استراتژی مقابله با تحریمهای ترامپی آمریکا
دورزدن تحریمها در ایران یک هدف استراتژیک و حیاتی است، زیرا استراتژی هم بهمنظور غلبه بر دشمن بهکار گرفته میشود و هم تاکید بر دانایی و دانشمحوری برای مقابله دارد.
خبرگزاری فارس :دورزدن تحریمها در ایران یک هدف استراتژیک و حیاتی است، زیرا استراتژی هم بهمنظور غلبه بر دشمن بهکار گرفته میشود و هم تاکید بر دانایی و دانشمحوری برای مقابله دارد.
بهکار بردن لفظ استراتژی برای دورزدن تحریمهای امریکا علیه ایران، واژهای مناسب و بهجاست و آنچه امروزه تبیینکننده وضعیت کنونی ایران برای مقابله با تحریمها باشد، واژه «استراتژی» است. چرا که استراتژی علم و هنر بهکاربردن قوای یک کشور در جهت اهداف ملی بهمنظور غلبه بر دشمن است. با رجوع به این تعریف از استراتژی درمییابیم که دورزدن تحریمها در ایران یک هدف استراتژیک و حیاتی است، زیرا استراتژی هم بهمنظور غلبه بر دشمن بهکار گرفته میشود و هم تاکید بر دانایی و دانشمحوری برای مقابله دارد.
از اینرو، شرایطی که اکنون کشور با آن روبهروست استراتژی خاص خود را میطلبد و اگر بدون دشمنشناسی و بدون دانش به مقابله با آن برویم، بیشک شکست میخوریم و بقای ملی خدشهدار خواهد شد. در بعد دشمن-شناسی استراتژی باید گفت که ایالات متحده امریکا بهعنوان سردمدار نظام لیبرال سرمایهداری جهانی، جمهوری اسلامی ایران را بهعنوان تهدیدی سیاسی، فرهنگی و هویتی برای خود و چالشی در برابر سلطه و منافع استراتژیک خود در منطقه غرب آسیا و تشکیل نظام تکقطبی خود میداند.
در راهبرد امنیت ملی امریکا در قرن ۲۱ و سند ۲۰۰۲ و ۲۰۰۶ و ۲۰۱۸ کمیسیون امنیت ملی این کشور، با صراحت نظام جمهوری اسلامی ایران بهعنوان مهمترین چالش امریکا در ابتدای قرن ۲۱ معرفی شده است. استفاده از تعابیر و مفاهیمی ازقبیل «ایران بهعنوان یک کشور یاغی»، «ایران دشمن آزادی»، «عدالت و صلح»، «ایران مخالف روند صلح در خاورمیانه»، «ایران محور شرارت» و «ایران تهدید اول امریکا»، مبیّن نگاه خصمانه مقامات امریکایی به جمهوری اسلامی ایران است. از اینرو، دولت امریکا رویکردهای ژئوپلیتیکی خود را با ایران براساس دشمنی تعریف کرده و در میدان عمل نیز این رویکردها را با ابزارهای سخت، نیمهسخت و نرم به اجرا درآورده است و بارها دیده شده که مقامات این کشور از لزوم براندازی نظام سیاسی ایران هم سخن گفتهاند. بنابراین، هر نماد و نهادی که در تقویت گفتمان انقلاب اسلامی و بقای نظام جمهوری اسلامی ایران مؤثر باشد، مورد هجمههای سخت و نرم دولت ایالات متحده امریکا قرار میگیرد.
پس نباید با دشمنی امریکا با ایران بهسادگی گذشت و آن را در حد کنش سیاسی و اقتصادی علیه ایران تقلیل داد. از اینرو، این بار امریکا مثل همیشه در جهت فشار به ایران ضمن خروج از برجام، تحریمهای یکجانبه خود را علیه ایران از سر میگیرد. استراتژی امریکاییها ایجاد بیکاری، گرانی و قحطی است، تا با تضعیف جمهوری اسلامی از درون و تحمیل فشار بر مردم، آن را ساقط کنند. طبق برنامه اعلامی، پس از ۹۰ روز تنفس و فرصت برای تجار و فعالان اقتصادی، بخش اول تحریمها و پس از ۱۸۰ روز بخش دوم و پایانی تحریمها بر ایران اعلام میشود و سرمایهگذاران و فعالانی که در دوره برجام وارد عرصه اقتصاد ایران شدهاند، باید از این کشور خارج شوند. دوره ۹۰ روز در ۱۳ مرداد ۹۷ پایان یافت و تحریمهای مربوط به هستهای احیا میشوند.
علاوه بر این، حداکثر تا تاریخ ۵ نوامبر ۲۰۱۸، دولت امریکا تحریمها علیه افراد خارجشده از «فهرست افراد ویژه مشخصشده و بلوکشده» (SDN) و سایر فهرستها را بار دیگر اعمال خواهد کرد. اما گفتنی است که تحریمهای این دوره به این دلایل با دورههای پیش تفاوت دارد که میتواند تسهیلکننده راههای دور زدن آن باشد. از جمله تفاوتهای این دوره، میتوان به این موارد اشاره کرد. پیش از هرچیز امریکا اکنون بهتنهایی ایران را تحریم میکند و اتحادیه اروپا تاکنون با آن همراهی نکرده است و ظاهرا سعی میکند همه راههای اقتصادی و تجاری ممکن با ایران را باز نگه دارد.
ایران سابقه تحریمهای گسترده را دارد و سالهاست که با تحریمهای سخت دست و پنجه نرم میکند و شرایط بدتر از اکنون را از سرگذرانده است. علاوه بر این، برخلاف دوره پیش هیچ تحریمی از سوی سازمان ملل در حال اجرا نیست. مهمتر آنکه، در میان مسئولان جمهوری اسلامی امروز یک وحدت نظر در هیأت حاکمه وجود دارد که پیش از این کمتر وجود داشته است. دیگر آنکه، بنا بر اذعان کارشناسان، در مجموع باید گفت که این شرایط در داخل یک اقتصاد کلان که مستحکمتر از سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ وجود دارد و هرچند بعضی شاخصهای اقتصادی بدتر شده باشد، اما مقدار ذخیره ارزی نسبت به سال ۲۰۱۲ بیشتر شده است و بهنظر میرسد که خیلی مقاومتر از گذشته باشد.
به هر حال، ایران با این وضعیت سیاسی و اقتصادی با تحریمهای ترامپی امریکا روبه رو خواهد شد و در این وضعیت، دو مسیر بیشتر در پیش رو نخواهد داشت؛ یا باید اثر تحریمها را بپذیرد و یا در برابر آنها مقاومت کند و آنها را کنار بزند و مدیریت کند. مطمئنا ایران مثل گذشته تسلیم تحریمها نمیشود و بهدنبال کنار زدن آنها است و تلاش میکند تا با استراتژیهایی نهتنها آنها دور بزند، بلکه راه پیشرفت خود را هم طی کند. از اینرو، در بعد دانشمحوری و دانایی در این عرصه برای استراتژی مقابله با تحریمها، باید گفت که اگر در این مرحله بدون دانش و آگاهی پیش برویم، تسلیم تحریمها میشویم و دشمن به اهداف خود میرسد.
پس در این مرحله باید استراتژی را برگزیند که نهتنها بر تحریمها فائق آید، بلکه کمترین هزینه و ضرر متوجه کشور شود، به-گونهای که بتوان از تهدید تحریمها فرصتی برای پیشرفت کشور فراهم کرد. چرا که تحریمها لزوماً نمیتوانند مانع و رافع توسعه و ترقی یک کشور باشند، بلکه میتوان از محدودیت تحریمها با خلاقیت و تدبیر دستمایهای برای بهبود فراهم نمود. در این راستا، باید استراتژی را برگزید که تامینکننده اهداف یادشده و پاسخگوی وضعیت پیشآمده باشد. اهمیت استراتژی درست و استراتژی که با دانش و آگاهی و دور از هیجان باشد، تا آنجاست که یانسن استراتژیست معروف میگوید: «اگر استراتژی نادرست باشد، فداکاری ژنرال در میدان نبرد بیفایده است».
بدینترتیب، ایران برای مقابله با تحریمها بایستی مناسبترین استراتژی را انتخاب کند و در پیش بگیرد، تا بتواند با تدبیر و عقلانیت از این گردنه بگذرد. از اینرو، بهنظر میرسد که ایران در این عرصه میتواند برای دورزدن تحریمها بهلحاظ زمانی استراتژی خود را در سه مرحله با تاکتیکهای مربوطه پیاده کند که در ذیل به آنها اشاره میشود:
۱. استراتژیهای کوتاهمدت
در این مرحله، چون کوتاهمدت و پاسخ سریع به نارسایی و خلاءهای ناشی از تحریمهاست، بنابراین، تاکتیک تلقی میشود تا استراتژی، چون استراتژی زمانبردار و بلندمدت هست. از اینور، ایران برای دورزدن تحریمها در کوتاهمدت بایستی ابتدا از تجربیات دوره گذشته استفاده کند و در گام بعدی باتوجه به شرایط و وضعیت این دوره، تاکتیکهای خود را بهکار بگیرد؛ که پیششرط و لازمه این امر استفاده از همه ظرفیتهای سیاست خارجی و دیپلماسی اقتصادی ایران با کشورها بهویژه همسایگان است. با این وصف، تاکتیکهایی که همه کارشناسان امر در این مرحله بر آن اجماع دارند و توصیه میکنند، این موارد میتواند باشد: تنوع سبد تولید، پیمانهای پولی دوجانبه و چندجانبه، ایجاد شبکه پولی غیر از دلار بین ایران و کشورهای دیگر، ایجاد امکان بارتر و تهاتر بین ایران و دیگر کشورها، شبکهسازی و استفاده از ظرفیت شبکههای غیررسمی، استفاده از ارز دیجیتال و سامانههای جایگزین سوئیفت، اصلاح نظام ارزی، استفاده از پرچم کشور ثالث، خودکفایی در کالاهای اساسی و استراتژیک که ما را در برابر تهدیدات ناشی از وابستگی به اقتصاد امریکا ایمن خواهد کرد.
روشنتر آنکه، ایران در این چارچوب باید بر روی توان داخلی خود جهت مقاومت در برابر فشارهای خارجی متمرکز شود و بهجای کالاهای وارداتی، از تولیدات داخلی استفاده کند و از سیستم مبادله کالا بهجای پول بهره ببرد و با ایجاد مثلث تجاری از طریق کشورهای ثالث برای جبران انزوای مالی استفاده کند و بهدنبال تقویت صادرات غیرنفتی مانند: پسته، زعفران، فرش و پلاستیک و پیداکردن روشها و مزیتهای اقتصادی کشور برای صادرات کالاها از طریق بنادر پاکستان، عمان، قطر و بصره، باشد که این امر ضمن استفاده از ظرفیت و موقعیت کشور، مستلزم درک و شناسایی خلاءها و علائق ژئواکونومیک و ژئوپولیتیک کشورهای همسایه و منطقه است.
۲. استراتژیهای میانمدت
با تداوم تاکتیکهای مرحله پیش، بایستی با استراتژی میانمدت در تقویت آنها گام برداشت و زیرساختهای لازم را برای پیشرفت اقتصادی کشور در بلندمدت و استحکام آن در برابر هجمههای سیاسی و اقتصادی دشمن تدبیر نمود. از اینرو، استراتژی میانمدت برای مقابله با تحریمها، فراهمکردن زیرساختهای لازم برای اقتصادی پویا و تاثیرناپذیر برای تحریمهای دشمن است. بدینترتیب، آنچه در این مرحله مدنظر هست، مقاوم کردن اقتصاد هست. لازمه این کار، در گام اول تلاش برای اصلاح ساختار معیوب اقتصادی است. چرا که یک پایه هزینههای ناشی از تحریم را ساختار معیوب اقتصادی عنوان میکنند. از اینرو، اصلاح ساختار اقتصادی و نظام درآمدی دولت با تکیه بر نظریه بومی متناسب با فرهنگ و جغرافیای کشور ضرورتی انکارناپذیر است.
اصلاح نظام درآمدی دولت با افزایش سهم درآمدهای مالیاتی. لازم بهذکر است که با اصلاح ساختار شکلی و محتوایی اقتصاد ایران، جلوی هرگونه فساد و رانتجویی گرفته میشود که اکنون سیستم مالی و اداری کشور دچار آن شده است و از شکلگیری اقتصادی سالم و پویا جلوگیری میکند. در کنار اصلاح ساختار اقتصادی، بایستی گسترش خدمات تجارت خارجی و ترانزیت و ایجاد زیرساختهای مورد نیاز برای پیوندهای راهبردی و گسترش همکاری و مشارکت با کشورهای منطقه و جهان بهویژه همسایگان و استفاده از دیپلماسی در جهت حمایت از هدفهای اقتصادی و همچنین استفاده از ظرفیتهای سازمانهای بینالمللی و منطقهای و تشکیل اتحادیه منطقهای برای دورزدن تحریمها و در گام بعدی مقاومکردن اقتصاد، در اولویت قرار گیرد. بهعبارت دیگر، برنامهریزی برای تولید ملی متناسب با نیازهای صادراتی، شکلدهی بازارهای جدید، و تنوعبخشی پیوندهای اقتصادی با کشورها بهویژه با کشورهای منطقه گام برداشت.
توسعه حوزه عمل مناطق آزاد و ویژه اقتصادی کشور بهمنظور انتقال فناوریهای پیشرفته، گسترش و تسهیل تولید، صادرات کالا و خدمات و تأمین نیازهای ضروری و منابع مالی از خارج، بخشی دیگر از کارهایی است که بایستی در میانمدت برای ترمیم و تقویت اقتصاد کشور در برابر هجمههای اقتصادی و سیاسی دشمن صورت گیرد. اما بخش مهم اقتصاد کشور متکی بر منابع طبیعی و انرژی است که لازم است در این مرحله زیرساختهای لازم برای صادرات گاز، برق، پتروشیمی و فرآوردههای نفتی با انتخاب مشتریان راهبردی و ایجاد تنوع در روشهای فروش و نیز مشارکتدادن بخش خصوصی در فروش فراهم شود، تا هرچه بیشتر بتوان از خامفروشی منابع و بهدنبال آن اتکای بیواسطه به منابع زیرزمینی کاسته شود و بیش از این وابسته به خارج نباشیم که پاشنه آشیلی برای فشار و تحریم دشمن علیه ما باشد.
۳. استراتژیهای بلندمدت
واقعیت آن است که آنچه که باعث طمع دشمن به ما شده، اقتصاد تکبعدی ماست. اقتصاد متکی بر فروش نفت، ابزاری برای فشار و تحریم دشمن علیه ملت ایران شده است. این نوع اقتصاد منشأ ناکارآمدی اداری را بهدنبال داشته که بهعنوان یک درد مزمن، نهتنها زمینه رقابت و فعالیت اقتصادی را ایجاد نکرده، بلکه روزبهروز کشور را به خارج وابستهتر کرده است.
وابستگی به درآمدهای نفتی، وابستگی به دلار، عدم خودکفایی در کالاهای استراتژیک، حجم بالای واردات و فقدان جایگزین برای مبادلات مالی را برای اقتصاد کشور در پی داشته و بهعنوان ضعف اقتصادی امنیت ما را تحتالشعاع قرار میدهد. بههمین خاطر، کنترل ما را در اختیار دشمن قرار داده است و یا از کنترل ما خارج کرده است. گفتنی است که جایگاه ایران بهعنوان یکی از بزرگترین تامینکنندگان انرژی دنیا میتواند یکی از نقاط قوت کشور باشد، اما متاسفانه در سالهای گذشته با وابستگی بیش از حد درآمد کشور به فروش نفت، این موضوع به ابزاری برای تهدیدها و تحریمهای امریکا و به نقطه ضعفی برای کشور مبدل شده است.
بنابراین، خروج کشور از این وضعیت و وابستهنبودن به درآمدهای نفتی و تنوعبخشی به منابع اقتصادی، جراحی عمیق در اقتصاد را میطلبد که کاری زمانبر و بلندمدت است. بدینترتیب، اگر بخواهیم به استقلال اقتصادی دست بیابیم و به اقتصادی اثرگذار در منطقه و محیط بینالملل برسیم، باید از وابستگی به نفت و خامفروشی منابع طبیعی دور شویم که ریشه همه نارکارآمدیها و فشارهای خارجی است. از اینرو، میطلبد که جمهوری اسلامی ایران بهجد بهدنبال برونرفت از این وضعیت اقتصادی باشد و با تدبیر این نقمت اقتصادی ناشی از نفت را با دستیابی به فرآوردههای نفتی و توسعه صنعت نفت، به نعمت تبدیل کند و بیش از این اجازه ندهد که دشمن با این ابزار ملت ایران را تحریم و اهداف خود را تحمیل کند. کشور ایران دارای بیشترین منابع اثباتشده انرژی در دنیاست، اما در اثر عدم مدیریت و استفاده نادرست از این ظرفیت، نه تنها زمینه پیشرفت کشور را فراهم نکرده، بلکه باعث عقبماندگی و تحمیل فشارهای خارجی بر کشور شده است.
نتیجه آنکه. ایران برای مقابله با تحریمها باید با تدبیر همه استراتژیهای یادشده را با اولویت در پیش گیرد و نهتنها از چماق تحریمها رها شود، بلکه برای همیشه با اقتصادی منفعل وداع کند. تجربه تاریخی ۴۰ ساله انقلاب اسلامی نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران این تحریمها را هم پشت سر خواهد گذاشت و ملتی که متکی به مقاومت و عقلانیت باشد، نباید از تحریم و محدودیت بهراسد. اما آنچه که سختی دورزدن تحریمها را شیرین میکند، تجربه و درسگرفتن از آنهاست و تبدیل تهدید تحریمها به فرصت خلاقانه پیشرفت است.
عبرت از این منظر که تصمیمگیران و تصمیمسازان باید بدانند که جمهوری اسلامی ایران از لحاظ ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک همیشه برای قطبهای قدرت دنیا مهم و حساس بوده و هست و با محدودیت، ممنوعیت و تحریم سیاسی و اقتصادی از سوی ابرقدرتها همزاد است. بنابراین، بایستی با استراتژی درستی برای رسیدن به اقتصادی درونزا و بروننگر که سالها رهبر معظم انقلاب اسلامی بر آن تاکید داشته و دارند، با تکیه بر مردم تلاش کنند و این تنها راهحل دورزدن تحریمها و بیمهشدن در برابر فشار خارجی و پیشرفت کشور در بلندمدت است.
تا چه در نظر آید و چه مقبول افتد.