مصائب شورا برای انتخاب شهردار
بسیاری از مدیران کاربلد و باتجربه قبول مسئولیت در این شرایط را نوعی ریسک میدانند و مسئولیت نمیپذیرند و احتمال دارد که نهایتاً شورا فردی نهچندان قوی که توسط لابیهای جریان سیاسی معرفی شده را انتخاب نماید.
خبرگزاری فارس: اینروزها شورای اصلاحطلب پایتخت درصدد انتخاب سومین شهردار برای تهران است. این شورا در طول فعالیت ۱۴ ماهه خود نتوانست فردی ذیصلاح که مشکل قانونی هم نداشته باشد را برای این مسئولیت انتخاب نماید.
درحالی که اعضای پنجمین دوره شورا تلاش میکنند تا کارنامه موفقی از عملکردشان را به مردم ارائه نمایند، اما این حساسیت نتیجه معکوس درپی داشته و گویی همه چیز دست به دست هم داده تا انتخاب شهردار جدید، شورا را دستخوش حاشیهها و مصائبی نماید که به آن اشاره میشود.
اول- گفته میشود که با تصویب قانون منع بهکارگیری بازنشستگان، افشانی باید کلید بهشت را تحویل فرد بعدی بدهد. متأسفانه بسیاری از افرادی که اسمشان در لیست پیشنهادی (۳۰ نفره) اصلاحطلبان قرار دارد یا بازنشسته و یا در معرض بازنشستگی قرار دارند و به این دلیل صلاحیت ورود به بهشت را ندارند.
در خصوص این قانون «حجت نظری»، عضو جوان شورای شهر تهران گفت: این موضوع «نوعی جوانفریبی است تا جوانگرایی، علتش هم این است که شما به بهانه قانون منع بهکارگیری بازنشستگان، شهردار ۵۹ ساله تهران را کنار میگذارید، اما فهرستی که الان اعضای شورا انتخاب کردهاند یا همسن یا بزرگتر از محمدعلی افشانی هستند و این بههیچوجه جوانگرایی نیست.» لذا آسیب جریان اصلاحطلبی عدم استفاده از نیروهای نخبه و خوشفکر در سطوح مدیریتی است و این جریان هیچ تلاشی را برای پرورش مدیران جوان و استفاده از آنها در دولت، شورا و مدیریت شهری ندارد.
در واقع یکی از امتیازات شورای پنجم، حمایت تمامقد دولت از شورا است، اما جدیتی در ارائه یک لیست تخصصی، یکدست و همفکر برای اداره بهتر کلانشهر تهران وجود ندارد و جای مدیران تازه نفس و جهادی در فهرست ارائه شده خالی است.
دوم- اخذ تصمیمات عجولانه و ناسنجیده از دیگر ویژگیهای این شوراست. بسیاری از مفسران قانون معتقدند افشانی باید کرسی خود را ترک نماید، اما برخی معتقدند تا بررسی نمایندگان مجلس برای شهردار تهران نهایی نشده بهتر است تصمیمی گرفته نشود، اما شورا سراسیمه و خارج از عرف، لیستی را منتشر کرد که چالشهایی را بدنبال داشت.
شورا گزینههایی را در لیست خود گنجانده که حتی هماهنگی اولیه با آنان نشده و منجر به انصراف چند نفر از آنان شد که آبرو و حیثیت شورا هم زیر سوال رفت. چراکه برخی افراد لیست، سن بالاتر از افشانی دارند و برخی دیگر نه بر مبنای تخصص و مهارت بلکه با محور رفاقت وارد لیست شدهاند که چندان تمایلی برای شهردار شدن ندارند.
سوم- به نظر میرسد شورای شهر در انتخاب شهردار سوم در معرض القائات و برخی فشارهای جریانهای سیاسی قرار گرفته و نامزد نهایی با رضایت و تداخل این جریانها به فرجام میرسد. بیشک انتخاب لیستی و جناحی شهردار، کارآمدی شورا را زیر سوال میبرد و منافع و مصالح مردم تهران قربانی منافع گروهی خواهد شد که خاطرات تلخ شورای اول برای پایتخت نشینان تداعی خواهد شد. به نظر میرسد انتخاب یک چهره کاریزما و کسی که توان ارتباطگیری مناسب و جامع با نهادهای کشور داشته و تجربه مناسبی در مدیریت شهری باشد به شهردار جناحی-سیاسی ارجحیت دارد.
چهارم- عدم انسجام و اجماع اعضاء شورا بر روی یک گزینه واحد و تفرق آراء و نظرات ناهمگون این پروسه را با موانعی مواجه ساخته است. برخی اعضاء محسن هاشمی را به عنوان مرضیالطرفین و بانفوذ که نسبت به سایر گزینهها کارآمدتر و لایق میدانند؛ در عین حالی که تعدادی دیگر از اعضاء خروج وی از شورا را خلاف مرام و میثاقنامه شورا میدانند و بهدنبال این هستند تا افرادی مثل آخوندی وزیر ناموفق راه و... را از خارج شورا برای این مسئولیت مهم انتخاب نمایند.
پنجم- علاوه بر این حضور سه نفر زن در لیست پیشنهادی شورا که هیچ کدام از آنها سابقه مدیریتی در حوزه شهری و شهرداری ندارند نیز از عجایب روزگار است و این نکته را به ذهن متبادر میکند که گزینه نهایی شهرداری تهران نزد شورا محفوظ و مخفی است و ارائه این لیست ترکیبی و نامتعارف، یک پروسه ظاهری- اداری و صرفاً برای بستن دهان منتقدان شورا است. همانطور که علی اعطا عضو هیئت رئیسه و سخنگوی شورای اسلامی شهر تهران در گفتگویی با برنامه ۱۰:۱۰ دقیقه از برخی جلسات هماهنگی هفتگی که خارج از مکان شورا و بصورت غیرعلنی برگزار میشود پرده برداشت و احتمال دارد بسیاری از مباحث راهبردی و اولویتدار شورا منجمله انتخاب شهردار در آن جلسه تدوین و نهایی شود.
ششم- روند کاری شورای پنجم به شیوهای است که اعضاء اسیر شکل ظاهری کارها شدهاند و عدم شناخت کافی از بدنه شهرداری و عدم تنظیم روابط مطلوب میان شورا و شهرداری باعث حاشیه و ایجاد مشکلاتی برای انتخاب شهردار شده است. انتقادی که به شورای پنجم و بعضاً برخی دورههای گذشته نیز وارد است و در گزارش سازمان بازرسی هم بدان اشاره شده همین عدم هماهنگی بین این دو نهاد است که پیشنیاز برنامهریزی برای مدیریت و رفع مشکلات شهری است.
هفتم- به نسبت این که شورای پنجم یکدست اصلاحطلب هستند، اما اختلاف در تصمیماتشان بالاست. حتی در شورای چهارم که کرسیها بین اصولگراها و اصلاحطلبان تقسیم شده بود مسائل سیاسی و مطالبات جریانهای بیرونی به اینشکل در شورا مطرح نمیشد و برای همین است که اختلاف اعضاء بر سر انتخاب شهردار و ایجاد پروسههای پیچیده، جای سوالات فراوانی را در اذهان مردم ایجاد میکند.
هشتم- در وضعیتی که پایتخت اسیر مشکلات و معضلات فراوانی شده و با توجه به حاشیهها و تغییرات پیدرپی شهردار و توقعات مردم از شهرداری، مدیریت تهران کاری دشوار و پیچیده شده و بسیاری از مدیران کاربلد و باتجربه قبول مسئولیت در این شرایط را نوعی ریسک میدانند و مسئولیت نمیپذیرند و احتمال دارد که نهایتاً شورا فردی نهچندان قوی که توسط لابیهای جریان سیاسی معرفی شده را انتخاب نماید.