روشندلی که روشنگری کرد

خبرگزاری فارس:روز‌های ملتهبی بود، در این دوران که صدای اعتراض مردم نسبت به رژیم فاسد شاهنشاهی هر روز بلندتر می‌شد، خبری مخابره شد که فرزند بزرگتر امام خمینی (ره) در عراق به صورت مشکوکی فوت کرده است.

فضای کشور بسیار به هم ریخته شده بود و دائم در شهر‌های بزرگ کشور از جمله تهران و قم خبر‌هایی مبنی بر برگزاری مراسم ترحیم به گوش می‌رسید و قطعاً برگزاری چنین مراسم‌هایی در کشور زمینه روشن شدن آتش انقلاب می‌شد.

رژیم به منظور آرام کردن مردم اطلاعیه داد که «مرحوم آقا سیدمصطفی خمینی» بر اثر ایست قلبی در شهر نجف عراق از دنیا رفته تا شاید این التهاب و رسوایی بزرگ کمی فروکش کند.

اما بزرگان و علما قم به دنبال یک مراسم بزرگ و رسوا کردن خاندان پهلوی بودند که اولین مراسم در شهر قم برگزار شد، اما فضای سنگین ایجاد شده توسط ساواک اجازه داده نشد تا نام شهید مصطفی خمینی و پدر برده شود.

اما مراسم ترحیم فرزند امام (ره) در شهر‌ها و استان‌های مختلف کشور به صورت غیرعلنی و چراغ خاموش برگزار شد و درست بعد از این مراسم‌ها بود که ساواک به واسطه خودفروشانش مطلع شد که در دو شهر قم و تبریز برای مراسم چهلم آقامصطفی برنامه‌ریزی بزرگی شده است.

در همین راستا ساواک اعلام کرد که برگزاری مراسم برای آقامصطفی منوط به اخذ مجوز از ژاندارمری است و باید یکی از بزرگان شهر متعهد شوند که هیچگونه حاشیه‌ای علیه رژیم پهلوی ایجاد نخواهد شد.

مراسم چهلم «آقا مصطفی» چگونه در مریانج برگزار شد؟

محمدرضا (میرزا) مظاهری کفاشی اهل مریانج، یکی از عوامل اصلی برگزاری مراسم چهلم آقامصطفی در این شهر بود.

وی با اشاره به برگزاری این مراسم در روز یازدهم آذرماه ۱۳۵۶ اظهار کرد: بعد از نماز ظهر بود که از مسجد به مغازه آمدم تا درب را محکم قفل کنم، ناگهان متوجه یک اطلاعیه برای برگزاری مراسم چهلم آقا مصطفی در شهر قم شدم.

این مبارز انقلابی تصریح کرد: به خانه برگشتم و پس از صرف ناهار سریع به مغازه رفتم تا آن اطلاعیه را دوباره دقیق بخوانم که دیدم اطلاعیه توسط عوامل ساواک از بین رفته است.

وی بیان کرد: به سراغ شهید اکبر یارمحمدی که یکی از مبارزان طاغوت در مریانج بود فرستادم تا سریع به مغازه بیاید تا موضوع را برایش بگویم تا اینکه اکبر آمد، داستان را برایش تعریف کردم و از او خواستم تا تدابیری بی‌اندیشد که در این مراسم شرکت کنیم، زیرا اجازه برگزاری مراسم را در شهر‌ها نمی‌دادند.

مظاهری افزود: در این حین آقایان حاج، ولی وهابی و خلیل بختیاری به ما اضافه شدند و ما تصمیم گرفتیم که خودمان در مریانج یک مراسم چهلمی برای مرحوم آقامصطفی خمینی برگزار کنیم.

وی تأکید کرد: ابتدا قرار شد که اطلاعیه مراسم را به نام مرحوم «داعلی خان» که از اهالی مریانج بود منتشر کنیم و مکان آن را هم در حسینیه ابوالفضلی (ع) شهر مریانج معرفی کردیم.

این مبارز دوران انقلاب از سختی‌های انتخاب سخنران مراسم گفت و یادآور شد: خلیل بختیاری برادرش «محمد» را مامور کرد تا یکی از روحانیون استان را برای سخنرانی در این مراسم دعوت کند که به دلیل فشار ساواک و عواقب بعدی آن کمتر عالمی این پیشنهاد را قبول می‌کرد.

وی خاطرنشان کرد: در نهایت یک روحانی روشندل به نام «شیخ محسن نظامی» پیشنهاد ما را قبول کرد و کم‎کم مقدمات کار فراهم شد و روز یازدهم آذرماه بود که این مراسم با جمعیت انبوهی که از شهر‌های همدان، بهار، ملایر و روستا‌های همجوار برگزار شد.

دستگیری شهید اکبر یارمحمدی توسط ساواک

دوست صمیمی شهید یارمحمدی با اشاره به دستگیری این شهید بزرگوار، اظهار کرد: روز مراسم حسینیه «سنگ بزرگ» مریانج بسیار شلوغ بود که ناگهان مطلع شدیم چند ساواکی در فضای بیرونی حسینیه شروع به تجسس کرده‌اند.

اصغر حاجی‌بابایی ادامه داد: من با شهید اکبر یارمحمدی دوست و رفیق بودیم و پدرانمان هم در یک بنگاه مشاور املاکی باهم شریک بودند و ما شب در بنگاه نشسته بودیم که عده‌ای از عوامل ساواک از همشهریانمان بودند به مغازه آمدند و از پدر شهید یارمحمدی خواستند که اکبر همین امشب خودش برود ساواک.

وی افزود:، اما این قضیه رخ نداد و شهید یارمحمدی فردا توسط خود ساواکی‌ها دستگیر شد و به مکان نامعلومی رفت. تلاش‎ ما برای پیدا کردن و جویا شدن از احوالش بی‌ثمر بود.

این مبارز دوران انقلاب بیان کرد: حتی برای خبر گرفتن از وضعیت اکبر به سراغ یکی از فرماندهان ژاندارمی اراک که اصالتا همدانی بود رفتیم، اما پیگیری او هم نتیجه نداشت تا اینکه شهردار وقت مریانج که خود از نیرو‌های ساواک بود اطلاع داد شرایطی فراهم خواهم کرد تا او آزاد شود.

وی اضافه کرد: در نهایت شهید یارمحمدی بعد از چهار روز تحمل سنگین‌ترین شکنجه‌ها آزاد شد، اما به مقصودش که همان رسوایی رژیم طاغوت بود رسید، زیرا سخنران آن مراسم حسابی مردم را نسبت به جنایات پهلوی و فضائل امام خمینی (ره) آگاه کرده بود.

حاجی‌بابایی گفت: برگزاری این مراسم یکی از جرقه‌های شکل‌گیری علنی مبارزات علیه رژیم شاهنشاهی در استان همدان بود.

سخنرانی علیه حکومت شاه دل بزرگی می‌خواست

سخنران مراسم چهلم مرحوم آقامصطفی خمینی در شهر مریانج با اشاره به چگونگی دعوتش به این مراسم اظهار کرد: از طریق یکی از علمای همدان سخنرانی در این مراسم به من پیشنهاد شد، یادم هست قبل از بنده خیلی دیگر از آقایان این پیشنهاد را بنا بر دلایلی رد کرده بودند.

شیخ محسن نظامی ادامه داد: من از چند روز قبل خودم را آماده این مراسم کردم و می‌دانستم با رفتن بالای منبر این چهلم دیگر بازگشتی ندارم و قطعاً توسط ساواک دستگیر خواهم شد.

وی بیان کرد: یادم هست آن روز من بالای منبر رفتم و از فضایل امام خمینی (ره) از فساد‌های رژیم منحوس پهلوی، از اینکه آن‌ها مصطفی خمینی را به شهادت رساندند و... صحبت کردم.

این عالم با بیان اینکه از کودکی روشندل بود، گفت: از همراهان خود شنیدم که جمعیت انبوهی در این مراسم حضور دارند بنابراین سخنرانی بسیار کوبنده‌ای انجام دادم.

وی اضافه کرد: بعداً فهمیدم که اواخر مراسم ساواک بیرون مجلس بوده و رفت و آمد‌ها را زیر نظر گرفته است و حتی بانی آن مراسم که شهید اکبر یارمحمدی بود را هم دستگیر کردند.

نظامی افزود: بعد از مراسم ساواک به سراغ من هم آمد، اما به دلیل اینکه روشندل بودم و از ناحیه چشم دچار معلولیت هستم مرا رها کردند.

وی یادآور شد: در آن زمان کسی علیه حکومت پهلوی سخنرانی تند انجام می‌داد پوستش را پر از کاه می‌کردند که خوشبختانه منبر ما بسیار تأثیر داشت و خبرش به علمای قم هم رسید.

این سخنران مراسم چهلم مرحوم آقامصطفی خمینی خاطرنشان کرد: حرکت انقلابی مردم مریانج بسیار قابل توجه و قابل تقدیر بود، زیرا این مراسم تنها در سه شهر تبریز، قم و مریانج برگزار شد.