پروانه معصومی: قصه تازه کمتر در تلویزیون روایت میشود
بازیگر سینما و تلویزیون با اشاره به اینکه بینندگان سریالهای تلویزیونی کمشده، گفت: فکر میکنم قصهها جذاب نیستند، قصه تازه کمتر در تلویزیون روایت میشود؛ چرا که مردم به دنبال قصهها و موقعیتهای تازه هستند.
خبرگزاری تسنیم: پروانه معصومی را پس از مدتها با مجموعه «مینو» در تلویزیون میبینیم. در قالب مادری که جنگ، زندگی خانوادگی او را دستخوش تغییر و تلخی میکند. او مثل همیشه بازی باورپذیر و بدون اغراقی دارد و حضورش در کنار "محمود پاکنیت" تصویرگر نسلی است که این روزها کمتر در تلویزیون میتوان سراغشان را گرفت. معصومی معتقد است عنصری که باعث جذب مخاطب برای این سریال شده، قصه تازه و مضمون عاشقانه آن است. مشروح گپ و گفت: ما با این بازیگر پیشکسوت عرصه سینما و تلویزیون را در ادامه میخوانید:
هیچوقت نقشها درگیرم نکرده است
*مدتی است شما را کمتر در تلویزیون میبینیم، دلیل این دوری از بازیگری چه بوده است؟
نقشها و قصهها را دوست نداشتم. همیشه پیشنهادهایی بوده، اما نقشها درگیرم نکرده، نقشهایی که در قصه تاثیری ندارد یا بسیار کمرنگ است، برایم جذاب نیستند. ترجیح میدهم چنین نقشهایی را نپذیرم.
*در روزهای دوری از بازیگری، دلتان تنگ نمیشود؟
نه (میخندد) کتاب میخوانم، فیلم میبینم و فکر میکنم. اینها هم بخشی از زندگی بازیگر است.
کار جنگی را رد نمیکنم
*چطور شد پذیرفتید در «مینو» بازی کنید؟
«مینو» یک مثلث عاشقانه جذاب است که در بستر جنگ روایت میشود. وقتی فیلمنامه را خواندم برایم مهم بود که این قصه درباره خرمشهر است. درباره مردمی که زندگیشان بر اثر جنگ، ویران شد. درباره آنهایی که آواره شدند. مردمی که میشناختمشان و در روزهای جنگ، درد و رنجشان را دیده بودم. اگرچه که جنگ تا به تهران نرسید برای ما دور بود، اما حس تلخ آن را درک کرده بودم. برایم مهم بود در کاری باشم که درباره این مردم، این زنان و این خانوادههاست. ما قبلاً در تلویزیون شبیه به «مینو» نداشتیم. یعنی سریالی که موضوع و محور آن خانواده در جنگ است.
*نقشی که شما بازی میکنید، به عنوان نماینده نسل قبل در قصه کاملاً جایگاه و کارکرد دارد...
امیدوارم واقعاً این اتفاق افتاده باشد. برایم این ویژگی قصه مهم بود که «مینو» قصه نسلهای مختلف است. آدمهایی که حادثه جنگ، همه چیزشان را تغییر میدهد.
بوستان ولایت بودیم نه خرمشهر!
*برای «مینو» به جنوب رفتید؟
یکی از امتیازهای این مجموعه طراحی خوب صحنه و لباس است. اگر شما این مجموعه را ببینید، فضای آن را باور میکنید، آدمهایش را و حوادث را میپذیرید. ما اصلاً در جنوب نبودیم، تصویربرداری در بوستان ولایت انجام شده و سکانسهای کمی در جنوب بوده، اما کمتر کسی متوجه میشود این اتفاقها در خرمشهر رخ نداده است. کارگردان این مجموعه واقعا تلاش کرد تا حاصل کارش، واقعی، مستند و تاثیرگذار باشد و به نظرم به این هدف رسیده است. فضای این مجموعه با وجودی که ساختن دهه ۶۰ سخت است آن معماری و دکورها وجود ندارد، کاملاً شبیه آن روزهاست. کارگردان از هر امکاناتی که داشت استفاده کرد تا بیننده آن اتمسفر را باور کند.
بدون فضاسازی درست، احساس بازیگر کامل دیده نمیشود
*این فضاسازی روی بازی شما اثر دارد یا شخصیتی که خلق میکنید در یک فرآیند درونی شکل میگیرد؟
قطعاً فضایی که در آن بازی میکنم مهم است. آنچه از متن و نظر کارگردان برداشت میکنم در یک اتمسفر درست به بار مینشیند و عینی میشود. کار بازیگر هم بخشی از این فضاسازی است. اغلب ما تجربه روزهای جنگ را داریم، جنگ برای ما همراه با احساسهای فراوانی است، در یک اتمسفر درست بازیگر میتواند آن احساس را عینی و متبلور کند. حس زندگی کردن در آن روزهای سخت و پر تنش را به بیننده منتقل کند. بدون فضاسازی درست، احساس بازیگر کامل دیده نمیشود.
از کار با جوانها، لذت میبرم
*کارگردان مجموعه "مهدی پوروزیری" تازهکار است، همکاری با جوانها برای شما که با کارگردانهای بزرگ سینمای ایران کار کردهاید سخت نیست؟
اصلاً. درباره این کارگردان (پوروزیری) باید بگویم که او مستندساز بوده و سابقه مستندسازی برای ساخت «مینو» بسیار به او کمک کرد. من اطمینان داشتم که دانش و تجربهای که او دارد به بهتر شدن حاصل کارش کمک میکند. او کارگردانی است که به راحتی از چیزی نمیگذشت و تلاش میکرد به ایدهآلهایش برسد. همیشه به این موضوع فکر میکنم شاید حضور من، باعث شود مسیر یک فیلمساز جوان هموارتر شود، بنابراین از کار با جوانها، لذت میبرم.
موقعیتهای تلویزیون، اغلب تکراری هستند
*در سالهای اخیر میزان بینندگان سریالهای تلویزیونی کم شده، دلیل این موضوع از نظر شما که در کارنامهتان کارهای پربیننده مثل «پلیس جوان» و «نشانی» دیده میشود، چیست؟
فکر میکنم قصهها جذاب نیستند، قصه تازه کمتر در تلویزیون روایت میشود. مردم به دنبال قصهها و موقعیتهای تازه هستند. «مینو» قصه و فضای تازهای دارد و همین باعث میشود بیشتر دیده شود. زمانی در تلویزیون، فضای متنوعی وجود داشت و کارهایی با حال و هوای مختلف ساخته میشد، الان قصهها بهم شبیه هستند و اغلب موقعیتها تکراری است.
تماشاگر نوستالژیهای تلویزیون هستم
*شما چقدر تلویزیون میبینید؟
شاید باور نکنید، اما مسابقه «برنده باش» با اجرای محمدرضا گلزار را دنبال میکنم. اجرای او را خیلی دوست دارم و فکر میکنم واقعاً در این حوزه موفق است. سریالهای شبکه آیفیلم را هم دنبال میکنم. تماشای سریالهای جذاب قدیمی، نوستالژیک و شیرین است. «لیسانسهها» تازهترین مجموعهای بود که در آیفیلم دنبال کردم و افسوس میخورم که چرا تمام شد.
«شرایط خاص» بالاخره پخش میشود
*به خاطر ویژگیهای ظاهریتان، وقار و آرامشی که دارید معمولاً نقشهای جدی به شما پیشنهاد شده است. دوست ندارید کار طنز شبیه به «نشانی» (رامبد جوان) بازی کنید؟
مجموعه «شرایط خاص» به کارگردانی وحید امیرخانی کمدی موقعیت است که بعد از «مینو» احتمالاً روی آنتن میرود. به من گاهی نقشهای طنز پیشنهاد شده. اما بیشتر نقشهایم جدی است. کارهای طنزی که پیشنهاد شده، معمولاً من در آنها شخصیتی جدی داشتهام.
"دیرباز" و "افشاری" بازیهای دیدنی دارند
*البته در سریال «نشانی» شما در موقعیتهای کمیک بودید. دیالوگ طنز هم داشتید.
بله. «نشانی» از همان اتفاقهای معدود بود. در «شرایط خاص» دوباره به فضای کمدی برگشتم. فضا و قصه را دوست دارم و بازی کامبیز دیرباز و بهرام افشاری در این مجموعه فوقالعاده دیدنی است.
دنبال نقشهای با هویت هستم
*شما در دهه ۶۰ از بازیگرهای پرکار سینما بودید. طبیعی است که مثل هر بازیگر دیگری کمکم به سمت تلویزیون رفتید. در این سالها پیشنهاد سینمایی داشتهاید؟
بله، اما فیلمنامهها، نقشها یا فضای کار را دوست نداشتهام. من ترجیح میدهم اگر نقشی کوتاه بازی میکنم، آن نقش با هویت باشد، در قصه تأثیر داشته باشد و به راحتی نتوان آن را نادیده گرفت یا از روند قصه حذف کرد. تازهترین فیلمی که بازی کردم فیلم «معکوس» به کارگردانی پولاد کیمیایی بود.
«معکوس» به جشنواره فجر میروم
* «معکوس» در جشنواره سی و هفتم روی پرده میرود. از این تجربه راضی هستید؟
بله. نقشم کوتاه، اما تأثیرگذار است. همکاری با "پولاد کیمیایی" به عنوان فیلمسازی جوان که سالها سابقه بازیگری و حضور در سینما داشته، برایم جالب بود. امیدوارم که کلیت فیلم، با توجه به تلاشی که همه گروه سازنده داشتند، قابل قبول باشد.