کمالی: آینده اصلاحطلبان در گرو عملکرد روحانی است
دبیرکل حزب اسلامی کار با بیان اینکه اگر همه وزرای اقتصادی سر جایشان بودند باز نتیجه نمیگرفتیم، گفت: اگر قرار بود همه تیم اقتصادی هماهنگ با هم یک کار کنند بیشتر خراب میکردند و «هماهنگی در تخریب» صورت میگرفت.
خبرگزاری فارس: قرار مصاحبهمان با یکی از وزرای دولت هاشمی رفسنجانی است که مدتها است از گود اجرا فاصله گرفته و امروز نامش با نام احزاب همردیف شده است. هم خودش حزبداری میکند و هم ریاست دورهای خانه احزاب را برعهده دارد.
از پلههای رنگ و رو رفته ساختمان قدیمی حزب که بالا میروی معلوم است با یکی از باسابقههای حزبی قرار است مصاحبه کنی که وارد دومین دهه تاسیس خود شده است.
خانه کارگر را اغلب تشکیلاتی صنفی میشناسند و طبق همان چیزی که حسین کمالی هم میگوید، حزب کار سال ۷۶ اتشکیل شد که بشود شاخه سیاسی خانه کارگر. هرچند همین خانه کارگر هم تا حد زیادی سیاسی شده و در سالهای اخیر بیشتر از کار در عرصه خدمت به کارگران، در گود تبلیغاتهای انتخاباتی میشود مشاهدهاش کرد؛ اما ساده و بیآلایش با همان پوسترهای سادهای که سال ۹۶ قبل از موعد قانونی انتخابات، در دیوارهای تهران رخ نمایاند.
حسین کمالی یکی از بنیانگذاران خانه کارگر، دبیرکل حزب اسلامی کار و نماینده مردم تهران در سه دوره اول مجلس شورای اسلامی و وزیر اسبق کار و امور اجتماعی ایران در دولتهای ششم، هفتم و هشتم، معتقد است اقتصاد ما قبل و بعد از انقلاب درگیر یک «فرمول غلط» شده است.
او بر این امر تاکید دارد که این فرمول غلط آن قدر خود را در اقتصاد نشان میدهد که حتی اگر تحریم هم نبودیم و یک تیم اقتصادی منسجم هم داشتیم، وضع بهتر نمیشد که هیچ خرابتر هم میشد.
کمالی میگوید فروش نفت و تزریق آن در اقتصاد راحتترین کاری است که دولتها همواره کردهاند و کسی حال کار اساسی برای اصلاح فرمول غلط اقتصادی کشور ندارد.
حسین کمالی میگوید خواهناخواه اصلاحطلبان در کارنامه دولت شریک هستند و اصلاحات برای ترمیم پایگاه اقتصادی اش پارلمان اصلاحات را راه اندازی خواهد کرد.
متن مصاحبه تفصیلی فارس با حسین کمالی دبیرکل حزب اسلامی کار و رئیس خانه احزاب ایران را در زیر بخوانید:
فارس: در شرایط موجود و با مشکلات اقتصادی که جامعه درگیر آن است، نقش دولت به عنوان قوه مجریه در بهبود وضعیت جای سوالی در افکار عمومی است. دولت چقدر مقصر در وضع موجود است و چقدر میتواند در رفع آن اثرگذار باشد؟
کمالی: مسائل اقتصادی امروز تنها به دولت روحانی برنمیگردد و مشکلات موجود مثل دمل چرکینی است که حالا طی سالیان متمادی شکل گرفته و سر باز کرده است. این مشکلات از بیش از صد سال پیش شروع شده و به تدریج جلو آمده تا به امروز رسیده است. امروز وضعیتی پیش آمده که این ناکارآیی و عدم پاسخگویی سیستم اقتصادی ما خود را نشان میدهد.
* از زمانی که نفت پشتوانه اقتصاد قرار گرفت اقتصاد فرم جدیدی یافت
در حقیقت از زمانی که از اقتصاد بازار و تنظیم اقتصاد بر اساس عرضه و تقاضا و واردات و صادرات بر اساس درآمد ملی «منهای نفت»، فاصله گرفتیم و نفت پشتوانه اقتصاد قرار گرفت و قدرت خرید بدون تولید داخلی افزایش یافت و میزان واردات بیشتر شد، در حقیقت شرایط برای اقتصاد ما از همان روزها شروع به تغییر کرد و شکل و فرم جدیدی به خود گرفت.
*اقتصاد کنونی کشور غیرمزیتی، غیرتخصصی و غیر رقابتی است
اقتصاد کنونی کشور ما غیرمزیتی است یعنی بر اساس مزیتهای ملی شکل نگرفته است. غیرتخصصی است یعنی در زمینههای متعددی تخصص پیدا نکردهایم تا در آن زمینهها کار کنیم؛ و غیررقابتی است. وقتی در درون کشور بین تولید کنندگان و ارائهدهندگان خدمات ارتباطی وجود ندارد. چه بخشهایی که منابع و امکانات ارائه میدهند و چه بخشهایی که برای عرضه یا صادرات و یا کنترل میبایست همکاری کنند. در این بخشها روند رقابت به شکل منطقی در داخل وجود ندارد.
فعالیت اقتصادی در خارج هم به این شکل است؛ یعنی ما در اقتصاد بین الملل هم قدرت رقابت نداریم و نمیتوانیم با سایر کشورهای تولید کننده رقابت کرده و کالاهای خود را در کشورهای آنان عرضه کنیم. در داخل هم نمیتوانیم در برابر واردات کالاهای آنها مقاومتی داشته باشیم. در حقیقت اقتصادی را شکل دادهایم که در آن سود دیده نمیشود. در بسیاری از موارد اقتصاد ما معطوف به زیان است و، چون به زیانساز است، دولت باید به طور مرتب نفت و سرمایه ملی را بفروشد و پولش را در این سیستم معیوب پمپاژ کند تا بتواند به حیات خود ادامه دهد. این کار آنقدر میتواند ادامه پیدا کند تا زمانی که منابع و ذخایر ما پایان یابند.
اتفاقی که افتاده مربوط به دوران بعد از انقلاب و یا دوران آقای روحانی نیست. از ۱۰۰ سال پیش همین وضع را داریم. سیستم اقتصادی غلطی داریم که به آن «اقتصاد تحصیلدار» میگویند. یعنی اقتصادی که از محل فروش ذخایر و سرمایه ملی ادامه حیات میدهد. ما در این سیستم جلو آمدیم و الان شرایط به گونهای است که این اقتصاد با وجود مشکلاتی، چون افزایش جمعیت دیگر پاسخگو نیست.
*اگر تحریم هم نبودیم باز نمیتوانستیم این اقتصاد را جلو ببریم
اگر ما تحریمها را نداشتیم و از لحاظ سیاسی و اجتماعی هیچ مشکلی وجود نداشت، باز هم نمیتوانستیم این اقتصاد را جلو ببریم. در اقتصاد غلط اگر تمام داراییهای جهان را در این فرمول غلط بریزند همه نابود خواهد شد. در حقیقت ما مشکل نخست ما کمبود پول نیست بلکه مشکل ما فرمول غلط است.
*هیچ دولتی ساختار اقتصادی را اصلاح نمیکند، چون کار کردن سخت است
فارس: چرا تلاشی برای تغییر این فرمول غلط بعد از انقلاب نشده است؟
کمالی: چرا؟ اولا اکنون شناخته شده است و در قانون برنامه آمده که باید اقتصاد بر اساس مزیت و تخصص و رقابت شکل گیرد، ولی برای دولتها همیشه راحتترین کار فروش نفت و توزیع پول آن بین مردم است. اینکه این پول را به ایجاد اشتغال، صنعت و کشاورزی و طرحهای عمرانی تبدیل کنند کار سختی است. راحتترین کار توزیع پول بین مردم است. یعنی از انجام عملیات اقتصادی که منجر به داشتن یک اقتصاد پویا و مولد میشود، فاصله میگیریم. اصلاح ساختار اقتصادی کشور باید در دستور کار دولت باشد و هیچ دولتی در این جهت گام برنداشته و برنمیدارد، چون کار کردن سخت است.
*تا زمانی که اقتصاد رقابتی نشود نمیتواند مقاومت کند
فارس: منظورتان از فرمول درست همان اقتصاد مقاومتی است؟
کمالی: نه؛ اقتصاد مقاومتی اقتصادی است که قرار است در برابر تهاجمات بیگانه مقاومت کند. این با رقابت امکانپذیر میشود. اقتصاد مقاومتی میگوید اقتصادی شکل دهیم که در برابر تحریمها مقاوم باشد. فرضیه این است که تا زمانی که اقتصاد رقابتی نشود نمیتواند مقاومت کند. اقتصاد تا قدرتمند نشود چه مقاومتی میتواند داشته باشد. وقتی سود تولید میکنید اقتصاد قدرتمند است و وقتی زیان تولید میکنید یعنی رو به زوال است. اقتصاد ما در اکثر قریب به اتفاق موضوعات معطوف به سود نیست و با کمکهای دولت سر پا است. رقابت یعنی در سطح بینالملل و داخل بتوانی کالایت را عرضه کنی.
فارس:بالاخره دولت روحانی میتوانست بخشی از این فرمول غلط را اصلاح کند؟
کمالی: همه دولتها میتوانند اصلاح کنند، ولی هیچ دولتی این کار را نکرده است.
فارس: بسیاری از کارشناسان بر این باورند که روحانی به طور غیرطبیعی اقتصاد را رها کرده است. قیمت ارز به شدت نابسامان است و شاهد اتفاقاتی، چون احتکار کالاهایی، چون ۶ هزار خودرو هستیم. به نظر شما این وضعیت حاصل چیست؟
کمالی: چیزی را به شما درمورد فرمول غلط گفتم. اگر آن فرمول درست بود، امروز حداقل در مورد تولیدات داخلی به وضعیت رقابتی رسیده بودیم و در بسیاری از زمینهها نیازی به واردات نداشتیم. دامنه رقابت سیاست داخلی، خارجی و مسائل اجتماعی و فرهنگی را نیز میگیرد. یعنی به نوعی در این زمینه هم باید خود را تنظیم کنیم.
نگاه رقابت به همبستگی ملی و حفظ تمامیت ارضی کشور است و در رقابت حقوق عمومی مردم و جامعه مورد توجه است. اینکه ما میگوییم روحانی چرا این کار را کرد و آن کار را نکرد و رها کرده یا نکرده، اولا آقای روحانی اقتصاددان نیست و طبیعتا ایشان در این مسائل باید به نظر کارشناسان اقتصادی توجه کند. همانطور که در همه زمینهها به متخصص آن رجوع میکنیم، در اقتصاد هم این طور است و باید به کارشناسان اقتصادی مراجعه شود.
*با افزایش نرخ ارز اگر تولید داشتیم، صادرات افزایش مییافت
مشکل عمده سیستم اقتصادی ما به دلیل ناکارآیی در این بخش است. چون اقتصاد پویا نیست و واحدهای تولیدی کار اقتصادی نمیکنند، الان که نرخ ارز افزایش پیدا کرده و ارزش پول ملی پایین آمده، اگر در کشور تولید بود صادرات به شدت رشد میکرد در حالی که این اتفاق نمیافتد؛ چون در بسیاری از زمینهها تولیدی وجود ندارد که ما صادر کنیم. اگر در مواردی هم صادرات میکنیم مثل سیبزمینی به یک باره این نهاده از بازار غیب میشود. یا گوجه و رب گوجه در یک ماه ۵۰ هزار تن صادر میشود در حالی که در طول سال قبل این میزان صادر شده بود. یعنی حتی جایی که ارزش پول ملی کاهش یافته، چون تولیدی وجود ندارد رشد صادرات هم وجود ندارد.
فارس: میتوانیم این برداشت را داشته باشیم که این افسارگسیختگی در اقتصاد به خاطر رکود ۴ سال دولت یازدهم بوده است.
کمالی: اگر رونق هم بود، آزاد و رقابتی نبود بلکه تحمیلی بود. آن رونق هم میتوانست زیانده باشد. یعنی پول میدادیم تا یکسری تولیدات صورت گیرد که انجام آن تولیدات زیانده بود. به معنای دیگر اگر رکود نبود و رونق هم وجود داشت، رونق سودده و واقعی نبود. رونق واقعی در رقابت امکان پذیر است.
*اگر همه تیم اقتصادی هماهنگ با هم یک کار کنند، بیشتر خراب میکنند
فارس: بخشی از انتقادات کارشناسان به دولت کنونی ناشی از این است که ما در شرایط فعلی وزرا و سفرای اصلی و اقتصادی در تیم دولت نمیبینیم و آرایش دولت اساسا اقتصادی نیست.
کمالی:، چون فرمول غلط است. اگر همه اینها هم سرجایش بود نتیجه نمیگرفتیم. اگر قرار بود همه تیم اقتصادی هماهنگ با هم یک کار کنند بیشتر خراب میکردند و «هماهنگی در تخریب» صورت میگرفت، چون فرمول غلط است.
فارس:پیرامون روال غلط فروش نفت گفتید...
کمالی: فروش نفت غلط نبوده، چون نفت یک سرمایه ملی است. این دارایی را باید به بهترین قیمت بفروشیم و بهترین استفاده را از آن بکنیم. احتمال دارد فردی مدیر خوبی نباشد و به پایینترین قیمت بفروشد و بدترین استفاده را از آن بکند. خود نفت چیز بدی نیست، ولی چگونگی فروش و فرآوری آن مهم است.
فرض کنید نفت را نفروشیم و نگهش داریم. ما شاهد هستیم زمانی کشورهای دارای زغال سنگ اهمیت فراوانی داشتند، ولی اکنون زغال سنگ کاربرد چندانی ندارد. اگر روزی نفت هم به این سرنوشت دچار شد چه کار باید بکنیم. مقداری باید در مورد این مسائل فکر کرد که الان چه کار میکنیم و آینده ما چه چیزی است.
*قانون برنامه هیچوقت جدی گرفته نشده است
فارس: طبق آن چیزی که آمریکاییها تلاش میکنند ۱۳ آبان فروش نفت ایران ممکن است با مشکلاتی مواجه شود و این مسئله اتکای دولت را به درآمد نفتی تحت تاثیر قرار خواهد داد. پیشنهاد شما برای عبور دولت از این مرحله چیست؟
کمالی: در حالت عادی و در شرایط غیر تحریمی وابستگی به نفت کاهش نیافته و این وابستگی در دولتهای نهم و دهم افزایش پیدا کرده است. این افزایش همچنان در دولت فعلی هم ادامه دارد و اتفاق خاصی برای کاهش این وابستگیها صورت نگرفته و قانون برنامه نیز هیچ وقت جدی گرفته نشده است.
فارس: در این دولت هم توجه نشده است.
کمالی: شما با این دولت و آن دولت کاری نداشته باشید. شما ببینید کاری انجام شده یا نشده است. تا موقعی که مشکل اصلاح نشود همه منابع از بین میرود.
یک نظم نو وجود دارد که بعد از جنگ سرد و فروپاشی شوروی شروع شده است. در این نظم نو کسی به عنوان کدخدا در سطح بینالملل خود را مطرح کرده و به عنوان مسئول امنیت بینالملل خودش را منصوب کرده است. در هر کشوری هم که خواسته دخالت میکند. مبنای دخالتهایش را ابتدا در نظامیگری گذاشته و بعدا وارد اقتصاد شده است. یعنی مبنای قدرت از نظامیگری به سمت اقتصاد و دانش فنی چرخیده است. برای مجادله با کشورها اکنون لشکرکشی نمیکنند بلکه تحریم میکنند و اجازه نمیدهند دانش فنی برسد و از لحاظ اقتصادی محدود میکنند تا کشور هدف تسلیم شود. نظامیگری را به عنوان موضوع حاشیهای نگه داشتهاند.
یعنی الان روسیه، چین، ترکیه و برخی کشورهای دیگر را تحریم میکنند و هر جایی که باب میلشان نیست مورد تحریم قرار میدهند. حتی امکان دارد شرکای خود یعنی اروپاییها را تحریم کنند. بخشهایی که علیرغم میل آنان با ایران همکاری میکنند را هم تحریم میکنند. پس مبنای قدرت از نظامیگری به سمت اقتصاد و دانش فنی چرخیده است و ما نباید از اهمیت اقتصاد و نظم غافل بمانیم.
در این سیستم اقتصاد و دانش فنی، کشورهای اروپا یا «شبه مرکز» و تابع آمریکا هستند و کشورهایی، چون روسیه و چین که تابعیت ندارند ذیل تحریم قرار میگیرند. در مسائلی که اتفاق میافتد روشهای مختلفی میتواند اتخاذ شود. یکی از کارها این است که ما میگوییم با این کشورها مذاکره نمیکنیم، چون بدعهد هستند و به پیمان خود پایبند نیستند و هر وقت با آنها مذاکره کردهایم زیان دادهایم و روی دوم این است که با طرف مقابل مذاکره میکنیم و در صورت گفتار و رفتار غیرمنطقی حرفش را نمیپذیریم. میگوییم ما با تو صحبت کردیم و، چون حرفهایت غیرمنطقی است نمیتوانیم بپذیریم. موقعی هم هست که آن دو کار را نمیکنیم. وارد یکسری تعاملات منطقهای میشویم در حدی که خود را از این مرحله عبور دهیم تا در کشور متخاصم تغییر سیاستهایی ناشی از عواملی، چون تغییر رئیسجمهور شکل گیرد و آنها نیز به دنبال این هستند که ما را در شرایطی قرار دهد که به فروپاشی برسیم.
*آمریکاییها نشستهاند که ببینند ما کی از درون متلاشی میشویم
اخیرا ترامپ اعلام کرده بود که ایران در حال فروپاشی است. آنها نشستهاند که ببینند ما کی از درون متلاشی میشویم. ما در حال یک نوع مجادله هستیم و اگر در این مجادله از اول خودمان را برای اقتصاد پویا تنظیم کرده بودیم امروز اینقدر مشکل نداشتیم. مشکل ما الان خیلی زیاد است. الان خودروی ملی ما کجاست که میگویند فلان خودرو ملی است؟ ۵۰ سال است میگویند ما خودروی ملی ساختهایم. الان در هر کاری که وارد میشویم، چون سیستم غلط است گیر میکند. سیستم غلط را باید اصلاح کرد. در سیاست هم باید دنبال منافع و وحدت ملی برویم یعنی به سمتی برویم که مردم با هم چفت و محکم باشند.
فارس: اصلاحطلبان از روحانی حمایت کردند و دولت آقای روحانی تا امروز دستاورد آنچنانی نداشته و حتی در توسعه سیاسی هم گامی برنداشته است. اصلاحات در انتخابات بعد برای ترمیم پایگاه اجتماعی خود چه باید بکند؟
کمالی: در مورد وضعیت آینده اصلاحطلبان چیزی که به ذهنمان رسید این است که باید برنامهای برای پاسخگویی فراکسیون امید باشد. یعنی وعدههایی که فراکسیون امید برای انتخاب شدن در مجلس داده است، ارزیابی شود و جواب دهد چه کارهایی انجام داده و چه کارهایی انجام نداده است. در مورد شورای شهر هم همینطور است.
در مورد انتخابی هم که درمورد دولت انجام دادند در بعضی از زمینهها میتوانند این احساس را داشته باشند که کار انجام شده و مطلوب بوده و بعضی جاها هم شاید نپذیرند و مطلوب ندانند. این بعد از یک ارزیابی و موضعگیری امکان پذیر است. نظر یک اصلاحطلب یا گروه اصلاحطلب را نمیشود به همه اصلاحطلبان تعمیم داد و بگوییم چنین جمعبندی وجود دارد یا من به نمایندگی از جمع حرف بزنم. این درست نیست، چون من این نمایندگی را ندارم. ضمنا ارزیابی نداریم و مطالعه نکردهایم که ببینیم چه میگویند. ضمنا بررسی نکردهایم ببینیم عملکردها کاملا مطابق با وعدهها هست یا نه.
بعضی وعدهها عملی نشده است و در بعضی موارد احتمالا دولت بگوید عمل کردهایم. برای آینده اصلاحات به نظر میرسد باید تدبیر عمومی، تفکر و تصمیم و عمل جمعی را در دستور کار اصلاحطلبان قرار دهیم. برای این کار به سمت تشکیل پارلمان اصلاحات و یا مجمع عمومی اصلاحطلبان رفتیم که در آنجا بر اساس منافع، مصالح و همبستگی ملی کارهایی را که باید برای کشور انجام شود، طراحی کنیم تا وضع زندگی مردم بهتر شود. این را از تصمیم فردی یا گروهی خاص خارج کرده و به فکر عمومی تبدیل کنیم. این ایده مورد استقبال عمومی اصلاحطلبان واقع شده است. طرحش در شورای هماهنگی در دست بررسی است و احتمالا به زودی به نتیجه میرسد.
فارس:در مورد اثرگذاری برای مشکلات جامعه صحبت کردید. یعنی کانالی بین دولت و پارلمان اصلاحات ایجاد خواهد شد؟
کمالی: این پارلمان فراتر از گروههای فعلی اصلاحطلب است. یعنی یک جمع بزرگتر و فراتر از دولت و حتی دولتهای اصلاحطلب و این پارلمان دولتها را شکل میدهد. یک منبع، مآخذ برای کارهاست، ولی باید مطالعه و بررسی کنند و اصول کلی و مانیفست را تولید کرده و سیاستهای ملی را اتخاذ کنند. امیدواریم همه اش در جهت منافع و وحدت ملی و به نفع کشور باشد.
* اصلاحطلبان از روحانی حمایت کردند، چون امکان برنده شدنش را در انتخابات بیشتر میدانستند
فارس: اساسا مسئله این است که آن قدر اصلاحطلبان حامی روحانی بودهاند که آقای روحانی در باور عمومی و کف جامعه شخصیتی اصلاحطلب شناخته میشود. کارنامه این دو (اصلاحات و دولت) از هم جدا شدنی است؟
کمالی: روحانی اصلاحطلب نیست. خود او و اصلاحطلبان ایشان را اصلاحطلب نمیدانند، ولی اصلاحات از او حمایت کرد نه به عنوان اصلاحطلب. یعنی در گزینهها از ایشان حمایت کردند، چون امکان برنده شدن ایشان را در انتخابات بیشتر دانسته و نکات مثبت او را بیشتر دانستند. به هر زبانی بگوییم فرقی ندارد، ولی به هر حال گرایششان را به ایشان نشان دادند.
*عملکرد روحانی در آینده اصلاحطلبان اثر خواهد گذاشت
با این حال اینکه عملکرد ایشان چقدر در آینده اصلاحطلبان اثر بگذارد، طبیعی است که اثر خواهد گذاشت. اگر یک رضایت عمومی فراهم کند اثر میگذارد و اگر رضایت عمومی حاصل نشود و مردم این را نپذیرند که خواسته آنها عمل شده ناچار این وضعیت پیشآمده به عنوان قصور و تقصیر میبینند و هم بر آقای روحانی اثر میگذارد و هم بر حامیان ایشان اعم از اصلاحطلب و غیر اصلاحطلب.
فارس: اصلاحطلبان هم مسئولیت دولت را برعهده میگیرند؟
کمالی: بگیرند یا نگیرند در حدی که اصلاحطلبان از مجموعه دولت حمایت کردهاند در آن حد خود به خود اثرگذاری دارد. این نیست که کسی بگوید من قبول دارم یا ندارم.
*هرکس به اندازه تاثیری که در رای روحانی داشت، مسئولیت دارد
فارس: مسئله مطرح امروز در فضای سیاسی نقش جهانگیری در دولت است. میگویند آقای جهانگیری در دولت نقش کمرنگتری دارد.
کمالی: اطلاع دقیقی از داخل دولت ندارم، ولی چیزی که میفهمم این است که مجموعه کسانی که امور عمومی دولت را اداره میکنند به گروه میانه، مستقلین یا اعتدال بیشتر گرایش دارند و برخی از اینها قبلاً به عنوان کسانی شناخته میشدند که اصولگرا بودند و بعدها چنین حالتی پیدا کردند. اما این را به معنای رضایت اصولگرایان قرار نمیدهیم. هم اصولگراهای معتدل و هم اصلاحطلبان حمایت کردند و هرکدام به اندازه تأثیری که داشتند مسئولیت در آرا دارند و مردم این را میفهمند. طبیعتاً وقتی به کسی میگوییم به این آدم رأی بدهید یا ندهید، نتیجه این گفتگو در آینده اظهار نظرات سیاسی من هم اثر خواهد گذاشت.
*دولت باید برای کارگران آنها فکری بکند
فارس: با توجه به اینکه حزب شما منتسب به کارگران است در شرایط کنونی وضعیت قشر کارگر جامعه را چگونه ارزیابی میکنید؟
کمالی: قسمتی که از طرف ما با مجموعه کارگری مرتبط است خانه کارگر است، ولی با این وجود شرایط کار، زندگی و درآمد برای کارگران مثل کارمندان دولت سخت است و تغییرات قیمت رویشان اثرات منفی زیادی میگذارد و دولت باید برای آنها فکری بکند.