گیلدا و ژاکلین رقبای عشقی فرح
دخترهای تلفنی موسسه ماداک کلود در پاریس و سایر موسسات مشابه یکی از این موارد بود. برای شاه و مقامات دربار صدها دختر به تهران میآوردند.
مشرق: در طول سالهای دهه ۱۹۷۰ روابط فرح دیبا با شاه پیچیده شد. او به عنوان ملکه به حد رشد و کمال رسیده و شاید از نظر سیاسی نیز آگاهتر شده بود. بدین جهت در کارگاه شایعه سازی تهران ادعا میشد که بین او و شاه شکاف افتاده است. شایع بود که زنبارگی شاه دیگر غیر قابل تحمل شده است.
دخترهای تلفنی موسسه ماداک کلود در پاریس و سایر موسسات مشابه یکی از این موارد بود. برای شاه و مقامات دربار صدها دختر به تهران میآوردند. همه اینها عادی مینمود و بخشی از سبک زندگی پهلویها بود. اما ناگهان موضوعی بسیار جدی اتفاق افتاد.
*گیلدا
در اوائل سالهای دهه ۱۹۷۰ در دربار و بازار زمزمههایی رواج یافت حاکی از اینکه شاه عاشق شده است. آن هم نه عاشق یک دختر اروپایی بلکه یک دختر ۱۹ ساله ایرانی با موهایی که به رنگ طلا رنگ کرده بود. میگفتند نامش «گیلدا» است. شاه نه تنها در مورد او پرده پوشی نمیکرد بلکه میگفتند آنقدر به سرَ زده که با او ازدواج کرده و دختر را در کلبهای در کاخ جای داده است.
فرح که ظاهراً کاسه صبرش لبریز شده بود در اواخر سال ۱۹۷۲ ناگهان تهران را ترک کرد. همانطور که سازمان سیا گزارش داد، این امر موجب شد که شایعاتی درباره طلاق شاه و فرح بر سر زبانها بیفتد. گرچه میگفتند ممکن است اشرف در این کار دستی داشته باشد، ولی بیشتر محتمل مینماید که علت واقعی آن وقت گذرانی شاه با یک زن دیگر بوده است.
پس از چندی فرح بازگشت، ولی میگفتند اصرار ورزیده که شاه خودش را از شر گیلدا خلاص کند. ارتشبد خاتمی شوهر خواهر شاه، بند و بستچی ثروتمند، شوهر شاهدخت فاطمه به کمک شاه شتافت. خاتمی گیلدا را معشوقه خودش کرد. به گفته اسدالله علم وزیر دربار، شاه در آن هنگام از خاتمی بسیار ممنون شد. درباره این داستان، نظیر بسیاری از توطئههای سطح بالای دربار ایران، مدرک موثقی وجود ندارد، ولی چنین شایعاتی بی اساس هم نبود. از بسیاری جهات دربار منشاء داستانهایی بود که در باره اش میسرودند. همه دربارهای جهان همین وضع را دارند. در اواخر سال ۱۹۷۳ اوریانافالاچی روزنامه نگار ایتالیایی ضمن مصاحبهای از شاه سئوال کرد: «آیا حقیقت دارد که زن دیگری اختیار کرده اید؟»
شاه: این یک افترای احمقانه و پست و نفرت انگیز است.
-، ولی اعلیحضرتا شما مسلمان هستید و مذهبتان اجازه میدهد بدون طلاق دادن شهبانو فرح زن دیگری نیز اختیار کنید.
شاه: البته من طبق مذهبم میتوانم در صورتی که همسرم رضایت بدهد زن دیگری بگیرم؛ و برای اینکه صداقت داشته باشیم باید قبول کنیم که در برخی موارد، مثلاً وقتی همسر بیمار میشود، یا از انجام وظایف زناشویی سر باز میزند و در نتیجه موجبات نارضایتی شوهرش را فراهم میکند، شخص باید ریاکار یا مهصوم باشد که باور کند شوهر چنین وضعی را تحمل خواهد کرد. مگر در جامعه شما وقتی چنین واقعهای روی میدهد، مرد برای خودش یک معشوقه یا حتی بیشتر انتخاب نمیکند؟ در جامعه ما به جای این کار مرد میتواند همسر دیگری بگیرد.
*سند ساواک
سند زیر که از جمله اسناد محرمانه ساواک است، به سرگذشت گیلدا میپردازد:
موضوع شایعه سازی در تاریخ ۱۸ / ۶ / ۵۳ که جلسه حوزه ۴۴ حزب ایران نوین خاتمه مییابد، چند نفر از خانمهای عضو حوزه مزبور، خانم ...، ... و حاج آقا محمد سروش دور هم جمع میشوند و بین آنان صحبتهای خصوصی انجام میشود. خانم سروش میگوید شنیدهام معاونین حزبی وزارت کشور عوض شدهاند از جمله خانم صوفی. توران کاوسی میگوید: عوض شدن خانم صوفی بدین سبب که دختر برادرش گیلدا با شاهنشاه ارتباط داشته و، چون این موضوع بین مردم بروز کرد و بالاخره بعد از دو سال گیلدا حامله شد و پس از مدتی به طوری که پشت مجله عکس گیلدا را مشاهده کردید، وی را به مردی دادند که قیافه دیوانهای داشت و از آن تاریخ به بعد کلیه فامیل صوفی را که دارای مشاغلی بودند از کار بر کنار کردند. سپس فروغ فرساد گفت: در حال حاضر برنامه دیگری برای شاهنشاه ترتیب دادهاند بدین صورت که چشم دختران زیبا را میبندند و به مکان معینی میبرند و شاهنشاه به آنجا تشریف میآورند سپس خانم حاج آقا محمد گفت: برنامههایی آنجا اجرا میشود و مجدداً چشم دختران را میبندند و از آن محل خارج مینمایند. نظریه یکشنبه: مفاد خبر قابل بررسی بوده و اصلح است به نحو مقتضی هر چه زودتر جلوی این قبیل شایعهسازیها گرفته شود. شفیع نظریه سهشنبه: نظریه یکشنبه تأیید میشود. سنان نظریه چهارشنبه: نظرات فوق صحیح است. انجمن نظریه ۲۰، ۲۱ ـ. تذکر به دبیرکل حزب ایران نوین ضروری است. ز. نامة محرمانه برای نخست وزیر و آقای کلالی نوشته شود که در حوزه ۴۴ حزب ایران نوین این شایعهپراکنیها را علیه مقامات انجام میدهند.
*ژاکلین
فساد و بىبندبارى اخلاقى از ویژگىهاى خاندان پهلوى بوده و بدین جهت دربار پهلوى سوژه مطبوعات جهان محسوب میشد. فساد اخلاقى شاه و اطرافیانش از جمله سوژههاى ثابت مطبوعات به حساب مىآمد، چیزى که خودشان نیز به آن معترف بودند. محمدرضا پهلوى در ادامه همین بىبندبارىها و در مورد یکى از همین به اصطلاح دوستان خارجىاش، از اسداله علم درباره آمدن آنها سؤال مىکند:
«.. در کیش بین فرودگاه و کاخ، من در رکاب مبارکشان سوار بودم. سؤال فرمودند، مهمانها رسیدند؟ عرض کردم! اولى رسید، ولى دومى در راه است. همان هواپیما که اولى را آورد، برگشته دومى را بیاورد. فرمودند، این خلبانها که اینها را مىآورند، فکر نمىکنند براى کیست و براى چیست؟ عرض کردم: البته که فکر مىکنند. چطور ممکن است امیدوار بود فکر نکنند؟ تنها امیدى که مىتوان داشت این است که فکر بکنند لااقل دومى متعلق به غلام است. شاهنشاه خیلى خیلى خندیدند. عرض کردم مىتوان از مردم انتظار داشت که نبینند و نشوند، ولى نمىتوان انتظار داشت که فکر نکنند و نفهمند. (خاطرات علم ج. ۵ ص. ۳۶۴)
در جاى دیگر مىنویسد:
ادامه صحبت را به مسایل خودمانى کشیدم و از دخترها صحبت کردم. فرمودند، چیز عجیبى است که این مسئله دختربازى ما هر ساله در تنزل است و هر سال از سال قبل دخترهاى بدترى داریم. عرض کردم: من در این مسئله تردید دارم. ولى یک مطلب مسلم است و آن این که شاهنشاه هر ساله پیرتر و بالنتیجه مشکل پسندتر مىشوید. بعد پشیمان از جسارت شدم. ولى شاهنشاه خیلى با شوخى و خنده تلقى فرمودند: و فرمودند، ممکن است، راست مىگویى. عرض کردم، به علاوه تعداد هم زیاد شده و ممکن است به قول فرانسوىها دچار... شده باشیم. فرمودند، خوب، چه باید کرد؟ من اگر همین یک تفریح را نداشته باشم که سکته مىکنم. عرض کردم کاملاً حق با اعلیحضرت همایونى است و تمام رؤسا و مردان بزرگ ناچارند یک سرگرمى - distraction کامل داشته باشند که به نظر من فقط از راه زن میسر است... همان - صص ۱۶۷ ـ. ۱۶۶
سند دربار
سند زیر که از جمله اسناد محرمانه ساواک محسوب میشود گزارشی از فساد اخلاقی شاه در سفرهای اروپایی وی میباشد. این سند، نامه محرمانهای است که مدیرکل اطلاعات و مطبوعات دربار به رئیس دفتر مخصوص شاه نوشته است. با هم میخوانیم:
***
جناب آقاى معینیان ریاست دفتر مخصوص شاهنشاهى موضوع: مندرجات هفته نامه جنجالى ICI PARIS مورخ ۲۱ نوامبر ۱۹۷۵ تاریخ ۱۷/۹/۵۳ شماره: ۶۲ ـ. ۶ ـ. ۱۰۰/م هفته نامه جنجالى JCI PARIS یک صفحه خود را به جریان دوستى شاهنشاه با یک دختر انگلیسى به نام ژاکلین اختصاص داده است. در این مقاله زیر عنوان «راز سفرهایى که شاهنشاه براى کار به لندن مینمایند» مطالبى نوشته شده که به طور خلاصه بشرح زیر مىباشد:
ـ. اگر شاهنشاه این اواخر تعداد «سفرهاى خصوصى» خود را به اروپا افزایش داده اند تنها به این خاطر نیست که صاحبان صنایع و مردان دنیاى سیاست را ملاقات نمایند. ـ. این سفرها سرپوشى براى یک ماجراى عاشقانه با دختر یکى از اقوام چرچیل محسوب مىشود. ـ، چون والدین ژاکلین زیبا در محافل اشرافى بریتانیا بسیار سرشناس و مورد احترام مىباشند، استقبال چندانى از این عشق عجیب به عمل نیاوردهاند. ـ. شاهنشاه ایران براى اولین بار ژاکلین را در برابر استخر «پاله هتل» سن موریتس ملاقات کردند. در اولین ملاقات ژاکلین مایوى دو تکه به تن داشت. ـ. رسوایى هنگامى به بار آمد که شاهنشاه ژاکلین را به تهران فرا خواندند. ـ. ژاکلین دخترى است انگلیسى با موهاى بور که ۲۹ سال دارد. ـ. شهبانو فرح که از این ماجراى جدید شاهنشاه برآشفته و ناراحت بودند اکیدا خواستهاند که ژاکلین دیگر هرگز قدم به دربار نگذارد. ـ. شاهنشاه براى علیاحضرت قسم یاد کردند که این ماجرا تنها یک اتفاق زودگذر بوده است. مراتب بدینوسیله به استحضار آن مقام محترم مىرسد. کامبیز یزدانپناه مدیرکل اطلاعات و مطبوعات دربار شاهنشاهى
منابع: - زنان دربار به روایت اسناد ساواک، کتاب پنجم، فرح پهلوی، ج. دوم، بهار ۱۳۸۸، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ص. ۳۵۴ و ۳۵۵ - ویلیام شوکراس، آخرین سفر شاه، ترجمه: عبدالرضا هوشنگ مهدوی، نشر البرز، ۱۳۷۰، ص. ۱۱۲ تا ۱۱۴ - سایت موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، آرشیو اسناد.