در تمام نظرسنجیهای قبل از رای گیری، آراء هیچکس غیر از قالیباف نزدیک به روحانی نبود / رئیسی میگوید قالیباف نمیخواست کاندیدا شود، خب پس چه شد که کاندیدا شد؟ این موضوع جعبه سیاه دارد
حسین قربانزاده، مشاور محمدباقر قالیباف در واکنش به اظهارات حجت الاسلام رئیسی گفت: در زمان انتخابات یک تحلیل تکنیکال سیاسی به ما میگفت: با کنار رفتن آقای رئیسی به جای آقای قالیباف، شوک بزرگتر رقم میخورد؛ ولی در عمل آن چیزی که اتفاق افتاد، دیدیم که ایشان حضور دارند و این شوک هم نیاز است و طبیعتا آقای قالیباف انصراف دادند، ولی خوب این شوک نتوانست تاثیر لازم را بگذارد.
انتخاب: حسین قربانزاده، مشاور محمدباقر قالیباف در واکنش به اظهارات حجت الاسلام رئیسی گفت: در زمان انتخابات یک تحلیل تکنیکال سیاسی به ما میگفت: با کنار رفتن آقای رئیسی به جای آقای قالیباف، شوک بزرگتر رقم میخورد؛ ولی در عمل آن چیزی که اتفاق افتاد، دیدیم که ایشان حضور دارند و این شوک هم نیاز است و طبیعتا آقای قالیباف انصراف دادند، ولی خوب این شوک نتوانست تاثیر لازم را بگذارد. قربانزاده »، گفت: آقای رئیسی حرفی زده اند و گفته اند که آقای قالیباف نمیخواست کاندیدا شود، بالاخره این، یک جعبه سیاهی دارد؛ پس چه شد که آقای قالیباف در انتخابات حضور پیدا کرد؟ او ادامه داد: نکته اول اینکه باید از آقای رئیسی سوال شود که ادامه این جمله چیست؟ چون جمله ایشان ادامه دارد و میگویند وقتی قرار شد ایشان در انتخابات حضور پیدا کند، مثلا این اتفاق افتاد، باید تکلیف این موضوع روشن شود. ما هم تایید میکنیم که آقای قالیباف شخصا نمی خواست در انتخابات حضور پیدا کند و در واقع اتفاقاتی افتاد.
قربانزاده تصریح کرد: نکته چهارم در مورد اینکه چرا آقای قالیباف کنار رفت و این موضوع چه معادلهای داشت، باید گفت: آن معادله این است که جریان اصولگرایی در هفته پایانی به دلیل فاصلهای که در نظرسنجیها با آقای روحانی داشت، به یک شوک نیاز داشت. یعنی اگر با دست فرمان همان نظرسنجیها جلو میرفت، معلوم بود که آقای روحانی رییس جمهور میشود؛ بنابراین قاعدتا باید شوکی وارد میشد و ما معتقد بودیم که با کنار رفتن آقای رئیسی به نفع آقای قالیباف، شوک بزرگتری رقم میخورد؛ زیرا این اتفاق همان سبد رای را حفظ میکند ضمنا قریب به اتفاق سبد آرای آقای رئیسی به سبد آرای آقای قالیباف میآمد و به سمت سبد آقای روحانی نمیرود. او افزود: یعنی یک تحلیل تکنیکال سیاسی به ما میگفت: با کنار رفتن آقای رئیسی، این شوک بزرگتر رقم میخورد؛ ولی در عمل آن چیزی که اتفاق افتاد، دیدیم که ایشان حضور دارند و این شوک هم نیاز است و طبیعتا آقای قالیباف انصراف دادند، ولی خوب این شوک نتوانست تاثیر لازم را بگذارد. او درباره جلساتی که بین رئیسی و قالیباف برای انصراف یکی از این دو به نفع دیگری تشکیل شده بود، گفت: حتما جلسه یا جلساتی برای انصراف یکی از کاندیداها بوده، اما من اطلاعی از آن جلسه ندارم. قربانزاده درباره اینکه با توجه به نتیجه نظرسنجی ها، آیا پیشنهادی برای کنار رفتن رئیسی به نفع قالیباف مطرح شده بود یا خیر، گفت: این جمله مهمی است؛ در هیچ نظرسنجی معتبری مانند نظرسنجی دانشگاه تهران که حتی دو روز قبل از رای گیری، نتیجه انتخابات را با ۷ دهم درصد اختلاف پیش بینی کرده بود، و چند نظرسنجی مشابه دیگر، در طول انتخابات هیچ روزی نبود که کسی غیر از آقای قالیباف نزدیکترین کاندیدا به آقای روحانی باشد. او در توضیح این موضوع گفت: نظرسنجی معتبر که میگوییم از آن جهت است که بالاخره نظرسنجی مراکز و نهادهای مختلف را که کنار هم بگذاریم، یک زمینه همگن استخراج میشود. در این بین یکی دو تا نظرسنجی خیلی عجیب و غریب هم داشتیم که کسی به آنها اعتنایی نمیکرد. مشاور قالیباف درباره اینکه پس چرا در نهایت قالیباف کنار رفت و نه رئیسی، گفت: دو نکته وجود دارد؛ یکی ورود به انتخابات و دیگری انصراف. ورود انتخابات همان جعبه سیاهی است که میگوییم چرا اصلا آقای قالیباف در انتخابات حضور پیدا کرد؟ آقای قالیباف میدانست که وقتی زمین بازی در انتخابات از اقتصاد به سمت سیاست پیچید و بهترین کمپین انتخاباتی برای جریان اعتدال و دولت شد؛ چون از فضایی که باید درباره عملکرد اقتصادی چهارساله پاسخگویی داشته باشند به سمت منازعهای رفت که مثلا اگر عدهای بیایند، در پیاده روها دیوار میکشند. قاعدتا ترکیب کاندیداها این اجازه را به آقای روحانی داد که زمین بازی را عوض کند. در این زمین آقای قالیباف شانس کمتری برای ابراز وجود، عرض اندام و مقابله با رقیب داشت. او ادامه داد: بنابراین قبل از ثبت نام، وقتی مشخص شد که ترکیب کاندیداها به چه سمتی میرود، خود به خود کمپین سیاسی به سمت غلبه حوزه سیاست داخلی بر اقتصاد رفت؛ اقتصادی که مشکل اصلی مردم بود. پس با این اتفاق باید رفت و آن جعبه سیاه را کشف کرد. قربانزاده افزود: نکته دوم اینکه باید شوکی وارد میشد و این شوک به پیشنهاد ما، با بررسی نظرسنجیها و پیش بینی ریزش آرا و اینکه وقتی کسی انصراف میدهد، آرایش به کدام سمت میرود، پیش بینی این بود که اگر آقای قالیباف میماند، اختلاف آرا کمتر بود و حتی پیش بینی میشد که به دور دوم برود، ولی این اتفاق نیفتاد. اما باز هم ما منتظر بودیم که ببینیم این شوک میتواند اثر خود را بگذارد که این اتفاق هم نیفتاد. قربانزاده درباره این جمله رئیسی که گفته بود قالیباف آمادگی داشت در ستاد بنده حاضر باشد، اظهار داشت: من این جمله را امروز از ایشان شنیدم و اطلاعی ندارم. قربانزاده همچنین درباره توافقاتی که درباره همکاری ستادهای قالیباف و رئیسی پس از انصراف قالیباف شده بود و در عمل اجرایی نشد، گفت: رقیب در انتخابات رقیب است؛ به جز کاندیدای پوششی که معلوم است برای کمک میآید. آقای میرسلیم را هم که ملاحظه کنید میبینید که آمده بود تا ابراز وجودی کند و حداقل رایی را کسب کند. اگر مناظره اول را ببینید متوجه میشوید که آقای رئیسی هم برایش مهم است که با همه و افراد مختلف رقابت کند؛ طبیعی است که وقتی کسی با ستاد شخصی دو هفته و سه هفته این گونه پای کار میآید، همه را به چشم رقیب نگاه میکند. مشاور قالیباف همچنین درباره مباحث این روزها پیرامون شورای وحدت و دیدار رئیسی، قالیباف، جلیلی و محسن رضایی گفت: اسم آن شورا را نمیدانم، در این که همفکری صورت میگیرد، تردیدی نیست. اما الان مردم به سطحی از دغدغه رسیده اند که برایشان حسن و حسین و چپ و راست و اصولگرا و اصلاح طلب اهمیتی ندارد. وقتی ما قدرت خرید مردم را در ۶ ماه به یک سوم تقلیل میدهیم، نباید توقع داشته باشیم بیایند و بگویند سینه چاک این جریان یا آن جریان هستیم. او افزود: چرا مردم باید سینه چاک جریانی باشند که اگر در قدرت هست، که دارد وضعیت مردم را میبیند و اگر در قدرت نیست چرا مطالبه نمیکند که این وضعیت دارد به مردم فشار میآورد؟ ما با چالش ریزش جریانهای سیاسی کشورمان مواجهیم، چه اصلاح طلب و چه اصولگرا. دولت مستقر با چالش جدی تری مواجه است که سرمایههای اجتماعی خود را از دست میدهد، ولی این به این معنا نیست که جریان اصوگرایی جایگزین است. قربانزاده گفت: قطعا اگر این ادامه یابد اینکه شب انتخابات یک اقتصاددان در لیست بیاوریم و بگوییم لیست مان انتخاباتی است، جوابگو نیست. یعنی از الان باید به دغدغههای مردم توجه شود. اگر این تغییر و تحول به وجود نیاید، و در بر همان پاشنه بچرخد، برای جریان اصلاح طلبی این خطر را دارد که اقبال مردمی را از دست بدهد و برای جریان اصولگرایی نیز این خطر را دارد که نمیتواند خودش را به عنوان جایگزین دولت مستقر مطرح کند.