آقای بازیگر: برای ضبط سکانس شکنجه شازده ارسلان چند روز نخوابیدم
حسام منظور بازیگر نقش ارسلان میرزا در سریال «بانوی عمارت» از سختی رسیدن به موفقیت در عرصه هنر گفت.
باشگاه خبرنگاران جوان: حضور چهرههای جدید در سریال بانوی عمارت با نقشهایی پررنگ بسیار دیده شد. یکی از بازیگران نقش اصلی سریال بانوی عمارت بازیگر نقش ارسلان میرزا بود که برای اولین بار در تلویزیون و در یک سریال جلوی دوربین رفت؛ در حالی که یکی از چهرههای فعال و شناخته شده تئاتر است.
حسام منظور برای اولین بار در فیلم سینمایی تلفن همراه آقای رئیس جمهور و ربوده شده جلوی دوربین رفته بود و بازی در سریال بانوی عمارت اولین تجربه تلویزیونی این هنرمند است.
او دارای مدرک فوق لیسانس کارگردانی از دانشگاه تربیت مدرس است؛ این روزها کارگردانی میکند و مدرس بازیگری هم است. این بازیگر در سال ۸۸ برای نمایش مکبث کاندیدای دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد سال بود؛ اما در نهایت سال ۹۵ برای نمایش اودیسه جایزه بهترین بازیگر مرد سال را گرفت. به بهانه سریال موفق بانوی عمارت گفتگویی با او داشتیم که در ادامه آن را میخوانید:
آقای منظور؛ خیلی از مخاطبان علاقهمند هستند بدانند شما کار خود را از چه سالی آغاز کردید؟ به نظر اینگونه نیست که ره صد ساله را یک شبه طی کرده باشید.
من در دوران مدرسه به کارهای هنری علاقه داشتم و آن را دنبال میکردم. البته امکان کار تئاتر برای ما که در شهرستان بودیم، بسیار کم بود و از طریق دیدن فیلمهای سینمایی و پیگیری وضعیت هنر از طریق مجلات این حوزه را دنبال میکردم. تا اینکه وارد دانشگاه شدم و رشته بازیگری را انتخاب کردم. شروع فعالیت حرفهایام از سال ۸۲ بود؛ من در سازمان دانشآموزی شهر تهران و کانون فکری پرورش کودکان و نوجوانان این کار را شروع کردم.
بازیگری بر خلاف آن چیزی که مردم تصور میکنند چیز در دسترسی است، نیاز به آموزش و طی مراحل مختلفی دارد. گاهی از طرف مخاطبان از من سؤال میشود که من میتوانم بازیگر شوم یا لطفا من را معرفی کنید. اما بازیگر شدن نیاز به آموزش و کار کردن در تئاتر دارد تا شخص بتواند در سینما و تلویزیون خود را محک بزند. در غیر این صورت هنردوستان اگر مسیر میان بری را طی کنند، نتیجه خوبی را نخواهند دید؛ چراکه بعد از یک یا دو کار نمیتوانند آن را ادامه دهند و مجبورند رهایش کنند. برای من هم همین گونه بود؛ حدود ۲۰ سال تجربه صحنهای داشتم و بالغ بر ۴۰ کار در داخل و خارج از ایران اجرا کردم و این سالها به تدریس در دانشگاه هم مشغول هستم.
زمانی که پیشنهاد بازی در سریال بانوی عمارت به شما شد و فیلمنامه را خواندید، شازده ارسلان چه ویژگی داشت که شما را جذب کرد؟
به نظرم شخصیت شازده ارسلان جزو شخصیتهای پیچیدهای است که در این سالهای اخیر نوشته شده است. در واقع احسان جوانمرد (نویسنده سریال) جوانب مختلف این شخصیت را به خصوص در بستر تاریخی و اجتماعی در نظر داشته است. زمانی که نقش شازده ارسلان را میخواندم، برای من جذابیتهای زیادی داشت. به هر حال نقش اول سریال بود و همه اتفاقات حول محور شازده ارسلان میچرخید و قصه را جلو میبرد، برای من روبرو شدن با نقشهای جدید یک چالش است و در تئاتر هم سعی کردم با شخصیتهای جدید مواجه شوم و آنها را به تصویر بکشم. البته فیلمنامه بانوی عمارت دقیق و مهندسی شده و روند قصه آن جذاب بود و من را جذب خودش کرد.
با خواندن فیلمنامه میدانستید که سریال با چنین استقبال خوبی روبرو میشود؟
بله؛ باور داشتم مورد استقبال قرار میگیرد. اولین بار که فیلمنامه را خواندم، برای من جذاب بود. آقای حمید نژاد (کارگردان) و احسان جوانمرد (نویسنده) نیز بر این باور بودند که سریال با استقبال خوبی روبرو خواهد شد.
چرا بانوی عمارت تا این حد مورد استقبال مردم قرار گرفت؟
سریال بانوی عمارت قصهای قوی داشت و کارگردان دقیقی مانند آقای حمیدنژاد بالا سر کار بود که بازیگران خوبی را انتخاب کرد. هدف ما این بود که کاری ساخته شود در شأن مردم ایران که خوشبختانه این اتفاق افتاد. میتوان گفت: جزو پرمخاطبترین سریالهای بعد از انقلاب بوده است؛ چرا که تمام اقشار مردم آن را میدیدند و به نظرم از این جهت یک پروژه ملی بود.
همراهی و ارتباط شما با کارگردان بانوی عمارت چگونه بود؟
تصور من این است که خط فکری من و آقای حمیدنژاد به هم در سینما نزدیک است و این نزدیکی را زمانی که گفتگو داشتیم، حس میکردم. هر دو سینما را بر پایه درام و روابط انسانی میپسندیم. در طول کار خیلی احساس نزدیکی به آقای حمیدنژاد میکردم و این ویژگی خوب کارگردان است که با بازیگران ارتباط برقرار کند و این صمیمیت در نتیجه کار منعکس شود. من برای خلق شخصیت میرزا ارسلان قوانلو هر کاری لازم بود، انجام دادم.
من معتقد هستم بازیگر برای ایفای نقش باید خود را در شرایط خاص آن شخصیت قرار دهد؛ به طور مثال من برای صحنه شکنجه چند روزی را نخوابیدم تا آن تکیدگی و بیخوابی در چهره من دیده شود. حتی به بچهها میگفتم طنابها را محکمتر ببندند. به نظرم این مسائل باعث میشود شخصیت زندهتر شود و همیشه استقبال میکنم به سمت شخصیتهایی بروم که تا میتوانم آن را طبیعی بازی کنم.
شما در تئاتر نقش تکراری خیلی کم بازی کردید. آیا در کار تصویر هم شاهد این اتفاق خواهیم بود؟ در ادامه مسیر بیشتر میخواهید در چه حوزهای فعالیت کنید؟
من همیشه تلاش میکنم نقشهای متفاوتی را انتخاب کنم. در تئاتر هم به این صورت بوده است. هر چند که تماشاگران تئاتر من را بیشتر با کارهای شکسپیر میشناسند، اما در انتخاب کارهایم سعی کردم شخصیتهای متفاوت را انتخاب کنم. معتقدم بازیگر باید بتواند هر شخصیتی را در هر ژانری بازی کند. طبیعی است بازی در سریال بانوی عمارت یک تغییر اساسی در مسیر حرفهای من به وجود خواهد آورد؛ البته این باعث نمیشود من نسبت به رویکردهای خود در بازیگری عقبنشینی کنم بلکه سعی میکنم با همان توان و میل به سمت کارها و تجربههای جدید پیش بروم و در سینما هم از این به بعد کارهای متفاوتی را انتخاب خواهم کرد.
بازی در نقش شازده ارسلان چه تاثیری در آینده کاری شما خواهد داشت؟
ویژگی رسانه تلویزیون این است که مخاطب بیشتری بازیگر را میشناسند؛ در مقابل تئاتر مخاطب کمتری دارد. شاید در این سالها فقط مخاطبان جدی تئاتر من را میشناختند، اما سریال بانوی عمارت این امکان را به وجود آورد که با مردم بیشتر در ارتباط شوم. مردم در این مدت خیلی به من محبت و لطف دارند و همین خوشحال کننده است. البته از اینکه دیرتر نسبت به هم دوره ایهای خود وارد عرصه تصویر شدم، ناراحت نیستم؛ چرا که در تمام این سالها تلاش کردم کیفیت بازیگریام را ارتقا دهم. اگر مردم لطف دارند و میگویند که این نقش را موفق بازی کردی، دلیلش سالهایی بوده که من برای آموزش خودم صرف کردم.
جالبترین واکنش مردم نسبت با سریال بانوی عمارت چه بود؟
واکنشهای جالب بسیار زیاد بوده و برای من این جالب است که همه طیف مردم این سریال را در داخل و خارج از کشور میدیدند و با آن ارتباط برقرار کردند. این بهترین اتفاق برایم بوده است و خستگی کار را از تن من بیرون کرده است. در برابر محبت مردم حرفی برای گفتن ندارم؛ چه چیز برای بازیگر بهتر از این.
شما مسیر سختی را در بازیگری تجربه کردید. به نظر شما بهترین و سریعترین راه برای ورود جوانان به سینما و تلویزیون چه شیوهای است؟
من موافق راههای سریع نیستم. ما در هنر نمیتوانیم سریع به همه چیز برسیم. شاید عدهای سریع برسند، اما به همان سرعت هم آن را از دست میدهند. به نظرم برای هنر ناب باید سالها زمان گذاشت؛ شما هیچ بازیگر خوبی را در دنیا نمیتوانید معرفی کنید که یک شبه و به سرعت بازیگر شده باشد. اگر در ایران از بازیگر بزرگی نام میبریم، زمانی که به سابقه او نگاه میکنیم میبینیم که سالهای سال تلاش کرده و زحمت کشیده تا به این جایگاه برسد.
درباره عوامل سریال بانوی عمارت صحبت کنید. نویسنده، کارگردان، بازیگران و عوامل پشت صحنه که با هم توانستید کاری روی آنتن ببرید که موفق باشد.
جمع شدن این گروه یک کار معجزهآسا بود؛ بهترین عوامل دور هم جمع شدند و در این کار با هم همکاری کردند. کسانی مثل علیرضا رنجبران (مدیر تصویربرداری)، داریوش پیرو (طراح صحنه)، ژاله زکی زاده (طراح لباس)، مجید اسکندری (طراح چهرهپردازی)، احسان جوانمرد نویسنده آشنا به نوشتن، عزیز الله حمیدنژاد کارگردان نام آشنا و دارای اشراف به هنر، بازیگران خوبی که دارای تجربه صحنه و دوربین بودند همچون پانتهآ پناهی ها، علیرضا شجاع نوری، رامتین خداپناهی، شبنم فرشادجو و دیگر عزیزان. همه مجموعه تلاش کردیم که یک کار متفاوت انجام دهیم و انگیزهها بالا بود. البته در طول ساخت سریال مشکلاتی وجود داشت، اما هیچ کدام از اعضای گروه ناامید نشدند و ما سعی کردیم تهدیدها را به فرصت تبدیل کنیم.
این روزها پیشنهاد جدیدی دارید؟
پیشنهادهایی دارم؛ اما انتخاب کار جدید برای من بعد از سریال بانوی عمارت سخت است. اولویت من برای انتخاب کار فیلمنامه، کارگردان و گروهی است که قرار است با آن کار کنم. هنوز پیشنهادی را به صورت جدی قبول نکردم و از دوستان مشورت میگیرم.
شما کار بازیگری را از جوانی شروع کردید؛ الان خیلی از جوانها چند نقش بازی میکنند و خیلی زود حذف میشوند. راز ماندگاری در هنر از نگاه شما چیست؟
در همه مشاغل کسانی موفق هستند که تمام زیروبمهای آن را با علاقه جستجو کنند و بتوانند حرفی برای گفتن داشته باشند؛ عاشقانه و با علاقه آن کار را دنبال میکنند و حاضر هستند برای موفقیت در آن هزینه بپردازند. منظور من هزینه مالی نیست؛ بلکه از جسم و جان و از روح و روان مایه میگذارند. زمانی که یک پزشک، جراح موفقی میشود مشخص است که چقدر زمان گذاشته و حتی به تفریحهایش پشت پا زده است. باید در هنر هم به این موضوع توجه کنیم. در هنر هم باید تلاش کرد؛ کتاب خواند؛ با فنون روز بازیگری در دنیا آشنا شد؛ روی صحنههای تئاتر خاک خورد؛ از اساتید آموخت و در نهایت به موفقیت رسید.