اهداف پیدا و پنهان سفر نتانیاهو به عمان

اهداف سفر نتانیاهو به مسقط را می‌توان به دو دسته ۱- اهداف نمادین و تبلیغاتی و ۲- اهداف واقعی و پنهان تقسیم‌بندی کرد

کد خبر : 887416

الوقت: اهداف سفر نتانیاهو به مسقط را می‌توان به دو دسته ۱- اهداف نمادین و تبلیغاتی و ۲- اهداف واقعی و پنهان تقسیم‌بندی کرد

سفر کوتاه، اما غافلگیرکننده و بی‌سابقه نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی به مسقط رویداد حائز اهمیتی است که می‌توان آن را بازتابی از فضای پر نوسان و مملو از رقابت اکنون منطقه غرب آسیا و تلاش بازیگران عمده آن برای وزن کشی جایگاه منطقه‌ای در آینده سیستم امنیتی- سیاسی منطقه دانست. با در نظر گرفتن این موضوع بهتر می‌توان در مورد اهداف سفر نتانیاهو به عمان و از طریق آن، ارائه تصویر رئالیستی از شرایط کنونی منطقه فارغ از جنجال‌های رسانه‌ای و نمایش‌های تبلیغاتی سخن گفت. در واقع تل‌آویو و مسقط با یکدیگر رابطه دیپلماتیک ندارند و این نخستین سفر رئیس کابینه رژیم صهیونیستی به عمان از سال ۱۹۹۶ به شمار می‌رود لذا این امر سوالات مهمی را در ارتباط با چرایی انجام این سفر در این برهه، علت انتخاب عمان و دستاورد‌های این سفر برای تل‌آیو ایجاد می‌کند.

اهداف سفر نتانیاهو به مسقط را می‌توان به دو دسته ۱- اهداف نمادین و تبلیغاتی و ۲- اهداف واقعی و پنهان تقسیم‌بندی کرد.

اهداف نمادین و تبلیغاتی

در موضوع اهداف نمادین سفر نتانیاهو به عمان اولین و مهمترین بحث به طور حتم نمایش افزایش عادی‌سازی روابط میان رژیم صهیونیستی و دولت‌های جهان عرب، مورد نظر بوده است. در این زمینه تلاش سران رژیم صهیونیستی و دول غربی حامی آن طی دهه‌های گذشته همواره آن بوده که با بوجود آوردن خطوط ارتباطی میان تل آویو و دولت‌های عربی به انزوای تاریخی این رژیم در منطقه پایان داده و با به رسمیت شناختن آن توسط کشور‌های اسلامی مسأله حیاتی فلسطین به مرور زمان اهمیت خود را از دست دهد. این امر طی سال‌های اخیر با دمیدن آمریکا به فضای ایران هراسی در منطقه و همچنین با پیش آهنگی تعداد معدودی از دولت‌های خودفروخته عرب همچون سعودی ها، امارات و بحرین به طور گسترده‌تری در دست پیگیری بوده است. از این حیث یکی ازاهداف نمادین سفر نتانیاهو به عمان نشان دادن پیشبرد پروژه عادی سازی روابط با کشور‌های عربی و خروج از انزوای تاریخی در شرایط جدید منطقه می‌باشد.

هدف نمادین دیگری که می‌توان از آن یاد کرد موضوع پیام تل آویو به ایران در اعلام موفقیت در رسوخ به نزدیک مرز‌های ایران می‌باشد. همزمان با این سفر بالاترین مقام ارتش صهیونیستی در کشور آذربایجان به سر می‌بُرد و این رژیم شمال عراق نیز تلاش‌هایی برای نزدیکی به اربیل داشته است. این اقدام در واکنش به شکست‌های گسترده منطقه‌ای این رژیم و حامیان آن از محور مقاومت به رهبری ایران طی سال‌های اخیر بوده که به تنگ‌تر شدن فضای تنفسی برای این رژیم منجر شده است. از یک بعد این رژیم و غربی‌ها در تلاش‌های خود برای بیرون کردن ایران از سوریه به طور کامل شکست خورده اند و نیرو‌های مقاومت توانسته اند به مرز‌های جولان اشغالی برسند. همچنین پس از اعطای اس ۳۰۰ به دولت سوریه اکنون دست تل آویو برای انجام اقدامات تجاوزکارانه به آسمان سوریه بسته است و در کابوس وحشتناک دیگری برای صهیونیست‌ها حزب الله اعلام کرد که به تکنولوژی موشک‌های نقطه زن دست یافته است. این موضوعات شکست‌های بزرگی است که حتی موقعیت دولت راست گرای نتانیاهو در داخل این رژیم را با چالش جدی مواحه کرده؛ بنابراین سفر به عمان در این مقطع به صورت نمادین علاوه بر نمایش وزن کشی منطقه‌ای برای ایران، کاکرد انتخاباتی و مصرف داخلی نیز دارد.

با این حال هر دو هدف نمادین را باید شکست خورده اعلام کرد. اولاً مسئله عادی سازی با اعلام وزیر خارجه دولت عمان مبنی بر اینکه سران صهیونیستی خود خواستار انجام این سفر بوده‌اند عملاً صحنه آرایی صهیونیست‌ها را بر هم زد و رشته‌های آن‌ها را برای کسب دستاورد تبلیغاتی از این سفر پنبه نمود. با این سخن وزیر خارجه عمان کاملاً مشخص گردید که مسقط تحت فشار آمریکا تن به ورود نتانیاهو داده است و کوتاه بودن مدت حضور نتانیاهو در عمان اثبات کننده آن است. از سوی دیگر بهره گیری نمادین دیگر با عنوان ایجاد موازنه وحشت با ایران عملاً جدی گرفته نخواهد شد چرا که ارتباطات صهیونیست‌ها با کشور‌های مجاور ایران مبنای راهبردی نداشته و چالش جدی در حال حاضر برای امنیت ملی ایران محسوب نمی‌شود، اما این در حالی است که نفوذ و حضور ایران و نیرو‌های نزدیک به آن در نزدیکی مرز‌های این رژیم در سوریه و لبنان واقعتی غیرقابل کتمان و مهمترین چالش برای امنیت ملی رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود.

اهدف اصلی و پنهان

در مورد اهداف پشت پرده نتانیاهو از سفر به عمان می‌توان ابتدا به تلاش سران این رژیم برای کاهش فشار رسانه‌ای و افکار عمومی جهان بر روی سعودی‌ها و مشخصاً محمد بن سلمان ولیعهد عربستان می‌باشد که هم اکنون موقعیت و آینده حیات سیاسی وی بخاطر پرونده قتل خاشقچی به شدت در خطر افتاده است. دلیل این امر پر واضح است؛ ولیعهد سعودی‌ها در طی مدت کوتاه حضور در راس هرم قدرت خاندان سعودی بیشترین خدمت به منافع رژیم صهیونیستی به ضرر فلسطینیان را از خود نشان داد. این امر به حدی برای صهیونیست‌ها مهم است که روزنامه هاآرتص ۱ آبان در یادداشتی نوست مسامحه با بن‌سلمان در زمینه قتل خاشقچی ضروری است، چرا که اسرائیل ۵۰ سال منتظر چنین رهبری بود و برکناری وی برای اسرائیل ویرانگر خواهد بود. در این راستا صهیونیست‌ها امیدوار هستند با واداشتن عمان به پذیرش این سفر که با فشار آمریکا صورت گرفت محمد بن سلمان برای مدتی از کاون توجه رسانه‌های جهان خارج و موضوع قتل خاشقچی تحت حاشیه سفر بی سابقه نتانیاهو به عمان قرار گیرد.

اما هدف عمده دیگر نتانیاهو به طور حتم مسأله پیشبرد پروژه معامله قرن می‌یاشد که در حال حاضر به بن بست خورده است. اولاً گروه‌های فلسطینی من الجمله تشکیلات خودگردان فلسطین و رهبر آن محمود عباس از قبول این طرح سرباز زده و حتی محمود عباس از پایان پذیرش نقش میانجی‌گری آمریکا درمذاکرات سازش در آینده سخن گفته است. نکته مهم در این بخش سفر محمود عباس به مسقط دو روز پیش از سفر نتانیاهو به عمان می‌باشد که گمانه‌های میانجگری مسقط برای بازآفرینی مذاکرات سازش را جدی کرده است.

اما در این زمینه نیز باید گفت: رویا‌های نتانیاهو برای قبولاندن معامله قرن به گروه‌های فلسطینی با واسطه‌گری عمان هرگز مجال تحقق نخواهد یافت چرا که فلسطینی‌ها معتقدند هیچ فرصتی برای تحقق این صلح در حالتی که رویکرد آمریکایی‌ها چه از زمان باراک اوباما یا قبل و بعد از آن تغییری نکرده، وجود ندارد. فرانسوی‌ها و اروپایی‌ها هم نتوانستند کاری در این زمینه انجام دهند حالا اعراب هم نمی‌توانند روند صلحی که با بلدوز‌ها و شهرک‌سازی‌ها له شده، احیا کنند.

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: