شاکیان متهم
وضعیت خطیر این روزهای کشور ایجاب میکند تا نخبگان و تحلیلگران، فارغ از انتفاعات جناحی و در قالب نظریهپردازیهای واقعبینانه، خون امید را به شریانهای جامعه تزریق کرده، راهحل برونرفت از مشکلات را نیز ارائه کنند. در این میان، اما تعدادی روشنفکرنما که متحیرانه در محاصره مشتی مفاهیم انتزاعی گیر افتادهاند، تلاش دارند با القای مبانی فروپاشی اجتماعی به اذهان، کشور را در لبه پرتگاه تصویر کرده، امید به آینده را به انفعالی یأسآلود بدل سازند.
صبح نو: وضعیت خطیر این روزهای کشور ایجاب میکند تا نخبگان و تحلیلگران، فارغ از انتفاعات جناحی و در قالب نظریهپردازیهای واقعبینانه، خون امید را به شریانهای جامعه تزریق کرده، راهحل برونرفت از مشکلات را نیز ارائه کنند. در این میان، اما تعدادی روشنفکرنما که متحیرانه در محاصره مشتی مفاهیم انتزاعی گیر افتادهاند، تلاش دارند با القای مبانی فروپاشی اجتماعی به اذهان، کشور را در لبه پرتگاه تصویر کرده، امید به آینده را به انفعالی یأسآلود بدل سازند. در شرایطی که امید به آیندهای روشن، خود گامی سترگ در جهت فائق آمدن بر نشیب و فرازهای روزگار است، جریان سیاسی بهخصوصی میکوشد با حواله دادن نیروهای اجتماعی به آیندهای موهوم، نقش «بازی خرابکن» خود در معادلات سیاسی کشور را به نحو احسن ایفا کند. برای آنهایی که میخواهند بدانند، مشخصاً کدام چهرهها و در چارچوب کدامین اندیشه سیاسی، به دمیدن در صور ناامیدی اشتغال دارند، خواندن ادامه این گزارش اکیداً توصیه میشود! القای فروپاشیآقای عباس عبدی از صاحبنظران جریان اصلاحات، معتقد به بروز فروپاشی در جامعه ایران است. عبدی در مناظره خود با حسین کچویان، در قالب برنامه زنده تلویزیونی «زاویه» با طرح این ادعا که در عینیت و در ذهن مردم ایران شاخصههای فروپاشی دیده میشود، گفت: «اختلالات کارکردی موجب فروپاشی میشود؛ همه نهادهای ما دچار مشکلاتیاند که ریشهاش جای دیگری است؛ تجربه سالهای گذشته ما هم نشان داده که این اختلالات خوب نمیشود. »عبدی در بخش دیگری از اظهارات خود با مقایسه وضعیت این روزهای ایران با احوالات حکومتهای شوروی، قذافی، صدام و شاه تصریح کرد: «جامعه اشکال دارد که میتوانند شوروی را دچار فروپاشی کنند یا قذافی را با یک حمله سرنگون کنند. نوع حکومتداری صدام موجب شکلگیری جامعه نمیشد. شاه وقتی میخواست از ایران برود، میگفت: ایران ایرانستان میشود. متوجه نبود که اینگونه نمیشود، چون نهادهای جامعه ایران قدرتمند بود و تنها رژیم ایران عوض شده بود. »سیاهنماییسیاهنمایی و تاکید بر ناکارآمدی دستگاههای حاکمیتی، ترجیعبند دیگر اظهارات عبدی در مناظرهاش با کچویان بود. در همین باره، عبدی با طرح این ادعا که کلیه نهادهای اصلی در ایران بدون استثنا کارکردهای منفی دارند، تصریح کرد: آثار این منفی بودن را در ذهن مردم و در شاخصهای عینی خواهیم دید. این ذهنیت و آن عینیت منجر به این میشود که این جامعه قوام خود را نداشته باشد. چیزی که جامعه ما را حفظ کرده قدرت امنیتی حکومت است. عبدی ادامه داد: « نهادهای ما به سمت بدتر شدن میروند و این مسأله حتماً در بقای جامعه بازتاب خواهد داشت و یک تلنگر میتواند تأثیرگذار باشد. وقتی یک بیمار فشار خون و قندش در حال بالا رفتن است، اگر جلوی این مسائل را نگیریم طبیعی است که این بیمار میمیرد. »احساس نگرانیچهره اصلاحطلب دیگری که طی روزهای اخیر با حضور در برنامه تلویزیونی «زاویه» به مقوله فروپاشی جامعه ایران پرداخت، آقای حمیدرضا جلائیپور بود. وی در مناظره با آقای علیرضا شجاعیزند با بیان اینکه خصلت جامعه ایرانی، «جنبشی» است نه «انقلابی»، از تغییر رفتار مردم احساس نگرانی کرد و گفت: « اعتراضات ماههای اخیر در ۶۰ شهر، بازار، اعتراضات صنفی مداوم و... نشان میدهد که رفتار جمعی مردم شکلی دیگر پیدا کرده و جای نگرانی دارد، چون مردم احساس میکنند وقتی رأی میدهند نتیجه دلخواهشان را نمیگیرند. حاکمیت و نه دولت لایههای تقاضای جامعه را باید جدی بگیرد و راههای قانونی برای تخلیه آن در نظر بگیرد. برای یک جامعه جنبشی، تقویت نهادهای جامعه مدنی ضروری است. »شکاف، تبعیض، نابرابریوی در بخش دیگری از این مناظره، با رد ادعای عبدی مبنیبر «فروپاشی جامعه ایران» گفت: «من انکار نمیکنم که جامعه ما زنده است و بر این اساس میتوان از کلمه فروپاشی مقداری فاصله گرفت؛ مشکلات و شکافهایی وجود دارد. جامعه ما شهری شده و حاکمیت باید اقشار مختلف جامعه را نمایندگی کند. شکاف اقتصادی، نسلی و جنسیتی نیز داریم. در عرصه عمومی تبعیض و نابرابری داریم.;در کنار عبدی و جلائیپور، چهره اصلاحطلب دیگری که طی مدت اخیر، به مساله فروپاشی در جامعه ایران پرداخته، آقای سعید حجاریان است. حجاریان، شهریور ماه امسال در گفتوگویی با سایت ;فرارو; در پاسخ به این سؤال که مهمترین مسأله پیش روی جامعه ایران کدام است و کدام یک حلشدنی و کدام یک حل ناشدنی است، گفت: «دولتی و رانتی بودن اقتصاد و همچنین فساد از جمله موارد حل ناشدنی است که خودمان دست به اصلاح آنها نمیزنیم;الا با فشار غرب؛ یعنی تا زمانی که FATF مطرح نشود، شفافیت معطل میماند. ;وی در بخش دیگری از این گفتگو با تبیین جهتدار دو مفهوم «فروپاشی و فراپاشی; تصریح کرد: فروپاشی برابر است با تکیدگی؛ این مفهوم را میتوان به اوتیسم یا در خودماندگی اجتماعی ترجمه کرد؛ یعنی فرد به نقطهای میرسد که پیوندهای اجتماعی و عاطفیاش از دست رفته و فقط در دنیای خویش سیر میکند. حجاریان با اشاره به مفهوم «فراپاشی» و تفاوت آن با «فروپاشی» گفت: فراپاشی را میتوانیم به برونریزی ترجمه کنیم. در این وضعیت پیوندها گسیخته میشوند، اما برخلاف فروپاشی، فرد دیگر منفعل نیست و به دیگران آسیب میرساند. به عبارت دیگر، فرد به انتظار هرج و مرج مینشیند و در بزنگاه بهدنبال سرقت، غارت و... میرود. ما میتوانیم هر دو مفهوم «فروپاشی» و «فراپاشی» را «اضمحلال» بنامیم. «مغز جریان اصلاحات» (توصیفی که یکی از روزنامههای اصلاحطلب از حجاریان پس از ترور وی در سال ۷۸ داشت) در جای جای این گفتگو، بدون آنکه خواسته باشد راهحلی برای معضلات ارائه کند، کوشیده ضمن مفهومسازیهای پیچ و تابخورده حوزه جامعهشناختی، تلویحاً شهروندان جامعه ایران را انسانهایی ملول، درمانده، منزوی و در خود تصویر کند که مترصد موقعیتی ویژه برای چپاول و جنایت علیه همنوعان و همجنسان خود هستند. همانطور که اشاره شد، پمپاژ ناامیدی و انفعال به اذهان عمومی، ترجیعبند اندیشهای تئوریسینهای جریان است. اصلاحطلبان که از مهمترین گروههای حامی دولت آقای حسن روحانی محسوب میشوند، امروز بهجای نشستن روی صندلی متهم، ناشیانه در جایگاه شاکی قرار گرفتهاند. به نظر میرسد این جابهجایی در عنوان، تعمدی و تاکتیکی باشد. جریان اصلاحات با شکستن همه کاسهها و کوزهها بر سر جریان رقیب، درصدد است خود را در قالب «ابرمرد منجی» جا زده و افکار عمومی را به سمتوسویی که خود خواهان آن است، حرکت دهد تا بلکه از این مفر، آینده سیاسی قابل اعتماد و اتکایی برای خویش بسازد. با توجه به ناکارایی چشمگیر دولت، کارنامه نه چندان قابل دفاع نمایندگان لیست امید در مجلس و وضعیت برزخی شهرداری تهران که طی یک سال گذشته، دو شهردار به خود دیده، بعید به نظر میرسد تاکتیک اصلاحطلبان در انداختن توپ ناکارآمدیها به زمین حریف و متعاقب آن، گرفتن رأی از بدنه نیروهای اجتماعی در انتخاباتهای آینده، جواب بدهد.