راهکارهای مقابله با مخالفت والدین در ازدواج
قرآن کریم صفات پسندیدهای برای زن و مرد بیان کرده است که اگر انتخاب ما بر این مدار باشد، میتوان موفقیت در آن ازدواج را تضمین کرد.
باشگاه خبرنگاران جوان: ازدواج؛ سنتی دیرینه و عملی سفارش شده در دین ما یعنی اسلام است. پیوندی که زن و مرد را به هم نزدیک میکند و سبب ابقاء نسل میشود.
اما برای ایجاد این پیوند سفید، باید شرایط و شایستگیهایی وجود داشته باشد، چه از نظر دینی و چه از نظر فرهنگی وخانوادگی که گاهی اوقات عدم وجود تناسب و شرایط لازم سبب ایجاد مشکلاتی در زندگی افراد و همچنین مخالفت خانواده دختر و پسر میشود.
صفات زن و مرد شایسته از نگاه قرآن
در قرآن و روایات، صفات پسندیدهای برای زن و مرد بیان شده که اگر انتخاب ما بر این مدار باشد، میشود موفقیت در ازدواج را تضمین کرد چرا که پی و بنای آن بر اساس اصول و ارزشهای اخلاقی محقق شده است. ایمان، عبادت، راست گویی، بردباری و فروتنی، حفظ خود از پلیدیها و... مواردی است که قرآن به عنوان شاخصهای تشخیص زن و مردم شایسته معرفی کرده است و در ادامه بر اهمیت به نماز و حضور قلب، پرهیز از گفتار و کردار لغو و بیهوده، پرداخت زکات و بازگرداندن امانت، رعایت عهد و پیمان و حفظ عفت نیز تاکید نموده. وقتی انتخاب ما فردی با این خصوصیات باشد، قطعا تعامل و برخورد با او در زندگی راحت خواهد بود؛ بنابراین شایسته است برای پیوندی محکم و ازدواجی موفق این ویژگیها را در نظر بگیریم.
همسر شایسته از دید روایات
روایات ما نیز با تاکید بر همین صفات ذکر شده در قرآن به تبیین صفات یک زن به عنوان همسر شایسته پرداختند: ایمان و اعتقاد به خدا، عفت و پاکدامنی، راست گویی و درستکاری، عبادت و بندگی، توبه و تقوا، فرمانبری از همسر، حفظ حجاب و زینت خویش از غیر شوهر از صفات یک زن نمونه بیان شده.
ادب و حیا، خوش اخلاقی و خوش زبانی، تحمیل نکردن مخارج سنگین بر همسر، کسب رضایت شوهر، گشاده رویی و برخورد نیک را هم از مواردی برشمردند که اگر زنی دارای این صفات بود، آن مرد خوشبخت است و پیوند بین آن دو همانطور که قرآن فرموده، وسیلهای برای آرامش و تسکین آنها میشود.
البته از این نکته نباید غافل شد که چنین زن شایسته ای، هم شان و هم کفو میخواهد و هر مردی لایق او نیست بنابراین این صفات مشترک باید در هردو باشد تا ازدواج آنها بر مدار آن الگوی تعریف شده در اسلام بچرخد.
بایدها و نبایدهای ازدواج بدون رضایت والدین
والدین، دوستان، رسانههای گروهی و نیروهای بیشمار دیگر روی سازگاری زوجها تأثیر میگذارد. مخصوصاً والدین خیلی تأثیر گذارند. اگرچه اغلب زوجها به والدین خود عشق میورزند و قدردان آنها هستند، ولی بعضیها رۆیای فرار از خانوادههای اصلی را در سر میپرورانند. آنها ممکن است بخواهند زندگی جدیدی را به دور از هرگونه توصیههای معمول والدین، شروع کنند.
مواقع زیادی وجود دارد که در آن گوش دادن به عقاید والدین میتواند خیلی سودند باشد. ضروری نیست که ما با همه عقاید آنها موافق باشیم، اما درک توصیههای مهم والدین در تصمیم گیریها عاقلانه است.
ازدواج امری است که دو نفر با یکدیگر بدون هیچ فشار خارجی، زندگی مشترکی را آغاز میکنند. اما برای شروع آن شرط اصلی رضایت داشتن والدین است. با توجه به شان و منزلتی که پدر و مادر در زندگی انسان دارند، شرط اصلی در هنگام ازدواج، رضایت داشتن آنهاست. والدین در زندگی فرزندان نقش معنوی و پررنگی دارند و زن و شوهری که دعای پدر و مادر پشت سرشان نباشد، خود را از نعمت بزرگی محروم کردهاند. مطالعهای بر روی ۵۱۷۴ نفر از نامزدها نشان داد، هنگامی که هر دو والدین دربارهی ازدواج فرزندانشان مخالفند، نزدیک به ۸۸ درصد از زوجها سطح پایینی از رضایت زناشویی را نشان دادند.
اما اگر فقط یکی از والدین، در بارهی آیندهی ازدواج نظر منفی داشتند، تقریباً ۷۳ درصد از زوجها سطح پایینی از رضایت را در ارتباطشان نشان دادند. از طرف دیگر هنگامی که هر دو والدین دربارهی ازدواج نظر مثبتی داشتند، تقریباً ۸۵ درصد زوجها سطح بالایی از رضایت را در ارتباطات خود نشان دادند.
همه انسانها احساس تعلق به گروه و بهخصوص خانواده را دوست دارند، حالا کسانی که از خانوادههایشان به طور کلی جدا میشوند و بدون رضایت آنها زندگی مشترک تشکیل میدهند، ممکن است در سالهای اول چندان به مشکل برنخورند، اما بعد از چند سال همین احساس بدون خانواده بودن غمهایی را برایشان به ارمغان میآورد که میتواند در زندگی تاثیرات بدی را بهجا بگذارد.
این مطالعه نشان داد که والدین در مورد ارتباطات پیش از ازدواج فرزندان خود احساس مشکل میکنند. اگر والدین دربارهی ارتباط نظر مثبتی نداشته باشند و زوجها واقعاً نتوانند آنها را راضی کنند، در این صورت عاقلانه است که زوجها بنشینند و دربارهی این شرایط صحبت کنند.
همچنین زوجها باید صحبت کردن با والدین دربارهی آنچه اتفاق میافتد را سودمند و کمک کننده بدانند. البته انجام این کار خیلی مشکل است و میتواند دردناک باشد. اما تلاش نکردن برای حل مشکلات قبل از ازدواج میتواند منجر به یک فاجعهی واقعی شود.
همیشه حق با پدر و مادرها نیست
امروز فضای سنتی ازدواج تا حد زیادی تغییر کرده و بچهها ترجیح میدهند خودشان انتخابگر باشند و تصمیم بگیرند و انصافا باید گفت: گاهی ملاکهای واقعیتری هم برای ازدواج دارند. مثلا من بین مراجعانم جوانهایی را داشتم که وقتی درباره دلایل مخالفتهای والدین و نظرات خودشان صحبت میکردند، میدیدم دلایل بچهها خیلی منطقیتر است. البته در کشور ما نمیتوان بدون خانواده زندگی کرد.
اگر خانوادهها برای ازدواج موافق نباشند بچهها هم امروز به مشکل برمیخورند و هم فردا. آنها چند سال بعد از ازدواج مشکلاتی هم در رابطهشان و هم احساسات بدی را درون خودشان تجربه میکنند. وقتی جوانی با خانوادهاش قهر باشد عملا با خودش و همه آدمهای اطراف به طور ناخودآگاه دچار تنشهایی میشود، اضطرابها و احساس گناه را تجربه میکند و همه اینها میتواند روی زندگی شخصی و زناشویی تاثیر منفی بگذارد. چه زمانی خودتان باید برای ازدواج تصمیم بگیرید
هرچند دلکندن سخت است، ولی پیشنهاد ما این است که بدون رضایت والدین تن به ازدواج ندهید، مگر اینکه پدر و مادر یا آگاهی مناسب یا سلامت روانی چندانی نداشته باشند. مثلا پدری را میشناختم که دچار بیماری پارانوئید بود و با همه رفتارهای اطرافیان دچار سوءظن میشد، مسلما مخالفت چنین پدری با ازدواج جای، اما و اگر بسیاری دارد.
در چنین جاهایی شاید ازدواج بدون رضایت خانواده چندان بد نباشد چرا که همان محیط ناسالم خانواده میتواند آسیبزا باشد، چون پدر و مادرهایی که به لحاظ روانی چندان سالم نیستند برای اعضای خانواده و فرزندانشان نیز تصمیمات ناسالمی میگیرند. البته ناگفته نماند که بهتر است در چنین مواردی حداقل با یک مشاور مشورت کنید تا مطمئن شوید تصمیم درستی گرفتهاید. با مخالفت شدید والدین چه کنیم؟
اگر پدر و مادر به هیچ عنوان با ازدواج موافقت نمیکنند، جنگیدن با آنها اصلا توصیه نمیشود، فرزندان باید آنقدر درایت داشته باشند تا بتوانند با دوستی و جلب اعتماد با پدر و مادر کنار بیایند، کمک یک مشاور هم میتواند در چنین مواقعی بسیار کمککننده باشد، چرا که میتوان با تشکیل جلسات و گفتگوهای گروهی به همراه مشاور، فضا را کمی بازتر کرد تا والدین تا حدی نرم شوند. بهترین راه در اینجا صبور بودن است حتی تا چند سال، شاید کمی مشکلات سبکتر شوند، اگر هم مشکلات حل نشوند، اما این اطمینانخاطر وجود خواهد داشت که به اندازه کافی سعی خود را کردهاید و هیچگاه احساس گناه نخواهید کرد.
یک درگوشی؛ اما کاملا شنیدنی
پدرها و مادرها وقتی قبل از ازدواج میگویند: «تو باید با شخص موردنظر من ازدواج کنی» یا «تو نباید با فرد موردنظرت به فلان دلایل ازدواج کنی و من او را دوست ندارم» و... اینها باعث به وجود آمدن کدورت میشود و خواه ناخواه از فرزندشان فاصله میگیرند. شاید اینجا این سۆال پیش بیاید که پدرها و مادرها تا کجا میتوانند برای ازدواج فرزندشان نظر بدهند؟
لازم است بدانیم دلیل اصلی ازدواج جلوگیری از انجام گناه است. اگر دختر و پسری به یکدیگر علاقه دارند، باید به والدینشان بگویند و آنها هم باید بدانند که اگر فرزندشان ازدواج نکند، به سمت گناه کشیده خواهد شد و آنها مقصر خواهند بود در این رابطه پیامبر به والدین فرمود: «برای دو نفر که یکدیگر را دوست دارند، هیچچیز بهتر از ازدواج نیست».
والدین نباید به گونهای رفتار کنند که فرزندشان احساس کند از خودش هیچ ارادهای ندارد. باید به جرات گفت: در این موضوع نظر نهایی را باید خود فرزند بدهد، چون یک عمر زندگی را با یک مسئولیت بزرگ پیشرو دارد وکسی تا آخر این مسئولیت را به دوش میکشد که خودش از اول انتخاب کرده باشد. در واقع بهترین حالت این است که والدین نظر موافق یا مخالف خودشان اعلام را کنند، ولی در نهایت تصمیمگیری را به عهده خود فرزند بگذارند. پدر و مادر باید به جای دخالت کردن در کار فرزندشان این فضا را به او بدهند تا خودش فکر کند و تنها به اعلام نظر قناعت کنند.
از سوی دیگر، اگر پدر و مادر با ازدواج موافقت نکنند، تبعات پس از آن به عهده خودشان است. این امر باید دو طرفه باشد یعنی اینکه از طرفی باید فرزندان رضایت والدین را برای ازدواج جلب نمایند و از طرفی دیگر والدین باید در مواجهه با چنین مواردی منطقی بوده و سعی کنند تعصبات خود را کنار گذاشته و اگر شخص مورد نظر فرزندشان شرایط مورد نظر را داشت، او را بپذیرند. پس از ازدواج پدر و مادر باید فرزندانشان را از راهنماییها و کمکهای خود بهرهمند ساخته و سعی کنند در زندگی آنها به هیچ عنوان دخالت نکنند، زیرا این امر موجب از بین رفتن حرمتها و احترامهای فیمابین خواهد شد.