افزایش تکان دهنده آمار چاقی، خودکشی و اعتیاد درمیان جوانان آمریکا
نسلهای گذشته آمریکایی مشکلات خود را داشتهاند، اما به نظر میرسد نسل کنونی به طور ویژه گرفتار مشکلات پیچیده است.
خبرگزاری فارس: از خواندن اطلاعاتی که در این مطلب در اختیار شما قرار خواهد گرفت، احتمالا به این فکرخواهید افتاد که با وجود چنین جوانانی چگونه قرار است بقای آمریکا بعد از این تدوام یابد، چرا که حال و روز جوانان ما به هیچ روی خوب نیست. بله، تمام نسلهای آمریکاییان مشکلات خود را داشته اند، اما به نظر میرسد که این نسل به شکل خاصی گرفتار مشکلاتی پیچیده است. نرخهای چاقی دربین آنها تمام مدت بالاست، یک سوم نوجوانان آمریکایی ظرف یک سال گذشته حتی یک کتاب نخواندهاند و میانگین دانش آموزان سال بالایی دبیرستانی، درروز شش ساعت را صرف اینترنت کرده اند؛ و مهمتر از همه ما شاهد سطوح بیسابقهای از خودکشی، اوردوز مواد مخدر و امراض کبدی (ناشی از مصرف شدید الکل) در میان جوانان خود هستیم. مثل دیگر امپراتوریهایی که در سراسر تاریخ بشر وجود داشته اند، آیا ما نیز قرار است با افراط کاری هایمان حکم مرگ خود را امضا کنیم؟
اجازه دهید کمی درمورد چاقی حرف بزنیم. در این مقطع تعداد جوانانی که اضافه وزن دارند آنقدرزیاد است که ادارات استخدامی ارتش با مشکلات زیادی برای یافتن تعداد کافی نامزدهای مناسب برای خدمت نظامی مواجه اند.» «این مطالعه که روی حدود ۱۸ هزار تن از شرکت کنندگانی که به طور تصادفی در هر یک از سه شاخه نظامی انتخاب شده بودند انجام شده، نشان داده است که بر اساس نحوه استفاده ارتش از شاخص توده بدنی به عنوان یک معیار اندازه گیری، حدود ۶۶ درصد از اعضای پرسنل نظامی یا دارای اضافه وزن قلمداد میشوند یا چاق. در حالی که تعداد پرسنل نظامی دارای اضافه وزن عاملی برای نگرانی محسوب میشود، این امر با اپیدمی چاقی که بلای جان آمریکا شده نیز در یک راستا قرار دارد، کشوری که در سال ۲۰۱۵ از هر سه جوان یک نفر آنها بسیار چاقتر از آن تشخیص داده شده که بتوان از او برای خدمت نظامی ثبت نام کرد و این مسئله موقعیت دشواری را برای یافتن تعداد کافی از نامزدهای مناسب برای خدمت نظامی درادارات استخدامی به وجود آورده است.»
درست همین حالا چاقی در میان بزرگسالان آمریکایی تمام مدت بالاست و یکی از دلایل اصلی این پدیده این است که یک سوم ما به طور روزانه از غذاهای آماده استفاده میکنیم. به گفتهای بی سی نیوز: «یک مطالعه دولتی نشان داده که از هر سه بزرگسال آمریکایی یک نفر هر روز غذاهای آماده مصرف میکند. این درصد حدود ۸۵ میلیون نفر را تشکیل میدهد. این اولین مطالعه فدرال است که در مورد میزان مصرف غذاهای آماده توسط بزرگسالان انجام میشود. مطالعهای که قبلتر انجام شده بود نشان میداد که درصد مشابهی از کودکان و نوجوانان نیز به طور روزانه به مصرف غذاهای آماده مشغول هستند.»
من با دیدن این آمار و ارقام به شدت بهت زده شدم. ۸۵ میلیون نفر هر روز غذای آماده میخورند؟ تعجبی ندارد که ما با چنین مشکلی دست به گریبانیم. یک مطالعه کاملا جدید دیگر دریافته است که یک سوم از کل نوجوانان آمریکایی در سال گذشته حتی یک کتاب نیز نخوانده اند. «مطالعه جدیدی که در مورد نوجوانان آمریکایی و عادات کتابخوانی آنها انجام شده، نشان میدهد که یک سوم آنان در طول سال گذشته حتی یک کتاب نخوانده اند؛ چه به شکل کتاب چاپی و چه از طریق وسایلی مثل کیندل. پژوهشگران دانشگاه ایالتی سن دیگو آمار مربوط به چهار دهه گذشته را مورد بررسی قرار دادند که در قالب پیمایش سبک زندگی نوجوانان در سطح کشور انجام شده بود. در این پیمایش بیشتر از یک میلیون نوجوان اطلاعات لازم را ارائه کرده بودند.» به چشم من این مسئله راباید یکی از سندهای محکومیت سیستم آموزشی ما دانست. حتی اگر خود این بچهها چیزی نخوانده باشند، مدارس ما باید کتابهای خواندنی لازم را برای آنان فراهم و آنها را تشویق به این کار میکردند.» چنین چیزی اصلا برای من قابل درک نیست، چون خودم شیفته خواندن هستم. در واقع اگر در سالهای کودکی و نوجوانی به طورخودانگیخته آن همه وقت را صرف خواندن کتاب نمیکردم، نمیدانم الان کجا بودم و چه وضعیتی داشتم.
دانش آموزان سال بالایی دبیرستانی ما متاسفانه به جای خواندن کتاب، هر روز طور میانگین شش ساعت را در اینترنت و در شبکههای اجتماعی، ارسال پیام، بازی کردن و وبگردی میگذرانند. «بر اساس یافتههای گزارشی دیگر، افزایش سرسام آور فعالیتهای مرتبط با اینترنت را نمیتوان درک کرد: یک دانش آموز سال بالایی دبیرستانی، در سال ۲۰۱۶ شش ساعت در روز را صرف فعالیتهای اینترنتی و حضور در شبکههای اجتماعی، ارسال پیام، بازی کردن و وبگردی کرده است که تقریبا دو برابر مدت زمانی است که یک دهه پیشتر صرف میشد. دانش آموزان کلاس هشتم (با ۴ ساعت در روز) و کلاس دهمیها (با ۵ ساعت در روز) چندان از آنها عقبتر نیستند.» شش ساعت در روز؟ این زمان تقریبا به اندازه ساعات نوبت کاری یک شغل تمام وقت است.
یکی از دلایل تمرکز من بر حوزه اینترنت همین است. بله من چند کتاب هم نوشته ام، اما اگر میخواهیم حقیقتی را به نسل بعد برسانیم، باید هر جا که هستند به آنها دسترسی پیدا کنیم؛ و آنها اینجا هستند؛ در اینترنت. علاوه بر چیزهایی که تاکنون خوانده اید، اجازه دهید چند عدد و رقم را از مطالعهای که اخیرا مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها انجام داده را نیز با شما در میان بگذارم. بر اساس این مطالعه نرخ اوردوز مواد مخدر در میان جوانان ما به شدت رو به افزایش دارد. «در میان مردان ۲۴ تا ۳۵ ساله نرخ اوردوز از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ هر سال بیش از ۲۵ درصد رشد داشته است، یعنی حدود ۵۰ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر در این گروه سنی تا سال ۲۰۱۶ در نتیجه مشکلات ناشی از اوردوز مواد مخدر جان خود را از دست داده اند. زنان ۴۵ تا ۵۴ ساله بیشترین نرخ اوردوز را دارند، اما این میزان در زنان ۱۵ تا ۲۴ ساله نیز بالاترین نرخها را از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ داشته و هر سال ۱۹ درصد رشد داشته است.» این مرکز همچنین دریافته است که بیماریهای کبدی ناشی از مصرف بیش از حد الکل به سرعت در میان جوانان در حال افزایش است.
«امراض کبدی به عنوان ششمین عامل عمده مرگ جوانان ۲۵ تا ۴۴ ساله در سال ۲۰۱۶ جایگزین اچ آی وی شده است. بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۶ در میان مردان و زنان ۲۵ تا ۳۴ ساله مرگ و میر ناشی از بیماریهای کبدی و سیروزکبدی به ترتیب حدود ۱۱ و ۹ درصد رشد داشته است. اما کسانی که سن بیشتری دارند، هنوز با نرخ بسیار بیشتری از جوانان جان میبازند.». اما غم انگیزترین واقعیت کل این مطالعه این است که خودکشی اکنون دومین عامل اصلی مرگ و میر در آمریکاییان ۱۵ تا ۲۴ ساله محسوب میشود. «در حال حاضر خودکشی دومین عامل اصلی مرگ و میر در بین جوانان ۱۵ تا ۲۴ ساله است که از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ رشدی ۷ درصدی را نشان میدهد. بعلاوه خودکشی سومین عامل عمده در مرگ و میر افراد ۲۵ تا ۴۴ ساله است و در سال ۲۰۱۶ از هر ۱۰۰ هزار نفر از این گروه سنی، تقریبا جان ۱۷ نفر را گرفته است.»
خوشتان بیاید یا نه جوانان آینده کشور ما به حساب میآیند. بله، کشور ما امروز در وضعیت ناخوشایندی به سر میبرد، اما وقتی که این جوانان «رهبران فردای» کشور شوند اوضاع و احوال چگونه خواهد شد؟ برای اینکه یک کشور بزرگ باشد، لازم است آدمهای بزرگی داشته باشد و در این لحظه بسیار دشوار میتوان به آینده کشورمان خوشبین بود.
نویسنده: مایکل اسنایدر (Michael Snyder) نویسنده، شخصیت رسانهای و فعال سیاسی منبع: http://yon.ir/EgMuG
انتهای پیام.