کیهان: دانشجو‌ها دختر و پسر در خانه‌های مجردی دورهمی‌های شبانه می‌گیرند

مهمان‌بازی هم کلاسی‌های دختر و پسر در خانه‌های مجردی، اتفاقی که در حال تبدیل شدن به یک پدیده جدید است. مع الاسف امروز نگرانی به ارتباط‌های ساده همکلاسی‌های جنس مخالف خلاصه نمی‌شود، اپیدمی ارتباط دختران و پسران هم‌دانشگاهی و هم‌کلاسی به تقلید از فرهنگ رایج غرب، دیگر تعجب‌برانگیز نیست.

کد خبر : 897414

روزنامه کیهان: مهمان‌بازی هم کلاسی‌های دختر و پسر در خانه‌های مجردی، اتفاقی که در حال تبدیل شدن به یک پدیده جدید است. مع الاسف امروز نگرانی به ارتباط‌های ساده همکلاسی‌های جنس مخالف خلاصه نمی‌شود، اپیدمی ارتباط دختران و پسران هم‌دانشگاهی و هم‌کلاسی به تقلید از فرهنگ رایج غرب، دیگر تعجب‌برانگیز نیست. ظاهراً ازدواج سفید اسمی است که کارشناسان و صاحب‌نظران بر این پدیده نهاده‌اند. ایجاد واژه و لغت بهترین کاری است که هنگام رواج ناهنجاری در کشور، انجام می‌شود، اما ارائه راهکار برای رفع یا پیشگیری از این ناهنجاری‌ها بعد از سر دادن چند شعار و ارائه راه‌حل‌های قهری و جبری به دست فراموشی سپرده می‌شود.

گاهی اوقات برخی مسئولان کشور آنچنان از یک مسئله فرهنگی انتقاد و ابراز ناراحتی می‌کنند که گویی به وجود آورنده این ناهنجاری باید برای رفع آن بکوشد. اگر صد‌ها همایش برگزار شود که ازدواج سفید بد است و نباید باشد و چرا و چگونه و... هیچ اتفاق مثبتی رقم نخواهد خورد.

جامعه هدف نگارش، صرفاً دانشجویان هستند و اینکه در جامعه و بین اقشار دیگر چه اتفاقی رخ می‌دهد اهمیت دارد، اما هدف این نگارش نیست.

اینکه پسران یا دختران دانشجو خانه مجردی داشته باشند منحصراً محل ایراد نیست، اما با اشاعه ارتباط‌های بی‌حد و مرز بین دانشجویان جنس مخالف، رفت‌وآمد دختران و پسران هم‌کلاسی یا هم‌دانشگاهی در خانه‌های یکدیگر، دورهمی‌های شبانه و در نهایت زندگی دختر و پسر با یکدیگر به مدت چند سال، باید کمی به فکر بود. بعید نیست با پدیده‌هایی روبه‌رو شویم که حتی غربی‌ها مراقب باشند فرهنگ دانشگاهی ما به دانشجویان آن‌ها سرایت نکند.

شاید این حرف تکراری باشد که نباید دنبال مقصر گشت و به دنبال راه‌حل بود، اما دقیقاً برعکس؛ باید دنبال مقصر گشت تا کم‌کاری نهاد‌ها و افراد مشخص شود در موضوعی مانند ازدواج سفید تنها نهاد‌های رسمی مقصر نیستند بلکه خانواده یکی از عوامل اصلی رواج این پدیده است.

خانواده؛ متهم ردیف اول! آرزوی هر خانواده‌ای رسیدن فرزندش به مدارج عالی تحصیلی و موفقیت در مسیر زندگی است و در ایران براساس یک فرهنگ غلط تمام این موفقیت در دانشگاه خلاصه شده، غالباً هم در دانشگاه‌های پایتخت.

همین امر باعث شده است تا خانواده‌ها با هر شرایطی و بدون شناخت از ویژگی‌های شخصیتی فرزندشان حاضر شوند آن‌ها را به دانشگاهی در شهر‌های دیگر بفرستند.

متأسفانه خانواده‌ها به محض اینکه فرزندشان دانشجو می‌شود دست از نظارت بر او می‌کشند و به اصطلاح خیالشان راحت می‌شود. حال آنکه مقطع دانشجویی حساس‌ترین و مهم‌ترین سن تربیتی است که نیاز جدی به نظارت و حمایت عاطفی خانواده دارد.

کیومرث فرحبخش در گفتگو با آنا، در همین خصوص اظهار کرد: بسیاری از خانواده‌ها تصور می‌کنند همین که فرزندشان وارد دانشگاه شد، نیاز به هیچ‌گونه مراقبت و حمایتی ندارد، درحالی‌که این گونه نیست و انسان در تمام مراحل زندگی نیاز به حمایت و همکاری خانواده دارد. این استاد دانشگاه با بیان اینکه منظور از مراقبت، کنترل و برخورد پلیسی نیست، ادامه داد: وظیفه خانواده این است که از وضعیت فرزند خود مطلع باشند و بدانند که فرزندشان از نظر عاطفی و روحی چه نیاز‌هایی دارد و کارکرد‌هایی را که خانواده باید در دوره جوانی فرزندشان داشته باشند، ایفا کنند.

گاهی عدم توان دانشگاه‌ها و امکان فراهم کردن تسهیلات رفاهی و خوابگاه به همه دانشجویان و گاهی خواسته فرزند برای زندگی در خانه مجردی باعث می‌شود که خانواده‌ها به زندگی فرزندشان اعم از دختر و پسر در خانه‌های مجردی ظاهراً به همراه دوستانش تن دهند. حال آنکه برخی خانواده‌ها در سال یک بار هم به فرزندان خود سر نمی‌زنند و از وضعیت زندگی او بی‌خبر هستند و همین باعث می‌شود که جوان به یکباره از آغوش خانواده رها شده و بدون احساس نظارت و کنترل به هر رفتار و خلق و خویی گرایش پیدا کند.

مسئولان؛ متهم ردیف دوم! خوابگاه‌های خودگردان، پذیرش دوره نوبت دوم یا همان شبانه، عدم ارتباط مناسب خانواده و دانشگاه، عواملی است که دانشجویان را به سمت خانه‌های مجردی و در ابتدا با هم‌کلاسی‌های پسر خود سوق می‌دهند. برخی دانشگاه‌ها امکان ارائه خدمات خوابگاهی به اصلاح با نرخ دولتی به همه دانشجویان ندارند و بیش از ۹۰ درصد دانشگاه‌ها نیز به دانشجویان دوره شبانه خوابگاه روزانه نمی‌دهند و خوابگاه‌هایی تحت عنوان خوابگاه خودگردان در نظر گرفته‌اند. هرچند بسیاری از خوابگاه‌های خودگردان تحت نظر مستقیم دانشگاه‌هاست، اما اجاره‌بها و شرایط این خوابگاه‌ها باعث می‌شود که خانه مجردی گزینه مناسب‌تری به حساب بیاید.

وقتی چهار تا هشت نفر در یک اتاق ۱۵ یا ۲۰ متری زندگی می‌کنند و نرخ همین اتاق در شهری مانند تهران به ازای هر نفر بیش از ۷۰۰ هزار تومان است، بسیاری از دانشجویان به‌ویژه در تحصیلات تکمیلی ترجیح می‌دهند با همین مبلغ خانه مناسبی در سطح شهر اجاره کنند که شرایط بسیار بهتری نسبت به خوابگاه‌های خودگردان و اتاق ۲۰ متری دارد.

در این بین برخی خانواده‌ها و حتی دانشجویان تا پیش از پذیرش در دانشگاه اطلاع ندارند که دانشجویان دوره شبانه از بسیاری از تسهیلات رفاهی بی‌بهره هستند و پس از ثبت‌نام و مراجعه برای دریافت خوابگاه با این واقعیت روبه‌رو می‌شوند.

از طرف دیگر هیچ دانشگاهی در کشور وجود ندارد که مسئولان فرهنگی آن به طور مداوم با خانواده‌های دانشجویان در ارتباط باشند و آن‌ها را از وضعیت فرزندشان در دانشگاه یا حتی وضعیت فرهنگی جامعه و زمینه‌های به‌وجود آمدن ناهنجاری‌های موجود در سطح آن، آگاه کنند. به همین دلیل خانواده‌ها بعد از دانشجو شدن فرزندان‌شان به‌ویژه در شهر‌های بزرگ به‌کلی از وضعیت ذهنی و شرایط فرهنگی او بی‌اطلاع می‌شوند. دانشگاه عمومی؛ مقصر اصلی!

به‌هرحال نمی‌توان از فرهنگ گفت و از مهم‌ترین ابزار کشور برای آگاهی‌بخشی در جامعه نامی نبرد. شاید کمترین زمان برنامه در رسانه ملی کشور مربوط به دانشجویان، دانشگاه‌ها و وضعیت فرهنگی آن‌ها باشد. بیش از ۷۰ درصد نسل جوان کشور به دانشگاه‌ها ورود می‌کنند، اما متأسفانه صداوسیما تاکنون هیچ برنامه مؤثری در قالب فیلم که اصولاً تأثیرگذاری بیشتری داشته و برنامه‌هایی مانند مباحثه، میزگرد، نشست و... برگزار نکرده است. با وجود این اطلاع‌رسانی ضعیف، بسیاری از والدین در شهر‌های کوچک و دور از پایتخت از وضعیت فرهنگی دانشگاه‌ها مطلع نیستند که این وظیفه مستقیماً به رسانه ملی برمی‌گردد. به‌هرحال در اوج تدبیر مسئولان ما، پدیده مثبت صله رحم به ناهنجاری‌های دورهمی شبانه و مهمان‌بازی دختران و پسران و ازدواج به سبک زندگی موقت دانشجویان دختر و پسر در یک خانه تبدیل شده و نهایتاً نام دانشجو به عنوان قشر فرهیخته جامعه خدشه‌دار شده است. آیا وقت آن نرسیده مسئولان پنجره‌ها را باز کنند تا کمی هوای نامساعد فرهنگی دانشگاه‌ها به مشامشان برسد تا شاید دیگر شاهد تبدیل پدیده‌های مثبت به ناهنجاری‌ها نباشیم؟

این مطلب پیش از این در آنا منتشر شده بود

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: