پشت پرده نامزدی علی لاریجانی از تهران به جای قم چیست؟
کرسی ریاست در مجلس یازدهم به احتمال غریب به یقین سهم علی لاریجانی است؛ اگر بخواهد. اینطور که معلوم است، اما عزم و اراده والاتری مبنی بر انتقال او به پاستور وجود دارد.
نامه نیوز: دست تقدیر انگار روزهای بهتری را برای علی لاریجانی رقم میزند. سالها رئیس مجلس بوده و حالا توصیهها برای او جهت فکر کردن به پاستور افزایش یافته است. برخی میگویند شرایط برای این فتح از هر زمان دیگری فراهمتر است. اما حامیان این نسخه سیاسی بر اساس کدام مولفهها به این عقیده رسیده اند؟ انتصاب برادر بزرگتر او به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام گمانه ریاست آقای ابراهیم رئیسی بر قوه قضاییه را از همیشه جدیتر کرده است و این یعنی حذف یکی از جدیترین مدعیان ریاست پارلمان یا جمهوری در دو انتخابات آتی. ازنظر تحلیل آرایش سیاسی قرار گرفتن آقای رئیسی در راس یک نهاد انتصابی بیش از همه به نفع علی لاریجانی است. به این ترتیب علی لاریجانی اگر مایل باشد که همچنان رئیس مجلس بماند هیچ مانع جدی پیش رو نخواهد داشت. پیشتاز در قوه مقننه سخنان این روزهای برخی چهرههای اصلاح طلب موید این مطلب است که آنها احساس میکنند فیلترهای نظارتی موجود هیچ امیدی برای راهیابی ژنرالهای اصلاح طلب به مجلس باقی نمیگذارد، کسب کرسی ریاست که جای خود دارد. محمد رضا عارف قبلا این کرسی را به لاریجانی باخته و شانسی ندارد. در مورد ورود اسحاق جهانگیری و محسن هاشمی به مجلس نیز حرف و حدیثهایی وجود دارد که هنوز جدی نشده است. به فرض جدی شدن نیز معلوم نیست که هیچ کدام از این دو چهره شاخص قادر باشند از پس لابی طیف نزدیک به لاریجانی و ائتلافشان با اصولگرایان برآیند. به فرض اینکه پیاده شدگان از قطار کابینه همچون عباس آخوندی نیز عزم پارلماتاریستی کنند، شانس زیادی برای مقابله با رئیس کهنه کار مجلس ندارند. وضع سایر اصولگرایان هم در برابر لاریجانی بهتر از جریان رقیب نیست. ژنرالهای این جریان مشکل عبور از فیلتر شورای نگهبان ندارند، اما با چالش جدی تری تحت عنوان محبوبیت و رای آوری مواجه هستند. به فرض اینکه فهرست اصولگرایان با حداقل اختلاف تنظیم شود و حاصل آن ورود افرادی مثل حداد عادل، علیرضا زاکانی و... باشد نیز باز به نظر نمیرسد لاریجانی در مجلس، پایین نشین نمیشود. اصلیترین ویژگی او و فراکسیون نزدیک به او اثر گذاری بر تصمیمات درون پارلمانی است. سالها است که حرف آخر را میزنند و ساده انگاری است که گمان کنیم در موضوعی مثل ریاست مجلس بازی ببازند. نقطه قوت لاریجانی در این موضوع انعطاف و لابی گری است پس در ائتلاف با هر یک از دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا را باز نگاه میدارد و بر همین اساس همواره پیروز است. رئیس جمهور احتمالی کرسی ریاست در مجلس یازدهم به احتمال قریب به یقین سهم علی لاریجانی است؛ اگر بخواهد. اینطور که معلوم است، اما عزم و اراده بالاتری مبنی بر انتقال او به پاستور وجود دارد. شنیدههای خبرنگار نامه نیوز حکایت از آن دارد که او در انتخابات آتی از قم کاندید نمیشود. گفته میشود که او این بار یا در فهرست تهران قرار میگیرد یا اصلا وارد کارزار نمیشود. این تغییر تاکتیک از سوی لاریجانی تنها یک معنی میتواند داشته باشد و آن این است که وی از خیر ریاست مجلس گذشته است. این گمانه نیز منطقی نیست، اگر هدف بزرگتری در کار نباشد. هدف بزرگتر برای او چیزی نیست غیر از تجربهای دیگر از ریاست قوه. از قضا شانس اش نیز برای این کار کم نیست. او در صورت کاندیداتوری برای انتخابات ۱۴۰۰ راه دشورای پیش رو نخواهد داشت. هرچه باشد اصلاح طلبان اگرچه از معرفی کاندیدای مستقل سخن میگویند، اما خود میدانند که این رویا تعبیر شدنی نیست. برای همین عملگرایان این جریان مدتها است که گمانه حمایت از لاریجانی را مطرح کرده اند. کارگزارانیها حتی در دوگانه لاریجانی و جهانگیری، لاریجانی را انتخاب میکنند و ترجیح میدهند روی کاندیدایی که بالقوه برنده است سرمایه گذاری کنند. فعالان سیاسی و بدنه اجتماعی این جریان با حمایت از روحانی در انتخابات ۹۲ و ۹۶ آمادگی برداشتن یک گام بیشتر به پس را پیدا کرده و عجیب نیست اگر در ۱۴۰۰ پشت لاریجانی بایستند. فقط این نیست که لاریجانی را به یک رئیس جمهور احتمالی تبدیل میکند. او در عین حال پتانسیل جلب حمایت اصولگرایان را نیز دارد. علی لاریجانی در شرایط فعلی یکی از مرضی الطرفینترین گزینهها است. حال که بر اساس برخی لخبار قرار شده آقای رئیسی رئیس دستگاه قضا باشد و طبعا از گردونه رقابت برای ریاست جمهوری کنار برود، اصولگرایان نیز کاندیدای جدی نخواهند داشت. از قالیباف و سعید جلیلی و امثال آنان که پیشتر قادر به کسب رای مردم نشده اند که بگذریم باز هم به علی لاریجانی خواهیم رسید. درست است که او نیز خاطره تلخی از این رقابتها دارد، اما به این مهم واقف است که ایران ۱۴۰۰ با ایران ۱۳۸۴ یکی نیست. هیچ یک از کاندیداهای احتمالی اصولگریان به اندازه علی لاریجانی در ساختار قدرت رسمی بانفوذ و موثر نیست. هیچ یک از مهرههای اصولگرا همچون علی لاریجانی مورد حمایت جریان رقیب قرار نمیگیرد. همه این ویژگیها به اضافه کارنامه لاریجانی در سالهای گذشته و مواضع او در سیاست داخلی و خارجی سبب میشود که او را موثرترین گزینه برای ریاست جمهوی به حساب آوریم. قرار گرفتن تکههای پازل سیاست در کنار هم و هموار شدن مسیر ریاست جمهوری او در ماههای گذشته نشان میدهد که دست تقدیر نیز با ما هم نظر است و آینده روشنی را برایش رقم میزند.