاز همچون گذشته مورد غفلت واقع شده است و در صورت انحلال شرکت ملی صادرات گاز معلوم نیست چه آیندهای در انتظار این بخش حیاتی باشد.
با وجود اینکه ایران دارای ۱۸ درصد ذخایر گاز دنیاست، اما کمتر از ۲ درصد تجارت گاز دنیا را در دست دارد. با نگاهی به روابط گازی ایران با بازار نیازمند کشورهای منطقه، میتوان مثالهای زیادی از دیپلماسی ضعیف انرژی ایران آورد.
قرارداد قطعی صادرات گاز به پاکستان در بلاتکلیفی به سر میبرد. صادرات گاز به بازار یک میلیاردی هند سالهاست به تعویق افتاده است. پیگیری صادرات گاز به عمان فقط با وعده و وعید دادن پیگیری میشود که موجب بی اعتمادی طرفهای عمانی شده است و تکلیف موضوع مهم قیمتگذاری آن هم مشخص نیست.
قرارداد فعلی با ترکیه و عراق رو به پایان است و به علت نداشتن راهبرد کلان و بلندمدت، تمدید این قراردادها رها شده و مجدانه پیگیری نمیشود. خرید گاز ترکمنستان و تجارت و سوآپ آن نیز به بهانه مشکلات مالی چند سالی است که متوقف شده است.
این مشکلات ناشی از آن است که صادرات گاز متولی واحدی ندارد؛ در نتیجه هر کدام از نهادهایی هم که به گونهای با صادرات گاز مرتبط هستند مسئولیت وضع ناگوار فعلی را بر عهده نمی گیرند.
علاوه بر این، چون صادرات گاز در هم تنیده با مسائل سیاسی و امنیتی کشور است، هیچ کدام از این نهادها ریسک این تجارت سراسر سود را نمی پذیرند.
مجموعه این مسائل موجب شده روند مشخصی در صادرات گاز کشور وجود نداشته باشد؛ یا قرادادی بسته نشود و یا قرارداد بدی بسته شود که منافع اقتصادی و سیاسی کشور را تامین نمیکند. مثال آن انعقاد قرارداد IFLNG در سال گذشته است که در عین اینکه هیچ آوردهی فنی و تکنولوژیک برای صنعت نفت کشور نداشت، قیمت بسیار پایینی برای آن پیشنهاد شده بود و ضرر اقتصادی محض محسوب میشد.
حال با زمزمه های انحلال شرکت ملی صادرات گاز و از سوی دیگر، مدیریت و پیگیری چندپاره صادرات گاز بین شرکت ملی گاز، شرکت ملی نفت و وزارت نفت، وضع نامناسب فعلی بدتر از این خواهد شد.
راهکار پایان دادن به این مشکلات ساختاری، تجمیع مدیریت و پیگیری صادرات گاز در نهادی مشخص، با اختیارات لازم و مشخص است که هماهنگی و هم افزایی با دستگاه دیپلماسی کشور داشته و قراردادهای صادرات گاز را متناسب با راهبرد جامعی که منافع سیاسی و اقتصادی کشور را به صورت یکپارچه تامین کند، پیش ببرد.
در این صورت، تلاش مجموعه های مختلف مرتبط با صادرات گاز، تحت راهبرد کلان صادرات گاز همراستا شده؛ همچنین هماهنگی با دستگاه دیپلماسی کشور، چالشهای سیاسی و امنیتی صادرات گاز را هموارتر خواهد کرد.
مطمئنا مزیت گره خوردن امنیت انرژی کشورهای منطقه به گاز ایران، گسترش روابط سیاسی-اقتصادی با کشورهای منطقه، تحریم ناپذیری صادرات گاز و جایگزینی درآمد صادرات گاز به جای بخشی از درآمد صادرات نفت، ارزش آن را دارد که مشکلات ساختاری صادرات گاز را با جدیت و سرعت بیشتری اصلاح کنیم.