روایتی از زندگی صدام که شما را شگفت زده میکند!
روایت حمدانی از شخصیت دیکتاتور عراق در آخرین دورهی زندگی صدام که در انزوا گذشت هم جالب است: «او بیشتر وقت خود را در انزوا صرف نوشتن شعر، داستان و رمان میکرد. او دو داستان بلند نوشت که در آن بخشهایی از زندگی خود را شرح داده بود.»
سرویس سیاسی فردا: جعفرعلی شیرنیا نوشت: «خون شهیدان ما اینجا را مقدس کرده است»
رسانهها از برکات جنگ میگفتند و اینکه: «جوهر اصیل عراقیها جز در گرفتاریها ظاهر نمیگردد.» و «جنگ سبب شده است که مفاهیم متعالی از خانه و مدرسه گرفته تا کارخانه و پشت جبهه، ریشه بدواند و تعداد بیشماری از انسانهای متعالی را پرورش دهد.» (تحلیل تحولات و تاریخ جنگ تبلیغاتی در دفاع مقدس، ص. ۲۲۲) علاوه بر رسانههای عراقی، رگههای معنویت در سخنان صدام هم پررنگ بود. در پیامی به مناسبت آزادی فاو در اواخر جنگ نوشت: «از طرف همهی مردم شریف، خدا را سپاسگزارم و سجدهی شکر به جای میآورم. سرزمین فاو را میبوسم و این بوسه بر عظمت و شکوه اخیر امت عرب است. خون شهیدان ما اینجا را مقدس کرده است، این سرزمین شهادت را میبوسم... درود بر آنها به یاد عظمتشان، هماکنون میتوانم آنهایی را که فریاد برمیآورند «اللهاکبر» تصور کنم. بهپیش، عقبنشینی نکنید، به پیش بروید. در پناه گامهای مبارکتان و بعد از سایهی خداوند، تحت پوشش هواپیمایی هستید که همچون شاهینها، از سلحشوران دلیر این آسمان هستند. برادران در حالی که این پیروزی را خداوند در فاو به ما عطا کرد، خدا را شاکریم و در حالی که نقش شهدای پرهیزکار را با همهی عظمت و شکوه آنان که برای آزادی فاو به اعراب و عراقیها تقدیم شد گرامی میداریم.» این پیام را با این عبارتها به پایان برد: «اللهاکبر، حق بر باطل پیروز خواهد شد. اللهاکبر، عزت برای اعراب، اللهاکبر، عظمت برای عراق. اللهاکبر، نادانان نابود خواهند شد.» (جنگ ایران و عراق در اسناد سازمان ملل متحد، ج۱۰، ص. ۳۵۱ تا ۳۵۶) او در سالهای طولانی جنگ، مردمش را با جملات زیبا توجیه میکرد و میگفت: جنگ موجب «شکوفاشدن شعر، علم، فنآوری و اقتصاد عراق» شده و معتقد بود: «عراق از نتایج ثانوی جنگ بهرهبرداری کرده و آن را به یک انرژی متراکم مبدل ساخته است و اگر جنگ نبود، چنین جهشی حاصل نمیشد، جهشی که اثرات مثبت آن تا صدها سال برای عراق باقی خواهد ماند.» و اینکه جنگ باعث «شکوفاشدن شخصیت جدید انسان عراقی» و «الگوشدن عراق برای آینده تمامی اعراب» شده است. (تحلیل تحولات و تاریخ جنگ تبلیغاتی در دفاع مقدس، ص. ۱۹۱) دربارهی خودش میگفت: فرمانده شده تا فدای ملتش شود؛ «برای من حکومتکردن یعنی خود را فدا کردن و در برابر ملت احساس مسئولیت داشتن. در پست فرماندهیبودن من، بدان معنی نیست که از امتیازهای قدرت بهرهمند شدهام، بلکه من تمام زندگیام را فدای ملت کردهام و بزرگترین خوشبختی من هنگامی است که احساس میکنم این ملت به من اعتماد دارد.» (همان، ص. ۱۹۲) او با این سخنان زیبا در عمل چه چیزی جز ویرانی برای مردمش به ارمغان آورده بود؟ دیکتاتور عراق ویژگیهای پیچیدهای داشت. ژنرال حمدانی، آخرین فرمانده گارد ریاستجمهوری عراق، در توصیف او میگوید: «او شخصیتی داشت که در یک لحظه میتوانست بدون هیچ نگرانی نزدیکترین افراد یا اعضای خانوادهی خود را به قتل برساند و در لحظهای دیگر کاملا احساساتی میشد و برای جراحت یک گربه اشک میریخت... در یک لحظه میشد او را یک فرد باهوش که عمیقا مانند یک فیلسوف فکر میکند، یک رهبر عالی و تصمیمگیر بدانید و در لحظهای دیگر او را مانند یک دهقان سادهدل تصور کنید. او میتوانست از یک فرد متمدن به شخصیت وحشی که در اعماق وجود خود آنها را حاضر میدید، تبدیل شود. این تغییر روحیه و شخصیت سبب میشد که افراد نزدیک نتوانند او را تحمل کنند. هرچه سن او بالاتر میرفت خشونت و ناشکیبایی او کمتر و انزوای او بیشتر میشد.» روایت حمدانی از شخصیت دیکتاتور عراق در آخرین دورهی زندگی صدام که در انزوا گذشت هم جالب است: «او بیشتر وقت خود را در انزوا صرف نوشتن شعر، داستان و رمان میکرد. او دو داستان بلند نوشت که در آن بخشهایی از زندگی خود را شرح داده بود.» دربارهی جلسات او با شاعران و هنرمندان نیز سخن میگوید و اینکه: «او در اواخر دورهی حکومت خود واقعبینی خود را از دست داده بود و در دنیای فانتزی خود زندگی میکرد که مدعی بود خداوند با اوست و شکستناپذیر است... از دست رفتن کشور، ملت، ارتش و حزب بعث و شکست خودش نتیجهی شخصیت خود اوست. مطالبات او بسیار غیرواقعی و اهدافش سرسختانه بود و سپس تلاش میکرد که به موضوعات جنبهی معنوی بدهد.» (جنگ صدام، ص. ۱۰۰ تا ۱۰۳) معمولا مردم بخشهایی تبلیغاتی از زندگی حاکمان را میبینند و از بسیاری از بخشها بیاطلاع هستند. پس دانستن و دیدن بخشهای آشکار، معیار مناسبی برای ارزیابی حاکمان نیست و باید دید آنها چه نوعی از زندگی برای مردم خویش فراهم کردهاند و ثمرهی حکومتشان چه بوده است؟