سپیده قلیان: هدف اصلی براندازی نظام بود
عکسها و فیلمهای سپیده قُلیان در تجمعات نشان میدهد که هر جا اسماعیل بخشی در حال لیدری است، او هم با فاصله کمی در حال تصویربرداری است! همانطور که خودش میگوید وظیفه خبررسانی از اغتشاشات هفت تپه و تهیه عکس و فیلم از آنها را برای رسانههای ضد انقلاب بر عهده داشته است.
خبرگزاری فارس: عکسها و فیلمهای سپیده قُلیان در تجمعات نشان میدهد که هر جا اسماعیل بخشی در حال لیدری است، او هم با فاصله کمی در حال تصویربرداری است! همانطور که خودش میگوید وظیفه خبررسانی از اغتشاشات هفت تپه و تهیه عکس و فیلم از آنها را برای رسانههای ضد انقلاب بر عهده داشته تا از این طریق به تحریک والتهابات بیشتر فضا کمک کند. برخلاف اسماعیل بخشی که در یک پروسهای به حزب کمونیست کارگری در خارج کشور متصل شده و از آنها خط گرفته است، او خودش میگوید که گرایش سیاسی کمونیستی دارد و برای همین منظور نیز به فعالیت علیه نظام پرداخته است. صحبتهای سپیده قُلیان در مورد حوادث هفت تپه، نقش خودش و اسماعیل بخشی نیز بی کم و کاست تقدیم میگردد.
قُلیان در بازداشت به صراحت بیان دارد: سپیده قلیان هستم دانشجوی رشته دامپزشکی از شهرستان دزفول در تجمعات اخیر هفت تپه بازداشت شدم. گرایش سیاسی ام کمونیست -مارکسیست است و به همین خاطر در این تجمعات کارگری هفت تپه حضور پیدا کردم. چند سال گذشته از طریق فضای مجازی و برای مثال نشریه «منجنیق» که خط مشی کمونیستی داشت به این گرایش سیاسی علاقمند شدم، شروع کردم به مطالعه و کتاب خواندن و اخباری در مورد وضعیت و فرامین کارگری و کمونیسم هم منتشر میکردند و از این طریق به عناصر کمونیستی که در تهران و خارج از کشور بودند از طریق همین فضای مجازی وصل شدم که در اصطلاح کمونیستی خودمان به اینها میگوییم رفیق.
در تجمعات اخیر هفت تپه با رفقایمان در خارج و داخل ایران به دنبال این بودیم که تجعات را سیاسیتر و امنیتیتر کنیم، چون مطالبهای که داشتند ایجاد شوراهای مستقل کارگری و مطالبات کمونیستی بود، ما موافق شوراهای اسلامی کار نبودیم و با آنها مقابله میکردیم و از این طریق میخواستیم هر چه بیشتر روی قضیه هفت تپه زوم کنیم و از هر طریقی شده فضای آنجا را سیاسیتر کنیم که بعد به مطالبه خودشان که شوراهای مستقل کارگری و همینطور در ادامه جمهوری شورایی و انقلاب کارگری هست برسیم.
برای مثال یکی از کارهایی که ما در هفت تپه انجام دادیم، این بود که با افرادی خارج از کشور ارتباط داشتیم و اخبار و تصاویر هفت تپه را برایشان ارسال میکردیم. یکی از همین رفیقهای کمونیست من که به تازگی به ترکیه مهاجرت کرده، امید اقدمی بود. امید فعالیتش را در آنجا ادامه میداد و همچنان با من در ارتباط بود دو روز قبل دستگیری ام به من گفت: ادامه این اعتصابات بی نتیجه خواهد بود، اگر میتوانی به گوش کارگران برسان که یک بیانیه محکم و قوی بدهند. همین فرد در ادامه به من گفت: من برای تو یک مطلب میفرستم در این مطلب از مردم عادی معلمان پرستاران دانش آموزان و بازاریان میخواهیم که به اعتصاب هفت تپه بپیوندند و این اعتصاب را همگانیتر و گستردهتر کنیم!
آن مطلب را ۵۰۰ سری چاپ کرد و برایم فرستاد ما و دوستان کمونیست خارج از کشور و عناصر داخلی، هدفمان از این کار این بود که اعتراضمان را به تمامی صنفها برسانیم و مدل بر اندازیمان این بود که وقتی اعتراضات به همه صنفها از بازاریان، پرستاران، کارگران و... کشیده شد پس از به خیابان کشاندن تمامی اقشار جمهوری شورایی برپا شود و این جمهوری با انقلاب کارگری و براندازی نظام صورت میگیرد.
در سه روزی که من در تجمعات حضور داشتم فیلم و عکس و مستندات تهیه میکردم و از طریق تلگرام به دو دوستم با نامهای شیرین نجفی و علیرضا اعظمی در خارج از کشور میفرستادم. شیرین نجفی خبرنگار آمد نیوز بود که یک رسانه برانداز است. او ساکن ترکیه است و فیلمهای من را بدون کم و کاست در کانال آمد نیوز منتشر میکرد و بعد هم برای علیرضا اعظمی میفرستادم که او هم یکی از دوستانم است و ساکن هلند است. او نیز خبرنگار آموزشکده لیبرال برانداز توانا است و علیرضا هم بی کم و کاست آنها را چه در کانال توانا و چه در صفحه خودش در توئیتر منتشر میکرد. ما هدفمان متشنج کردن بیشتر فضا بود و میخواستیم اخبار را بیشتر منتشر کنیم و رفقای کمونیستی ام چه در داخل و چه در خارج از کشور کمک میکردند در انتشار این اخبار و بزرگنمایی این اعتراضات که در آخر ما به هدف خودمان، یعنی بر اندازی نظام جمهوری اسلامی و استقرار جمهوری شورایی برسیم.
اسماعیل بخشی کارگر هفت تپه که گرایش چپی دارد با اعضای شورای صنفی دانشگاه تهران که همگی چپ هستند و مارکسیست- کمونیست هستند در یک خانه تیمی در تهران جلسهای گذاشتند. این خانه درواقع خانهای تیمی بود که جلسات تشکیلاتی در آنجا تشکیل میشد. در آن جلسه اسماعیل بخشی پیشنهاد داده بود و قرار بر این شد که ۱۶ آذر به دانشگاه تهران برود و یک سخنرانی کند و هدفش امنیتیتر کردن هرچه بیشتر فضای دانشگاه بود. تا به بدنه طبقه کارگر متصل بشوند و از این طریق اتحاد بینشان شکل بگیرد و بعد به بقیه اصناف هم کشیده شود تا بر اندازیمان اجرایی شده و به جمهوری شورایی برسیم، یعنی کم کم از دانشجویان به بازاریان بعد به معلمان و بعد هم به بقیه اصناف کشیده و گسترده شود. اعتراضات را خیابانی کنیم مصادره کنیم و مطالبات کمونیستی خودمان را از این طریق اعلام کنیم.