حسن ریوندی: طنز فعلی سینما و تلویزیون در شأن ملت ایران نیست
روایت این روزهای خندیدن و شاد کردن به جایی رسیده که هر نوع رفتار، مضمون و دیالوگی استفاده میشود، اما چقدر به غنای فرهنگ ما کمک کند این سوالی است که باید به آن پاسخ داده شود.
خبرگزاری تسنیم: زمانی برای خنداندن و ایجاد فضای کمدی از دانش بومی و علم غنی طنز ایرانی استفاده میشد، اما امروز حتی دیالوگهایمان هم به غربیها نزدیک شده است. به تعبیر حسن ریوندی کمدین و طناز ایرانی بخش نازل طنز غربیها را کپیبرداری میکنیم. او در این باره به خبرنگار خبرگزاری تسنیم، میگوید: مشکل امروز طنز ما این است که میخواهیم به هر قیمتی مخاطب بخندد. حالا برای این کار از چه نوع مضمون و دیالوگی استفاده کنیم هیچ اولویت مهمی ندارد. من هیچوقت طنز سیاسی نگفتهام، اما چون به دغدغههای جامعه بیاعتنا نیستم و زبان طنز هم بهترین زبان و گویاترین زبان است به همینخاطر مخاطب فکر میکند من طنز سیاسی انجام میدهم.
ریوندی در پاسخ به این سوال که چرا امروز طنازان ما درگیر این زرق و برقها شدهاند و از اصول و مبانی عدول کردهاند، تصریح کرد: من هر روز سعی میکنم برای بالندگی و طراوت در طنز به روز شوم. به همینخاطر چندین سال است که استندآپهای جهانی در اروپا، آمریکا و کشورهای دیگر را رصد میکنم. در این پیمایشها به طنزهای تلویزیون و سینمای ما پی بردم که چقدر برگرفته از فرهنگ غرب است. اما نازلترین موقعیتهای کمدی آنها که شاید به ابتذال نزدیک شود را ما در دستور کار قرار دادهایم.
وی تأکید کرد: متأسفانه از کلمات و جملات غیرمتعارف و نا به هنجار و زننده استفاده میکنند تا به هر قیمتی مخاطب را بخندانند. اینجا دو چیز زیر سوال است؛ اول اینکه اصلاً چرا باید از فرهنگ غربی برای پیشبرد در طنز بهره ببرند و دوم اینکه چرا مفهوم اصلی طنز که فرهنگسازی است را با شکست ذائقه مخاطب نابود میکنند. من وقتی در عرصه طنز شروع به کار کردم با خودم عهد بستم که در هر کشوری یا هر جایی که اجازه هر نوع رفتار و گفتمانی در طنز را به من دادند به فرهنگساز بودن طنز احترام بگذارم. چیزی نگویم که این اصول و مبانی زیر سوال بروند.
طناز و کمدین ایرانی خاطرنشان کرد: یکی از لازمههای ارائه طنز مناسب، گذراندن دوره اجرا، گویندگی، فنبیان و استفاده از دیالوگهای مناسب و توجه به مضامین غیرتکراری و متنوع است. من ۱۵ سال پیش این دورههای آموزشی را گذراندم و اگر نرفته بودم نمیتوانستم طنزی را ارائه بدهم که هم دغدغه سیاسی داشته باشد هم اجتماعی و در عین حال برای مخاطب موقعیتهای شادی و با نشاط فراهم کند. فکر میکنم یک طناز بیش از هر حوزه و شغل دیگری نیازمند مطالعه و اندوخته علمی است. طناز اگر به تکامل و رشد نرسد طنز او جز اتفاقات سخیف، زشت و ابتذال هیچ مفهومی برای مخاطب نخواهد داشت.
ریوندی با اشاره به اینکه یک طناز نیاز به تفکیک حوزه ندارد که مثلاً بگوید طنز سیاسی انجام میدهم یا طنز اجتماعی، طنز فراگیر است افزود: نویسنده وقتی با سبد غنی و دست پر برای طنز وارد میدان میشود نیازی ندارد بگوید من طنز سیاسی یا اجتماعی ارائه میدهم یا در همین راستا به ابتذال کشیده شود. چرا که طنزهای سیاسی شمشیر دو لبهای هستندکه یک طرف مردم از شما خوشحال یا ناراحت میشوند و از طرف دیگر این طنز امکان دارد جوانب انصاف را رعایت نکند و مسئولین را ناراحت کند. ما باید در طنز سیاسی محتاط عمل کنیم؛ البته اگر صرف سیاست، موقعیتهای کمدی فراهم نشود هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. چرا که طنز فراگیر و به خودی خود فرهنگساز است.
وی در پاسخ به این سوال که تلویزیون و سینما چطور به یک طنز درست و با مبانی میرسند، گفت: من به عنوان یک استندآپ کمدین، شومن یا طناز در عرصهای غیر از رسانه تأسف میخورم که چطور میشود ما در قرن بیست و یکم و عصر ارتباطات به پیدیاف تمام کتابخانههای جهان دسترسی داریم، اما آنقدر تنبل و کمکار هستیم که دوباره به "چرخ" روی میآوریم. اینجاست که شاید یک بخشی از سوال شما که پرسیدید چرا سینما و تلویزیون در ارائه طنز گاهی به ابتذال کشیده میشوند، پاسخ داده میشود. شاید به خاطر این است که چرخ را دوباره اختراع کردیم. اتفاقی که ۱۰۰ سال قبل توسط چاپلینها رقم خورده بود. اما طنزهای چاپلین هم حرف انتقادی میزد و هم مقاصد اجتماعی و سیاسی را دنبال میکرد. جالب است که این همه هدف با طنز صامت اتفاق میافتد و زمانی هم که طنز چاپلین به صدا روی آورد باز هم این نبوغ ادامه پیدا کرد. وظیفه طنازان ما این است که همواره برای ارائه یک مسیر درست در عرصه کمدی و طنز، از تحقیق و پژوهش دست برنداریم.
ریوندی با اشاره به اینکه شایسته است تلویزیون برنامهای داشته باشد که در آن به خندیدن تأکید شود، خاطرنشان کرد: باید تقدیر کرد برنامهای مثل «خندوانه» در تلویزیون وجود دارد که در این اوضاع و احوال اجتماعی و اقتصادی مردم را به خندیدن دعوت میکند. چون ملت ایران سزاوار شادی هستند، ولی اینکه در ارائه طنز با تنبلی نویسندگان و عدم تحقیق و ابداع هنرمندان مواجه میشود شاید این طنز در شأن ملت ایران نباشد. شاید رشد نکردن و پویا نبودن در عرصه طنز به این نکته برگردد که دیگر ما برای خنداندن نیاز به تلاش آنچنانی نداریم. ذائقه مخاطب با کارهای ضعیف طنز سقوط کرده و با هر نوع تغذیهای سعی میکنیم طنز در سبد آثار نمایشیمان فقط داشته باشیم.
وی در پاسخ به این سوال که چه نوع طنزی را باید برای مردم نهادینه کنیم، گفت: همان طنزی که بتواند فرهنگسازی کند و "بنهیل" در انگلستان سالهای قبل انجام داد. چرا که انگلستان قبل از هندوستان مقام اول چشم ناپاکی مردمان جهان را داشت و "بنهیل" به عنوان یک طناز در قالب طنز فیلمهایی ساخت که به مردهای کشورش از طریق زبان طنز یکسری مطالب آموزنده و تأثیرگذار ارائه میداد. زیرا بالاترین و اثرگذارترین زبان و شیوه ارائه مطالب مهم، طنز است. به دلیل آنکه طنز وقتی انسان شاد میشود پذیرش یک ارزش، هنجار و قانون بسیار بالاتر از زمانی است که غمگین هستند. "بنهیل" این کار را کرد و پذیرش بالاتر رفت و شروع به فرهنگسازی در طنز کرد. اگر در ایران بتوانند طنازان ما با علم و درایت پیش بروند و ناهنجاریها حذف میشوند.