جهانگیری تمام کارهای دولت را مدیریت میکند
چنانکه پیداست هرگاه اقدام خوبی از دولت احساس میشود روزنامههای زنجیرهای تلاش میکند تا جهانگیری را به عنوان عامل آن نشان دهند و حتی تصویر او را در شمایل «سوپر من» منتشر کردهاند و هر وقت شرایط چندان مساعد نبود او را هیچکاره بنمایانند!
روزنامه کیهان: چنانکه پیداست هرگاه اقدام خوبی از دولت احساس میشود روزنامههای زنجیرهای تلاش میکند تا جهانگیری را به عنوان عامل آن نشان دهند و حتی تصویر او را در شمایل «سوپر من» منتشر کردهاند و هر وقت شرایط چندان مساعد نبود او را هیچکاره بنمایانند! اما سخنان متناقض آنها گویای همه چیز است چنانکه دیروز یکی از زنجیره ایها نوشت: جهانگیری تمام کارهای دولت را مدیریت میکند. روزنامه اصلاحطلب قانون در گزارشی با عنوان «دو راهی جهانگیری» به ادعای عجیب و تامل برانگیز معاون اول رئیسجمهور مبنی بر بیاختیار بودن در دولت پرداخت نوشت: «جهانگیری بارها خود را هزینه دولتی کرده است که به وی تقریبا هیچ اختیاری طبق گفته خودش نمیدهد و حالا زمان آن رسیده است که جهانگیری از دولت خارج شود... دولت روحانی کمترین نسبت با اصلاحات و بیشترین هزینه را بر دوش اصلاحطلبان و پایگاه اجتماعی آنان تحمیل کرده است و خروج اسحاق جهانگیری در این برهه میتواند بخشی از این هزینه را کم کند چرا که جهانگیری که خود از عدم اختیارش در دولت سخن میگوید وحداقل با خروج از دولت میتواند به شائبه و خطای اینکه دولت روحانی را دولت اصلاحطلبان میدانند، پایان دهد.» گفتنی است اصلاحطلبان همواره تلاش میکنند که با فرافکنی و فرار رو به جلو مسئولیت تصمیمات و اقدامات خود را برعهده دیگران بگذارند. در واقع آنها استاد فرار از پاسخگویی هستند. طرح چنین مباحثی از سوی اصلاحطلبان با هدف هدایت افکار عمومی از موضوعات اصلی به مسائل حاشیهای بوده که در واقع اصلاحطلبان قصدجابهجایی از جایگاه متهم به جایگاه مدعی را دارند. باید در ادامه دید که آیا اقدامات نخنما شده آنها این بار به ثمر مینشیند یا نه؟ آن هم در حالی که مدت زمان زیادی از ایام انتخابات و مردم نیز توجیهات را نخواهند پذیرفت، چرا که مدت زمان زیادی از انتخابات ریاست جمهوری سپری نشده و موج سنگین حمایت همهجانبه و لجام گسیخته اصلاحطلبان از دولت فعلی نیز از یادها نرفته است. ناکارآمدی مدعیان در ویترین نظام تدبیر! روزنامه همشهری در مطلبی نوشت: «جهانگیری... آخوندی و... شریعتمداری... کسانی هستند که در ۴ دهه گذشته همواره در ویترین نظام تدبیر بودهاند و نمادی از آدمهایی هستند که قدرت انجام بسیاری از کارها را دارند، اما حالا میگویند دست و بالشان بسته است.» طیف مدعی اصلاحات به عنوان مصداق اتّم قبیلهگرایی در ایران، به هیچ عنوان حاضر به پذیرفتن ناکارآمدی افراد منتسب به طیف خود نیست. دفاع تمام قد این روزنامه زنجیرهای از عباس آخوندی در حالی است که وی به هیچ عنوان کارنامه قابل قبولی از خود به جای نگذاشته است. آخوندی از سال ۱۳۷۳ طرح مسکن اجتماعی را مطرح کرد و وعده داد که آن را اجرا خواهد کرد. اکنون ۲۴ سال از آن دوران سپری شده است و با اینکه آخوندی در ۳ دولت عهدهدار وزارت مسکن بوده است، تاکنون حتی یک ماکت نیز از مسکن اجتماعی ساخته نشده است، چه رسد به ساخت و تحویل واحدها. جهانگیری نیز به عنوان معاون اول رئیسجمهور به هیچ عنوان کارنامه قابل قبولی برای ارائه ندارد. به عنوان نمونه فروردین ماه امسال به هنگام اعلام بسته ارزی توسط جهانگیری، روزنامههای زنجیرهای، تصویر سوپرمن را با تیترهای «بازگشت اسحاق» و «بازگشت جهانگیری» منتشر کردند و از «حضور مقتدرانه جهانگیری در حل بحران ارزی» خبر دادند؛ اما در عمل ۱۸ میلیارد دلار ارز با نرخ ۴۲۰۰ تومان بر باد رفت و رانتی ۱۳۰ هزار میلیارد تومانی را در حلقوم مفسدان و رانتخواران دانهدرشت ریخت. ثبت سفارش غیرقانونی خودروهای وارداتی نیز تنها یکی از مصادیق کارنامه بسیار ضعیف شریعتمداری در وزارت صمت است. معاون اول همه چیز را مدیریت میکند! روزنامه آرمان طی یادداشتی به اظهارات روز یکشنبه جهانگیری در روز ملی صادرات پرداخته و این اظهارات را تلخ و ناشی از قدرناشناسی دولت از خدمات معاون اول رئیسجمهور دانست. در این یادداشت آمده است: «حسن روحانی و دولت به اسحاق جهانگیری مدیون است. اگر جهانگیری در مناظرات انتخابات ریاست جمهوری حضور نداشت و به دفاع از روحانی نمیپرداخت، معلوم نبود ایشان رأی بیاورد. از سویی جهانگیری تمام کارهای دولت را مدیریت و هدایت میکند.» نویسنده افزوده است: «سخنان روز گذشته معاون اول رئیسجمهور در همایش روز ملی صادرات بسیار تلخ و ناراحتکننده بود. با ایشان به دور از اخلاق حرفهای برخورد شده است. آقایروحانی خاطره و سابقه خوشی از دوستی با آقای جهانگیری به جای نخواهد گذاشت. واقعیت این است که به ایشان باید جایزه سنگ صبوری را داد. با همه این احوال ایکاش چنین مباحثی رسانهای نمیشد.» مشخص نیست نویسنده این تناقض را چگونه پیش خود حل کرده است که اگر جهانگیری تمام کارهای دولت را مدیریت و هدایت میکند چگونه در سخنان اخیر خود تصریح و اذعان کرده است اختیار تغییر منشی خود را هم ندارد! آقای جهانگیری! حالا دیگر دیر است! اظهار نظر عجیب جهانگیری در همایش روز ملی صادرات، فاصلهگذاری اصلاحطلبان با دولت و فرار از مسئولیتپذیری و پاسخگویی نسبت به نابسامانیها و معضلات اقتصادی را وارد فاز جدید و جدیتری کرد. روزنامه اعتماد دیروز در واکنش به موضع معاون اول رئیسجمهور، تیتر یک خود را به عبارت «گلایههای نابهنگام» اختصاص داد و در مطلبی نوشت: «وضعیت آقای جهانگیری مصداق خودکرده را تدبیر نیست شده است. باید همان پارسال تابستان تصمیم نهایی را میگرفت. یا استعفا میداد یا به طور کلی در مقام یک معاون اول معمولی انجام وظیفه میکرد و هیچ مسئولیت مستقیمی را نمیپذیرفت، و درباره دلار ۴۲۰۰ تومانی نیز اظهار نظر نمیکرد. متاسفانه حالا دیگر برای هر اقدامی خیلی دیر شده است.» معاون اول رئیسجمهور اگر اجازه برکناری منشی خود را هم پیدا نکرده، چرا پس از ۵ سال آن را مطرح میکند؟ چرا آن همه وعده به مردم داده؟ نکته جالب توجه (همانطور که در گزارش اعتماد نیزاشاره شده) آن است که جهانگیری که اکنون چنین ادعایی را مطرح میکند در ایام بحران ارزی خلاف برنامههای کارشناسی شده ناگهان دلار ۴۲۰۰ تومانی را مطرح کرد و این موضوع زمینهساز آشفتگی بیشتر بازار ارز و رانت خواری را فر دولت روحانی دستپخت اصلاحطلبان است و با این فضاسازیها حسابشان از دولت جدا نمیشود. سهم ۷۰ درصدی آمریکا و اروپا در پولشویی دنیا روزنامه سازندگی دیروز یادداشتی از خانم ناهید تاج الدینی، یکی از نمایندگان مردم شریف اصفهان منتشر کرد که در بخشی از آن آمده است: «ما هم به عنوان موافقان پیوستن به FATF میدانیم که ۴۷ درصد پولشویی دنیا در آمریکا و ۲۳ درصد در اروپا انجام میشود و اروپا و آمریکا سهم ۷۰ درصدی در پولشویی دنیا دارند و انگشت اتهام پولشویی پیش و بیش از هرکس به سمت آمریکا و اروپا دراز است. ما نیز میدانیم که سیاستمداران دنیا بیشتر از آنکه نگران اخلال در نظم اقتصادی به وسیله پولشویی باشند، نگران اخلال در نظم سیاسی هستند و بیشتر از آنکه به اقتصاد توجه داشته باشند به تبعات اقتصاد سیاسی توجه دارند و این نگرانی بیش از همه در آمریکا وجود دارد.» پس از خواندن این سطرها این پرسش پیش میآید که با این حساب چرا برای تصویب آن چنین تلاش کردند. این نماینده در بیان دلیل حمایت خود و حزب متبوعش از پیوستن به FATF نوشته است: «برجام چه خوب و چه بد مفاهمه سیاسی ایران با جهان بود و FATF مفاهمه اقتصادی ایران با جهان است.» دست کم این خوب است که این نماینده به موضوعاتی از این قبیل اشاره کرده است که آمریکا و اروپا سردمدار حمایت از تروریسم و یا خود مراکز پولشویی هستند و با این حساب تشکیل نهادهایی مانند کارگروه اقدام مالی (FATF) را بهانهای برای اجرای منویات سلطه طلبانه خود کردهاند و مانند آن نماینده حاشیه دوست و تهمت زننده تهران نیست که در قالب سخنگوی FATF ظاهر شده و مخالفان این نهاد را به پولشویی متهم میکرد! با این همه باید به این نکته اشاره کرد که هر مفاهمه یا توافقی دست کم دو سر دارد به این معنا که هر دو طرف یا طرفها میپذیرند از چیزی یا چیزهایی چشم بپوشند یا کارهایی را انجام ندهند و در مقابلش امتیازهایی را میگیرد. حال خوب است بگوییم ما که تمام تعهداتمان را انجام دادیم چه دریافت کردیم؟ همین را در مورد FATF باید گفت. میگویند ما به این نهاد ملحق میشویم که بهانه را از آمریکا بگیریم! مگر آمریکا دستش از بهانه خالی است؟ امروز FATF فردا ادعای حقوق بشری روز دیگر توانایی دفاعی کشور و... مگر در برجام به تمام تعهدات مکتوب در آن عمل نکردیم؟ چرا از گذشته درس عبرت نمیگیریم؟! عقدهگشایی زنجیرهایها علیه مسکن مهر روزنامه همدلی در گزارشی با عقدهگشایی علیه مسکن مهر نوشت: «طنز تلخ آنجاست که اهداف سیاسی، یا به قول آگاهان اقتصادی، پوپولیستی، در این سالها به گونهای بوده است که با گذشت سالها چالههای عمیقتری را در زندگی اقشار آسیبپذیر جامعه ایجاد کرده است. برای مصداقیتر شدن موضوع، میتوان به ساخت خانههاییاشاره کرد که بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان از بودجه را بلعیده، اما همچنان به غم بزرگی برای متقاضیان مسکن تبدیل شده است. طی سالهای گذشته تاکنون کارشناسان بارها درخصوص عواقب ساخت خانههای مهر هشدار دادند. از همان سال ۸۵ که دولت نهم تصمیم گرفت، برای آنکه اصل سی و یکم قانون اساسی روی زمین نماند، طرحی را اجرا کرد که به ضد خود تبدیل شد.» این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «به باور بسیاری از کارشناسان اقتصادی، گرفتاریهای مسکن مهر سدی در راه اجرای پروژههای بعدی از قبیل: ساخت مسکن اجتماعی برای اقشار آسیبپذیر جامعه ایجاد کرده است». طبق آمار، در پنج سال گذشته، به اندازه یک سال هم مسکن ساخته نشده است. همچنین طبق آمار رسمی بانک مرکزی، فقط در یک سال اخیر، قیمت مسکن ۷۲ درصد افزایش داشته است. البته آمار غیررسمی، بسیار بالاتر از این درصد را حکایت میکند. این در حالی است که مسکن مهرحدود دو میلیون و پانصد هزار خانوار و به عبارتی حدود ۸ میلیون نفر را صاحبخانه کرد. وزارت راهوشهرسازی با وجود تکلیف قانونی که از سال ۹۴ متوجه این وزارت شده، از راهاندازی سامانه املاک و اسکان و دریافت مالیات از واحدهای مسکونی خالی (احتکار شده) طفره رفته است. ۲ میلیون و پانصد هزار واحد مسکونی خالی در کشور وجود دارد. احتکار، علت اصلی گرانی مسکن در سالهای اخیر بوده است. به مراجع گزارش غلط دادهاند؟! روزنامه زنجیرهای آرمان در شماره دیروز گفتوگویی را با موسوی بجنوردی درباره حضور زنان در ورزشگاهها منتشر کرده است. موسوی بجنوردی در این گفتگو در پاسخ به سؤالی در زمینه نظر مراجع درباره حضور زنان در ورزشگاهها گفته است: «کسانی که چنین مسائلی را مطرح میکنند حتما به مراجع گزارشاشتباه دادهاند. مراجع افرادی عادل و باتقوا هستند و به احکام اسلامی آشنایی کامل دارند. به احتمال زیاد برخی این مسئله را به شکلی با مراجع مطرح کردهاند که اگر چنین اجازهای صادر شود بین زنان و مردان اختلاط و التقاط صورت میگیرد و مسائل اخلاقی از بین میرود. این در حالی است که اگر صورت مسئله بهصورت حقیقی برای مراجع مطرح شود و عنوان شود که جایگاه زنان ومردان در ورزشگاهها از هم فاصله دارد و هیچمسئله غیراخلاقی صورت نمیگیرد مراجع نیز با این مسئله مخالفت نخواهند کرد و اجازه این کار را خواهند داد.» موسوی بجنوردی یا نمیداند و یا خود را عالمانه به ندانستن زده است، محیط ورزشگاهها به اذعان افرادی که برای دیدن یک بازی فوتبال در آن حاضر میشوند چنان آلوده است که حتی گروهی از مردان بعد از یک بار حضور در ورزشگاهها دیگر پای خود را به چنین اماکنی نمیگذارند، فحاشیهای بسیار زشت که به صورت هماهنگ توسط تماشاگران مطرح و تا پایان برخی از این بازیها تداوم مییابد تنها بخشی از مشکلاتی است که ورزشگاههای ما شاهد آن است. موضوع دیگر مربوط به زمانی است که بازی فوتبال تمام میشود، مخصوصا اگر در نیم فصل دوم سال باشیم که هوا زودتر تاریک میشود. پس از بازیهای حساس که تماشاگران دو طرف از ورزشگاه در حال خارج شدن هستند گاه درگیریهای گروهی نیز رخ میدهد.