داستان ازدواج یک دانشمند هستهای از زبان همسرش
همسر شهید مسعود علیمحمدی داستان ازدواجش با این شهید دانشمند هستهای را چنین تعریف کرد، ازدواج ما سنتی بود، برادرم و همسرم هردو در ستاد انقلاب فرهنگی به علت تعطیلی دانشگاهها مشغول کار بودند و همین دوستی منجر به ازدواج من و همسرم شد. ما در ۲۲ مهرماه سال ۶۱ ازدواج کردیم و همان سال من دیپلم گرفتم.
خبرگزاری ایسنا: همسر شهید مسعود علیمحمدی داستان ازدواجش با این شهید دانشمند هستهای را چنین تعریف کرد، ازدواج ما سنتی بود، برادرم و همسرم هردو در ستاد انقلاب فرهنگی به علت تعطیلی دانشگاهها مشغول کار بودند و همین دوستی منجر به ازدواج من و همسرم شد. ما در ۲۲ مهرماه سال ۶۱ ازدواج کردیم و همان سال من دیپلم گرفتم.
منصوره کرمی در همایش مهر بیداری به مناسبت گرامیداشت حماسه ۳۰ مهر همدان، افزود: آن زمان که خانواده شهید علیمحمدی به خواستگاریم آمدند، مسعود جبهه بود و مادرش عکس او را نشان داد و من از طریق عکس همسرم را پسندیدم وگرنه قبلا خودش را ندیده بودم.
کرمی با اشاره به اینکه برای ازدواج ملاکهای انقلابی و تحصیلات برایم مهم بود، ادامه داد: آن زمان الگویم آقای آهنگران بود، به ماردم گفتم کسی را میخواهم که مانند ایشان دائم در جبهه باشد و انقلاب را دوست داشته و حاضر باشد جانش را برای این مملکت و انقلاب بدهد..
وی اضافه کرد: مسعود همان دفعه اول و آخری که به جبهه رفت به بیماری سختی مبتلا شد و وقتی به گذشته فکر میکنم شاید خواست خداوند بود که مسعود زنده بماند و در مسیر علمی قدم بردارد و در سنگر علم به شهادت برسد.
وی تصریح کرد: قبل از شهادت مسعود یکبار گفت: ما هنوز در جبهه هستیم، هنوز در سنگر هستیم و نمیتوانیم از این سنگر بیرون بیاییم پس باید ادامه دهیم تا بتوانیم استقلال خود را حفظ کرده و هجمههای وارد شده به کشور و تهدید و ترور را دفع کنیم، پس باید هنوز در جبهه باشیم، فقط نوع سنگرهایمان تغییر کرده است، امروز هم جبهه دیگری در پیش داریم.
همسر شهید علیمحمدی معتقد است: همه شهدا اعم از دفاع مقدس، مدافعان حرم و هستهای هم مزه تفریح و مسافرت و گردش را بسیار خوب میفهمیدند، اما هدف بزرگی داشتند و برای رسیدن به آن از تمام خوشیهای دنیا گذشتند و اگر اینجا راحت و در امنیت هستیم به علت مجاهدت عده زیادی بوده که یا شهید شده یا جانباز شدند و زندگی خود را در این مسیر قرار دادند. شهیدعلیمحمدی هم به علت انتخاب انقلاب و کشورش به شهادت رسید.
کرمی خاطرنشان کرد: در سال ۸۰ شهید یک روز آمد به ما گفت که یک گروهی از فرانسه آمده و مشغول تحقیق هستند و با وی هم مصاحبه کرده بودند تا علت ماندن ایشان و دوستانش را در ایران بدانند؛ پس معلوم است که دشمن با جمع آوری اطلاعات از طریق این سوالات به دنبال چگونگی جذب آنان است.
وی ادامه داد: همسرم در این مصاحبه دلایل خودش را گفته بود که یکی از آنها انقلاب و مردمش بود، میگفت: این حق مسلم مردم ماست که آسایشی را که مردم اروپا و آمریکا دارند مردم ما هم داشته و مستقل باشند و هر روز مورد تهدید قرار نگیرند.
وی خطاب به دانش آموزان گفت: شما با مسیر علمی که پیش میبرید میتوانید جلوی تحریمهای دشمن را بگیرید، وقتی ما نیازی به کشورهای دیگر نداشته باشیم وقتی که اقتصاد کشور از طریق نفت نچرخد و خود بتوانیم مسائل درمانی، انرژی، کشاورزی و صنعتی را تهیه کنیم دیگر هرگز آنها نمیتوانند با هیچ تهدید، تحریم و ترور به اهداف خود برسند.
همسر شهید علیمحمدی به بیان یکی از ویژگیهای شهید علیمحمدی پرداخت که میتواند الگویی برای دانش آموزان باشد و اظهار کرد: شهید موقع درس خواندن از هیچ چیزی نمیگذشت یعنی تا نکتهای را نمیفهمید صفحه بعدی را ورق نمیزد، به صورت بسیار عمیقی درسهایش را میخواند. فکر میکنم اگر شهید رشته فیزیک ذرات بنیادی بود و توانست در هستهای هم کاری کند به علت همین طرز تفکرش بود که از نکتهای به آسانی عبور نمیکرد تا چیزی را یاد نمیگرفت سراغ مطلب دیگری برای خواندن نمیرفت و هدفش هم فقط و فقط کشور و انقلابش بود.
گفتنی است؛ شهید مسعود علیمحمدی سوم شهریور سال ۱۳۳۸ در تهران متولد شد و در بامداد ۲۲ دی ماه ۱۳۸۸ در سن ۵۰ سالگی به هنگام بیرون آمدن از منزل بر اثر انفجار یک بمب کنترل از راه دور روح بزرگش به آسمانها پرکشیده و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.